علت حمایت سازمان نامشروع مجاهدین از موسوی

محسن آرمین به تشریح علت حمایت تشکل متبوعش از میرحسین موسوی پرداخت و در پاسخ به این سوال که سازمان [نامشروع] مجاهدین انقلاب چگونه ازخاتمی به میرحسین موسوی رسید؟ گفت: سازمان [نامشروع] مجاهدین انقلاب از اولین تشکل‌هایی بود که از خاتمی حمایت کرد و علت این موضوع بیش ازهر چیز به دلیل این است که سازمان اصول و معیارهای مشخصی در قبال انتخابات دارد.

وی افزود: ما براساس راهبرد و مبانی راهبردی به خاتمی رسیدیم و وقتی خاتمی از صحنه رقابت انتخابات کنار رفت براساس همان راهبرد به میرحسین موسوی رسیدیم. ما در تیر ماه سال گذشته در جریان کنگره دوازدهم سازمان راهبرد انتخاباتی سازمان را به تصویب رساندیم و براساس آن راهبرد سازمان معتقد بود که اصلاح‌طلبان به انتخابات ریاست‌جمهوری به عنوان یک فرصت مغتنم نگاه کنند.

آرمین به انصراف خاتمی از عرصه انتخابات اشاره کرد و با بیان اینکه بعد از انصراف خاتمی سازمان [نامشروع] مجاهدین انقلاب باید به دنبال کاندیدای مطلوب خود بود، اظهار داشت: ما بعد از انصراف خاتمی به دنبال کاندیدایی در بین اصلاح‌طلبان بودیم که واجد ویژگی‌هایی که بیان شد باشد. غیر از کاندیداهای دیگری که در عرصه انتخابات حضور داشتند هیچ کدام مانند خاتمی اطمینان پیروزی در انتخابات را برای ما میسر نمی‌کرد. یعنی حضورشان نمی‌توانست تضمین‌کننده پیروزی در انتخابات باشد.

وی تصریح کرد: نتیجه ارزیابی‌های ما بعد از انصراف خاتمی این بود که میرحسین موسوی بیش از دیگر کاندیداها شانس پیروزی در انتخابات را دارد بنابراین ما از او حمایت کردیم و از این حمایت نیز هیچ چشم‌داشتی نداریم زیرا بر این اعتقادیم که نگاه اصلاح‌طلبان به انتخابات نگاهی فراتر از نگاه حزبی باشد و باید مهمترین هدفی که در عرصه انتخابات دنبال می‌کنند پیروزی در انتخابات باشد و به نظر ما با حضور میرحسین موسوی این هدف محتمل‌تر است.

سخنگوی سازمان نامشروع مجاهدین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برخی معتقدند گفتمان میرحسین موسوی در خصوص اصلاح‌طلبی مبهم است در حالی‌که مهدی کروبی صراحتا از اصول اصلاح‌طلبی دفاع می‌کند چرا سازمان [نامشروع] مجاهدین انقلاب از کروبی حمایت نکرد؟ گفت: میرحسین موسوی برای ما شخصیت ناشناخته‌ای نبود و به لحاظ افکار و اندیشه‌ای، موسوی برای ما مبهم نبود. میرحسین موسوی دارای مشخصه‌های اصلاح‌طلبی است و ابهامی که برخی از دوستان و بخش‌هایی از جامعه در مورد مشخصه‌های فکری ایشان دارند، ناشی از عدم شناخت دقیق نسبت به میرحسین و شاید حضور کمتر ایشان در صحنه علنی سیاست در دو دهه اخیر باشد. به خصوص با مواضعی که اخیرا ایشان اتخاذ کرده تصور نمی‌کنم دیگر ابهامی دراین زمینه وجود داشته باشد.

وی در پاسخ به این سوال که میرحسین موسوی می‌گوید به اصول رجوع می‌کنم آیا این به معنای اصولگرا بودن وی نمی‌باشد؟ گفت: تاکید موسوی بر اصول امر جدیدی نیست و میرحسین موسوی تنها کسی نیست که به اصول تاکید می‌کند و ما همواره تعریفمان از اصلاحات این بوده که حرکت اصلاحی یک نوع بازنگری و بازتعریفی از اصول اساسی انقلاب است و همواره تاکید کردیم اصلاح‌طلبی به روایت خاتمی که معتقد بود" با گذشت زمان یک نوع زاویه و انحراف از اصول و آرمان‌های اولیه انقلاب پدید آمده و باید این انحراف اصلاح شود" و عنوان اصلاح‌طبی هم برای همین عنوان برای این جریان در نظر گرفته شده است.

نائب رئیس مجلس ششم با بیان اینکه وقتی خاتمی از اصول انقلاب سخن می‌گفت و اصلاح‌طلبی را احیای ارزش‌های انقلاب عنوان می‌کرد کسی از واژه اصولی که خاتمی به کار می برد اصولگرایی برداشت نمی کرد،اظهار داشت: موسوی هم همان سخنان را می گوید و ممکن است یک تفاوت هایی در ادبیات کلامی وجود داشته باشد،ولی برداشت ما این است که اندیشه و فکر میر حسین موسوی از جنس و تبار اندیشه اصلاحات و اصلاح طلبان است و فقط ممکن است بخش‌هایی از جامعه شناخت کمتری به او داشته باشند که موجب برخی سوء‌تفاهم‌ها شده است.

منبع: ایلنا

/////////////

گفتنی است در پی حمایت سازمان مجاهدین از هاشم آغاجری، عنصر هتاک به اسلام و مراجع تقلید، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به ریاست آیت‌الله مشکینی تشکیل جلسه داد و در نهایت اطلاعیه‌ای صادر کرد:

«مردم شریف و مسلمان ایران! سازمان موسوم به "مجاهدین انقلاب اسلامی" در جهت بدبین کردن نسل جوان به اسلام و روحانیت و تفکیک دین از سیاست -که هدف دشمنان جهانی اسلام نیز هست- تلاش می‌کند. سخنان موهن یکی از اعضاء مرکزیت این سازمان در همدان (توهین او به عقاید دینی، مراجع تقلید و مردم متدین ایران) و حمایت بی دریغ آن سازمان از گفته‌های او شاهدی بر این مدعاست. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم چنین سازمانی را فاقد مشروعیت دینی می‌داند و متدینین را از همکاری با آنها بر حذر می‌دارد.»

این نزدیکی سازمان نامشروع مجاهدین یا به قول شهید سید اسدالله لاجوردی سازمان منافقین، به میر حسین موسوی و بالعکس چیز عجیب و غریبی نیست و امر تازه ای هم نیست، در زمان نخست وزیری جناب میر حسین اعضای این سازمان نفاق پیشه در پستهای مختلف دولت حضور داشتند و همواره این موضوع مورد اعتراض رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای بود و ایشان در هر دو دوره اعتقادی به موسوی و تیم همراه ایشان نداشتند و شخص دیگری را برای نخست وزیری انتخاب نموده بودند (ایشان چنان به این امر اعتقاد داشتند که حتی برای بار دوم حاضر به نامزد شدن در انتخابات نبودند مگر در صورت همراهی مجلس با انتخاب شخصی صالح به عنوان نخست وزیر به جای موسوی) اما با جنگهای روانی و فشارهای فراوان مجلس و خارج از آن کار را به جایی رساندند که امام (س) هم صلاح ندانستند کسی غیر از موسوی به عنوان نخست وزیر انتخاب شود و الا این جماعت کار جنگ را بر زمین می گذاشتند و سرنوشت انقلاب معلوم نبود چه می شود....... گروهک غیر قانونی نهضت آزادی هم که از جانب امام (س) بدتر و خطرناک تر از سازمان منافقین خلق به ملت ایران معرفی شد جز گروه های حامی میر حسین است!

در حال حاضر هم همه  گوش به زنگ باشند و مراقب تا این جریانات ضد انقلاب عناصر نزدیک به خودشان را به ملت تحمیل نکنند...

امام خامنه ای روحی فداه:

بعضی از این نویسندگان و گویندگان که عمر باطل خود را غرقه در فساد و آلودگیهای اخلاقی و سیاسی و انواع هرزگیها گذرانیده اند، با حکومت اسلامی که راه را بر این تباهیها و هرزگیها بسته است و اربابان خارجی آنها را بیرون رانده، مخالفند و آن گاه این مخالفت و عناد را که مخالفت با اسلام و استقلال و آزادگی ملی و طهارت اخلاقی است، به حساب خرده گیری و انتقاد از اوضاع سیاسی و اقتصادی می گذارند و در حالی که آزادانه هر چه خواسته اند، گفته اند، با وقاحت و بی شرمی، مطالبه ی آزادی می کنند!! خواست حقیقی اینها، باز شدن پای آمریکا و فروختن کشور به دشمنان است و خصم آنان، ملت رشید و آگاه است. ملت ما، حسرت بازگشت به دوران بردگی آمریکا را بر دل آنان خواهد گذاشت و با همه وجود، دستاورد بزرگ خود – یعنی نظام اسلامی و حاکمیت اراده و ایمان انسانها – را حراست خواهد کرد.

حدیث ولایت، ج4 ص 260-261.

دستاورد هسته‌ای احمدی‌نژاد مهم‌تر از ملی کردن نفت بود

روزنامه انگلیسی گاردین در مقاله‌ای با عنوان "برگ برنده هسته‌ای احمدی‌نژاد" ضمن تأکید بر اینکه هرچه در موضوع هسته‌ای فشارها علیه ایران بیشتر شد، محبوبیت احمدی‌نژاد افزایش یافت، تأکید کرد: دستاوردهای احمدی‌نژاد در زمینه هسته‌ای در تاریخ ایران ثبت خواهد شد، دستاوردی که شاید از ملی کردن صنعت نفت نیز مهم‌تر باشد.

به گزارش رجانیوز، این روزنامه می‌افزاید: این یک پارادوکس است ولی حقیقت دارد. کشورهای غربی هرچه در مسئله هسته‌ای به دولت احمدی‌نژاد فشار بیشتری وارد کردند، برعکس این امر باعث محبوبیت بیشتر او شد. احمدی‌نژاد علی‌رغم فشار کشورهای غربی و تحریم‌ها از 4 سال پیش روز ملی فناوری هسته‌ای را در ایران ثبت کرد و امسال با برداشتن گام نهایی آن، به ثمراتی دست پیدا کرد و حتی فشارهای اخیر اوباما نیز نتوانست کاری از پیش ببرد.

گاردین همچنین نوشت: این پیروزی برای احمدی‌نژاد در انتخابات آینده نکته مثبتی تلقی خواهد شد و شاید هیچ چیز مهم‌تر از این موضوع نتواند پیروزی وی را در انتخابات آینده تضمین کند. دستاوردهای احمدی‌نژاد در زمینه هسته‌ای در تاریخ ایران ثبت خواهد شد، دستاوردی که شاید از ملی کردن صنعت نفت نیز مهم‌تر باشد. احمدی‌نژاد در عرصه هسته‌ای هرگز کوتاهی نکرد و البته این امر در انتخابات آینده کمک به‌سزایی به انتخاب مجدد وی خواهد کرد.

این روزنامه اضافه کرد: احمدی‌نژاد اولین رئیس‌جمهوری است که توانست وزیران کابینه خود را در دیدارهای استانی خود به ملاقات با مردم روستایی ببرد و حتی جلسات خود را در میان این مردم برگزار کند. از 4 سال پیش که وی سمت ریاست جمهوری را به عهده گرفته است، از تمامی استان‌های ایران بازدید کرده است، آن هم نه یکبار بلکه چند بار، سینه سپر کردن در مقابل غرب و دستیابی به فناوری هسته‌ای از دیگر دستاوردهای وی بوده است که نمی‌شود به این آسانی از آن چشم پوشی کرد.

گاردین در پایان تأکید کرد: احمدی‌نژاد در بیشتر سخنان و دیدارهای استانی خود با شعار"انرژی هسته ای حق مسلم ماست" توانست مردم را با خود همراه کرده و مردم نیز با حمل پلاکارد و تشویق و دست تکاندن به معنی تائید سخن وی، او را برای دستیابی به این حق مسلم تشویق کردند. آنها به هیچ‌وجه خواهان تجدیدنظر در برنامه هسته‌ای ایران نیستند و احمدی‌نژاد هم برای سخنان اوباما اهمیتی قائل نیست و نمی خواهد در برنامه هسته ای خللی وارد شود.

اصلاح الگوی مصرف

در مصارف گوناگون شخصى و خانوادگى، اسرافِ فردى صورت میگیرد. تجمل‏گرائى‏ها، چشم و هم‏چشمى‏ها، هوسرانى افراد خانواده، مرد خانواده، زن خانواده، جوان خانواده، چیزهاى غیر لازم خریدن؛ اینها از موارد اسراف است. وسائل تجملات، وسائل آرایش، مبلمان خانه، تزئینات داخل خانه؛ اینها چیزهائى است که ما براى آنها پول صرف میکنیم. پولى که میتواند در تولید مصرف شود، سرمایه‏گذارى شود، کشور را پیش ببرد، به فقرا کمک کند، ثروت عمومى کشور را زیاد کند، این را ما صرف میکنیم به این چیزهاى ناشى‏شده‏ى از هوس، چشم و هم‏چشمى، آبرودارى‏هاى خیالى. مسافرت میروند، مى‏آیند، میهمانى درست میکنند - گاهى خرج آن میهمانى، از مسافرت مکه‏اى که رفته‏اند، بیشتر است! - عروسى میگیرند، عزا میگیرند؛ هزینه‏اى که براى این میهمانى‏ها مصرف میکنند، هزینه‏هاى گزافى است؛ انواع غذاها! چرا؟ چه خبر است؟ در کشور ما هنوز هستند کسانى که از اوّلیات هم محرومند. باید کمک کنیم کشور پیش برود. نمیگوئیم پول را بردارید بروید حتماً انفاق کنید - البته اگر انسان انفاق بکند، بهترین کار است - اما حتّى اگر انفاق هم نکنند، همین پولى که صرف این تجملات میشود، در تولید براى خودشان به کار بیندازند، در کارخانجات سهیم شوند و تولید کنند، باز براى کشور مفید است. ما به جاى این کارها میهمانى درست میکنیم، عزا درست میکنیم، هى رخت و برِ روزبه‏روز دگرگون براى خودمان درست میکنیم؛ چرا؟ چه لزومى دارد؟ عقلاى عالم این کار را نمیکنند؛ این فقط سخن دین نیست. قرآن میفرماید: «و لاتسرفوا انّ اللَّه لا یحبّ المسرفین»، «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا»؛ بخورید، بیاشامید، اما زیاده‏روى نکنید. در آیه‏ى شریفه‏ى دیگر: «کلوا من ثمره اذا اثمر و اتوا حقّه یوم حصاده و لاتسرفوا انّه لایحبّ المسرفین». خداوند اسراف‏کنندگان را دوست نمیدارد. ما بندگان خدا هستیم. اینها حرف دین است و روایات فراوانى در این زمینه وجود دارد. در روایت دارد که کسى میوه‏اى را خورد و نیمى از میوه ماند، آن را دور انداخت. امام (علیه‏السّلام) به او نهیب زد که اسراف کردى؛ چرا انداختى؟ در روایات ما هست که از دانه‏ى خرما استفاده کنید. تا این حد! خرده‏هاى نان را استفاده کنید. آن وقت در هتلها میهمانى درست کنند و به یک عده‏اى میهمانى بدهند؛ بعد هرچه که غذا ماند، به بهانه‏ى اینکه بهداشتى نیست، توى سطل آشغال بریزند! این مناسب یک جامعه‏ى اسلامى است؟ اینجورى میشود به عدالت رسید؟

 باید خودمان را اصلاح کنیم. باید الگوى مصرف جامعه و کشور اصلاح شود. ما الگوى مصرفمان غلط است. چه جورى بخوریم؟ چه بخوریم؟ چه بپوشیم؟ تلفن همراه توى جیبمان گذاشته‏ایم؛ به مجرد اینکه یک مدل بالاتر وارد بازار میشود، این را کأنّه دور مى‏اندازیم و آن مدل جدید را باید بخریم؛ چرا؟! این چه هوس‏بازى‏اى است که ما به آن دچار هستیم.

لبیک یا امامنا الخامنه ای