89/5/28
11:3 ص
امام خمینی (س):
اینها [این ] کار کردند [که] یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را " آیتالله " گذاشتند . این در زمان آن بود که اینها فخر میکنند به وجود او . او (مصدق) هم مسلم نبود . من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدهاند و به اسم " آیتالله " توی خیابانها میگردانند . من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست ؛ این سیلی خواهد خورد . و طولی نکشید که سیلی را خورد . و اگر مانده بود سیلی بر اسلام میزد .....
آیت الله کاشانی خطاب به مصدق السلطنه لعنت الله علیه:
"آن یاغی طاغی که در کشور مشروطه ایران به خیال خداوندگاری افتاده است."
نامه شهید نواب صفوی به مصدق از داخل زندان قصر
هوالعزیز
تو ای مصدق کاذب بیش از پیش چهره کریه باطن خود را به دنیا و مسلمانان نشان دادی. درهای خدا را به روی مردم بستی و از اجتماع مسلمانان به سر نیزه جلوگیری کردی و عدهای از علمای عالیقدر و مسلمانان محترم را بازداشت نمودی و تمام دعاوی خود را مبنی بر آزادی خواهی تکذیب کرده, کریهترین چهرههای ظلم و جنایت را نشان دادی و گویا ندانستی که نجات مسلمانان بنا بر حفظ مصالح و نوامیس اسلام بوده, اجرای احکام مقدس و تعالیم عالیه اسلام حتمی است و اجازه کوچکترین تجاوزی به نفت ایران به هیچ بیگانهای داده نخواهد شد و به جز برکنار شدن یا کوتاه کردن دست بیگانگان از نفت ایران و خلع ید قطعی چارهای نخواهی داشت و ادامه این حرکات و توقیف مسلمان محترم پرونده ظلم و جنایتت را تکمیل خواهد کرد.
مُداخله انگلستان و آمریکا برای براندازی نهضت ملی ایران
دکتر سید محمود کاشانی
استاد دانشکدهحقوق دانشگاه شهیدبهشتی
کنفرانس 8-10 جون 2002 20-18 خرداد 1381
مرکز مطالعات خاور میانه، کالج
سنت آنتوان - دانشگاه آکسفورد (1)
برای من موجب خشنودی است که دراین مرکز دانشگاهی و در جمع شخصیتهای علمی سخنان خود را ایراد کنم. امیدوارم گفتگوهایی که دراینجا انجام می شود در خور و شایسته چنین مرکز بلندپایه علمی بوده و نتایجی که به دست می آید بر پایه واقعیت های رسمی تاریخی باشد. همچنین صمیمانه از هرگونه پیشنهادی که به عمیق تر ساختن پژوهش های تاریخی در این بخش مهم از تاریخایران کمک کند استقبال میکنم. مقاله اصلی من دراین زمینه، در حدود 100 صفحه تنظیم گردیده کهکوتاه شدهای از آن را دراین سمینار ارائه می دهم. آمادگی کامل دارم و با اشتیاق فراوان هرگونهپرسشی راکه دراین زمینه مطرح شود پاسخگو خواهم بود. به ویژه آنکه این سخنرانی به هیچ عنوان دربرگیرنده بحث های کهنه و تکراری نبوده بلکه نگاه تازهای به رویدادها و دلائل ناکامی نهضت ملی ایراناست. ازآن هنگام تاکنون در میان انبوهی از کتابهایی که انتشار یافته است، مردم میهن ما شاهد برخورد گزینشی با اسناد و مدارک تاریخی بودهاند. با در نظر گرفتن این مقدمه بحث خود را آغاز میکنم.
مبارزه پیگیر مردم ایران در برابر نفوذ دیرپای دولت انگلستان در نظام سیاسی و اداری کشور ما پس از تجاوز نظامی متفقین به خاک ایران در جنگ جهانی دوم و نقض بیطرفی کشور ما شتاب بیشتری گرفت. این مبارزه که برای بیرون راندن ارتشهای اشغالگر و سپس قطع نفوذ سیاسی و سلطه انحصاری شرکت نفتی وابسته به دولت انگلستان از منابع نفتی ایران بود به پیدایش نهضت ملی ایران منتهی شد و در پی یک دهه تلاش خستگی ناپذیر به پیروزی رسید. قانون ملی کردن صنعت نفت مصوب اسفند 1329 یکی از ثمرات این نهضت بزرگ و مردمی در ایران بود. پشتیبانی عامّه مردم، روحانیت و حضور شخصیتی چون آیتالله کاشانی که سالهای طولانی از عمر خود رادر مبارزه با بیگانگان سپری کرده بود و یک اقلیت نیرومند ازنمایندگان هوادار حقوق مردم در مجلس قانونگذاری در دورههای 15،16 و 17، دستیابی این نهضت را به هدفهای آن امکانپذیر میکرد. اگر چه پرداخت غرامت عادلانه در قانون 9 مادهای مربوط به اجرای قانون ملی شدن نفت از سوی مجلس پیشبینی شده بود، با این حال مقامات دولت انگلیس در برابر خواسته مشروع ملت ایران و دریافت غرامت عادلانه تسلیم نشدند و موجبات یک درگیری جهانی علیه ملت ایران را فراهم ساختند.
دولت آمریکا که در دوران مبارزه و پس از ملی شدن نفت، همسویی با دولت ایران نشان میداد، در مراحل نهایی و پس از توافقهای پنهانی بر سرسهیم شدن در منابع نفتی کشور ما با انگلستان متحد گردید و با به شکست کشانیدن نهضت ملی، مردم ایران را از حق آزادی و تعیین سرنوشت و بهرهبرداری از منابع طبیعی کشور خود محروم کردند. در همین حال برای پنهان ساختن مداخله خلاف حقوق بینالملل خود با راهانداختن تبلیغات سنگین و انبوهی از کتابها ومقالات، چنین دخالت سازمان یافتهای را به گونه یک کودتای نظامی و درگیری داخلی جلوهگر ساختند تا بتوانند چهرة خود را در زیرپوششی از شعارهای انسان دوستانه و طرفداری از حقوق بشر آرایش کرده و برای همیشه پرچمدار فرهنگ و دموکراسی در جهان باقی بمانند.
آقای باری روبین، یکی از برجسته ترین کارشناسان مسایل خاورمیانه و عضو مرکز پژوهشهای استراتژیک و امور بینالمللی دانشگاه جرج تاون در بخشی از کتاب خود ، « جنگ قدرت ها در ایران» به این پنهان کاریها اشاره کرده و می نویسد:
« برخلاف آمریکایی ها که بیش از اندازه در باره نقش خود در جریان سقوط مصدق و بازگشت شاه بر مسند قدرت سروصدا به راه انداختند ، انگلیس ها در باره نقش حساسی که دراین کار داشتند سکوت اختیار کردند و گناه همه مسایل و مشکلات بعدی را به گردن آمریکایی ها انداختند...»(3)
ادامه دارد...
پیام رسان