87/8/22
9:5 ص
آیا این تلقی فراگیر که احمدی نژاد شایسته ترین گزینه برای ریاست جمهوری آینده است با برخی از انتقادهای جدی که نسبت به دولت نهم و شخص ایشان وجود دارد، در تناقض نیست؟! یادداشت پیش روی درباره این گزاره «به ظاهر متناقض» است و چرایی شایستگی احمدی نژاد برای ریاست جمهوری دهم را با استناد به امتیازهای برجسته و غیرقابل انکار و بعضاً منحصر به فرد او پی می گیرد و بر این واقعیت نیز چشم نمی بندد که «فقط آنهایی که دیکته نمی نویسند غلط ندارند» و کسانی که به هنگامه نبرد، کنج عافیت می گیرند و در خانه می نشینند، زخم برنمی دارند!
1- «نمایش نقطه ایده آل» یکی از شگردهای رایج و پرمصرف در عملیات روانی است که این روزها در حجم انبوهی از سوی دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنان علیه احمدی نژاد به کار گرفته می شود. حریف در این شگرد روی نقطه ایده آل به عنوان خروجی قابل قبول یک پروژه انگشت می گذارد و از این طریق می کوشد تمامی گام های بلند و اقدامات مثبت و مؤثری را که برای رسیدن به آن نقطه ایده آل انجام گرفته نادیده انگاشته و بی ثمر جلوه دهد. به عنوان مثال در جریان جنگ تحمیلی، سقوط صدام و فروپاشی حزب بعث عراق نقطه ایده آل ما بود و در پایان جنگ، اگر چه به این نقطه نرسیدیم ولی طرف پیروز جنگ بودیم چرا که با حمله صدام، قرار بود انقلاب اسلامی برچیده شود، نظام جمهوری اسلامی ایران سقوط کند، کشورمان تجزیه شود، خوزستان به یکی از استان های عراق تبدیل شود و... دشمنان به هیچ یک از این اهداف رسماً اعلام شده خود نرسیدند، بنابراین بدیهی است که ایران اسلامی طرف پیروز جنگ بوده است ولی حریف با این استدلال که صدام سقوط نکرده است، جمهوری اسلامی ایران را در تحقق اهداف خود «ناکام»! و طرف شکست خورده جنگ معرفی می کرد! مسخره نبود؟!
2- احمدی نژاد در آغاز کار از اهداف بلند و سرنوشت سازی به عنوان نقاط ایده آل دولت نهم یاد کرد که آرزوهای بر زمین مانده مردم و نظام بود، اهدافی نظیر، تأکید بر آموزه های اسلامی و انقلابی، اولویت دادن به محرومان و مستضعفان، مبارزه با مفاسد اقتصادی، توزیع عادلانه ثروت، ایستادگی در مقابل باج خواهی دشمنان، پاکدستی و ساده زیستی دولتمردان، جلوگیری از ریخت و پاش بیت المال، مبارزه با رانت خواری، تلاش و کار بی وقفه و پیوسته و....
اکنون سه سؤال مطرح است. اول این که آیا می توان در ارزشمند بودن اهداف اعلام شده کمترین تردیدی داشت؟ و دوم آن که آیا احمدی نژاد برای رسیدن به این اهداف همه تلاش و تمامی شب و روز خود و کابینه اش را به کار نگرفته است؟ و آیا در این راه هیچ لحظه ای را از دست داده است؟ و سوم آن که کدام چشم واقع نگری می تواند، موفقیت های فراوان و شگفت انگیز احمدی نژاد و گام های بلندی که برای تحقق این اهداف برداشته است را نادیده بگیرد؟ هرچند که در برخی از موارد به دلیل طبیعت طولانی مسیر، هنوز به نقطه ایده آل نرسیده باشد. مثلاً درباره اهدافی مانند مبارزه با مفاسد اقتصادی، آیا می توان یک نمونه -فقط یک نمونه- از بی توجهی دولت به این پدیده و یا دست داشتن دولتمردان در اینگونه پلشتی ها را آدرس داد؟ راستی چرا شماری از مفسدان اقتصادی در دولت های گذشته برو بیا و آلاف و اولوف فراوانی داشتند و در دولت نهم همه مفسدان اقتصادی در صف مخالفان احمدی نژاد ایستاده اند؟ و...
3- دولت نهم با تلاش پیوسته و شبانه روزی -که اگر نگوئیم از مرز طاقت فرسایی گذشته است، به یقین باید بپذیریم روی این خط قرار دارد- گفتمان کار و تلاش بی وقفه را با دو شناسه «انقلابی» و «مردمی» نهادینه کرده است این تحول بزرگ که به تدریج حلقه های میانی و بدنه دولت را هم فرا می گیرد، نیاز حیاتی نظام و آرزوی دیرینه مردم بوده است که متاسفانه در دولت های سازندگی و اصلاحات مورد توجه جدی قرار نگرفته بود. کدام مسئول و دولتمردی را می توان آدرس داد که در اوج پرکاری به اندازه یک چندم احمدی نژاد فعال و در همان حال تلاش بی وقفه او با دو ویژگی انقلابی و مردمی توأم بوده یا باشد؟! یکی از وزرا که سابقه ای طولانی در جبهه و جنگ دارد و سال های متمادی است روزانه فقط یک وعده غذای سبک می خورد، برای نگارنده تعریف می کرد در یکی از سفرهای استانی آقای احمدی نژاد متوجه این ویژگی او شده بود. تصور نگارنده این بود که حتماً احمدی نژاد ایشان را ملامت کرده که چرا چنین می کنی؟ ولی واکنش آقای رئیس جمهور این بود که؛ مبادا کار نمی کنی که تپل! مانده ای؟! شاید این واکنش آقای احمدی نژاد سختگیرانه بوده است، شاید! ولی فرهنگ او همین است، کار مداوم برای مردم با امید به رضای خدا و پاداش اخروی.
4- احمدی نژاد، سازوکار و مسیر حرکت دولت را که متأسفانه طی دو دهه گذشته از محور اصلی فاصله گرفته بود، به بستر اصلی بازگرداند. گفتمان امام و انقلاب را نه فقط بر زبان که در میدان عمل به کار گرفت و دقیقاً به همین علت -و فقط به همین علت- دشمنان بیرونی و دنباله های درونی آنها که این بار سربازی فداکار و از خودگذشته را پا به رکاب رهبری می دیدند و حاکمیت دوباره گفتمان اصیل انقلاب را در افق ایران اسلامی رصد می کردند، با همه توان به او تاختند و عجیب آنکه از یک سو عملکرد او را کم اهمیت جلوه می دادند و از سوی دیگر برای مقابله با روش و منش او از هیچ خصومت، توطئه و تبلیغ سوء چشم نمی پوشیدند... خدا بر درجات حضرت امام(ره) بیفزاید که در اینگونه موارد خطاب به آمریکا و اسرائیل می فرمود؛ «اگر می گویید چیزی نشده پس چرا اینهمه سروصدا می کنید»؟! کینه توزی دشمنان بیرونی از آن روی بوده و هست که دولت نهم را در اصرار بر مواضع امام و رهبری قاطع و جدی ارزیابی می کند و دنباله های داخلی آنها نیز با حضور دولت اصولگرا، رشته های چندین و چند ساله خودرا پنبه شده می بینند. اگر سیاست خارجی دولت نهم موفقیت آمیز نبوده است چرا آمریکا و متحدانش برای مقابله با احمدی نژاد و دولت نهم، این همه هزینه می کنند و خود را به آب و آتش می زنند؟ آیا آمریکا دوستدار ایران است؟ راستی چه شده که آمریکا و برخی از احزاب و گروه های داخلی روی یک نقطه اشتراک نظر کامل دارند و آن، این که رئیس جمهور آینده هرکه می خواهد باشد فقط احمدی نژاد نباشد، چرا؟!
5- در محور حملات خارجی و داخلی به دولت نهم دقت کنید، اکثر قریب به اتفاق این حملات قبل از آن که متوجه احمدی نژاد باشد، حمله به مبانی انقلاب، اسلام و نظام جمهوری اسلامی است. به بیان دیگر، احمدی نژاد بهانه است و دشمنان «مستی بهانه کرده و گریه می کنند»! شعار اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود، سخن حضرت امام(ره) و سیاست رسمی نظام است. مبارزه با مفسدان اقتصادی، تأکید رهبر معظم انقلاب است. ایستادگی در مقابل باج خواهی قدرت های استکباری، خواست امام، آقا و مردم بوده و هست. مقابله با رانت خواری، قانون جمهوری اسلامی است، اولویت دادن به محرومان و مستضعفان و جلوگیری از مفت خوری کلان سرمایه داران نظر صریح امام، رهبری و آرزوی مردم است و... بنابراین احمدی نژاد با عرض پوزش «کتک خورش ملس است» و برخلاف بعضی ها که حفظ منافع خود را بر پاسداشت اسلام و انقلاب و منافع ملی ترجیح می دهند، در مقابل این تهاجم گسترده شانه خالی نمی کند. در میان «باباشمل»های تهران -همان کلاه مخملی ها- رسم بود وقتی کسی به آنها می گفت «تو بمیری»! شانه خود را تکان داده و می گفتند «رد کردم»! یعنی، چرا من به خاطر تو بمیرم!
6- دولت نهم توده های عظیم مردم مؤمن و انقلابی را که متأسفانه طی چند سال گذشته تقریباً غریب مانده و از مسئولیت ها دور بودند، به کانون سیاست پردازی و تصمیم سازی وارد کرد. نگاهی به اعضای کابینه شامل وزرا و معاونان رئیس جمهور نشان می دهد که اکثر قریب به اتفاق آنها اگرچه افرادی با تخصص های بالا هستند ولی پیش از ورود به دولت نهم، ناشناخته بوده اند. همین پدیده در مسئولیت های میانی هم به وضوح قابل دیدن است، معاونان وزرا، مدیران کل، استانداران، فرمانداران، رؤسای ادارات و... این در حالی است که دولت نهم مطابق آمار موجود کمترین جابه جایی را در سطح کارشناسان بدنه داشته است اگرچه تغییرات در سطح وزرا- البته به قصد کارآمد کردن کابینه و صرفنظر از درستی یا نادرستی آن- چشمگیر و بیرون از حد انتظار بوده است.
به کارگیری نیروهای متعهد اما ناشناخته، ضمن آن که از ایستایی و گردش مسئولیت در حلقه ای محدود جلوگیری کرده است، سپردن کار مردم به افرادی از جنس خود آنها نیز بوده است که نزدیکی و پیوستگی «مردم- دولت» نتیجه طبیعی آن است.
7- سفرهای استانی، حضور بی واسطه در میان مردم و تشکیل جلسات کابینه در تمامی نقاط کشور که در مواردی پای هیچ مسئولی حتی در سطح مدیرکل نیز به آنجا نرسیده بود، مصداق بدون ابهامی از مردم سالاری دینی است. پیش از این هم رؤسای جمهور به استان ها سفر می کردند ولی آن سفرها، بیشتر به یک بازدید تشریفاتی شبیه بود و یا به منظور افتتاح فلان طرح و پروژه صورت می گرفت اما، سفرهای استانی هیئت دولت نهم، حضور جدی کابینه و تصمیم سازی در استان مربوطه است. ضمن آن که پیوند و همدلی مردم از اقوام و مذاهب متفاوت را در پی دارد.
8- نگاهی به صف حامیان و مخالفان دولت بیندازید، آیا درس آموز نیست که توده های مؤمن و انقلابی مردم یعنی همان ها که به قول حضرت امام(ره) صاحبان اصلی انقلاب هستند در دایره بزرگ طرفداران دولت قرار دارند و تمامی دشمنان تابلودار بیرونی و داخلی انقلاب، نظیر آمریکا، اروپا، اسرائیل، گروهک های تروریستی ضدانقلاب، مفسدان اقتصادی، حرامخواران و برخی از احزاب داخلی که پرونده سیاهی از حمله به ارزش های اسلامی و انقلابی و همخوانی با قدرت های بیرونی دارند در حلقه مخالفان سرسخت دولت نهم جای گرفته اند؟ و صد البته، حساب منتقدان دلسوزی که به پاره ای از عملکردهای دولت و یا شخص رئیس جمهور انتقاد دارند و رفع آن را به نفع نظام می دانند، از حساب مخالفان یاد شده جداست. و در این میان، برخی از مردم نیز نسبت به مسائلی نظیر گرانی و تورم گله مند هستند که گلایه آنها شنیدنی و پذیرفتنی است ولی باید به این نکته توجه داشت که اگر مشکلی در میان است- که هست- مشکل مشترک دولت و مردم است، نه آن که دولت در برخورد با اینگونه مشکلات و دغدغه های مردم حساب خود را از آنان جدا کرده باشد. و تاکید دوباره بر این سخن خطاب به رئیس جمهور محترم ضروری است که حساب نقدهای دلسوزانه و خیرخواهانه را از مخالفت خوانی های حرفه ای! جدا کنند و اگر دومی را به حساب نمی آورند -که چنانچه منطقی بود باید ارج نهند- اولی را قدر بدانند و بر صدر بنشانند، چرا که همه چیز را همگان دانند و تصمیم عقل جمعی بر تصمیم سازی فردی، به یقین برتری دارد.
9- اکنون باید گفت؛ در مقایسه میان دستاوردهای بزرگ دولت احمدی نژاد و کاستی های آن که با نقدهای جدی نیز روبرو بوده است، کفه دستاوردها سنگینی فوق العاده ای دارد و مثلاً اگر امتیاز احمدی نژاد بدون کاستی 100 باشد، مجموعه کاستی ها این امتیازات را حداکثر به 90 می رساند و نتیجه آن که این 90 بر صاحبان امتیازهای خیلی پائین تر برتری غیرقابل انکاری دارد.
حسین شریعتمداری
87/8/21
8:54 ص
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی :
پیام احمدینژاد به اوباما الگوگرفته از نامه امام(ره) به گورباچف بود
نایب رئیس کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، پیام احمدی نژاد به اوباما را الگوگرفته از نامه تاریخی امام(ره) به گورباچف خواند وافزود: اگر رئیس جمهور منتخب امریکا به نصایح این نامه عمل نکند، همان اتفاقی که برای گورباچف افتاد، برای آنها هم می افتد.
اسماعیل کوثری در گفتگو با رجانیوز، درخصوص پیام دکتر احمدی نژاد به اوباما و واکنش احمد توکلی که آن را غیرقابل دفاع خوانده بود، افزود: برخی گمان می کنند که باید نظر خودشان حاکم بر تمام نظرها باشد، این اشکالی است که در درون این افراد وجود دارد.
وی با بیان اینکه پیام احمدی نژاد اتمام حجت با امریکا بود، تصریح کرد: این اتمام حجت هم بر مبنای نصایح و راهنمایی هایی بود که رییس جمهور ایران به رییس جمهور جدیدی امریکا کرد.
نماینده مردم تهران ادامه داد: پیام احمدی نژاد این مفهوم را به دنیا منتقل کرد که ایران اهل گفتگو و منطق است.
وی همچنین تأکید کرد: عدم پاسخ امریکا به این نامه نشانگر این است که آنها می خواهند با روحیه و تفکر قلدرمآبانه خود کار را دنبال کنند و به اهدافشان برسند.
این نماینده مجلس با بیان اینکه محتویات این نامه نشان می دهد دیدگاه های ایران از موضع تهاجمی بوده است، ادامه داد: برخی گفته بودند که این نامه قابل دفاع نیست اما این نظر شخصی آنها است و ارتباطی با تصمیم گیری در سطوح مسئول جمهوری ندارد. با توجه به اینکه که آقای احمدی نژاد نفر دوم نظام و رییس شورای امنیت ملی است، می تواند در اینگونه مسائل تصمیم بگیرد.
87/8/21
8:40 ص
کوچکزاده: پیام احمدینژاد به اوباما به مصلحت نظام بود
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: نامهای که احمدینژاد در قالب پیام تبریک برای اوباما ارسال کرد در واقع به مصلحت نظام بود.
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، مهدی کوچکزاده یکشنبه شب در مناظره با کواکبیان در جمع جامعه اسلامی دانشجویان اصفهان با اشاره به چگونگی انتخاب بنیصدر به عنوان رئیس جمهور کشور در اوایل انقلاب گفت: امام خمینی (ره) با رای مردم موافق بود نه انتخاب بنیصدر بنابراین تا روزی که نمایندگان مجلس عدم کفایت سیاسی وی را مطرح کردند صبر کرده و سپس فرماندهی کل قوا را از وی گرفت.
وی با بیان اینکه تیتر سیاسی خارجی امام خمینی (ره) " نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" بود اظهار داشت: این سخن به معنای آن است که جز خدا به کسی تکیه نمیکنیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی سخن امام در صحیفه نور جلد 20 صفحه 326 را سیاست قاطع خارجی امام خمینی مبنی بر مبارزه با استکبار دانست و افزود: این در حالی است که اصلاحطلبان با استناد به این سخن امام آن را پیام سازش مینامند.
وی با اشاره به حضور احمدینژاد در سازمان ملل و سخنرانی وی پیرامون مسئله هولوکاست بیان داشت: اصلاحطلبان با انتقاد از وی که چرا در سازمان ملل از هولوکاست سخن میگوید اعتقاد دارند که احمدینژاد حرف زدن بلد نیست و باید به گونهای سخن گفت که به اسرائیلیها برنخورد.
وی با تاکید بر اینکه هر رفتاری که موافق سیاستهای امام خمینی (ره) باشد پذیرفتنی است گفت: نامهای که احمدی نژاد در قالب پیام تبریک برای اوباما ارسال کرد در واقع به مصلحت نظام و با رای ولایت فقیه صورت گرفت.
کوچکزاده خاطر نشان کرد: در صورتی که بخواهیم در دنیا و آخرت سعادتمند شویم باید امام راحل را دقیقا بشناسیم.
وی با اشاره به اینکه اصلاحطلبان معتقد هستند سیاست خارجی امام راحل مبنی بر سازش و گفتگو بوده است بیان داشت: اعلام حکم اعدام سلمان رشدی و نهادن بنیان حزبالله لبنان از سوی امام نشان میدهد که سیاست ایشان بر پایه سازش و گفتگو نبوده است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه کواکبیان در گفتگوی خود طی چند روز اخیر با یک رسانه اظهار داشته که تاکنون به اطلاعات و جمعبندی کاملی از محصولی به عنوان گزینه وزرات کشور دست نیافته است پس چگونه اکنون اظهار میدارد که طی تحقیقاتی در چهار سال پیش متوجه شده که وی در ولنجک تهران خانه 30 میلیارد تومانی دارد.
وی با تاکید بر اینکه اقدامات انجام گرفته را باید با نظریات امام ارزیابی کرد گفت: تلاش احمدینژاد برای محرومان و سفر او به کوره دهها برای رسیدگی به وضعیت مردم به جای نشستن در برجها و سازمانها بسیار قابل تقدیر است.
87/8/20
9:6 ص
87/8/18
4:11 ع
پرفسور حمید مولانا، با استقبال از ارسال پیام تبریک از سوی دکتر محمود احمدینژاد، به باراک اوباما، منتخب مردم آمریکا در انتخابات ریاستجمهوری این کشور گفت: باید توجه داشت که آقای احمدینژاد برای منتخب مردم آمریکا نامه ارسال کرده نه برای رییسجمهور آمریکا و این یک مساله مهم است و باید تفاوت این دو را برای مردم تبیین کرد تا مردم فکر نکنند رییسجمهور ایران برای رییسجمهور آمریکا پیام تبریک فرستاده است.
مشاور رییس جمهور درباره ارسال پیام از سوی احمدینژاد به اوباما در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: انتخاب آقای اوباما از سوی مردم آمریکا برای سمت ریاستجمهوری یک رویداد بسیار مهم بوده؛ به ویژه انتخاب چنین فردی که دارای مشخصات به خصوصی است و در مبارزات انتخاباتی خود از تغییر و تحولات و برنامهریزی برای آینده خبر داده است.
وی گفت: پیام تبریک آقای احمدینژاد فرصتی است برای کسی که هنوز به صورت رسمی مقام ریاستجمهوری را احراز نکرده و رییسجمهور نیست؛ بلکه منتخب اکثریت مردم آمریکاست و برای اولین بار است که در یک ربع قرن اخیر اکثریت مردم آمریکا به رییسجمهور منتخب رای دادهاند. (بر اساس سیستم انتخاباتی آمریکا)
وی با بیان این که انتخاب اوباما برای مردم آمریکا یک رویداد بسیار مهم است و آنها امیدوارند وی تغییراتی را که بیان کرده به سود و نفع مردم آمریکا و جهانیان عملیاتی کند، افزود: اقدام آقای احمدینژاد در این ارتباط ادامه قدمهایی است که وی در گذشته در ارتباط با مسائل بینالمللی انجام داده است و شما میدانید چندی پیش آقای احمدینژاد نامهای را نیز به آقای بوش در ارتباط با مسائل بینالمللی نوشت.
مولانا با بیان این که پیام تبریک آقای احمدینژاد به اوباما مثل تبریک روسای سایر دولتها به وی است و در واقع یک خوشآمدگویی است، در پاسخ به این پرسش که آیا اوباما با توجه به وضعیت آمریکا میتواند تغییراتی را که از آن خبر داده بود محقق کند، گفت: هیچ کس نمیتواند در این ارتباط نظر بدهد؛ البته همه در داخل آمریکا و دنیا منتظر هستند ببینند آیا آقای اوباما پس از تشکیل کابینه و دولت خود موفق خواهد شد این تغییرات، به ویژه تغییرات بنیادی را در بهبود وضعیت داخلی آمریکا و مسائل بینالمللی انجام بدهد یا نه و البته این بستگی به اوباما، کابینهی وی، همکاران و برنامهریزیهای آنها دارد.
وی با بیان این که تغییری در سیاستهای ایران نسبت به آمریکا ایجاد نشده است، افزود: از جنبهی ایران چیزی فرق نکرده است و فقط تغییر دولتی در آمریکا ایجاد شده و مواضع ایران همان است که سالها و دهها سال داشته و این مواضع را ادامه میدهد.
مشاور رییسجمهور با تاکید بر این که اقدام احمدینژاد را مثبت دانسته و این یک ابتکار است، گفت: البته نباید در مورد این پیام انتظار بیش از آن چه پیام دارد، و تفسیر و تعبیر بیش از آن داشت.
مولانا درباره این که این اقدام رییسجمهور از طرف اوباما مورد استقبال قرار بگیرد، گفت: این اقدام جنبه تشریفاتی داشته و همیشه وقتی رییسجمهوری انتخاب میشود به او تبریک میگویند و آنها خود میدانند که چگونه به آن جواب دهند.
وی همچنین درباره این که عدهای معتقدند آقای احمدینژاد باید صبر میکرد تا آقای اوباما امور را در دست میگرفت و بعد از چند ماه که سیاستهایش مشخص میشد به وی پیام میفرستاد، گفت: وضعیت در آن موقع فرق میکرد؛ چون وقتی وی سر کار آید رییسجمهور محسوب میشود، اما اکنون رییسجمهور نیست، بلکه منتخب مردم است و منتخب مردم بودن با رییس جمهور بودن فرق میکند. آقای رییسجمهور هم به وی از جنبهی این که مردم آمریکا وی را انتخاب کردهاند، تبریک گفت و در واقع به عنوان منتخب مردم نه به عنوان رییسجمهور.
وی گفت: شاید مردم در ایران فکر میکنند کسی که از طرف مردم انتخاب میشود فردا رییسجمهور محسوب میشود؛ در صورتی که باید بدانند اوباما هفتاد روز دیگر رییسجمهور میشود و وضعیت در هفتاد روز دیگر با امروز متفاوت است.
مشاور رییسجمهور بار دیگر با تاکید بر این که این پیام را باید در حد خودش تفسیر و تعبیر کرد، نه کمتر و نه بیشتر ، گفت: شاید خیلی از مردم و حتی نخبگان سیاسی اطلاع نداشته باشند که کسی که در آمریکا انتخاب شده در حال حاضر منتخب است نه رییسجمهور و قدرتی در دست ندارد؛ از این رو پیام فرستادن برای کسی که قدرتی در دست ندارد، فرق میکند با کسی که قدرت را در اختیار دارد. مردم نباید تصور کنند رییسجمهور ایران به رییسجمهور آمریکا پیام تبریک فرستاده است.
پیام رسان