سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

86/9/30
12:34 ص

این پدر توحید و بت شکن جهان به ما آموخت که عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید

 

امام خمینی (س)

 

ان شاءالله که این حقیر را از دعای خیرتان بی نصیب نگذاشته اید... ما که دعاگو بوده و هستیم.

مثل همیشه التماس دعا دارم، عیدتون هم  مبارک باشه.

یا علی


  

86/9/30
12:27 ص

* آشوب طلبی سازمان

 

سازمان به رغم تمام تلاشهای قانونی برای خلع سلاح اعضایش به این امر تن نداد و در ادامه درگیری ها بعد از دستگیری سعادتی و اختلافات بعدی همچون درگیری های ناشی از حمایت از بنی صدر با مردم، در 30 خردادماه 60 اعلام جنگ مسلحانه نمود و گمان می کرد که با استقبال عمومی روبرو خواهد گردید.

 

رفتار نابخردانه آنها در نمازجمعه آن هفته تهران توسط حضرت آیت الله خامنه ای موشکافی شد و معظم له در 6 تیر مورد سوء قصد قرار گرفت.

 

برنامه ریزی سازمان با انفجار 7 تیر تکمیل شد که در آن، آیت الله دکتر بهشتی و 72 تن از یاران نظام و انقلاب به خاک و خون کشیده شدند. همزمان با این اقدام که توسط رابطین سازمان پیشتر به اطلاع اعضای زندانی آن رسیده بود، برنامه ریزی شورش در داخل زندان توسط سعادتی صورت گرفت و پس اعلام خبر انفجار حزب جمهوری اسلامی، تعدادی از هواداران و اعضاء مجاهدین در زندان با شنیدن این خبر شروع به خواندن سرود و پایکوبی کردند و جو زندان را ملتهب کرده و به هم ریختند.

 

آیت الله گیلانی و شهید لاجوردی آنها را به محوطه زندان اوین آوردند و به صحبت و نصیحت آنها پرداختند که در این مرحله افجه ای طبق برنامه ریزی قبلی و با هدایت سعادتی از موقعیت خود در میان نگهبانان زندان سوء استفاده کرده و اسلحه ای را از نگهبانی گرفته و به سوی محوطه خیز بر می دارد تا آقایان گیلانی و لاجوردی را ترور کند.

 

شهید محمد کچوئی

کاظم افجه ای به دلیل فعالیت در سازمان مجاهدین خلق و ضدیت با جمهوری اسلامی دستگیر و در زندان به سر می برد که شهید کچویی با او به بحث نشسته بود و او نیز وانمود می کرد که معقول شده است و توانسته بود تا حدی اعتماد مسئولین و نگهبانان زندان را جلب نماید. به دنبال خیز افجه ای برای ترور، شهید کچویی متوجه رفتار وی می گردد و به سوی او می رود که با شلیک افجه ای به شهادت می رسد و او فرار کرده و از آنجا که به ورودی ها و خروجی های زندان آشنا بوده است، خود را به پشت بام ساختمان اداره زندان ها (دادستانی) رسانده و از آنجا خودش را پرتاب می کند که در اثر سقوط کشته می شود.

 

همزمان با ترور شهید کچویی در هشتم تیرماه، بر خلاف تحلیل سازمان که گمان می کردند با انفجار حزب جمهوری اسلامی، نیروهای حزب اللهی مرعوب می شوند و عناصر آنها فرصت کودتا می یابند و عناصر زندانی نیز با این شورش آزاد می گردند، فضا علیه منافقین تشدید شد و مردم در خیابانها به راهپیمایی و عزاداری پرداختند.

 

در همین روز بود که همزمان با شورش سعادتی از داخل زندان چندین ماشین اسلحه غیر مجاز که توسط اعضای سازمان در خیابانهای تهران تردد می نمودند، شناسایی شد.

 

کاظم افجه ای عامل ترور شهید کچویی در کنار مسعود رجوی

با شکست این طرح و کشته شدن کاظم افجه ای، مهدی آسمان تاب به برنامه ریزی قبلی برای ترور مسئولین دادستانی و طرح آشوب در زندان اقرار می کند و با توجه به اقاریر سعادتی و دیگر اسناد بدست آمده، نقش سعادتی در این ترور از سوی دادگاه قطعیت می یابد و در مردادماه 60 به اعدام محکوم می شود.

 

* حاشیه های پرونده در سالهای بعد

 

در سالهای بعد از اعدام سعادتی، کمتر کسی در پرونده جاسوسی او تردید کرد، زیرا از نهضت آزادی تا سازمان مجاهدین انقلاب و همچنین یاران امام در جریان این پرونده بودند و به تبع آن، از وقوع این جرم تردید ناپذیر دفاع کرده بودند؛ اما آنچه مورد خدشه برخی قرار گرفت چرایی اعدام وی بود که بیشتر از سوی دوستان بهزاد نبوی مطرح می شد.

 

مصطفی تاج زاده در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: همان طور که مى دانید سعادتى به جرم جاسوسى دستگیر شد و به چند سال زندان محکوم شد اما پس از شهادت کچویى در زندان مشخص شد که فردى که کچویى را ترور کرده از طریق سعادتى جذب سازمان شده و این ترور را صورت داده بود... منتها نکته مهم این بود که سعادتى بعد از رجوى و خیابانى نفر سوم سازمان و مخالف مشى مسلحانه بود و معتقد بود این مشى ضربه اش به سازمان از ضربه دستگیرى حنیف نژاد در سال ?? و یا مارکسیست شدن سازمان در سال ?? بیشتر است و نباید وارد فاز مسلحانه شد...

 

او سپس تز بهزاد نبوی را به نام شهید رجایی چنین بیان می کند: با زنده ماندن سعادتى مى توان در سازمان خط فعالیت سیاسى را به جاى فاز نظامى تقویت کرد و یا باعث ایجاد انشعابى در سازمان شد که بعدها به سوى فعالیت مسلحانه سوق داده نشوند و معتقد بود اگر چنین اتفاقى بیفتد براى ما مقابله سیاسى با مجاهدین خلق در درازمدت بهتر از وارد شدن به فاز مسلحانه و فعالیت غیرقانونى سازمان است. وقتى رجایى شنید که مى خواهند سعادتى را اعدام کنند تلاش زیادى کرد که جلوى اعدام را بگیرد یا به تأخیر بیندازند تا مسئله را در سطح بالاتر بررسى کنند. ظاهراً مسئول مربوطه مى دانست که در موضع بالاتر ممکن است مانع اعدام شوند، تا وقتى سعادتى اعدام نشد جواب تلفن رجایى را نداد...

 

او در مصاحبه با مجله چشم انداز ایران نیز گفته است: در صورت عدم اعدام سعادتی، ممکن بود برخی انفجارها و ترورها که متقابلاً خشونت‌‌هایی را از طرف مقابل در پی داشت، ایجاد نشود. البته عده‌ای از صاحب‌نظران معتقدند به علت هژمونی رهبری، انسجام تشکیلاتی و اندیشه و مشی رجوی، انشعاب در مجاهدین خلق منتفی بود. ولی چون این مسیر طی نشد، هیچ یک از دو ادعا قابل اثبات نیست.

 

سعید حجاریان و بهزاد نبوی نیز در مصاحبه هایی این فرضیه را مطرح کرده اند که سعادتی در پی مخالفت با مشی مسلحانه سازمان بود و با حفظ او می شد از خشونت های بعد جلوگیری کرد.

 

این سخنان در شرایطی مطرح می شود که سعادتی در پروژه نظامی همچون ترور مسئولین دادستانی و شورش داخل زندان نقش آمر را داشت و به صورت عملی اعتقادش به برخورد مسلحانه را اثبات نموده بود. همچنین، امروز خاطرات طرفهای روس نیز چاپ شده است که در آنها تأکید شده در اولین ملاقات با سعادتی در 25 بهمن 57 در دانشگاه تهران، وی پیش از هر چیز، تقاضای اسلحه می نماید و در پاسخ طرف روس که شما که اسلحه های زیادی در اختیار دارید، می گوید اینها که ما داریم چیزی نیست و بیش از چند روز دوام نخواهد یافت و ما نیاز داریم جریان اسلحه برایمان حالت مستمر داشته باشد...

 

این درخواست سعادتی کاملاً بیانگر نگاه او از همان اولین روزهای پیروزی انقلاب به درگیری برای «به دست آوردن قدرت حاکمیت پیش از آنکه دیر شود»، است.

 

نکته قابل بحث دیگر به شخص پیشنهاد دهنده باز می گردد. درباره بهزاد نبوی گزارشهایی وجود داشت که در پشت بام مدرسه رفاه به نیروهای سازمان، آموزش تیراندازی می داده و سابقه رابطه استاد و شاگردی او با سعادتی نیز قابل تأمل است. بهزاد نبوی در مصاحبه سال 59 خود با نشریه شاهد نیز علناً از همسویی با سعادتی در زندان و نادرست شمردن نقل فتوا در نجس شمردن مارکسیستها سخن می گوید.

 

از سوی دیگر، برخلاف ادعای تاج زاده، سعادتی خود مارکسیست شدن سازمان را تبلیغ نموده بود و در این راستا با زندانیان پیرو خط امام(ره) در زندان قصر درگیر شده بود و نمی توان چنین گمانی را دباره او داشت که آنرا ضربه 54 بداند.

 

اما روایت نیروهای دادستانی از واقعه نیز به شکل متفاوتی است. بهزاد نبوی برای امکان مباحثه با سعادتی، تقاضای انتقال او از قصر به اوین را می نماید که با این تقاضا موافقت می شود. او چندین جلسه با سعادتی برگزار می نماید که با شورش 8 تیر، این نشست ها متوقف می گردد و عملاً نیز نشست های بهزاد نبوی با سعادتی هیچ دستاوردی نداشته است.

 

پس از محاکمه مجدد سعادتی و محکوم شدن به اعدام، بهزاد نبوی از شهید رجایی می خواهد تا با شهید لاجوردی تماس گرفته و خواهان ملاقات او با سعادتی شود. رجایی نیز با لاجوردی تماس گرفته و می گوید شخصی که فعلاً مجاز به گفتن نام او نیستم، می خواهد سعادتی را قبل از اعدام ببیند؛ لاجوردی می گوید او را برای اعدام برده اند، اجازه دهید بپرسم آیا انجام شده که خبر انجام اعدام را به او می دهند و او نیز برخلاف ادعای تاج زاده و حجاریان هم با رجایی صحبت کرده بود و هم در این راستا اقدام کرده بود اما تماس رجایی دیر هنگام بوده است، علاوه بر آنکه یکبار نیز زمان اعدام به تعویق افتاده بود.

 

شهید لاجوردی در کنار شهید بهشتی

نکته قابل توجه در این روایت آن است که بهزاد نبوی تنها تقاضای ملاقات قبل از اعدام را کرده بود و نه توقف اعدام! با توجه به سابقه انقلاب نیکاراگوئه این سوال مطرح می شود که در این دیدار انتظار تبادل چه سخنانی بوده است.

 

حجاریان در ادعایی دیگر نیز در گفتگو با نشریه نگاه نو، اعدام سعادتی را در ادامه پرونده جاسوسی وی می داند که لاجوردی خود بدون تشکیل دادگاه، او را اعدام نموده است. این ادعا نیز با توجه به محاکمه مجدد سعادتی در دادگاه عمومی به جای دادگاه انقلاب که به اصرار خود وی بوده است و صدور حکم اعدام خالی از وجه است.

 

اما ریشه این عصبانیت را می توان در وصیتنامه لاجوردی نیز جستجو کرد، آنجا که می گوید: «خدایا تو شاهدی چندین بار با عناوین مختلف، خطر منافقین انقلاب را (همانها که التقاط به گونه ی منافقین خلق، سراسر وجودشان را و همه ذهن و باورشان را گرفته و همانا ریاکارانه برای رسیدن به مقصودشان دستمال ابریشمی بسیار بزرگ به بزرگی مجمع الاضداد به دست گرفته اند، هم رجایی و باهنر را می کشند، هم به سوگشان می نشینند، هم با منافقین خلق پیوند تشکیلاتی وسپس... برقرار می کنند، هم آنان را دستگیر می کنند و هم برای آزادیشان و اعطای مقام و مسئولیت بدانان تلاش می کنند و از افشای ماهیت کثیف آنان سخت بیمناک می شوند، هم در مبارزه علیه آنان (و در حقیقت برای جلب رضایت مسولین و نجات بنیادی آنان)خود را در صف منافق کشان می زنند و هم در حوزه های علمیه به فقه و فاهت روی روی می آورند تا مسیر فقه را عوض کنند.) به مسئولین گوشزد کرده ام.

 

گفته ام که خطر اینان (منافقین انقلاب) به مراتب زیادتر از خطر منافقین خلق است چراکه علاوه بر همه شیوه های منافقانه، منافقین سالوسانه در صف حزب اللهیان قرار گرفته، صفوف مقدم را غاصبانه به تصرف خود درآورده اند به گونه ای که عملاً عقل و اراده منفصل برخی تصمیم گیرندگان قرار گرفتند.» 

 

منابع:

 

سازمان مجاهدین خلق/ پیدایی تا فرجام/ موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی

 

خاطرات احمد قدیریان/ مرکز اسناد انقلاب اسلامی

 

خاطرات عزت شاهی/ دفتر ادبیات انقلاب اسلامی

 

برای تاریخ (مصاحبه با سعید حجاریان)/ نشر نی

 

آرشیو روزنامه های جمهوری اسلامی، کیهان، شرق و مجله های چشم انداز ایران و نگاه نو

 

مصاحبه با اعضاء وقت دادستانی انقلاب اسلامی

 

رجانیوز


  

86/9/30
12:26 ص

* گزارش دستگیری سعادتی

 

قسمت هایی از گزارش چگونگی دستگیری و بازپرسی انقلاب اسلامی و دادستانی انقلاب? به شرح ذیل است:

 

ضمن مراقبت از اتومبیل سیاسی شوروی? در مورخه 5/2/58 مشاهده گردید که یک نفر مرد روسی ازاتومبیل پیاده [شد] و درخیابان دیبا منشعب ازخیابان روزولت? وارد شرکت نولکو -که یک مؤسسه صنعتی است-، گردید. در بررسی بعدی مشخّص شد که مرد روسـی بـه نـام ولادیمیرفیسنکو ? دبیراول سفارت شوروی می باشد و مردتماس گیرنده? یکی از رهبران سازمان مجاهدین خلق است... چون معلوم بود که رهبر مجاهدین در ساعت 00/17 مورخه 6/2/58 و یا 7/2/58 (در قـرار ملاقات یدکی) با افسر اطلاعاتی شوروی -جهت مبادله اسناد و مدارک- ملاقات می نماید? لذا بررسی های لازم به عمل آمد و طی طرحی? مأمورین سپاه پاسداران انقلاب هدایت شدند که 5 دقیقه قبل از شروع ملاقات? مأمورین به شرکت وارد [شوند] و مرد تماس گیرنده و مدارک را ضبط نمایند... پس ازدستگیری مرد تماس گیرنده? فیسنکو جهت ورود به شرکت نولکو مراجعه نمود ولی توسط مأمورین به او تکلیف شد که از شرکت خارج شود و فیسنکو? بعد ازخروج از شرکت? سوار اتومبیلی? که توسط سه نفر مأمور شوروی هدایت می شد? گردید و منطقه را ترک نمود. در بازرسی بدنی از مردتماس گیرنده? مشخّص شد که مسلح به اسلحه کمری می باشد و نیز در جستجوی مقدماتی از وسایل شرکت? یادداشتی که حاکی از همکاری ایـن شـخص بـا سرویس اطلاعات شوروی می باشد، به دست آمد...

 

در گزارشهای منتشره از بازجویی ها آمده است که وی ضمن اعتراف به همکاری با سازمان جاسوسی شوروی در ایران و تحویل اسناد محرمانه، به اخـذ وسـایل وامکـانات فـنّی? آموزشی و الکترونیک و عملیاتی ازسازمان جاسوسی شوروی اذعان نموده بود. او در آخرین ملاقات نیز فهرستی از ما یحتاج سازمان را تهیه نموده بود که در زمان دستگیری به دست ماموران افتاد.

 

نکته جالب در بازجویی های او این است که در عین اعترافات اینچنینی، بدیهیات را منکر می شده است؛ به عنوان نمونه وی در جلسه اول از بازجویی ها در 6 اردیبهشت 1358 ادعا نمود سران سازمان را نمی شناخته و گفت: دبیر شوروی می گفت به افرادی به نام رجوی و خیابانی سلام برسان. این در حالیست که او در زندان حامل پیام رجوی بوده است و حتی اگر می توانست عضویت خود در کادر مرکزی سازمان را انکار نماید، انکار آشنایی با رجوی در حالیکه بسیاری از مبارزین که در دادستانی حضور داشتند، آن دو را با هم دیده بودند، امری است که نشان از عدم وجود هرگونه شکنجه و یا اعمال فشاری در بازجویی ها (که از سوی او و اعضای سازمانش ادعا می شد)، دارد. به عبارت دیگر وقتی سعادتی خود را در برابر اسنادی غیر قابل انکار می بیند، ناگزیر لب به اعتراف می گشاید.

 

محمد رضا سعادتی? در اقاریر خود به طرح مسائلی همچون مسئله کردستان? حزب توده? موقعیت چریک های فدایی خلق? افسران اطلاعاتی سیا? اسناد و مدارک طبقه بندی شده سازمان منحله امنیت? امام خمینی؛ وضع و موقعیت ایشان در ایران، درملاقات های خود با فیسنکو? اشاره کرد. وی همچنین به سرقت نزدیک به 50 صفحه مهم از پرونده مقربی از اسناد دادستانی انقلاب در زندان قصر و تحویل آن به K.G.B اعتراف نموده بود.

 

در پی کشانده شدن این پرونده از ابعاد حقوقی به رسانه ای توسط سازمان مجاهدین انقلاب که کلید کشمکشهای بعدی را زد، انتقادهای فراروانی به این سازمان وارد شد. مجاهدین انقلاب در کنفرانسی مطبوعاتی در 11/4/1358 در پاسخ به دلایل این امر، علم مردم را پشتوانه ای برای رسیدگی عادلانه در برابر فشارهای حامیان سعادتی عنوان نمود.

 

* واکنشها به دستگیری

 

سران سازمان در اولین واکنش به دستگیری سعادتی به محضر امام (ره) رفتند. از آن دیدار که در همان روز دستگیری اتفاق افتاد در صحیفه نور تنها چند جمله مختصر منعکس گردیده است.

 

دیدار سران سازمان با امام (ره) در واکنش به دستگیری سعادتی

امام خمینی (ره) در بخشی از سخنان خود ضمن تاکید بر اهمیت تلاش‌های سازنده به خاطر نجات کشور از بازگشت به اوضاع سابق، فرمودند: اسلام بیش از هر چیزی به آزادی عنایت دارد و در اسلام خلاف آزادی نیست؛ الا در چیزهایی که مخالف با عفت عمومی است.

 

در این دیدار که در قم انجام شد، مسعود رجوی، موسی خیابانی و تنی چند از اعضای سازمان حضور داشتند. کیهان که آن روزها در سیطره سازمان بود، تیتر بزرگی از صفحه اول شنبه 8 اردیبهشت را به این دیدار اختصاص داد و با ذکر جمله ای از مسعود رجوی از ملاقات یکساعته اعضای سازمان با امام خبر داد و نوشت کلیه ملاقاتهای امام 6 روز متوقف شد.

 

با این حال، امام (ره) نه تنها ملاقاتها را متوقف نکردند بلکه فردای دیدار با مجاهدین، بیش از هر روز دیگری ملاقات داشتند و در دیدار کارکنان صنعت نفت فرمودند: «عزیزان من! ...توطئه‌ها را، توطئه‌های بزرگ را، در همه اقشار، در همه موارد، خنثی کنید. من قبلاً گفته بودم که غائله ایجاد می‌کنند شیاطین؛ هر روزی به اسمی. ما باید از این غائله‌ها جلوگیری کنیم، هوشمند باشیم، غائله‌ها را با هوشیاری توجه کنید و خنثی کنید. ممکن است پس از چند روز دیگر یک غائله دیگر بلند بشود. از اولاد من یکی ترور بشود یا خودم. اینها باید بدانند که نهضت ما قائم به شخص نیست؛ نهضت ما همگانی است؛ همه ملت رهبرند؛ همه بیدار شده‌اند. گمان نکنند که با ترور، کاری انجام می‌دهند. ملت ما راه خود را یافته است. ما از این دسیسه‌ها نمی‌ترسیم.»

 

از این جملات به نظر می رسد در آن تاریخ گفتگوهایی در میان امام و آنها رد و بدل شده که امام آینده آنها را به آنها تذکر داده اند که با ترور نمی توانند کاری از پیش ببرند.

 

با افشای دستگیری سعادتی توسط سازمان مجاهدین انقلاب و به نتیجه نرسیدن لابی های محرمانه، سازمان مجاهدین خلق از 25 خرداد 58 تا 9 تیرماه آن سال بیش از 7 اطلاعیه در حمایت از وی صادر نمود که به توجیه عمل او در برقراری ارتباط با شوروی و ادعای شکنجه وی می پرداخت. برای اثبات شکنجه به سخنان عزت الله سحابی استناد شده بود.

 

اگرچه نهضت آزادی به تحریف سخنان سحابی واکنش نشان داد اما این اعتراض مورد توجه قرار نگرفت؛ نهضت آزادی در تکذیبیه خود پیشنهاد نمود لازم است خود مجاهدین از نظر سازمانی وارد در تحقیقات شوند. این پیشنهاد در حالی مطرح شد که در اطلاعیه های سازمان، آن بخش از بازجویی های سعادتی که وی در همان روز اول گفته بود این عمل وی عملی سازمانی بوده است، تأیید شده بود.

 

سعادتی در دادگاه

در ادامه جوسازی ها در مسیر رسیدگی به این پرونده، در تیرماه 58 اطلاعیه ای با امضای 42 تن از شاعران و نویسندگان چپگرا از جمله احمد شاملو، سیمین بهبهانی، گلی ترقی و... منتشر شد و در حالی که خود سعادتی و سازمان ارتباط با شوروی را پذیرفته بودند، او را «گروگان آزادی در چنبر تهمت ها و افتراهای مرموز» خواندند و از این «عضو سازمان مترقی! مجاهدین خلق» به سالک طریق عشق یاد کرده و خواهان آزادی او شدند.

 

همزمان جمعیت حقوقدانان نیز که در کنترل نیروهای مارکسیست مشرب بود، با ارسال نامه ای به وزیر دادگستری نسبت به شکنجه سعادتی گلایه کرده و در سناریوی جدیدی او را نه خائن بلکه نگهدارنده اسرار و اسنادی از روابط پشت پرده سازمانهای جاسوسی غرب برای سازمان معرفی نمودند.

 

سعادتی خود نیز در نامه ای به دادستان کل، خواستار حضور نماینده ای از سازمانش شد اما به رغم اشتراک این پیشنهاد از سوی گروه های مختلف، سازمان نماینده خود را به دادگاه وی نفرستاد تا از پیگیری قضایی و بررسی ماهوی موضوع امتناع نماید.

 

در پی اعتراض مردم به مواضع سازمان در 17 تیرماه در مشهد، اولین تیراندازی اعضاء سازمان به سوی مردم انجام شد که اگرچه تلفاتی نداشت اما نشان از آغاز رو در رو قرار گرفتن سازمان با نظام و ملت داشت؛ امری که در 30 خرداد 60 به اوج خود رسید.

 

یکی از نکات عجیب در این پرونده آن است که سعادتی به رغم آنکه به اتهام جاسوسی دستگیر شده بود و طبیعتاً نباید از امکان تبادل اطلاعات با بیرون برخوردار می بود، به راحتی با خارج از زندان در ارتباط بود و به عنوان نمونه می توان به نامه وی در پی درگیری سازمان با مردم در 16 آذرماه 58 اشاره کرد که در شماره 16 نشریه مجاهد به چاپ رسید و در آن، مخالفان سازمان را «چماقدار» توصیف نمود. او همچنین در همین دوره با همسر خویش که از اعضای اصلی منافقین بود نیز ملاقات داشته است.

 


  

86/9/30
12:25 ص

  بازخوانی پرونده 4 متهم به جاسوسی/1
پیدایی تا فرجام سیکوی منافقین

 

 

اولین پرونده جدی جاسوسی که جمهوری اسلامی با آن در گیر شد، تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب، در اسفند 57 گشوده شد. در شرایطی که جاسوسان روس از عدم وجود هرگونه مانعی بر سر راه خود مطمئن بودند، یکی از جاسوسان پرنفوذ K.G.B در ایران با نام مستعار «سیکو» شناسایی گردید.

 

محمدرضا سعادتی که به تعبیر خسرو تهرانی حتی از موسی خیابانی نیز به مسعود رجوی نزدیک تر و به عنوان نفر دوم سازمان مجاهدین خلق شناخته می شد، در شرایطی دستگیر شد که سازمان متبوع وی تلاش می کرد به عنوان سازمانی انقلابی در میان جامعه شناخته شود و توانسته بود در برخی ارکان نظام نیز نفوذ کند.

 

این نفوذ تا آنجا بود که اگر تیزبینی شهید بهشتی نبود، این سازمان توانسته بود اجرای مراسم استقبال از امام را در دست بگیرد تا بر مشروعیت خود بیافزاید.

 

اما اینک سخن بر روی یکی از چهره های این سازمان است و بیش از آنکه به عملکرد سازمان پرداخته شود، پرونده جاسوسی تشکیلاتی سعادتی در دستور قرار دارد:

 

* سعادتی کیست؟

 

محمد رضا سعادتی فرزند سید علی به سال 1323 در شیراز و در خانواده ای روحانی و کم بضاعت به دنیا آمد. پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال 1341 با رتبه دوم و بورسیه دولتی در دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال 1345 در رشته مهندسی برق فارغ التحصیل شد و به سربازی رفت و به عنوان سپاه ترویج آبادانی و مسکن در ایلام مشغول کار گردید.

 

پس از پایان خدمت وظیفه در سال 1347 وارد کارخانه ذوب آهن اصفهان شد و سال بعد به دایره مهندسی ستاد نیروی هوایی منتقل شد و دو سال و نیم در آن مرکز به کار پرداخت. همزمان با کمک برادران جلال زاده، شرکتی تحت عنوان نولکو را به ثبت رساندند و از طریق جلال زاده با مهدی رضایی آشنا شد و به عنوان سمپات به همکاری با سازمان مجاهدین خلق پرداخت.

 

محمد رضا سعادتی در سالهای دانشجویی

هر چند که پیش از آن در دوره دانشجویی با ناصر صادق آشنا شد و مدتی هم در برق منطقه ای شیراز همکارش بود، اما سعادتی در بازجویی عضویت خود را در تشکیلات مجاهدین مرتبط به مهدی رضایی (با نام مستعار بهروز همایونفر) می داند. سعادتی همچنین در بازجویی علت گرایش خود به مبارزه علیه رژیم پهلوی را، اعدام 2 تن از دوستان مارکسیستش به نامهای اسماعیل معین عراقی و محمد هادی فاضلی می داند که در گروه سیاهکل فعالیت داشته اند.

 

بر اساس نظریه موجود در پرونده سعادتی، حضور وی در ذوب آهن اصفهان زمینه ای برای ارتباط وی با کارشناسان شوروی گردیده بود و از آن تاریخ توسط سرویس اطلاعاتی نشان شده بود.

 

سعادتی از جمله کسانی است که از ضربه شهریور 1350 ساواک به سازمان مجاهدین در امان ماند اما در اردیبهشت 1351 در پی دستگیری مهدی رضایی، سعادتی به همراه همسرش ناهید جلال زاده دستگیر شدند. سعادتی به حبس ابد محکوم شد و در زندان به کمون مسعود رجوی پیوست و به سید سیکو مشهور شد.

 

هنگامی که در پی نقل فتوا و نجس دانستن کمونیستها و ممنوعیت تماس با آنها در اثر تز جدید سازمان مبنی بر تغییر ایدوئولوژی و مارکسیست شدن در میان زندانیان وفادار به آن شکاف ایجاد شد، وی با همکاری ساواک از اوین به قصر منتقل شد تا در اجرای سیاست ها و منویات رجوی، آنها را مهار کند؛ حسین شریعتمداری در خاطرات خود درباره ماموریت وی می گوید: «سعادتی که آمد (بنابر مأموریتی که داشت) گفت جمع ما جمع مشترک با مارکسیست هاست، خودش هم رفت داخل کمون مارکسیست ها و این دستور سازمانی بود.»

 

سعادتی در زندان، تاریخ معاصر تدریس می نمود که از جمله شاگردان او می توان به بهزاد نبوی اشاره کرد. هر چند بهزاد نبوی بیشتر شاگردی شعاعیان دیگر چهره مشهور به روس گرایی را نموده است.

 

سعادتی در 22 آبان 1357 از زندان آزاد شد و 23 بهمن، زمانی که سازمان طی اطلاعیه ای علنی اعلام وجود کرد، در جمع کادر مرکزی 15 نفره آن قرار گرفت. همچنین به عضویت هیئت مدیره شرکت نولکو بازگشت که شرکتی برای پوشش فعالیتهای سازمان بود. وی در کنار این امور، طبق اقدامی برنامه ریزی شده به فعالیت در دادستانی انقلاب تهران نیز پرداخت.

 

در این دوره بود که با مأموران شوروی ارتباط گرفت اما خیلی زود لو رفت و هنگام در اختیار گذاشتن پرونده سر لشکر مقربی به ولادیمیر فنسینکو (دبیر اول سفارت شوروی) در شرکت نولکو در 6/2/1358 دستگیر شد. مقربی یکی از نظامیان عالی رتبه ارتش شاهنشاهی بود که مدت 25 سال برای شوروی ها جاسوسی می کرد و در پاییز سال 1355 توسط اداره کل ضد جاسوسی (اداره کل هشتم) ساواک دستگیر شد و به سرعت محاکمه و اعدام گردید. دستگیری و اعدام سریع او در طی این سال ها برای مأمورین شوروی سؤال برانگیز بود که چطور مقربی لو رفت و چه اطلاعاتی در اختیار اداره کل ضد جاسوسی قرار داد.

 

دست نوشته اکبر طریقی همدست سعادتی در سرقت اسناد مورد علاقه «K.G.B»

سعادتی پس از دستگیری و محاکمه توسط موسوی تبریزی با اثبات قطعی جاسوسی وی و اقرار خود بر این موضوع، بر اثر فشار تبلیغاتی سازمان به دستگاه قضایی به 10 سال زندان محکوم شد.

 

وی در جریان شورش مسلحانه ای که در زندان کرد مجدداً محاکمه و در مرداد 1360 به اعدام محکوم گردید.

 

* کشف ارتباط سیکو و فیسینکو

 

عباس امیر انتظام در خاطرات خود گفته است: « ...در یکی از روزهای اسفند 1357 منشی من اطلاع داد که شخصی می خواهد به ملاقات من بیاید و یک مسئله امنیتی را درمیان بگذارد. پس از توافق من مردی درحدود 50 سال با قدی متوسط با لباس رسمی و کراوات به اطاقم آمد. من صندلی طرف راست خودم را به او تعارف کردم. پس از نشستن به من گفت که کارمند و عضو اداره ضدجاسوسی ساواک است. طبق خبر او? قراراست درساعت 5 بعد از ظهر امروز یکی از دیپلمات های سفارت شوروی به دیدن یک ایرانی در ساختمانی درمیدان 25 شهریور برود و چیزهایی را دراختیار فرد ایرانی قرار دهد؛ ضمناً گفت که طرف ایرانی عبدالعلی نامیده می شود. این فردآمده بودتا کسب تکلیف کند...

مطالب رابلافاصله به اطلاع نخست وزیر رساندم. ایشان دستور داد که آن شـخص مسـئله را تعقیب کند? ولی آقای بازرگان ازشنیدن نام عبدالعلی که نام یکی از فرزندانش بود? ناراحت شده بود. کارمند اداره ضدجاسوسی ساواک به کارش ادامه داد و روز بعد گزارش کارش رابه من داد که به اطلاع نخست وزیررساندم... [بعدها] وی گفت که عبدالعـلی را دسـتگیر کـرده انـد و نام واقعی این فرد محمد رضا سعادتی است که با دستگاه های عکاسی مخصوص جاسوسی که ازدیپلمات روسی دریافت کرده، دستگیر شـده است. من تا آن روز نمی دانستم که محمد رضا سعادتی کیست و به چه گروهی وابسته است!»

 

البته ابراهیم یزدی عامل گزارش اولیه را دکتر چمران معرفی نموده است اما آنچه مسلم است شناسایی اولیه وی توسط دولت موقت انجام گرفته است.

 

یک برگ از یادداشت های بدست آمده از سعادتی در باره درخواست ها از شوروی

چگونگی دستگیری این جاسوس بلندپایه، همچون مقربی همچنان برای شوروی به صورت یک معما باقی مانده بود تا به جای حل معمای قبلی معمای دیگری نیز بر آن افزوده شود. این خلأ اطلاعاتی باقی بود تا آنکه سازمان مجاهدین انقلاب در تاریخ 23 خرداد ?1358 برخی اسناد و خلاصه گزارش مأموریت سعادتی و بخشی از اظهارات وی در بازجویی را منتشر کرد. در اسنادی که انتشار یافت? نوع ارتباطات سعادتی با واسطه اطلاعاتی سازمان جاسوسی شوروی و اسناد تحویل شده و درخواست های سعادتی از وی فاش گردید.

 

* فیسینکو کیست؟

 

پس از پیروزی انقلاب، به دستور مستقیم کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، ایستگاه K.G.B در تهران موفق شد در روز 14 فوریه 1979 مطابق با 25 بهمن 1357 مستقیماً با مرکز رهبری دو سازمان مجاهدین خلق و فداییان خلق تماس بگیرد. مسئولیت این ارتباط به عهده ولادیمیر فیسنکو افسر شاخه اطلاعات سیاسی ایستگاه (مستقر در سفارت شوروی در تهران)، گذارده شد. وی به زبان فارسی، تسلط کامل داشت و با موهای مشکی و چشمان قهوه‏ای، شباهت فراوانی به ایرانی ها داشت.

 

ولادیمیر کیتوویچ فیسینکو دبیر اول سفارت شوروی و عضو K.G.B در رستف روسیه به دنیا آمد. او دانشجوی انستیتوی زبان های شرقی یک دانشگاه ایالتی مسکو بود که به فراگیری زبان فارسی و انگلیسی پرداخت. سـپس بورسیه دانشگاه تهران را دریافت کرد. فیسینکو به تاریخ نیز علاقه مند بود و یک مقاله در مورد نفت ایران نوشت. در سال 1964 با نینا نیکولا پونا پکلانیک که دانشجوی گروه عربی در همان انستیتو بود، ازدواج کرد. همسرش که دختر یک مقام نظامی عضو هیئت مدیره K.G.B بـود? بـه هـمراه فـیسینکو بـه ایـران آمـد و مـنشی سفارت شوروی در تهران شد.

 

در کتاب «کا.گ.ب در ایران» که به قلم کوزیچکین یکی از مأموران این سازمان در ایران نوشته شده است، در این خصوص آمده است: «برقراری روابط ما با سازمان مجاهدین خلق، علیرغم توهماتی که آنها داشتند، به خوبی پیش می‏رفت و گسترش می‏یافت. مجاهدین در جریان حمله به سازمانهای رژیم شاه، سفارتخانه‏های ایالات متحده و بریتانیا، توانسته بودند آرشیو اسناد ساواک را بدست آورند. وقتی این خبر را به مسکو منتقل نمودیم، بلادرنگ خطاب به ما چنین نوشتند: بلافاصله با مجاهدین تماس بگیرید و از آنها اسناد مربوط به دخالت و هدایت مزدوران اطلاعاتی شوروی در ارتش و سایر دستگاهها و به خصوص پرونده سرلشگر مقربی را در ساواک بخواهید... وی 30 سال عامل K.G.B بود، از زمانی که افسری جوان بود? در سال 1945 به خدمت این سازمان درآمد. او بهترین عامل رزیدنسی به حساب می آمد و اطلاعات محرمانه ای را که واقعاً برای اتّحاد شوروی حایز اهمیت بود? در اختیار ما می گذاشت. در طی سال ها، ترقّی بسیار کرد و مسئول خرید اسلحه از آمریکا و دیگر کشورهای غربی شد... دیگر جانشینی برای او یافت نمی شد؛ به این علت بدیهی است که مقربی تنها عامل رزیدنسی بـود... با از دست رفتن مقربی? در رزیـدنسی یک خـلا اطّـلاعاتی پـیدا شـد؛ اضـافه بـر ایـنها? او عـملاً هـمه افسـران PI، [Political Intelligence] را که در زمان های مختلف و در آن دوران طولانی همکاری با او کـار کرده بودند? می شناخت...»

 

این کتاب در ادامه به احضار فیسینکو توسط «گنادی کازنکین» رییس شعبه جاسوسی سیاسی در ایران اشاره می کند که با ابلاغ تلگرام مسکو، از او خواست فوراً با رابط خود در سازمان تماس بگیرد و با ذکر اینکه نیازی به رعایت مسائل امنیتی نیست، گفت: هیچ خطری ندارد؛ ساواک ازبین رفته هیچ کس به تلفن های ماگوش نخواهد داد. همین الآن از سفارتخانه به رابطت تلفن کن...

 


  

86/9/29
6:40 ع

تهران غرق در مشکلات، شهردار غرق در رؤیاها

 

 

متهم کردن دیگران به جای توضیح درباره اقدامات شهرداری تهران برای کاهش مشکلات شهری، رویه ناپسندی است که گویا مدیران ارشد شهری انتخاب کرده اند.

 

به گزارش رجانیوز، در اخبار مخابره شده از اظهارات روز گذشته قالیباف در همایش حمل و نقل، کمترین توضیحی درباره اقدامات شهرداری برای کاهش ترافیک تهران ارائه نشد. با این حال، وی ترجیح داد مشکلات شهری را به گردن دیگران بیاندازد.

 

وی در بخشی از سخنان خود با عصبانیت از پخش یک گزارش اجتماعی از مشکلات مردم، گفت: وقتی صدا و سیما که حتما فردا حرفهای من را تحریف خواهد کرد، با نشان دادن تاکسی های خالی در سطح خیابان های شهر از مدیریت غلط ایراد می گیرد. تا کی این ظلم را در حق مردم خواهد کرد. مگر چنین چیزی امکانپذیر است. جوسازی می‌‌شود، فکر می‌کنیم اگر با مردم در این رابطه همدردی شد یک نوع کمک به مردم است. به ما می‌خندند. باید این نکته را مد نظر داشت که با وجود آژانس ها، تاکسی های پلاک موقت، مسافربرهای شخصی و سهمیه بندی بنزین که هر یک به نوبه خود مدیریتی مستقل دارند، نمی توان حل تمام معضلات را بر عهده یک دستگاه دانست و در واقع هنگامیکه 200 هزار مسافربر در سطح شهر رها شده اند این توقع نادرست است که یک نهاد مدیریت همه آنها را به درستی انجام دهد.

 

اشاره قالیباف به پخش گزارشی است که در آن ضمن مصاحبه با مدیرعامل تاکسیرانی در ابتدای یک خط ویژه تاکسی، تعداد زیادی مسافر در انتظار تاکسی نشان داده شد که تاکسی های خالی زیادی بدون سوار کردن مسافر از همین محل در حال عبور بودند. از سوی دیگر، در حالیکه صدا و سیما، انتقاد از مشکلات عدیده تهران را تقریباً سانسور می کند و حتی به کنایه از اجاره شبکه تهران به شهرداری خبر داده می شود، مشخص نیست چرا شهردار تهران از پخش یک گزارش کوتاه انتقادی اینچنین آشفته شده است؟

 

همچنین قالیباف که کمتر از یک ماه قبل، با ادعای ارزان بودن بلیت اتوبوس، برای افزایش قیمت دورخیز کرده بود، روز گذشته در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: متاسفانه می‌خواهیم همه را گدا بار بیاوریم. کجای دنیا، قیمت بلیت اتوبوس 20 تومان است، اگر قرار است همین 20 تومان باشد، ترجیح می‌دهیم، پول نگیریم.

 

از سوی دیگر، اظهارات قالیباف امروز با استقبال روزنامه های جریان ضداصولگرا همراه شد و اغلب این روزنامه ها از سخنان وی در صفحه اول تیتر گرفتند.

 

با این حال، به نظر می رسد راه حل مشکلات تهران نطق های تبلغیاتی و رؤیاهای انتخاباتی نباشد و نیاز به برنامه دارد. عقب ماندن پروژه های شهری از زمانبندی، وجود اشکال در برخی طرحهای خدماتی از قبیل جابجایی مکانیزه زباله، اخذ عوارض بالای ساخت و ساز که منجر به گرانی مسکن گردید و ابهام درباره مسائل مالی شهرداری از قبیل کمیسیون ویژه مواردیست که اگرچه ممکن است موقتاً در پوشش اظهارات تبلیغاتی مسکوت بماند اما یقیناً نارضایتی شهروندان تهرانی را در درازمدت درپی خواهد داشت.


  

پیام رسان

+ لینک دانلود جزوه استقامت در منطقه ممنوعه

+ ویل راجر فرمانده ناو ونیسنس هواپیمای مسافربری ما رو ساقط کرد و از شیاطین متحده مدال گرفت، اصغرآقا شما کدوم ایرباس رو زدی که لیاقت جایزه گرفتن از دست شیطان را پیدا کردی؟!

+ ویل راجر فرمانده ناو ونیسنس هواپیمای مسافربری ما رو ساقط کرد و از شیاطین متحده مدال گرفت، اصغرآقا شما کدوم ایرباس رو زدی که لیاقت جایزه گرفتن از دست شیطان را پیدا کردی؟!

+ تبلیغ بورس بعد از اشغال وال استریت!

+ فدایی سید علی با نمایش چند فیلم و عکس از یوم الله 9 دی 1388 به روز شد..... منت می گذارید تشریف بیاورید به سنگر ما......

+ 30 فروردین سالروز ولادت امام خامنه ای روحی فداه بر عاشقان ولایت مبارک باد

مشخصات مدیر وبلاگ
 
مهدی[112]
 

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 

javahermarket

لوگوی دوستان
 
دوستان
 
وبلاگ گروهی فصل انتظار نمازخانه بوستان بهاره بازتاب بُرنا مبادا روی لاله ها پا گذاریم سجاده ای پر از یاس یا اباصالح المهدی (عج) .:: در کوی بی نشان ها ::. دنیای جوانی سکوت ابدی ارزش خبر ... حبل المتین ... PARANDEYE 3 PA عروج شهرستان بجنورد عشق الهی حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد کـــــلام نـــو شلمچه وبلاگ گروهی موج .: شهر عشق :. نسیم قدسیان رهسپاریم با ولایت تا شهادت مهربان رنگارنگه گل نرگس...مهدی فاطمه ما و دلاوران کانون فرهنگی هنری مسجد ولی عصر (عج) کنگان پرتو پاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شب السلام علیک یا علی بن موسی الرضا هیئت متوسلین به حضرت قاسم بن الحسن علیهما السلام ساحل نشین اشک عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) عطش گروه اینترنتی جرقه داتکو نهِ/ دی/ هشتاد و هشت فرهنگ ولایی مهدویت @@@ استشهادی @@@ یاامام حسن مجتبی (ع)ادرکنی هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره) زندگی گروه فرهنگی سردار خیبر دل نوشته های هدهد سرگشته سیرت بسوی ظهور ... زورخانه باباعلی از فرش تا عرش نصیحت به مسئولین جامعه اسلامی پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان حب الحسین اجننی mansour13 فقط من برای تو وبلاگ رسمی دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد یا زهرا(س) گل پیچک شیعه مذهب برتر Shia is super relegion پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز دهاتی دکتر علی حاجی ستوده نای نیستان شمیم عاشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف حزب الله هم الغالبون مجمع عاشقان ثامن الائمه (ع) منتظر عشق طلاست السلام علیک یا صاحب الزمان کانون فرهنگی دستگردانیهای مقیم یزد صفاسیتی یاران ناب معجزه هزاره سوم بصیرت قاضی مالخر زمزمه های عطار برای حقیقت جویان اتحاد ملی - انسجام اسلامی ولایت مشاوره و مقالات روانشناسی اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار عاشقان علی و فاطمه « یا مهدی ادرکنی » فوتوبلاگ وصال شهدای غریب کجایند مردان بی ادعا؟ حسین جان (این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست) نـــــــــــــــــــــــــــــور خــــــــــــــــــــــــــــدا مائدة من السماء زیر آسمان خدا گفتمان مذهبی آموزش های مخصوص نظامی - نیروهای ویژه نور المهدی (عج) شهرستان ماهشهر یوسف گام آخر... درد و دل یک قدم تا پشت خاکریز یعسوب جلوه گاه دنیای آبی شیعیان اهل سنت واقعی وبلاگ خبری هیات چهارده معصوم(ع) بوئین زهرا هیئت مجازی علی جان آژیر قرمز مولای غریب ازدواج موقت وچالش ها دشت جنون نازنین فاطمه عاشقان شهادت در خط ولایت نسیم جبهه یا مهدی (عج) یه فلش کار بسیجی سایت خبری تحلیلی شیعه نیوز رنگارنگه 2 سخنان مهجور حضرت روح الله بــــــــــــــــــــــــــــاران مسیح المسایح پیام مشاور حاج منصور ارضی وبلاگهای موهن را متوقف کنید .::خادم الشهداء::. هیئت یا عباس (ع) عشاق المهدی(عج) هر که دارد هوس کرببلا بسم الله پایگاه وبلاگ نویسان حامی مقاومت اسلامی مروارید شهید حجت الاسلام والمسلمین ردانی پور خاکریز سبز السلام علیک یا اباالفضل العباس (ع) .::خاتم النبیین::. حوزه مقاومت بسیج هفت امام موسی کاظم علیه السلا جنـبش پیامـکی احـمدی نـژاد گفتمان آزاد حقیقت نیوز نغمه اذان صبح دولت عشق محب مهدی (عج) اصلاح الگوی مصرف صبح بیداری مردان بی ادعا هیئت مذهبی دانشجوئی ثامن الائمه (ع) وبلاگ شخصی دکتر کوچک زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلام حزب فقط حزب علی... رهبر فقط سید علی خفن سرا ضد سبز یادداشتهای بی تکلف جزوات کارشناسی ارش شجره طیبه دین و زندگی سیستم عامل، طراحی گرافیک و برنامه نویسی خراباتی 15 یک دست لباس خاکی نینوا نرم افزار ایثار حامیان استاد رائفی پور و استاد عباسی و کریمی
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ