87/4/20
4:19 ع
خاتمی نباید در آراء امام خدشه وارد کند
محمد خاتمی در اظهاراتی که روز سه شنبه سایت بنیاد باران آن را منتشر کرد، خطاب به دانشجویان پرسش هایی را مطرح کرده و می گوید: بارها گفته ام، در زمان غیبت معصوم چه کسی گفته که ما رسالت مسلمان کردن و تحمیل نظام خودمان به جهان را داریم؟
مهدی کوچک زاده در گفتگو با رجانیوز در پاسخ به پرسش خاتمی گفت: اگر منظور آقای خاتمی از این سؤال القای جواب باشد یعنی کسی نگفته ما رسالت مسلمان کردن و تحمیل نظام خود را به جهان داریم، وی به عنوان فردی که خود را فرزند فاضل و باتقوای امام می داند، به بیانات امام(ره) ارجاع داده و تقاضا می کنم در جلسه بعدی که با دانشجویان دارند، سؤال خود را با این جمله امام(ره) بیان کنند و قضاوت را برعهده دانشجویان بگذارند: "مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ـ أرواحنا له الفداء ـ است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد ـ مسائل اقتصادی ومادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که برعهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمیگن را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند."
"مردم عزیز ایران که حقاً چهره منور تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند، باید سعی کنند که سختی ها و فشارها را برای خدا پذیرا گردند تا مسوولان بالای کشور به وظیفه اساسی شان که نشر اسلام در جهان است برسند."(صحیفه امام جلد 21 صفحه 328)
کوچک زاده در تحلیل اظهارات خاتمی اظهار داشت: پرواضح است که کسی نگفته ما رسالت مسلمان کردن و تحمیل نظام خود را به جهان داریم اما بدون تردید ما به دنبال نشر اسلام در جهان بوده و هستیم و خواهیم بود. ما به دنبال راه انداختن انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه هستیم و این بر حسب وظیفه دینی و اسلامی و فرمایش امام(ره) است.
وی در ادامه افزود: امام بارها می فرمودند انقلاب اسلامی ما نظیر انقلاب انبیا است و نه تنها محدود به ایران و مسلمانان نمی شود، بلکه همه مستضعفین عالم را در بر می گیرد که ما به واسطه انقلاب آنها را تحت تاثیر قرار داده و با خود همراه کنیم.
این نماینده مجلس با بیان اینکه اگر آقای خاتمی از طرح این سؤالات دو پهلو منظورش محدود کردن انقلاب در چارچوب تنگ مرزهای جغرافیایی ایران است، این دیدگاه برخلاف فرمایشات امام(ره) است، تأکید کرد: در این صورت از ایشان که ادعای نزدیک بودن به امام را دارند، انتظار نمی رود که این گونه سطحی و مبهم به مسائل بزرگ بپردازد و موجب خدشه در آراء امام شود.
وی با اشاره به این کلام امام که: "امروز همه می دانند جرم واقعی ما از دید جهانخواران و متجاوزان، دفاع از اسلام و رسمیت دادن به حکومت جمهوری اسلامی به جای نظام طاغوت ستمشاهی است. جرم و گناه ما احیای سنت پیامبر (ص) و عمل به دستورات قرآن کریم و اعلان وحدت مسلمانان اعم از شیعه و سنی، برای مقابله با توطئه کفر جهانی و پشتیبانی از ملت محروم فلسطین و افغانستان و لبنان و و بستن سفارت اسرائیل در ایران و اعلان جنگ با این غده سرطانی و صهیونیزم جهانیو مبارزه با نژادپرستی و دفاع از مردم محروم آفریقا و لغو قراردادهای بردگی رژیم کثیف پهلوی با آمریکای جهانخوار بوده است و و نزد جهانخواران و نوکران بی اراده آنان چه گناهی بالاتر از اینکه کسی از اسلام و حاکمیت آن سخن بگوید و مسلمانان را به عزت و استقلال و ایستادگی در مقابل ستم متجاوزان دعوت کند." (صحیفه امام جلد 20 صفحه 323)، گفت: اگر منظور آقای خاتمی از سؤال غیرشفافی که در حضور جمعی از دانشجویان صمیمی و صادق ما مطرح کردند، زیر سؤال بردن آرمان های امام(ره) است، بسیار برای وی متأسفم.
کوچک زاده در ادامه از خاتمی خواست به جای بیان اظهارات دو پهلو، پس از سال ها پرچمداری اصلاحات بالاخره مفهوم آن را شفاف کرده و علاوه بر سؤالاتی که در مجامع عمومی و در جمع افرادی که کمتر از دیدگاه های امام(ره) مطلعند، مطرح می کند، از شفافیت بیشتری برخوردار باشد تا دوباره ایشان متحمل خساراتی که درگذشته شد، نشود.
87/4/19
1:3 ع
حضرات اراذل و اوباش سیاسی که در هشت سال حاکمیت "افسادات" در صدد پیاده کردن تعالیم لیبرالیستی با نام اسلام بودند، دندان تیز کرده تا دوباره به قدرتی که ملت از دستشان گرفته اند بازگردند. حضرات گمان برده توطئه ها و خیانتهایشان را در آن سالهای اسلام ستیزی فراموش کرده ایم. گاهی لازم است به گذشته نگاهی بیاندازیم و نتیجه حضور لیبرالیستهای اسلامی را در حاکمیت مرور کنیم.
غائله 18 تیر ماه 1378 که نقطه اوج همراهی اصلاح طلبان آمریکایی با اربابان آمریکایی اشان بود، از آن نمونه هایی است که بد نیست حداقل به مناسبت سالگرد وقوع آن یادی از آن کرده و خطر حضور اصلاح طلبان آمریکایی و نتیجه این حضورشان در رأس قدرت را حداقل برای خودمان یادآور شویم.
برای مرور این غائله ننگین می توانید به وبلاگ 18 تیر مراجعه کنید.
در اینجا من فایل صوتی سخنرانی امام خامنه ای (س) را که بعد از این واقعه شوم انجام شد در قالب دو فایل که به صورت rar در آمده برای شما آپلود کردم برای شنیدن سخنرانی آقا، کافی است هر دو فایل را دانلود نمایید و در یک پوشه این دو فایل را از حالت فشرده خارج کنید و بعد از شنیدن آن به یاد دل شکسته امام خامنه ای روحی فداه در آن سال از دست دشمنان داخلی و خارجی بیافتید.........
متن کامل بیانات امام خامنه ای روحی فداه
بیانات امام خامنه ای روحی فداه قسمت اول 2.39 mb
بیانات امام خامنه ای روحی فداه قسمت دوم 2.17 mb
87/4/17
3:20 ع
قرآن،تنها کتاب آسمانى در اختیار انسان
امام علی علیهالسلام در خطبه 133 نهج البلاغه مىفرماید:
و کتاب الله بین اظهر کم ناطق لا یعیى لسانه
قرآن در دسترس و جلوى روى شماست. بر خلاف کتب آسمانى ادیان دیگر از قبیل کتاب حضرت موسى و حضرت عیسى علیهالسلام، قرآن در اختیار شماست. گفتنى است که امم گذشته و به خصوص در بین یهود بنى اسرائیل کتاب مقدس در اختیار عموم مردم نبوده است؛ بلکه تنها نسخههاى محدودى از تورات در نزد علماى یهود موجود بوده و براى عموم امکان مراجعه به تورات وجود نداشته است.
درباره کتاب آسمانى حضرت عیسى علیهالسلام وضع از این هم نگران کنندهتر بوده و هست؛ زیرا آنچه امروز به نام انجیل در میان مسیحیان شناخته مىشود کتابى نیست که بر حضرت عیسى مسیح علیهالسلام نازل شده؛ بلکه مطالبى است که به دست افرادى گردآورى و به نام اناجیل اربعه معروف شده است. بنابراین امم پیشین از دسترسى به کتب آسمانى محروم ماندند. اما وضعیت در مورد قرآن متفاوت است. کیفیت نزول قرآن و قرائت و تعلیم آن از جانب پیامبر صلى الله علیه و آله به گونهاى بود که مردم مىتوانستند آن را فرا بگیرند و آیاتش را حفظ کنند و قرآن به طور کامل در دسترسشان باشد. از دیگر ویژگىهاى مهم این کتاب آسمانى آن است که خداوند متعال بر امت اسلام منت نهاده و خود، حفظ قرآن کریم را از هر گونه تهدیدى به عهده گرفته است. به علاوه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به قدرى به فراگیرى مسلمانان و حفظ آیات الهى اهتمام داشتند که در همان زمان رسول الله، عده زیادى از مسلمانان حافظ قرآن بودند و نسخههایى از آیاتى که جدیدا نازل مىشد در اختیار داشتند و به تدریج آنها را حفظ مىکردند و به هر حال از طریق تکثیر این نسخهها یا نقل سینه به سینه از حافظى به حافظ دیگر، قرآن در اختیار همگان قرار مىگرفت.
حضرت على علیهالسلام مىفرماید: کتاب الله بین اظهرکم؛ کتاب خدا در میان شماست، در دسترس شماست. ناطق لا یعیى لسانه. بجاست روى این جمله تاکید و تکیه شود. حضرت مىفرماید: این کتاب گویاست و زبانش به کندى نمىگراید، از سخن گفتن خسته نمىشود و هرگز لکنت پیدا نمىکند، بنایى است که پایه هایش فرو نمىریزد و پیروزمندى است که یارانش شکست نمىخورند.
امام على علیهالسلام از سویى در مورد اوصاف قرآن در نهجالبلاغه مىفرمایند: این کتاب کتاب ناطق است؛ خودش سخن مىگوید؛ از سخن گفتن خسته نمىشود. سخن و مطلب خویش را به روشنى بیان مىکند و از دیگر سوى، مىفرمایند این قرآن، ناطق نیست؛ باید آن را به سخن درآورد و من هستم که این قرآن را براى شما تبیین مىکنم. و گاه در بعضى از تعابیر آمده است که قرآن صامت ناطق؛ قرآن ساکت است و در عین حال ناطق- نهجالبلاغه، خطبه 147. لازم به ذکر است که تمامى آدرسهاى داده شده از نهجالبلاغه بر اساس نهجالبلاغه فیض الاسلام مىباشد و گویا. به راستى معناى این سخن چیست؟
به نظر مىرسد این تعبیر بیانگر دو نگاه متفاوت به این کتاب آسمانى است که در یک نگرش قرآن کتابى مقدس، ولى خاموش در گوشهاى نشسته است و با کسى سخن نمىگوید و کسى با او ارتباطى ندارد و از نگاهى دیگر کتابى است گویا که همه انسانها را مخاطب خویش قرار داده است و آنها را به پیروى از خود فرامى خواند و به پیروان خود نوید بهروزى و سعادت مىدهد.
بدیهى است قرآنى که تنها وصف آن تقدس باشد و بس، کلمات و جملات و آیاتى است منقوش بر صفحاتى از کاغذ که مسلمانها به آن احترام مىگذارند، آن را مىبوسند و آن را در بهترین جاى خانه خویش نگه مىدارند و گاه در مجالسى بدون توجه به حقیقت و معانیش آن را تلاوت مىکنند. اگر با این دید به قرآن بنگریم، قرآن کتاب صامتى است که با صوت محسوس سخن نمىگوید و کسى که چنین نگرشى به قرآن دارد هرگز سخنى از قرآن نخواهد شنید و قرآن کریم مشکلى از او حل نخواهد کرد.
بنابراین ما موظفیم به نگرش دوم روى بیاوریم؛ یعنى قرآن را کتاب زندگى بدانیم و با ایجاد روحیه تسلیم در برابر خداى متعال، خود را براى شنیدن سخنان قرآن کریم که تمامى آنها دستورات زندگى است آماده کنیم. در این صورت است که قرآن ناطق و گویاست؛ با انسانها سخن مىگوید و آنها را در تمام زمینهها راهنمایى مىکند.
علاوه بر این تفسیرى که براى صامت بودن و ناطق بودن قرآن بیان کردیم، معنایى عمیقتر از این نیز براى این مطلب وجود دارد که آن معنا مورد نظر حضرت على علیهالسلام است و بر اساس آن معناى خاص است که مىفرمایند قرآن صامت است و باید آن را به سخن درآورد و این من هستم که قرآن را براى شما تبیین مىکنم. اینک به توضیح صامت بودن و ناطق بودن قرآن به معناى دوم - و در واقع به تبیین معناى حقیقى آن - مىپردازیم: هر چند قرآن کریم کلام خداى متعال است و حقیقت این کلام الهى و صدور و نزولش براى ما شناختنى نیست،انما از آن جا که هدف از نزول آن هدایت انسان هاست،این کلام الهى آن قدر تنزل پیدا کرده است که به صورت کلمات و جملات و آیات قابل خواندن و شنیدن براى بشر درآمده،ولى در عین حال چنین نیست که مضامین همه آیات آن براى انسانهاى عادى قابل فهم و دسترسى باشد و خود مردم بدون تفسیر و تبیین پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان معصوم علیهمالسلام و راسخین در علم بتوانند به مقاصد آیات نایل شوند.
به عنوان مثال،تفصیل و تبیین جزئیات احکام در قرآن نیامده است، همچنین آیاتى از قرآن کریم مجمل است و نیاز به تبیین و توضیح دارد.بنابراین قرآن از بسیارى از جهات ((صامت))است یعنى براى انسانهاى عادى،بدون تفسیر و تبیین کسى که با غیب ارتباط دارد و به علوم الهى آگاه است قابل استفاده نیست.
87/4/14
12:7 ص
موسسه تحریف و قلب آثار حضرت امام خمینی (س)
ولادت پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت باقر العلوم امام محمد بن علی علیه السلام و حلول ماه رجب المرجب بر مسلمانان مبارک.
رجب نام نهری است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شرین تر هر که یک روز از رجب را روزه دارد، البته از آن نهر بیاشامد. امام موسی کاظم علیه السلام
با مطالعه مقاله " آقای انصاری! فاین تذهبون؟!" در سایت رجانیوز که در مورد تحریفهای آشکار در کلام امام (س) از جانب مدعیان پیروی از راه امام (س) و سکوت غیرقابل قبول موسسه ای که وظیفه ذاتی آن حفظ و حراست آرا و افکار آن پیر فرزانه و بنیانگذار انقلاب اسلامی است، در قبال این تحریفات؛ به مورد جالبی که در این مقاله اشاره شده بود برخورد کردم.
موسسه تحریف و قلب آثار حضرت امام (س)! اقدام به چاپ "صحیفه امام" کرده و آن را جایگزین "صحیفه نور" نموده و در این اثر دست به تحریف اندیشه امام به نفع اندیشه های حضرات اصلاح طلب و البته از نوع آمریکایی زده است. در این زمان محتشمی پور به عالم فرزانه آیت الله مصباح یزدی هتاکی نموده و در جو بوجود آمده، این خیانت بزرگ موسسه تحریف و قلب آثار حضرت امام (س) کم رنگ شده و می رفت که به فراموشی سپرده شود.
اما برای واکنش نشان دادن به این خیانت هنوز دیر نشده و من هم تصمیم گرفتم به عنوان یک شهروند و شخصی که حداقل به آرمانهای امام (س) علاقمند است به مدیریت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) (موسسه تحریف و قلب آثار حضرت امام (س)!) اعتراض خودم را نشان دهم. مدیریت این موسسه یا از این تحریفات مطلع است یا بی اطلاع است، که در هر دو صورت فاقد صلاحیت برای ادامه مدیریت این موسسه است......
در ذیل به یک نمونه از این تحریفات که در "صحیفه امام" رخ داده اشاره شده است.
87/4/11
7:39 ص
سالگرد شهادت آیت الله حاج شیخ محمد صدوقی
در سال 1327 هجری قمری، در خانواده ای روحانی در یزد متولد شد. پدر او آقا میرزا ابوطالب صدوقی از روحانیون معروف یزد بود و امامت مسجد روضه محمدیه را بر عهده داشت و یکی از مراجع برتر دوران خود به شمار می رفت. محمد در سن هفت سالگی پدر، و در سن نه سالگی مادر خویش را از دست داد.
وی تحصیلات حوزوی را تا حدود لمعه و قوانین در مدرسه عبدالرحیم خان یزد به پایان رساند و در سال 1348 قمری، جهت ادامه تحصیلات عازم اصفهان شد و سال بعد برای ادامه تحصیل به قم عزیمت، و حدود 21 سال جهت کسب علوم و معارف اسلامی و استفاده از محضر اساتید بزرگ در آن شهر اقامت گزید. در آغاز چند سالی از محضر آیة الله شیخ عبدالکریم حائری کسب فیض نمود.
بعد از ارتحال آیة الله حائری (ره) ، در سال 1355 قمری با توجه به این که مرجع آن زمان آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی در نجف اقامت داشتند و سرپرستی حوزه بلاتکلیف مانده بود، بنا به پیشنهاد امام خمینی (ره) و عده ای از مدرسین حوزه، از حضرت آیة الله بروجردی که در آن زمان در بیمارستان فیروز آبادی بستری بودند و محل سکونتشان بروجرد بود، دعوت به عمل آوردند تا به قم بروند و سرپرستی حوزه علمیه قم و طلاب را در آن شرایط خاص به عهده گیرند و برای این امر آیة الله شیخ محمد صدوقی به همراه چند تن دیگر مأمور شده و موفق به جلب نظر حضرت آیة الله بروجردی گشتند و آن بزرگوار رحل اقامت در قم افکندند.
آیة الله صدوقی نقش عمده ای در سازماندهی حوزه بر عهده گرفت و ضمن تدریس علوم دینی، خود نیز از محضر بزرگانی چون آیات عظام سید محمد تقی خوانساری، حجت، صدر و بروجردی استفاده نمود . صدوقی در سال 1330 شمسی به یزد مراجعت کرد و بنا به پیشنهاد روحانیون سرشناس یزد ، در آن شهر ماند.
و به تدریس مشتاقان پرداخت و با ایجاد تغییراتی ، مدارس دینی را نوسازی نمود.
آیة الله صدوقی پس از چند سال اقامت در یزد، عازم قم شد، و در آنجا با امام (ره) که از مدرسین بزرگ حوزه بودند، بیش از پیش آشنا گردید. آیة الله صدوقی، هفته ای چند جلسه به خدمت ایشان می رسیدند.
با شروع نهضت امام(ره) درسال 1341 و ادامه آن، آیة الله صدوقی نیز با نهضت ایشان همراه و همگام شد و نقش بزرگی را در سازماندهی روحانیون و روشنگری مردم یزد ایفا کرد و از آن تاریخ در تمام فراز و نشیب های حرکت انقلاب اسلامی از یاران امام(ره) بود و از مروّجان افکار متعالی رهبر کبیر انقلاب اسلامی به شمار می آمد .
پس از تبعید امام (ره) به ترکیه و سپس به نجف اشرف، ارتباط مرحوم صدوقی با امام از طریق مراسلات برقرار بود و تا آخرین حد توان خویش، امام (ره) را در مبارزه با رژیم همراهی می کرد.
صدوقی پیام های امام (ره) را که توسط تلفن به او می رسید، به اطلاع علمای مشهد، تبریز، شیراز و دیگر شهرها می رساند.
ایشان در مبارزه با شاه، یکی از محورهای مبارزه به حساب می آمد . او اعلامیه هایی درمحکوم نمودن جنایات رژیم از جمله فاجعه سینما رکس آبادان صادر کرد ، بعد از پیروزی انقلاب نیز در مورد مسائل مهم انقلاب همواره مورد مشورت پیشتازان روحانیت مبارز بود.
شهید آیة الله صدوقی در تاریخ 31 مرداد 1358 به عنوان امام جمعه منصوب شد و هنگامی که حادثه تاسف بار زلزله کرمان به سال 1360 روی داد از طرف امام خمینی (ره) مسئول رسیدگی به زلزله زدگان آن استان شد و زحمات زیادی را در این راه متحمل گشت.
گروهک منافقین در راستای هدف پلید از بین بردن نخبگان نظام ترور آیة الله صدوقی را در دستور کار قرار دادند. آنها چندین بار او را مورد سوء قصد قرار دادند. بار اول شخصی که خود را در لباس طلبه گی در آورده بود قصد ترور ایشان را داشت که مأموران او را با اسلحه و مواد منفجره دستگیر کردند. مرتبه دوم موتور سواری در تهران به آقا حمله کرد که با محافظان شهید صدوقی درگیر شد و با تیراندازی پاسداران از مهلکه گریخت. مرتبه سوم در تهران به اتومبیلش یورش بردند و ناکام ماند.
از چندین هفته قبل از شهادت ایشان جوانی در حدود 25 ساله با لباس بسیجیان در مسجد پیدا شده بود و زاهدانه به مسجد رفت و آمد می نمود این برخورد او باعث می شد کسی به او مشکوک نشود. روز دهم ماه مبارک رمضان سال 1360 با روز جمعه همزمان شد. آیة الله صدوقی غسل جمعه نمود و به طرف مسجد ملااسماعیل حرکت کرد. خطبه های نماز جمعه را خواند و سپس به نماز ایستاد چون نماز تمام شد یکی از پاسداران آقا کفشهای آقا را جلو پایش جفت کرد و قبل از اینکه آقا پایش را در کفش کند یکباره همه چیز عوض شد. جوان منافق از پشت سر به ایشان هجوم آورد و گردن آقا را گرفت و سخت به عقب کشید. ناله ای از ایشان برخاست و ناگاه صدای انفجار مهیبی در فضای مسجد پیچید! شور و غوغا هم مسجد را فرا گرفت، ایشان از پشت به زمین افتاد، پهلو و کمرش دریده و متلاشی شده و بدینسان پیر خسته دل 75 ساله جام وصال نوشید.
شهید صدوقی در طول مدت زندگی خود علاوه بر مبارزات گسترده علیه رژیم پهلوی و همکاری با رهبرکبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ره در به ثمررساندن انقلاب اسلامی، خدمات اجتماعی و علمی بسیاری به جامعه اسلامی ارایه کرد که از میان آنها می توان به تاسیس و تعمیرنوزده مدرسه علوم اسلامی اشاره کرد .
نام ایشان به عنوان سومین شهید محراب در تاریخ انقلاب اسلامی به ثبت رسیده است .
شهید آیت الله صدوقی از یاران با وفای حضرت امام خمینی (ره) بود و تمام عمر پربرکت خود را صرف خدمت به مردم و انقلاب اسلامی کرد و همواره پشتیبان مستمندان و یاور مظلومان بود که از ویژگیهای شخصیتی آن بزرگوار،سازش ناپذیری در صحنه مبارزه با طاغوت، اتخاذ تصمیم صریح و قاطع در مقابل دشمنان، جهت گیری به نفع محرومان و حمایت از نیروهای خط امام بود.
اگرچه در این عمل و سایر جنایات تروریستی که توسط منافقین کوردل انجام شده است، تعدادی از بهترین بندگان صالح خداوند که خدمتگزاری دلسوز برای مردم و انقلاب بودند، به درجه رفیع شهادت نایل آمدند، اما با شهادت این بزرگواران نه تنها آسیبی به انقلاب اسلامی نرسید، بلکه مردم همیشه در صحنه، با انسجام هر چه بیشتر در کنار مسوولان خدمتگزار جمهوری اسلامی ایران پشتیبان اهداف مقدس نظام اسلامی شدند.
حضرت امام در مورد ایشان میفرمایند:( قربانی شدن و قربانی دادن در راه انقلاب و پیروزی آن اجتناب ناپذیراست به ویژه انقلابی که برای خداست... قربانی برای یک انقلاب بزرگ ، نشانه یک پیروزی و نزدیک شدن به هدف است.
... چه کسی اولی به شهادت است در زمانی که کفر بنی امیه اسلام را تهدید می کرد، از فرزند معصوم پیامبراسلام(ره) و فرزندان و اصحاب او چه کسی اولی به شهادت است ، در عصری که استکبار جهانی و فرزندان خلف آن درداخل و خارج، اسلام عزیز را تهدید می کنند، از امثال شهید بزرگوار ما، فقیه متعهد و فداکار اسلام، شهید صدوقی عزیز- رضوان الله علیه- شهید بزرگی که در تمام صحنه های انقلاب حضور داشت و یار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود... این مدعیان خدمت به خلق و قیام برای خلق که در بیغوله ها خزیده و در حال انقلاب به چپاول اسلحه و مهمات بیت المال خلق فعالیت شبانه روزی نمودند،اینک که خداوند تعالی چهره کریه شان را آشکار کرد و دستشان را ازمال و جان خلق الله کوتاه نمود، چنین خدمتگزارانی را از این خلق می گیرند... این جانب دوستی عزیز که بیش از 30 سال با او آشنا و روحیات عظیمش را ازنزدیک درک کردم از دست دادم و اسلام خدمتگزاری متعهد و ایران فقیهی فداکار و استان یزد سرپرستی دانشمند را از دست داد [ اما ] در ازاء آن به هدف نهایی ، که آمال این شهیدان است نزدیک شد.)
منافقین با ترور این شهید بزرگوارکه همواره جوانان را تشویق به شرکت در جنگ تحمیلی و مقابله با تجاوز دشمن فرا میخواندند در سن 75 سالگی به شهادت رساندند
پیام رسان