87/3/15
8:19 ص
از ارتحال امام تا تعیین رهبری(بیم ها و امیدها)
خردادماه نزدیک می شد و مستکبران عالم و دستگاه های تبلیغاتی و شایعه پراکنی شان در پی سم پاشی و انحراف افکار عمومی و تبلیغات مستمر برای نظام کفر بودند .
به دنبال شدت گرفتن بیماری حضرت امام خمینی و بستری شدن ایشان در بیمارستان ، دشمن به دنبال اجرا کردن پروژه ای از پیش تعیین شده بود تا بتواند انقلاب را پس از رحلت امام به بیراهه بکشاند .
این پروژه از مدتها قبل به وسیله موج تبلیغاتی و حرکات مشکوک آنها در نقاط مختلف جهان آغاز شده بود.
روزنامه " فاینانشال تایم " چاپ لندن در تاریخ 3 خرداد ماه 1368 یعنی یازده روز پیش از رحلت امام (ره) نوشت : " با رحلت آیت الله خمینی شکاف بزرگی در رأس سیستم سیاسی ایران ایجاد خواهد شد ، بیانیه های رسمی و نیز گزارشهای رسانه های خبری ایران حاکی از آن است که پر کردن این شکاف امکان پذیر نخواهد بود . " (1)
بدین ترتیب پیداست که پروژه از پیش تعریف شده بیگانگان برای ایران پس از رحلت امام (ره) یک امر قطعی بوده و در حقیقت آنان درصدد بودند تا از مدتها قبل از آن با ایجاد جنگ روانی و تأثیر بر افکار عمومی ، مردم انقلابی ایران را آماده شرایطی کنند که دلخواه آنان است که این شرایط همانا چیزی جز خارج شدن انقلاب از مسیر اصلی و صحیح خود ، نبود .
رادیو بی بی سی در این باره اعلام کرد :" خلایی را که درگذشت آیت الله خمینی در سطح رهبری ایران به وجود آورده ، مشکل می توان جبران کرد . " (2)
در همین حال رادیو آمریکا نیز ضمن نشان دادن شادی و شعف خود در این باره می گوید : " مرگ آیت الله خمینی قطعا به بی ثباتی عظیمی در ایران منجر خواهد شد و برخی پیش بینی می کنند که این وضع احتمالا شعله یک جنگ داخلی را در ایران خواهد افروخت . " (3)
اما خوابی که دشمنان خارجی برای ایران دیده بودند این بود که گروه های داخلی را به اغتشاش و جنگ داخلی و منازعه بر سر قدرت و سهم خواهی در حکومت بکشانند تا در این معرکه منافقین از فرصت استفاده کرده و بتوانند با انجام عملیات نظامی در ایران قدرت را در دست بگیرند .
سرکرده منافقین در گردهمایی نیروهای نظامی خود در 7 خرداد ماه 1368 گفته بود : " نیروهای نظامی سازمان ، باید برای شرایط مرگ [امام] خمینی آماده باشند . مرگ [امام] خمینی به عنوان بالاترین نقطه آمادگی در مردم ایران برای استقبال از عملیات نظامی ما خواهد بود . " (4)
روزنامه الشرق الاوسط وابسته به آل سعود نیز در 14 خرداد 68 نوشت : " چریکهای مسعود رجوی که از حمایت عراق برخوردارند طرحهایی را برای انجام یک تهاجم عمده در طول مرزها به فاصله چند ساعت پس از رحلت آیت الله خمینی تدارک دیده اند . " (5)
بنی صدر خائن نیز به عنوان یکی از داعیه داران حکومت آینده ایران پس از رحلت امام خمینی از احتمال بازگشت خود به ایران خبر داده و می گوید : " درگذشت [امام] خمینی این مسأله را محتمل می کند که وی [بنی صدر] به زودی به کشور بازگشته و احتمالا وارد دولت شود . " (6)
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح اوضاع آن زمان و توطئه های دشمنان برای پس از رحلت امام خمینی (ره) ، به شعور و تقوای مردم و معجزه الهی در خنثی نمودن این توطئه ها اشاره می کنند و می فرمایند :
" با رحلت امام خمینی (ره) طیف وسیع دشمنان اسلام – که در صفوف مقدم معارضه با جمهوری اسلامی بودند – این امید را پنهان نکردند که جمهوری اسلامی در غیاب پدید آورنده و پروراننده خود نیروی دفاع و رشد را از دست بدهد و چون کودکی بی صاحب ، احساس ضعف و درماندگی کند یا به کلی از پای درآید و یا به ناچار به دامان این و آن پناه برد . در محاسبات تنگ نظرانه دشمنان – که همه بی استثنا اسیر محاسبات صد در صد مادی بود و از فهم روابط معنوی و برکات ایمان و تقوا بی نصیبند – نمی گنجد که معجزه الهی در طلیعه قرن پانزدهم یعنی حکومت صلاح و دین و حیات دوباره ارزشهای اسلامی ، آن قله مرتفعی باشد که دست آلوده بندگان هوا و هوس به آن نرسد و دیپلماسی زر و زور از به دام افکندن آن عاجز بماند . " (7)
طلوع آفتابی دیگر
اما حضور ده میلیون عزادار در مراسم تشییع و خداحافظی با امام خمینی (ره) وفاداری و عشق و شور مردم به امام و حفظ آرمانهای و دستاوردهای او را نشان داد . مجلس خبرگان نیز در آن مقطع توانست با اجلاس فوق العاده خود با سرعت و درایت کامل انقلاب اسلامی را صاحب سکانداری امین ، با تقوا ، با درایت ، شجاع و مدیر نماید و بدین ترتیب حتی یک روز هم انقلاب و ملت بدون رهبر و مقتدا نماند تا توطئه های دشمنان به کلی نقش بر آب شود .
به این ترتیب پیش از به پایان رسیدن دوره دوم ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای مسئولیت رهبری انقلاب را به دوش گرفتند و با غروب نمودن آفتاب عمر امام،خلف و شاگرد صالح او به انقلاب گرمی و روشنی بخشید .
حضرت آیت الله خامنه ای ، رهبر انقلاب اسلامی
با تشکیل جلسه مجلس خبرگان رهبری که پس از رحلت حضرت امام و به صورت اضطراری تشکیل شد ، ابتدا بحث بر سر شورای رهبری بود که در این زمینه حضرت آیت الله خامنه ای و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی با آن موافق بودند ، ولی چون اکثریت با آن موافق نبودند این مسأله از دستور کار خارج شد و بحث رهبری آیت الله خامنه ای مطرح شد .
مقام معظم رهبری از ابتدا با پذیرش این مسئولیت مخالف بودند و حتی در مجلس خبرگان رهبری مرتب برای اعضای مجلس که معتقد به شایستگی ایشان برای رهبری بودند استدلال می آوردند و این مسئولیت را به دیگران محول می کردند .
مقام معظم رهبری چند ماه مانده به پایان دوره دوم ریاست جمهوری ، خود را برای ترک این مسئولیت آماده کرده بودند . ایشان در این باره می گویند :
قبل از رحلت حضرت امام که دوران ریاست جمهوری در حال اتمام بود . دست و پایم را جمع می کردم . مکرر مراجعه می کردند و بعضی از مشاغل را پیشنهاد می نمودند . آدمهای بی مسئولیت ، این مشاغل را پیش خودشان ، به قد و قواره ی من بریده و دوخته بودند ! ولی من گفتم که اگر یک وقت امام به من واجب کنند و بگویند شما فلان کار را انجام دهید . چون دستور امام تکلیف است و برو برگرد ندارد ، آن را انجام می دهم . اما اگر تکلیف نباشد – و من از امام خواهش خواهم کرد که تکلیفی به من نکنند تا به کارهای فرهنگی بپردازم – دنبال کارهای فرهنگی می روم . (8)
مقام معظم رهبری که تا آنزمان همه مسئولیت های محوله به خود را به حکم تکلیف پذیرفته بودند ، نتوانستند در برابر استدلال های اعضای مجلس خبرگان دلیلی اقامه نمایند ، در نتیجه این کار به ثمر نشست و تقدیر الهی جاری شد و انقلاب به دست رهبری با کفایت وحکیم رسید .
حضرت آیت الله خامنه ای درباره شرایط آن زمان و چگونگی انتخاب شدنشان به رهبری می گویند :
"آنچه که در خصوص تعیین رهبر واقع شد و بار این مسئولیت ، بر دوش بنده ی کوچک ضعیف حقیر گذاشته شد ؛ برای خود من حتی یک لحظه و یک آن از آنات گذشته ی زندگی ، متوقع و منتظر نبود . اگر کسی تصور کند که در طول دوران مبارزه و بعدا در طول دوران انقلاب و مسؤولیت ریاست قوه ی اجرایی ، حتی یک لحظه در ذهن خودم خطور می دادم که این مسؤولیت به من متوجه خواهد شد ، قطعا اشتباه کرده است . من ، همیشه خودم را نه فقط از این منصب بسیار خطیر و مهم ، بلکه حتی از مناصبی که به مراتب پایینتر از این منصب بوده است – مثل ریاست جمهوری و دیگر مسؤولیتهایی که در طول انقلاب داشتم – کوچکتر می دانستم .
یک وقتی خدمت امام (قدس سره) این نکته را عرض کردم که گاهی نام من در ردیف بعضی از آقایان آورده می شود ؛ در حالی که در ردیف آنها نیستم و من یک آدم کوچک و بسیار معمولی هستم . نه این که بخواهم تعارف کنم . الان هم همان اعتقاد را دارم . بنابراین ، چنین معنایی اصلا متصور نبود .
البته در آن ساعات بسیار حساسی که سخت ترین ساعات عمرمان را گذراندیم و خدا می داند که در آن شب شنبه و صبح شنبه چه بر ما گذشت ؛ برادرها از روی مسؤولیت و احساس وظیفه ، با فشردگی تمام ، فکر و تلاش می کردند که چگونه قضایا را جمع و جور کنند ، مکرر از من به عنوان عضو شورای رهبری اسم میآوردند ، که البته در ذهن خودم آن را رد میکردم ؛ اگر چه به نحو یک احتمال برایم مطرح میشد که شاید واقعا این مسئولیت را به من متوجه کنند .
در همان موقع ، به خدا پناه بردم و روز شنبه ، قبل از تشکیل مجلس خبرگان ، با تضرع و توجه و التماس ، به خدای متعال عرض کردم : پرودگارا ! تو که مدبر و مقدر امور هستی ؛ چون ممکن است به عنوان عضوی از مجموعهی شورای رهبری ، این مسئولیت متوجه من شود ؛ خواهش می کنم اگر این کار ممکن است اندکی برای دین و آخرت من زیان داشته باشد ، طوری ترتیب کار را بده که چنین وضعیتی پیش نیاید . واقعا از ته دل میخواستم که این مسؤولیت متوجه من نشود .
بالاخره در مجلس خبرگان ، بحثهایی پیش آمد و حرفهایی زده شد که نهایتا به این انتخاب منتهی شد . در همان مجلس ، کوشش و تلاش و استدلال و بحث کردم تا این کار انجام نگیرد ؛ ولی انجام گرفت و این مرحله گذشت.
من ، همین الان خودم را یک طلبهی معمولی و بدون برجستگی و امتیازی خاص میدانم ؛ نه فقط برای این شغل با عظمت و مسؤولیت بزرگ ، بلکه – همان طور که صادقانه گفتم – برای مسؤولیتهای به مراتب کوچکتر از آن ، مثل ریاست جمهوری و کارهای دیگری که در طول این ده سال داشتم . اما حالا که این بار را روی دوش من گذاشتند ، با قوت خواهم گرفت ؛ آن چنان که خدای متعال به پیامبرانش توصیه فرمود : « خذها بقوه » .
برای این مسئولیت، از خدا استمداد کردم و باز هم استمداد میکنم و هر لحظه و هر آن ، در حال استمداد از پروردگار هستم تا بتوانم این مسؤولیت را در حد وسع خودم – که تکلیف هم بیش از وسع نیست – با قدرت و قوت و حفظ شأن والای این مقام ، حفظ کنم و انجام بدهم . این ، تکلیف من است که امیدوارم ان شاءالله مشمول لطف و ترحم الهی و دعای ولی عصر (عج) و مؤمنین صالح باشم ."
اشارات امام خمینی به رهبری بعد از خود
در این زمینه باید اشاره نمود که حضرت امام خمینی با روشن بینی الهی خود از مدتها قبل شایستگی حضرت آیتالله خامنهای برای رهبری را به اطرافیان گوشزد کرده و بحث رهبری ایشان در آینده را مطرح نموده بودند .
حجت الاسلام والمسلمین ، مرحوم حاج سیداحمد آقا خمینی (ره) نقل میکنند :
وقتی که آیتالله خامنهای در سفر کره ( شمالی ) بودند ، امام گزارشهای آن سفر را تلویزیون میدیدند . از آن منظرهی دیدار از « کره» استقبال مردم و با سخنرانیها و مذاکرات خود در آن سفر خیلی جالب بود و امام گفته بودند ، الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند . (9)
حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی نیز یک نمونه دیگر از اشارات حضرت امام را بیان میکنند:
در جلسهای با حضور سران سه قوه ، آقای نخست وزیر ( موسوی) و حاج احمد آقا در محضر امام بحث شد . حرف ما با حضرت امام این بود که اگر این قضیه اتفاق بیافتد (10) ما بعدا با قانون اساسی مشکل داریم ؛ زیرا ممکن است خلاء رهبری پیش بیاید . ایشان گفتند : « خلأ رهبری پیش نمیآید و شما آدم دارید . » گفتم : « چه کسی؟ » ایشان در حضور آقای خامنهای گفتند : « این آقای خامنهای » (11)
خانم زهرا مصطفوی دختر گرامی حضرت امام (ره) میگویند:
من مدتها قبل از برکناری قائم مقام رهبری شخصا، از محضر امام درباره رهبری پرسیدم و ایشان از آیتالله خامنهای نام بردند و پرسیدم که آیا شرط مرجعیت و اعلمیت در رهبری لازم نیست ، و ایشان نفی کردند و از مراتب علمی ایشان پرسیدم و صریحا فرمودند که ( ایشان اجتهادی را که برای ولی فقیه لازم است ، دارد ) . (12)
پی نوشت ها:
1- ماهنامه پاسدار اسلام ، شماره 91.
2-روزنامه رسالت 16/3/68.
3-ویژه نامه جمهوری اسلامی ، 21/4/68 ، ص 40.
4-ماهنامه پاسدار اسلام ، شماره 91.
5-ویژه نامه جمهوری اسلامی ، 21/4/68 ، ص 40.
6-پیشین.
7-روزنامه اطلاعات ، 15.4.68.
8-حدیث ولایت ، جلد دوم ، ص 41.
9-روزنامه رسالت ، 16/3/68.
10-قضیه عزل آقای منتظری از قائم مقامی رهبری توسط حضرت امام خمینی (ره) .
11-ویژه نامه جمهوری اسلامی ، 20/3/68 .
12-پیشین ، 2/9/76.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
87/3/15
8:16 ص
ناگفتههای حائریشیرازی در خصوص انتخاب رهبری
نماینده ولیفقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز با تصریح اینکه خداوند خبرگان را به سمت انتخاب مقام معظم رهبری به این سمت هدایت کرد، به بیان ناگفتههای این واقعه پرداخت.
آیتالله محیالدین حائریشیرازی در گفتگو با فارس گفت: بلافاصله پس از ارتحال حضرت امام (ره) اعضای خبرگان رهبری فراخوانده شدند و صبح فردای ارتحال جلسه اضطراری با حضور همه اعضا تشکیل شد.
نماینده ولیفقیه در استان فارس با اشاره به اینکه در آن جلسه صبح به خواندن وصیتنامه سیاسی-الهی حضرت امام گذشت، گفت: بعد ازظهر قرار بر نطق پیش از دستور بود و من هم نامنویسی کرده بودم اما تا نوبت به من رسید فرصت تمام شد و من موفق به انجام آن نشدم.
حائری شیرازی با بیان اینکه از ابتدا قصد صحبت در این جلسه نداشتم، اضافه کرد: هنگام استراحت بین دو جلسه ظهر و عصر آقای شرعی به من گفت:" نظر هیئت رئیسه به شورائی شدن رهبری است اما در این مرحله که مردم نیازمند روحیه هستند، شورای رهبری قادر به تأمین این نیاز نیست" چون این حرف از دل زده شد به دلم نشست و برای نطق پیش از دستور اسم نوشتم که نوبت نشد.
امام جمعه شیراز گفت: به دلیل اینکه نوبت نطق پیش از دستور به من نرسید بنا به اعلام نائب رئیس مجلس خبرگان آقای هاشمی رفسنجانی، به عنوان اولین مخالف شورائی شدن رهبری سخنرانی کردم.
نماینده مردم فارس در خبرگان رهبری با تصریح اینکه هیچ مطلبی از قبل برای این سخنرانی آماده نکرده بودم، گفت: خدا به دلم انداخت که چه بگویم و من در مورد بازنگری قانون اساسی در خصوص تبدیل شورایعالی قضائی به ریاست قوهقضائیه و ادغام نخستوزیر در زمان بازنگری قانون اساسی اشاره کردم و گفتم مردم این تجربه را دارند که شورا در بحث مدیریت اجرائی و مدیریتی جواب نمیدهد.
وی ادامه داد: گفتم بهمجردی که بحث شورا مطرح شود در ذهن مردم ارسال مسلم شکل خواهد گرفت و این یعنی بیکفایت شدن شورا.
حائری شیرازی با اشاره به اینکه وی اولین سخنران مخالف شورائی شدن رهبری بود، گفت: نفر بعد از من در موافقت شورایی شدن بهجای بیان ادله و برهان، اعضای خبرگان را به روح امام قسم داد.
نماینده ولیفقیه در استان فارس ادامه داد: مخالف دوم آیتالله جنتی بود که گفت "منظور از شورا انتخاب یک مجموعه است که یکی مدیریتش قوی باشد، دیگری علمش، دیگری سیاستش و دیگری تدبیرش، اگر آن که مدیریتش یا سیاستش بهتر بود میتوانست دیگران را بالا بکشد خوب بود اما این اتفاق نمیافتد، این مجموعه باید باهم حرکت کند و چون ضعیف نمیتواند همپای قوی حرکت کند، قوی مجبور خواهد شد خود را با ضعیف همقدم کند".
امام جمعه شیراز با تصریح اینکه حرف آیتالله جنتی تأثیر بسیار زیادی بر اعضای خبرگان رهبری گذاشت، گفت: بعد از پایان سخنان مخالفان و موافقان، هیئترئیسه همچنان نظرش شورائی شدن رهبری بود و یکی از اعضا که اکنون فوت کرده پیشنهاد داد برای رأیگیری از مخالفان بخواهیم قیام کنند.
حائری شیرازی گفت: از آنجا که در رأیگیریها همیشه سه گروه هستند، مخالف، موافق و ممتنع، در صورت قیام مخالفان، تعداد افراد دارای ممتنع به کسانیکه موافق شورائی شدن بودند، افزوده میشد و رهبری شورائی رأی میآورد.
نماینده ولی فقیه در استان فارس با تصریح اینکه هیچکس گمان نمیکرد تعداد مخالفان شورائی شدن رهبری زیاد باشد،اضافه کرد: زمانیکه مخالفان قیام کردند، بار اول شمارش شد و همه تعجب کردند، بار دوم هم خواستند که آقایان ننشینند تا شمارش شود، باز هم باور نکردند و برای بار سوم هم شمارش کردند و در نهایت آقای هاشمی اعلام کرد که نظر خبرگان، شورائی بودن رهبری نیست.
حائری شیرازی در ادامه گفت: چون قبلا قائم مقام رهبری داشتیم بعد از رأیگیری همه ذهنها متوجه او بود، آمادگی برای فردی خاص نبود، فکر میکردند هر که باشد عاقبت نتیجه نمیگیرد زیرا فردی که از همهنظر جامع باشد، نداریم.
وی گفت: در میان صحبتهای موافقان شورائی، گاهی نامهایی هم عنوان شده بود، عدهای گروه سهنفره، بعضی پنجنفره و برخی 7 نفره را پیشنهاد میدادند و نام مشترکی که در همه موارد دیده میشد، نام رئیسجمهوری وقت بود.
امام جمعه شیراز اضافه کرد: داشتن بالاترین تجربه در اداره مردم، داشتن بالاترین مقام بعد از رهبری، روحانی بودن و مجتهد بودن و از طرفی هم امام شرط مرجعیت را از رهبری برداشته بودند و در بازنگری قانون هم این آمده بود بنابراین همه این شرایط در ایشان جمع بود.
نماینده ولی فقیه در استان فارس گفت: اسم ایشان که برده شد و آقای هاشمی اعلام کردند که ایشان مد نظر همه هستند، عصبانی شدند و از جایی که نشسته بودن برخاسته بدون اینکه استجازه کنند به سمت تریبون رفتند قرمز شده بودند و گفتند: شما میدانید با من چه میکنید، چه باری را بر دوش من میگذارید.
امام جمعه شیراز ادامه داد: اعضای شورای نگهبان که در جلسه حضور داشتند از ایشان سئوال کردند که چرا در مقابل اجرای قانون مقاومت میکنید ایشان هم دیدند حرف حساب است بنابراین نشستند.
حائری شیرازی خاطرنشان کرد: زمانی که نائبرئیس جلسه اعلام کرد که موافقان با رهبری ایشان قیام کنند، چهار پنج جلسه قیام کرد.
نماینده ولی فقیه در استان فارس گفت: دیگر غروب شده بود که رأیگیری پایان یافت و آیتالله جنتی پیشنهاد کردند که برای گفتن تسلیت به حاج احمدآقا به جماران برویم، شب بود که به آنجا رسیدیم و موضوع انتخاب را که گفتیم، خدا بیامرزد حاجاحمدآقا را که گفتند دل امام را با این انتخاب خود شاد کردید.
ائری شیرازی با نقل خاطرهای از زبان احمدخمینی گفت: حضرت امام فرمودند هرچه فکر میکنم هیچ فردی شایستهتر از سیدعلی آقا برای رهبری نیست.
وی ادامه داد: احمدآقا گفت، امام فامیل ایشان را نگفتند، تنها به گفتن اسم ایشان اکتفا کردند.
نماینده ولیفقیه در استان فارس در مورد خصوصیتهای حضرت امام نیز گفت: حضرت امام آنچه تکلیف بود را عمل میکردند بیآنکه به فکر تهمت زدن دیگران و وارد کردن اتهام باشند.
امام جمعه شیراز با بیان خاطرهای از امام گفت: صبح یک روز در زمانی که ایشان مجرد بودند، حین عبور از دالان بین دارالشفا و مدرسه فیضیه متوجه زنی میشود که وضع حمل کرده و حال نامساعدی دارد، امام به حجره رفته نبات داغ برایش درست کرده و با وجودیکه ممکن بود به او تهمتهایی وارد شود، نبات را به آن زن میخوراند چرا که اگر این کار را که تکلیف بود انجام نمیداد آن زن تلف میشد.
حائری شیرازی تصریح کرد: امام در هنگام صدور حکم اعدام سلمان رشدی هم میدانست جهان به او تهمت میزند میدانستند که آبروریزی میکنند و کردند هم، اما چون تکلیف شرعی بود این کار را انجام دادند.
نماینده مردم استان فارس در خبرگان رهبری همچنین خصوصیتهای بارز مقام معظم رهبری را بیهوائی و ذوب در ولایت برشمرد و با بیان خاطرهای از ایشان گفت: در زمان ریاستجمهوری ایشان برای کاری وقت گرفته و به ملاقاتشان رفتم، کارم که انجام شد، برای باز شدن باب گفتگو پرسیدم پس از اتمام ریاست جمهوری چه خواهید کرد، خیلی راحت پاسخ دادند، آخوندی، میروم قم مانند قبل.
حائری شیرازی ادامه داد: بعد ایشان خیلی مصمم گفتند، مگر امام اجازه ندهند، اگر امام بگویند مسئول عقیدتی سیاسی یک ژاندارمری در یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان باش هم خواهم پذیرفت، این اوج بیهوائی و ذوب در ولایت است.
امام جمعه شیراز تصریح کرد: ایشان با پست کردن هوای نفسانی در خود به اوج عزت رسیدهاند.
حائری شیرازی گفت: زمانی که ایشان انتخاب شد من این خاطره را بهیاد آوردم این رابطه عالم ثبوت با عالم ثبات است و به این نتیجه رسیدم که وقتی انسان این همه مطیع نائب امام زمانش باشد، به حتم مطیع امام زمان هم خواهد بود.
وی تصریح کرد: امام زمان نائب اسمی لازم ندارند، نائب رسمی میخواهند و مقام معظم رهبری همه شرایطی را که خودشان برشمردهاند دارند ، اما (من کان من الفقها، صاعن لنفس حافظ الدین، مخالفا لهوی و مطیعا لامر مولا) این شرایطی است که تعیین شده برای یک نائب و فقیه.
87/3/15
7:38 ص
سخنرانی امام خمینی در 13 خرداد1342
عصر عاشورا به روایت تصویر
در آغاز محرم سال 1383 ق برابر با خرداد 1342 ش، قم به صورت پایگاه ضد رژیم درآمده و شور خاصی در آن برپا بود. در عصر عاشورای آن سال برابر با سیزدهم خرداد 1342 ش حضرت امام خمینی(ره) با حضور در مدرسه فیضیه، طی سخنان کوبندهای، ضمن انتقاد شدید از رژیم پهلوی و اربابان آمریکایی و اسرائیلی شاهِ ایران، پرده از جنایات طاغوت برداشتند. حضور مردم در سخنرانی به اندازهای بود که تمام صحن فیضیه و دارالشفاء، صحن حرم حضرت معصومه، میدان آستانه و اطراف، مملو از جمعیت بود.
استقبال مردم از امام خمینی هنگام پیاده شدن از ماشین و در حال ورود به مدرسه فیضیه قم در روز عاشورای سال 1342
استقبال مردم از امام خمینی به هنگام حضور در مدرسه فیضیه قم در روز عاشورای سال 1342
امام خمینی در میان عده ای از مردم و روحانیون به هنگام عزیمت به مدرسه فیضیه برای سخنرانی
سخنرانی امام خمینی در عصر عاشورا سال 1342 در مدرسه فیضیه قم
صحنه ای از حضور مردم در مدرسه فیضیه در عصر عاشورای 1342 در جریان سخنرانی امام خمینی
الان عصرعاشورا ست... گاهی که وقایع روزعاشورا را از نظر می گذرانم، این سؤال برایم پیش می آید که اگر بنی امیه و دستگاه یزید بن معاویه ، تنها با حسین سرجنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه وخلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زنهای بی پناه و اطفال بیگناه مرتکب شدند؟ بچه خردسال چه تقصیر داشت؟ زنها چه تقصیر داشتند؟ نظرم این است آنها با اساس سر و کار داشتند، بنی هاشم را نمی خواستند ، بنی امیه با بنی هاشم مخالفت داشتند، نمی خواستند شجره طیبه باشد. همین فکر در ایران[ وجود] داشت. اینها با بچه های شانزده- هفده ساله ما چه کار داشتند؟ سید شانزده- هفده ساله به شاه چه کرده بود؟ به دولت چه کرده بود؟ به دستگاه های سفاک چه کرده بود؟ لکن این فکر پیش می آید که اینها با اساس مخالفند، با بچه مخالف نیستند. اینها نمی خواهند که اساس موجود باشد؛ اینها نمی خواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد
87/3/15
7:37 ص
مثل هر سال از سخنرانی حضرت آقا کلی استفاده کردم. اما این قسمت به من یکی که خیلی چسبید:
امروز خوشبختانه، مجموعههاى گوناگون سیاسىِ کشور ما از وفادارى به خط امام دم میزنند؛ این یک پدیدهى مبارکى است. در برخى از دورههاى گذشته اینجور نبود. بعضى از جریانهاى سیاسى از رویگردانى از خط امام صریحاً سخن میگفتند! امروز خوشبختانه مجموعههاى سیاسى در کشور ما، همه از گرایش به افکار امام و خط امام حرف میزنند. خیلى خوب، یکى از برجستهترین نقاط خط امام که در وصیتنامه و در همهى بیانات امام منعکس است، لزوم ایستادگى قاطع در مقابل طمعورزان و مستکبران است..........
متن کامل سخنان حضرت آقا را مطالعه بفرمایید......
بیانات امام خامنه ای روحی فداه در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره)
87/3/13
10:12 ع
من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و تود? میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله (ص)و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیهما می باشند.
امروز می بینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبههها و مردم پشت جبههها با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها میکنند و چه حماسهها میآفرینند. میبینم که بازماندگان شهدا و آسیب دیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهرههای حماسه آفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینان بخش با ما و شما روبرو میشوند و این همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان. در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم (ص) هستند و نه در محضر امام معصوم صلوات علیه. و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده و ما همه مفتخریم که در چنین عصری و در پیشگاه چنین ملتی باشیم. امام خمینی (س)
پیام رسان