سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

87/6/17
9:7 ص

متن زیر سخنرانی هدایت‌الله بهبودی؛ رییس دفتر ادبیات انقلاب اسلامی راجع به حادثه ?? شهریور است که در نشست تخصصی " ?? شهریور ، کالبد شکافی یک واقعه " در سال ???? بیان شده است .

بسم‌الله الرحمن‌الرحیم. آنچه که از من می‌شنوید تا حدی به زمینه‌های تاریخی واقعة هفده شهریور مربوط است. این مطالب شاید بتواند برخی از علل حادث شدن این رویداد خونین را روشن کند. البته شاید یکی دو ضلع بیشتر از منشور حادثه در این فرصت ترسیم نشود. دو مقدمة کوتاه.

از منبع موثقی شنیدم که مجموعة آمار شهدای انقلاب اسلامی از قیام 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی حدود پنج هزار نفر برآورد شده است. اسناد و مدارک هم تقریباً این تعداد را تأیید می‌کنند. البته رقم کمتر از این است. اما با تسامح می‌گوییم پنج هزار نفر. این نشان می‌دهد که پیروزی انقلاب اسلامی با تمام ابعاد وسیعی که دارد، در مقایسه با انقلابهای دیگر هزینه‌های جانی بسیار کمی در پی داشته. توجه می‌دهم که هزینه‌های جانی، نه هزینه‌های دیگر. زندانها، تبعیدها، شکنجه‌ها، محرومیتها و ستم‌دیدگیها مسائل دیگری است. از طرف دیگر برای نگهداری این انقلاب، بیش از دویست و بیست هزار شهید دادیم. این موضوع همیشه من را به فکر وا می‌دارد. در واقع اضلاع جدیدی از این حادثه و انقلاب را در ذهن آدم ترسیم می‌کند.

مقدمة دوم اینکه حکومت نظامی در قانون مشروطه، در 1290 شمسی تصویب شد. اما برای اولین بار در ایران، یک روز بعد از به توپ بسته شدن مجلس، در تهران حکومت نظامی اعلام شد. دو بار قبل از کودتای سیاه 1299، شاهد حکومت نظامی بودیم. هنگام کودتا هم، در تعدادی از شهرها حکومت نظامی اعلام شد. هنگام اشغال ایران، باز با حکومت نظامی مواجه بودیم. مقطع مهم دیگر، بعد از کودتای 28 مرداد بود که با حکومت نظامی مواجه هستیم. بعد از قیام 15 خرداد 1342 باز حکومت نظامی داشتیم. اما از آن زمان تا 1357شمسی، ظاهراً دیگر حکومت نظامی در کشور برقرار نشد. با اینکه این نوع برخورد، در 1357 اول بار در اصفهان رخ داد، اما بین برقراری حکومت نظامی در اصفهان با تهران شباهتها و تفاوتهایی است. آن روز هم در اصفهان جمعه بود، هفده شهریور هم در تهران روز جمعه بود. در شورای تأمین استان اصفهان رئیس شهربانی گفت شهر کاملاً از دست من خارج است؛ من دیگر نمی‌توانم کاری بکنم. در تهران هم همین وضعیت در شانزدهم شهریور بود. رضا ناجی که فرمانده حکومت نظامی اصفهان بود، از رادیو رسماً اعلام حکومت نظامی کرد. کمتر از یک ساعت بعد هم آمد و از تلویزیون اعلامیه خواند. همان روز اعلامیه حکومت نظامی اصفهان قرائت شد و مردم کاملاً در جریان قرار گرفتند. اما هفده شهریور تهران متفاوت بود.

فضای حوادث انقلاب اسلامی به نحوی است که نمی‌توانیم یک تکیه‌گاه کامل، یک ویژگی تمام قد برای هفده شهریور در نظر بگیریم و ببینیم چرا واقعة هفده شهریور رخ داد. اما می‌توانیم ماه مبارک رمضان سال 1357 را نقطه‌ای برای سلسله حوادث بعد از آن در نظر بگیریم و ببینیم چرا این حادثة خونین در میدان ژاله به وقوع پیوست. به خاطر ماهیت نهضت مردم که کاملاً جنبة مذهبی داشت، استعداد فراوانی برای بهره‌برداری از ظرف زمانهایی که به نحوی مذهبی بودند، پیدا می‌شد.

از نمونة اینها هم ماه مبارک رمضان بود. اسناد نشان می‌‌دهد که سخنرانی‌ها در این ماه اوج گرفت. شدت دستگیریها بسیار بالا رفت، به طوری که قبلاً سابقه آن را نداشتیم. تعدادی از تبعیدیها را جا به جا کردند. ممکن بود اینها از همین بلندگوهای ماه رمضان مردم را تحریک کنند. مجموعة سخنرانیها و حرفهایی که توسط روحانیت در ماه رمضان ایراد می‌شد، رژیم را دچار نگرانی کرد.

پانزده مرداد مصادف با اول ماه رمضان بود. در این ماه اتفاق بزرگ دیگری داریم که تغییر عمده‌ای در حکومت به وجود آورد و آن آتش‌سوزی سینما رکس آبادان بود. سیصد و هفتاد و هفت نفر در این حادثه سوختند. البته ده نفر موفق به فرار شدند. چهار نفر هم زخمی شدند. در نخستین ساعت بعد از این حادثه، تعدادی جلوی شهربانی آبادان جمع شدند (با عرض معذرت) شعار مرگ بر امام دادند. این یکی از نشانه‌هایی است که معلوم می‌کند برنامه‌ریزی‌ پشت این ماجرا برای بدنام کردن نهضت اسلامی بود. اما نخستین واکنشها از فردای آن روز انگشت اتهام را به سوی رئیس شهربانی آبادان، افسر بدنامی که سرتیپ رزمی نام داشت و در 19 دی 1356 هم در قم آن کشتار را انجام داده بود، برد. وی به حدی دچار اضطراب شده بود که فوراً شورای تأمین استان را تشکیل می‌دهد و از مسئولین استان می‌خواهد که حکومت نظامی در آبادان برقرار کنند. مسئول ساواک آبادان می‌فهمید که این به خاطر ترسی است که برای رئیس شهربانی حادث شده و مایل است به خاطر حفظ جانش در آبادان حکومت نظامی اعلام شود. با شاه مشورت می‌کند و در نهایت نمی‌پذیرند. این حادثه تأثیر فراوانی بر سخنرانیهای بعدی ماه مبارک داشت، به نحوی که دولت را وادار کرد عکس‌العمل سریعی از خود نشان دهد. همیشه در بحرانهاست که حکومتها دچار تغییر و تحول شدید می‌شوند. مجلة خواندنیها روز اول شهریور که منتشر شد، نوشت دولت آموزگار استعفا می‌دهد. حدود سه چهار روز طول می‌کشد تا این مجله چاپ شود. بنابراین خبر، شاید فردای حادثه سینما رکس درز کرده بود. 28 مرداد سینما رکس آتش گرفت، دو روز بعد خواندنیها اعلام کرد دولت آموزگار در حال تغییر است. اول یا دوم شهریور بعضی از منابع خارجی اعلام کردند که جایگزین او جعفر شریف امامی است. فردای آن روز مصادف با ضربت خوردن حضرت علی(ع) و شهادت امام اول بود؛ خبر تغییر دولت را اعلام نکردند. فردای شهادت حضرت امیر(ع)، یعنی روز پنجم شهریور، تغییر دولت اعلام شد و جعفر شریف امامی کابینه‌اش را به شاه معرفی کرد. جمشید آموزگار هم که ماهیتی دوگانه داشت، هم ایرانی محسوب می‌شود و هم آمریکایی، بار و بندیلش را بست و به آن کشور رفت. شعار جعفر شریف‌امامی مشهور است. همه‌تان می‌دانید که دولت خودش را دولت آشتی‌ ملی نام نهاد. اقداماتی هم کرد که اگر پشتوانه‌های مبارزاتی امام نبود، چه بسا برای آرامش جامعه کافی بود. چنانچه اسناد نشان می‌دهد، در گروههایی از مردم و روحانیون اقدامات شریف امامی مؤثر واقع شد، یعنی آنها را تحت تأثیر قرار داد. شریف امامی قمارخانه‌های کوچک و بزرگ را بست. تاریخ شاهنشاهی را دوباره به تاریخ هجری تبدیل کرد. دستور پیگرد و دستگیری کسانی را که مشهور به فساد بودند، داد. بعضیها را دستگیر کرد. یک نوع آزادی در مطبوعات ایجاد شد که قبل از آن سابقه نداشت. مطبوعات اجازه پیدا کردند حوادثی را که در کشور رخ می‌دهد منعکس کنند.

یکی از موارد، چاپ عکس امام خمینی در هفتم شهریورماه، در صفحه اول روزنامه اطلاعات بود. البته خبری که چاپ کرده بودند چندان معتبر نبود، اما خود این کار در روزنامه خیلی عجیب به نظر می‌رسید. اما امام و روحانیونی که پیرو ایشان بودند، از این اقدامات قانع نشدند. این را عوام‌فریبی نامیدند و شریف امامی را به گربه‌ای تشبیه کردند که آن روز زاهد شده است. آن طور که از اسناد بر می‌آید، زمزمه‌های راهپیمایی عید فطر و برگزاری نماز، در نهم شهریور توسط دکتر مفتح و بعد از سخنرانی دکتر باهنر در مسجد قبا به وجود آمد. دکتر مفتح اعلام کرد روز سیزدهم شهریور در تپه‌های قیطریه نماز عیدفطر برگزار خواهیم کرد. سال قبل هم این نماز در تپه‌های قیطریه برگزار شده بود. اینهایی که من می‌گویم از اسناد است، یعنی ساواک دارد تمام حوادث را ضبط می‌کند. طبیعتاً در مقابل، عکس‌العمل هم نشان می‌دهد. روز یازدهم، دو روز بعد، باز آقای مفتح علناً از مردم خواست که در تپه‌های قیطریه حاضر شده و نماز عید فطر را بخوانند. دستگاه امنیتی که دید موضوع جدی است و احتمال راهپیمایی بعد از نماز وجود دارد، برای اینکه تا حدی بتواند جلوی گردهمایی و احیاناً راهپیمایی را بگیرد اقدام به شایعه‌پراکنی کرد. دستوری که پرویز ثابتی برای پراکندن این شایعه می‌دهد این است : «دولت به مأمورین دستور داده چنانچه در روز عید فطر دسته‌جاتی به تظاهرات پرداختند، آنها را به گلوله ببندد.» از این طریق می‌خواست در دل مردم وحشت بیاندازد. این که شایعه در جامعه رواج پیدا کرد یا نه، من اطلاعی ندارم. یک روز بعد، دوازدهم شهریور، باز دکتر مفتح در مسجد قبا اعلام کرد غیر از نماز عید فطر، روز پنجشنبه شانزده شهریور هم تعطیل عمومی داریم. در تهران و برخی از شهرها تعدادی از مردم در درگیری با حکومت شهید شده بودند. برای احترام به این شهدا اعلام کردند که روز پنجشنبه شانزدهم شهریور در تهران تعطیل عمومی خواهیم داشت. این پیشنهاد به سرعت در شهرهای دیگر هم مطرح شد. این خبر را روحانیون اعلام کردند، اما مراجع قم عکس‌العملی در برابر آن نشان ندادند. به تماسهایی که با آنها گرفته می‌شد و می‌خواستند از آنها بپرسند آیا پنجشنبه را تعطیل کنیم یا خیر، پاسخی نمی‌دادند. آنچه که در عید فطر اتفاق افتاد، از این جهت مهم بود که تا آن تاریخ، نظام شاهنشاهی مستقیم این قدر مردم را در خیابان علیه خود لمس نکرده بود. در همان روز، منابع خارجی، روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها اعلام کردند که این بزرگترین حرکت علیه حکومت شاه تا امروز محسوب می‌شود. این حرفها را که من می‌‌زنم، شاید هم برای من و هم تصورش برای شما، بعد از گذشت بیست و پنج، شش سال خیلی ساده باشد. اما واقعیت این است که اگر آدم بتواند خود را از این دوره بِکَنَد و به آن زمان نزدیک کند، وجود این همه جمعیت در خیابانها، انزجار از حکومت، شعار دادن مستقیم علیه شاه، گلباران کردن مأموران شهربانی یا نظامیانی که گوشه و کنار ایستاده‌اند، انداختن حلقه‌های گل به گردن مأموران شاهنشاهی، روی سرشان نُقل پاشیدن و تشویق آنها به اینکه به مردم بپیوندند، نکاتی نیست که حکومت بتواند به راحتی از کنار آنها بگذرد و یا اهمیتی به آنها ندهد. شاید خود مردم هم در آن موقع با تعجب به این موضوع نگاه می‌کردند. حداقل رقمی که گفته شده نزدیک به حدود ششصد هزار نفر در جادة قدیم، دکتر شریعتی فعلی، در سیزده شهریور راهپیمایی کردند. طبق اسناد، جامعه روحانیت هنوز تشکل رسمی پیدا نکرده بود اما دور هم جمع می‌شدند و مشورت می‌کردند. تا حدی هم در حرکتها و سازماندهی حرکتها مشارکت داشتند. روز چهارشنبه پانزده شهریور، روحانیون تهران دور هم جمع می‌شوند تا دربارة پیشنهادی که آقای مفتح برای تعطیلی و راهپیمایی کرده بود، تصمیم جدی بگیرند. شهید محلاتی در خاطراتش در مورد آن جلسه می‌گوید :
«روز چهارشنبه جلسه داشتیم و صبح تا عصر رفقا بحث می‌کردند. بعضیها می‌گفتند خونریزی می‌شود، بعضیها می‌‌گفتند باید اعلامیه داد. یادم هست من مسئول ستاد برگزاری راهپیمایی شده بودم. با یکی از رفقا اعلامیه هم نوشتیم. مع‌ذلک خیلی از رفقا ترسیدند و رفتند. ولی ما رفتیم که این راهپیمایی را اداره کنیم»

نمی‌خواهم بگویم صد در صد همین جور است، ولی به هر حال این نقلی است که گفته شده است. شاید یکی دو جا قرینه هم داشته باشد. به هر حال این دودلی در روحانیت تهران دیده می‌شد. اما حکومت متوجه شده بود که راهپیمایی روز شانزدهم شهریور قطعی است. به همین دلیل هم یک روز قبل، پانزدهم شهریور، اعلامیه‌ای که شدید‌اللحن هم بود نوشت و از تریبونهای عمومی و نشریات به اطلاع مردم رساند. حکومت رسماً گفت که با هرگونه اجتماع و گردهمایی برخورد خواهم کرد. کسانی که می‌خواهند راهپیمایی کنند باید از شهربانی اجازه بگیرند. روز شانزدهم، نود و پنج درصد مغازه‌های سطح تهران بسته بود. بازار شمیران، بازار بزرگ تهران، بازار شهر ری کاملاً بسته بودند. حرکت مردم از مناطق مختلف، گسترده‌تر از عید فطر شروع شد. از میدان ونک، از جاده قدیم و از سرآسیاب و پیروزی فعلی، از شهباز یا هفده شهریور فعلی و از مبادی مختلف مردم شروع به حرکت کردند. بدنة جمعیت به سمت خیابان شاه‌رضای قدیم و انقلاب فعلی بود. در اسناد ساواک آمده که در خیابان آیزنهاور یعنی آزادی فعلی، مرتباً اعلام می‌شد که جمعیت فردا صبح 17/6/57 در خیابان شهدا، نامی که تظاهرکنندگان به خیابان ژاله دادند، اجتماع کنند. عین جمله همین است. شاید ده شهریور بود که بعد از جلسه‌ آقای یحیی نوری نزدیک میدان شهدا، وقتی مردم متفرق می‌شدند، بینِ نظامیها یا نیروهای شهربانی با مردم، درگیری پیش آمد و یک یا دو نفر به شهادت رسیدند. از این روز به بعد، خیابان ژاله به خیابان شهدا معروف شد. سند اینجوری ادامه می‌دهد : «تعدادی موتورسیکلت سوار نیز با صدای بلند اظهار کرده‌اند کمیته دستور داده در میدان ژاله جمع شوید.» من هر چی فکر کردم متوجه نشدم که منظور از کمیته چیست. اگر کمیتة برگزاری راهپیمایی است که روحانیت تصمیم قاطعی برای راهپیمایی شانزده شهریور نگرفته بود.

اگر منظور همان روحانیتی است که نمایندگانِ راهپیمایی بودند، اینها هم که به احتمال زیاد دودل بودند و تصمیم جدی نداشتند. حتی بعد از اینکه دولت در پانزده شهریور آن اعلامیه شدیداللحن را داد، روحانیت تهران، اعلامیه‌ای نوشتند که شهید محلاتی هم زیرش را امضا کرده است. همة آقایان هستند، دکتر بهشتی، آقای کروبی و ... . مردم را از تظاهرات منع کردند و گفتند که چون روز شانزدهم شهریور احتمال خونریزی است، به خیابانها نیایند. اعلامیه هم موجود است. با این حال مردم که به نظر من عدة زیادشان و نه همه، گوششان خیلی به حرف روحانیت نبود، توصیه‌های روز شانزده شهریور را چندان گوش نکردند و به راهپیمایی 17 شهریور آمدند. اما این احتمال که روحانیون محترم بعد از دیدن این راهپیمایی، آمده و راهپیمایی را هدایت کرده باشند وجود دارد. چون در میدان شهیاد، آزادی فعلی، قطعنامه‌ هم خوانده شد. مفاد قطعنامه هم در اسناد منعکس شده است. نمی‌شد این قطعنامه را آدمهای معمولی بنویسند، چون لحنش معلوم است که قلم یک روحانی است و گروهی از روحانیون این قطعنامه را سبک و سنگین کرده‌اند. می‌شود گفت این قطعنامه بعد از راهپیمایی خوانده شد، یعنی مردم تا حدی متفرق شده بودند. قطعاً روحانیت برای تجمع هفده شهریور تأییدیه‌ای نداد، چه رسماً و چه لفظاً. این تجمع خودجوش بود. مثل شانزده شهریور. حتی مثل سیزده شهریور. هم دکتر باهنر و هم دکتر مفتح، بعد از نماز و خطبه، رسماً اعلام کردند که مردم، متفرق شوید. ما دیگر برنامه‌ای نداریم. تمام شد. اما آنجا هم مردم گوش نکردند و راه افتادند. تظاهرات شانزده شهریور یازده ساعت طول کشید، از هشت صبح تا هفت بعد از ظهر. به نظر من این دو راهپیمایی و تظاهرات، تأثیر شگرفی در بدنة حکومت شاه گذاشت و به شدت آن را وحشت زده کرد. این وحشت در کتاب «تصمیم شوم» که صورت جلسة شورای امنیت است، کاملاً مشخص است. این وحشت از لابه‌لای صحبتهایی که مسئولین می‌کنند کاملاً روشن است. می‌خواهم بگویم که حکومت چاره‌ای جز برقراری حکومت نظامی نداشت. همه چیز داشت از دست می‌رفت. اگر قرار بود شبیه سیزده شهریور و شانزده شهریور، در هفده شهریور هم تکرار شود، شیرازة امور از هم می‌پاشید. ما اکنون از موضع انقلابیون می‌گوییم: عجب کار بدی کرد. ولی انصافاً اگر بخواهیم از موضع حکومت برخورد کنیم، باید به نظامی که همه‌چیزش دارد از بین می‌رود، حق بدهیم. او می‌خواهد جلوی سقوطش را بگیرد. تنها راهی که به نظر می‌رسید پیش رو داشت، همین اعلام حکومت نظامی بود. طبق نوشته‌ها و اسنادی که منتشر شده، اول بار ناصر مقدم، جانشین نعمت‌الله نصیری این پیشنهاد را به شاه می‌دهد. شاه می‌گوید که باید در شورای امنیت مطرح شود. بلافاصله شورای امنیت را حدود ساعت شش بعد از ظهر تشکیل می‌دهند. چون مطرح می‌شود که باید از تصویب هیئت دولت هم بگذرد، اعضای هیئت دولت را هم با خبر می‌کنند و اعضاء هیئت دولت در بین جلسه به اینها ملحق می‌شوند. منوچهر آزمون متن حکومت نظامی را می‌نویسد. بعد مشورت می‌کنند. بالا، پائین می‌کنند. روی شهرهایی که باید در آنها حکومت نظامی برقرار شود، بحث می‌‌کنند. جاهایی مثل کازرون و جهرم که در مقایسه با شهرهای دیگر حرکتهای آنچنانی نداشت، اما برای ترس از عشایری که در آن مناطق بودند، آنجاها را هم حکومت نظامی اعلام می‌کنند. در نهایت متن حکومت نظامی را شریف امامی، شاید دور و بَرِ ده شب، تلفنی به شاه اطلاع می‌دهد. متن را برای شاه می‌‌خواند. او هم یکی دو جایش را از پشت تلفن دستکاری می‌کند. مثلاً می‌گوید اینجایش را بنویسید عناصر خارجی. یکی دو تا اضافه می‌کند و در نهایت تصویب می‌شود. منتها در صورتجلسه‌ای که منتشر شده، اصلاً معلوم نمی‌شود که این متن کِی باید خوانده شود. همه می‌گویند فردا. فردا بدهید روزنامه‌ها چاپ کنند. فردا بدهید رادیو تلویزیون این متن را بخواند. ظاهراً اول بار شش صبح و احتمالاً از رادیو خوانده می‌شود. خیلی‌ها نمی‌دانستند حکومت نظامی اعلام شده است. چه می‌دانستند و چه نمی‌دانستند، باز هم مردم می‌آمدند. یعنی آن شوری که با دو راهپیمایی سیزده و شانزده شهریور در غالب مردم ایجاد شده بود، اطلاع کامل از حکومت نظامی، باز آنان را در صحنه حاضر می‌کرد. به هر حال حادثة بسیار غم‌انگیزی اتفاق افتاد. شکافی که بین حکومت و مردم در سال
???? به وجود آمده بود، بسیارعمیق بود. البته ممکن بود این فاصله را با یک پل پر کرد. اما کاری که هفده شهریور کرد، این بود که این فاصله را با خون پر کرد. به نظر می‌رسید دیگر هیچ پلی نمی‌شود روی خون زد. عمق این فاصله به حدی شد که سلسله حوادث بعد از آن، چاره‌ای جز منتهی شدن به سقوط نظام شاهنشاهی نداشت.

منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی


  

87/6/16
5:57 ع

احمدی‌نژاد از اصول عبور نکرده که اصولگرایان از او عبور کنند

 

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی معتقد است که اصولگرایان اختلافی برای رسیدن به نامزد واحد در انتخابات آتی ریاست جمهوری ندارند و بحث عبور از احمدی نژاد توسط اصلاح طلبان مطرح شده است ولی اصولگرایان از وی گذر نخواهند کرد.

 

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مرتضی آقا تهرانی در گفت و گو با ایرنا، افزود: اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات باید اصولگرا باقی بمانند چرا که حرف و عمل اصولگرایان یکی است .

وی تاکید کرد: اصولگراها باید اصولگرا باقی بمانند و دیگر هیچ. یعنی به عنوان افراد اصولگرا دقیقا همان را که می‌گوییم انجام دهیم.

آقا تهرانی با اشاره به موفقیت جبهه اصولگرایان در چند انتخابات مهم سه سال اخیر ، اضافه کرد: اصولگرایان باید به شعارهایشان پایبند باشند چرا که مردم این شعارها و ادعاها را دیده و پسندیده‌اند و به آن رای هم داده اند.

عضو اصولگرای مجلس هشتم اظهار داشت: اگر فرد یا جناحی مدعی اصولگرایی است باید به این اصل معتقد و پایبند باشد چرا که صداقت ، اصل بنیادی اصولگرایی است.

وی یاد آورشد: اصولگرایان متعهدانه پای آنچه که می‌گویند ، می‌ایستند و اصولگرایان واقعی هم تا کنون در عرصه عمل این موضوع را ثابت کرده اند.


*
اصلاح طلبان می‌خواهند حرف در دهان دیگران بگذارند
وی درباره موضع جبهه اصولگرایان در قبال طرح عبور از احمدی نژاد که به وسیله جناح اصلاح طلبان مطرح می‌شود ،تصریح کرد: من نمی‌فهمم که عبور از احمدی نژاد چیست. آنها ( اصلاح طلبان ) این حرف‌ها را می‌زنند تا حرف در دهان دیگران بگذارند.

آقا تهرانی درباره اجماع اصولگرایان برای برگزیدن کاندیدایی واحد در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده ، گفت:اختلافی بین اصولگرایان وجود ندارد و دلیلی هم برای ایجاد بروز اختلاف وجود ندارد.


**
اصولگرایان از احمدی نژاد عبور نمی‌کنند
نماینده مردم تهران گفت: اگر جناح‌ها با رویکرد اصولگرایی در انتخابات حاضر شوند، هیچ اختلافی بین آنها وجود نخواهد داشت.

نماینده اصولگرای مردم تهران تصریح کرد: از دید اصولگرایان دکتر احمدی نژاد از اصول تخطی نکرده که ایشان را بگذارند و از کنارش گذرکنند .

وی تصریح کرد: ما باید به دنبال حق باشیم و در پی اشخاص نباشیم. با این ضرورت باید به افرادی فکر کنیم و آنها را انتخاب کنیم که برای اجرای حق و پذیرش مسئولیت سنگین ریاست جمهوری ، بهترین و صالح‌ترین فرد باشند.


*
دکتر احمدی نژاد طرفدار حق است
به نظر آقا تهرانی دکتر احمدی نژاد در این چهار سال به خوبی نشان داده است که طرفدار حق است و خلاف آن عمل نمی‌کند.

نماینده تهران برای انتخاب فرد شایسته ریاست جمهوری گفت : اگر خودمان نمی توانیم مسائل ، افراد و عملکرد آنها را تحلیل کنیم، اهل سیاست نیستیم یا ممکن است اشتباه کنیم باید به نظرات مقام معظم رهبری که در صدر نظام و مقام ولایت فقیه هستند رجوع کنیم.


**
نظر مقام رهبری درباره دولت مرجع است
عضوجبهه اصولگرایان متحد تاکید کرد: همه به عدالت مقام معظم رهبری معتقد هستیم ومی دانیم که ایشان بهتر و بیشتر از هر کسی در امور سیاسی حاضر بوده‌اند و در این‌باره اطلاعات دارند. باید ببینیم که ایشان درباره دولت چه نظری داده‌اند و چطور عملکرد دولت نهم را تحلیل می‌کنند. در این صورت به روشنی می‌توانیم راه آینده را پیدا کنیم.

وی درباره برخی بد اخلاقی‌های سیاسی یا اشتباهاتی که برخی افراد در احزاب گوناگون مرتکب می‌شوند ، گفت: انسان جایز الخطا است و ممکن است برخی از احزاب اشتباه بکنند. بالاخره هر کس ایده و اندیشه‌ای دارد که ممکن است مخالفت یا موافقت کند.


**
پذیرای مخالفان هستیم
نماینده مردم تهران تاکید کرد: این اظهار نظرها مهم نیست این موضوع اهمیت دارد که با دید بسته برخورد نکنیم وبتوانیم نظرات مخالفان را هم بشنویم .

وی درباره انتخابات آینده و نحوه حضور مردم در این انتخابات گفت:فکر می کنم جامعه به سوی اصول گرایش دارد و به طور قطع اصولگرایان رای خوبی در این انتخابات به دست می‌آورند.

 


  

87/6/16
8:50 ص

حقیقت بعد از هیاهو

دکتر غلامحسین الهام


دولت دو ماده به لایحه پیشنهادی «حمایت خانواده» قوه قضائیه افزوده که این نقطه هجوم و فشار گسترده به دولت شده است. متأسفانه حقیقت امر در هیاهوها گم شده و تبلیغات غلط و کتمان حقایق خانواده‌ها را نگران کرده و تصوراتی برای بانوان محترم که رکن خانواده هستند فراهم آورده است. اما در این میان کسی صورت مسأله را شفاف بیان نکرده است. مناسب می‌بینم جهت اطلاع بانوان محترم و خانواده‌های گرم و صمیمی کشور عزیزمان، رویکرد دولت و کارکرد ماده پیشنهادی یعنی «ماده 23» و نقطه افتراق نظر دولت با قوه قضائیه را روشن کنم.

برای روشن شدن موضوع بهتر است بانوان محترم کشورمان یک بار این لایحه را بدون ماده 23 تصور کنند، یعنی لایحه را همان گونه که قوه محترم قضائیه پیشنهاد کرده و سخنگوی محترم آن قوه از این نظر مکرر دفاع کرده و اقدام دولت را تخطئه نموده است و سپس در این مورد اتخاذ تصمیم کنند؛

1- ازدواج مجدد یا چند همسری موضوعی است که در قوانین ما از جمله قانون مدنی از قبل از انقلاب اسلامی به رسمیت شناخته شده است. بنابراین موضوع از نظر ماهوی در منابع حقوقی، وجود دارد و با لایحه مورد نظر ایجاد نشده است و دولت هم با افزودن ماده 23 چنین تاسیسی ایجاد نکرده و این نقطه اختلاف با لایحه قوه قضائیه نیست.

2- از سال 1353 به موجب قانون حمایت خانواده ، ازدواج مجدد منوط به رأی دادگاه و در موارد خاص پیش‌بینی شده در ماده16 آن قانون گردید که به موجب لایحه پیشنهادی قوه قضائیه تمامی این قانون صریحاً نسخ گردیده است.

3- در سال 1363، فقهای محترم شورای نگهبان ضمانت اجرای ماده فوق یعنی ماده 16 قانون حمایت خانواده را که در ماده 17 به صورت مجازات مقرر شده بود، خلاف شرع تشخیص دادند که نتیجتاً این ماده را ابطال می‌کرد.

4- قوه محترم قضائیه با ارائه لایحه جدید، تمامی قانون حمایت خانواده، از جمله مواد 16 و 17 آن را صریحاً نسخ کرده است. لذا در صورت تصویب لایحه جدید مورد نظر قوه قضائیه هیچ یک از مواد قانون قبلی از جمله شرط رضایت همسر اول برای ازدواج مجدد مرد-صرفنظر از نظر مخالف فقهای محترم شورای نگهبان با یا شرط - باقی نمی‌ماند.

5-نتیجه منطقی و حقوقی این امر دو نکته است:

الف: مبنای ازدواج مجدد قانون مدنی است و چون به موجب قانون حمایت خانواده ایجاد نشده بود، با نسخ قانون حمایت خانواده مصوب سال 1353-که قوه قضاییه در لایحه آورده است- ضابطه‌مندی ازدواج مجدد که در یک مورد با رضایت همسر اول بود، از بین می‌رود (حتی بفرض اینکه برخی دادگاهها ابطال آنرا بوسیله شورای نگهبان قبول نداشته باشند).

ب: اکنون اصل ازدواج مجدد مجاز است ولی هیچ ضابطه شکلی جدیدی برای آن پیش‌بینی نشده است و تنها ضابطه کنترل و نظامند شدن آن در لایحه ، ماده 23 پیشنهادی دولت است.

6-در صورت حذف ماده 23، شرایط بدون قید و شرط برای ازدواج مجدد مهیا می شود لذا نه تنها ازدواج مجدد بدون کنترل انجام خواهد شد بلکه مرد موظف است آن را ثبت کند، و برای ثبت ازدواج دوم هیچ محدودیتی در قانون وجود ندارد.

نظر دولت درباره کنترل ازدواج مجدد و کارکرد ماده 23؛

1- لایحه جدید حمایت خانواده با افزودن ماده 23 ازدواج مجدد را یعنی انتخاب همسر دوم را با وجود همسر قبلی منوط به رأی دادگاه می‌کند. یعنی بدون رأی دادگاه هیچ کس نمی‌تواند همسر دوم اختیار کند.آنهم بعد از احراز شرایط زیر:

الف- انتخاب و ازدواج با بیش از یک زن، منوط به اجرای عدالت بین همسران است، در صورت عدم توانایی اجرای عدالت یا خوف عدم اجرای آن، کسی حق ندارد ازدواج مجدد نماید.
ب- اجرای عدالت را با توجه به شرایط و مقتضیات امروز، و سابقه ستمی که توسط برخی مردان با بی توجهی به احکام شرع در این عرصه به زنان شده است ، نمی‌توان بر عهده خود شخص واگذار کرد. حکومت لازم می‌داند که برای امکان اجرای عدالت و تعهد به اجرای آن، نظارت قضائی کند.

ج- یکی از شاخص‌های اجرای عدالت، انجام تکالیف قانونی است که مرد برای تامین آسایش و رفاه همسرش و پرداخت نفقه مناسب با شأن او دارد. این تکالیف برای کسی که می‌خواهد مسئولیت اداره دو خانواده را بر عهده بگیرد باید به طور مساوی و متناسب با شأن هر دو همسر انجام شود. بالطبع مستلزم برخورداری از توانمندی مالی در این حدود است. واضح است که وضعیت زندگی همسر اول نسبت به تأمین این حقوق مهمترین قرینه و نشانه امکان تحقق آن است. این مهم با تحقیق از همسر اول، وضعیت زندگی او و رضایتمندی از رفتار همسر و ارزیابی مرد متقاضی از حیث توجه به همه امور راجع به عدالت در رفتار مادی و معنوی با همسر خود دست‌یافتنی است و بقیه آن با تعهداتی که پس از احراز این قابلیت‌ها باید مرد به صورتی که دادگاه تشخیص می‌دهد، ارائه کند، تضمین و کنترل می‌شود. چگونگی و تفصیل آن را می‌توان با آئین‌نامه نحوه رسیدگی و احراز این دو مهم تعیین کرد. یا با پیشنهاداتی تکمیلی کامل کرد.

2- برخی آگاهان از موضوع،حقایق را تحریف و افکار عمومی، خصوصاً جامعه زنان را دچار نگرانی می نمایند. آنان حقیقت امر را با هیاهو کتمان می‌کنند. اینجانب وظیفه خود می‌دانم که این واقعیت را ابراز دارم تا جامعه محترم زنان که اولاً به حفظ و تحکیم خانواده پایبندند، ثانیاً می خواهند مقررات شرع مقدس را از دست اندازی و دست‌آویزی عده‌ای بوالهوس حفظ کنند با لحاظ این موارد خود اتخاذ تصمیم کنند؛ لذا به عنوان وزیر دادگستری وظیفه تاریخی خود می‌دانم به صراحت اعلام کنم:

- ازدواج مجدد با لایحه حمایت خانواده و ماده 23 پیشنهادی دولت ایجاد نشده است، بلکه علاوه بر آنکه در حال حاضر قانونی است کاملاً آزاد و بی ضابطه نیز هست .
-
بدون ماده 23، ‌ازدواج مجدد بدون هیچ قاعده و ضابطه‌ای اجرا و استمرار می‌یابد، ثبت می‌گردد و هیچ مشکلی ندارد و معیارهای شرع مقدس اسلام در رعایت عدالت بین همسران، در عمل نقض خواهد شد.

3- ماده 23 پیشنهادی دولت در جهت حفاظت از کیان خانواده و تحقق عدالت بین همسران است که تکلیف شرع مقدس است، لذا ازدواج مجدد را تنها از طریق رسیدگی دادگاه ممکن و میسر دانسته و در حقیقت تعدد زوجات را تحت نظارت قضایی قرار می‌دهد. همان طور که طلاق اکنون با نظارت و رأی دادگاه صورت می گیرد و هیچ زوجی مستقیماً و حتی با توافق با زوجه حق طلاق ندارد.

4- صرفنظر از مسئولیت دولت، به عنوان وزیری که زیر این لایحه را امضا کرده است این توجه و هشدار را به محضر خانواده های محترم ارائه می‌دهم و خود را مکلف به دفاع از آن می دانم و در این برهه حساس نمی خواهم و نمی‌توانم از وقوع و ادامه یک ظلم که با ازدواج های مکرری که با نقض احکام شریعت مقدس و صرفاً برای هوی و هوس مردان صورت می‌گیرد و بی‌عدالتی آشکاری را به زنان و خانواده‌ها تحمیل کرده و آنها را در معرض آسیب قرار دهد، بی‌تفاوت بمانم.

5- روا نبود دولتی که این خلاء و غفلت تاریخی را در قانونگذاری شناسایی و کنترل کرده است با انگیزه‌های مختلف مورد تهاجم قرار گرفته و به خاطر این خدمت شرعی و اخلاقی به کیان خانواده و حقوق زنان هدف حملات واقع شود. ولی اگر با التفات به توضیحات بالا، بانوان عفیف، پاکدامن و خانواده محور ما، نمی‌خواهند چنین نظارتی اعمال شود، دولت اعلام کرده آمادگی کامل دارد، لایحه را مسترد و عین لایحه پیشنهادی قوه محترم قضائیه را بی هیچ کلمه‌ای کم یا زیاد به مجلس محترم ارائه دهد که خیلی زود عوارض خطرناک آن برای خانواده‌ها روشن خواهد شد.

یقین دارم فقیه عادل و فرهیخته حضرت آیت الله شاهرودی ریاست محترم قوه قضائیه که در ابتدا با این ماده موافق بوده‌اند و با این رویکرد مخالفت محتوایی ندارند، در جهت تثبیت و حمایت از آن اقدام خواهند فرمود. با این وصف استدعای بنده از ایشان آن است که با این نظارت قضایی برای حسن اعمال احکام شرع مقدس در اجرای عدالت در خانواده‌ها موافقت و همراهی فرمایند.


  

87/6/15
7:52 ص

بالاتر از همه

 

 

 

دأب و فکر من این است و مى‌خواهم در جامعه‌ى ما کارى بشود که براى قرّاء قرآن منبر بگذاریم و هم‌چنان که الان وعاظ منبر مى‌روند، قاریان قرآن هم منبر بروند و مثلاً نیم‌ساعت قرآن بخوانند و مردم آن زلال کلام الهى را مستقیم از او بشنوند و دل‌هایشان بلرزد و اشک بریزند و موعظه بشوند و بلند شوند و بروند. ولى ما حالا قرآن کریم را فقط مقدمه‌ى سخنرانى قرار داده‌ایم.

من در سال‌هاى 51 و 52 و 53 در مشهد سخنرانى مى‌کردم؛ مى‌ایستادم سخنرانى مى‌کردم. بعد هم که حرف من تمام مى‌شد، روى زمین مى‌نشستم. سپس صندلى مى‌گذاشتیم تا قارى قرآن تلاوت کند. همین آقاى فاطمى و بعضى از برادران دیگر روى صندلى مى‌نشستند و قرآن مى‌خواندند. من مى‌گفتم که حرف من مقدمه‌ى تلاوت قرآن است. من ایستاده صحبت مى‌کردم، اما صندلى بلند و قشنگى- مثل منبر- گذاشته بودیم و این‌ها روى آن مى‌نشستند و بعد از صحبت من قرآن مى‌خواندند؛ همان آیاتى که من قبلاً تفسیر کرده بودم. فکر من این است.

من مى‌گویم که در جامعه، قرآن اصل است. امت حزب‌الله باید یواش‌یواش با قرآن آشنا بشوند؛ آن‌طورى که بتوانند مستقیم قرآن را از شماها گوش کنند و بفهمند.

دیدار با قاریان قرآن؛ شعبان عبدالعزیز صیاد و محمود صدیق منشاوى

 

< id=mediaPlayer style="LEFT: 256px; WIDTH: 300px; TOP: 281px; HEIGHT: 45px" codeBase=http://activex.microsoft.com/activex/controls/mplayer/en/nsmp2inf.cab#Version=5,1,52,701 type=application/x-ole height=45 standby="Loading Microsoft Windows Media Player components..." width=300 classid=CLSID:22d6f312-b0f6-11d0-94ab-0080c74c7e95>

برای دریافت فایل صوتی اینجا را کلیک کنید . 

منبع: پایگاه حفظ و نشر آثار امام خامنه ای  روحی فداه


  

87/6/15
5:30 ص

شهید آیت الله حاج شیخ علی قدوسی

 

شهید آیت الله علی قدوسی، در سال 1306، در یک خانواده روحانی در شهر نهاوند متولد شد. پدرش یکی از روحانیون برجسته نهاوند بود و نزد آیت الله العظمی بروجردی از احترام خاصی برخوردار بود. شهید قدوسی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رسانید و در سال 1323 هجری شمسی، وارد حوزه علمیه قم شد و دوره کامل فقه و اصول را در محضر آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی(ره) به پایان رسانید و به مقام والای اجتهاد نایل آمد.
شهید از آغاز طلبگی، علاقه خاصی به اخلاق و عرفان داشت و در پی این علاقه بود که از همان ابتدا به کسب فضایل اخلاقی نیز پرداخت.
قدوسی در میدان مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی همیشه از پیشگامان بود و سابقه مبارزات وی به سال ها پیش از 15 خرداد 1342، برمی گردد، البته طی سال های 42-1341 این مبارزات در پرتو خروش امام خمینی (ره) علیه شاه به اوج خود رسید و وی به عنوان یک شاگرد عاشق امام، با فداکاری و سخت کوشی به یاری مراد خویش قیام کرد و این مبارزه را همچنان ادامه داد تا این که در سال 1345، به دنبال کشف تشکیلات مبارزاتی گروهی از علما و روحانیون که حضرت آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز از اعضای آن بودند، به همراه مرحوم آیت الله ربانی شیرازی دستگیر و به زندان قزل قلعه انتقال یافت.
وی برای احیای فرهنگ پربار اسلامی اهمیت ویژه ای قائل بود از این رو اهم فعالیت خود را صرف پایه ریزی یک سیستم آموزشی نو و پرثمر نمود و اعتقاد داشت که به موازات فعالیت سیاسی باید زیربنای فرهنگی و مکتبی را نیز تقویت کرد. و با همکاری و طراحی شهید مظلوم آیت الله بهشتی، اقدام به تأسیس مدرسه حقانی( منتظریه) و" مکتب توحید" کرد و با اعمال شیوه ای نو و کارساز، این دو نهاد آموزشی را الگویی برای سایرین قرار داد.
شهید، فلسفه را نزد علامه طباطبایی صاحب تفسیرالمیزان فراگرفت و در فراگیری رموز فلسفه از خود نبوغ فراوانی بروز داد به گونه ای که مورد توجه استاد قرار گرفت و ایشان را به دامادی خود پذیرفت. شهید از اعضای هیات مدرسین و مورداعتماد کامل زعمای حوزه علمیه قم بود.
نامبرده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی(ره) به سمت دادستان کل انقلاب برگزیده شد. و پس از 31 ماه خدمت صادقانه در سنگر قضاوت بر اثر انفجار یک بمب آتش زا به وسیله منافقین در دادستانی کل انقلاب به فیض عظیم شهادت نایل آمد
پیام امام خمینی(ره)
" این جانب سالیان طولانی از نزدیک با او(شهید قدوسی)سابقه داشتم و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف می شناختم. شهادت بر او مبارک، و فود الی الله و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد.
راهی است که باید پیمود و سفری است که باید رفت. چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامی شربت شهادت نوشید و با سرافرازی به لقاء الله رسید و این همان است که اولیای معظم حق تعالی که آرزوی آن را می کردند و از خدای بزرگ در مناجات خود طلب می کردند دست یافت.
گوارا باد شربت شهادت بر شهدای انقلاب اسلامی و خصوص شهدای اخیر ما که با دست جنایتکار منفورترین عناصر پلید به جوار رحمت حق شتافتند و افتخار برای اسلام و ننگ و نفرت برای دشمنان دژخیم ملت شریف آفریدند.

کانون هابیلیان


  

پیام رسان

+ لینک دانلود جزوه استقامت در منطقه ممنوعه

+ ویل راجر فرمانده ناو ونیسنس هواپیمای مسافربری ما رو ساقط کرد و از شیاطین متحده مدال گرفت، اصغرآقا شما کدوم ایرباس رو زدی که لیاقت جایزه گرفتن از دست شیطان را پیدا کردی؟!

+ ویل راجر فرمانده ناو ونیسنس هواپیمای مسافربری ما رو ساقط کرد و از شیاطین متحده مدال گرفت، اصغرآقا شما کدوم ایرباس رو زدی که لیاقت جایزه گرفتن از دست شیطان را پیدا کردی؟!

+ تبلیغ بورس بعد از اشغال وال استریت!

+ فدایی سید علی با نمایش چند فیلم و عکس از یوم الله 9 دی 1388 به روز شد..... منت می گذارید تشریف بیاورید به سنگر ما......

+ 30 فروردین سالروز ولادت امام خامنه ای روحی فداه بر عاشقان ولایت مبارک باد

مشخصات مدیر وبلاگ
 
مهدی[112]
 

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 

javahermarket

لوگوی دوستان
 
دوستان
 
وبلاگ گروهی فصل انتظار نمازخانه بوستان بهاره بازتاب بُرنا مبادا روی لاله ها پا گذاریم سجاده ای پر از یاس یا اباصالح المهدی (عج) .:: در کوی بی نشان ها ::. دنیای جوانی سکوت ابدی ارزش خبر ... حبل المتین ... PARANDEYE 3 PA عروج شهرستان بجنورد عشق الهی حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد کـــــلام نـــو شلمچه وبلاگ گروهی موج .: شهر عشق :. نسیم قدسیان رهسپاریم با ولایت تا شهادت مهربان رنگارنگه گل نرگس...مهدی فاطمه ما و دلاوران کانون فرهنگی هنری مسجد ولی عصر (عج) کنگان پرتو پاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شب السلام علیک یا علی بن موسی الرضا هیئت متوسلین به حضرت قاسم بن الحسن علیهما السلام ساحل نشین اشک عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) عطش گروه اینترنتی جرقه داتکو نهِ/ دی/ هشتاد و هشت فرهنگ ولایی مهدویت @@@ استشهادی @@@ یاامام حسن مجتبی (ع)ادرکنی هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره) زندگی گروه فرهنگی سردار خیبر دل نوشته های هدهد سرگشته سیرت بسوی ظهور ... زورخانه باباعلی از فرش تا عرش نصیحت به مسئولین جامعه اسلامی پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان حب الحسین اجننی mansour13 فقط من برای تو وبلاگ رسمی دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد یا زهرا(س) گل پیچک شیعه مذهب برتر Shia is super relegion پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز دهاتی دکتر علی حاجی ستوده نای نیستان شمیم عاشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف حزب الله هم الغالبون مجمع عاشقان ثامن الائمه (ع) منتظر عشق طلاست السلام علیک یا صاحب الزمان کانون فرهنگی دستگردانیهای مقیم یزد صفاسیتی یاران ناب معجزه هزاره سوم بصیرت قاضی مالخر زمزمه های عطار برای حقیقت جویان اتحاد ملی - انسجام اسلامی ولایت مشاوره و مقالات روانشناسی اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار عاشقان علی و فاطمه « یا مهدی ادرکنی » فوتوبلاگ وصال شهدای غریب کجایند مردان بی ادعا؟ حسین جان (این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست) نـــــــــــــــــــــــــــــور خــــــــــــــــــــــــــــدا مائدة من السماء زیر آسمان خدا گفتمان مذهبی آموزش های مخصوص نظامی - نیروهای ویژه نور المهدی (عج) شهرستان ماهشهر یوسف گام آخر... درد و دل یک قدم تا پشت خاکریز یعسوب جلوه گاه دنیای آبی شیعیان اهل سنت واقعی وبلاگ خبری هیات چهارده معصوم(ع) بوئین زهرا هیئت مجازی علی جان آژیر قرمز مولای غریب ازدواج موقت وچالش ها دشت جنون نازنین فاطمه عاشقان شهادت در خط ولایت نسیم جبهه یا مهدی (عج) یه فلش کار بسیجی سایت خبری تحلیلی شیعه نیوز رنگارنگه 2 سخنان مهجور حضرت روح الله بــــــــــــــــــــــــــــاران مسیح المسایح پیام مشاور حاج منصور ارضی وبلاگهای موهن را متوقف کنید .::خادم الشهداء::. هیئت یا عباس (ع) عشاق المهدی(عج) هر که دارد هوس کرببلا بسم الله پایگاه وبلاگ نویسان حامی مقاومت اسلامی مروارید شهید حجت الاسلام والمسلمین ردانی پور خاکریز سبز السلام علیک یا اباالفضل العباس (ع) .::خاتم النبیین::. حوزه مقاومت بسیج هفت امام موسی کاظم علیه السلا جنـبش پیامـکی احـمدی نـژاد گفتمان آزاد حقیقت نیوز نغمه اذان صبح دولت عشق محب مهدی (عج) اصلاح الگوی مصرف صبح بیداری مردان بی ادعا هیئت مذهبی دانشجوئی ثامن الائمه (ع) وبلاگ شخصی دکتر کوچک زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلام حزب فقط حزب علی... رهبر فقط سید علی خفن سرا ضد سبز یادداشتهای بی تکلف جزوات کارشناسی ارش شجره طیبه دین و زندگی سیستم عامل، طراحی گرافیک و برنامه نویسی خراباتی 15 یک دست لباس خاکی نینوا نرم افزار ایثار حامیان استاد رائفی پور و استاد عباسی و کریمی
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ