90/11/19
10:36 ع
بیانات امام خامنه ای در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
خوشامد عرض میکنیم به شما عزیزان، برادران، جوانان، و تبریک عرض میکنیم این ایام متبرک و پرخاطره را؛ هم عید شریف میلاد پیامبر مکرم و امام صادق (علیهما السّلام)، هم بیست و دوى بهمن، و هم نوزدهم بهمن، که یک خاطرهى فراموش نشدنى و یک نقطهى درخشان در اوراق نورانى ایام انقلاب محسوب میشود .
بزرگداشت نوزده بهمن که ما اصرار داریم هر سال این بزرگداشت صورت بگیرد و در این سالهاى متمادى در چنین روزى ما با عزیزان نیروى هوائى دیدار کردیم و شنیدیم و گفتیم، فقط به منظور زنده نگهداشتن یک خاطره نیست - اگرچه خود زنده نگهداشتن خاطرات گرامى و باشکوه، یک ارزش است - آنچه براى ما مهم است، دو نکتهى دیگر است: یکى درس گرفتن و عبرت گرفتن از گذشته است. وقتى ما مثلاً خاطرهى نوزدهم بهمن را مرور میکنیم، یک درسى از این حادثه فرا میگیریم؛ آن درس، درس اقدام، ابتکار، ایستادگى، کار بهنگام و تأثیر آن در حرکت جامعه و کشور است؛ این یک عبرت شد. درست است که بدنهى ارتشِ دوران قبل از انقلاب، بدنهى طاغوتى نبود؛ سران طاغوتى بودند، بدنه جزو ملت بودند؛ این چیز روشنى است، براى ما از اول روشن بود، براى مردم هم در طول سالهاى متمادى واضح و روشن شد؛ لیکن بروز این مردمى بودن، نقشآفرینى در عرصهى حرکت مردمى، یک چیز دیگر است. این نمیشد، مگر آن وقتى که از درون ارتش یک حرکتى که برجسته باشد، چشمنواز باشد، چشمگیر باشد، به وقوع بپیوندد؛ و نوزده بهمن این کار را انجام داد .
شما امروز وقتى به حادثهى نوزده بهمن نگاه کنید، ممکن است اهمیت آن حادثه خیلى به چشم نیاید؛ ولى ما که آن روز بودیم، بنده که آن روز خودم ناظر این جریان بودم و در مدرسهى علوى در جمع برادران نیروى هوائى حضور پیدا کردم و حرکت شجاعانهى آنها را دیدم، احساس من و احساس افرادى از قبیل من که آن اوضاع را دیدند، احساس دیگرى است. حادثهى نوزده بهمن یک خطشکنىِ بزرگ بود، یک کار عظیم بود. افسر، درجهدار و همافر بیایند، علناً و با صراحت با انقلاب همآوائى کنند و نگاه کنند تو چشم نگهبانان رژیم طاغوت و به آنها «نه» بگویند؛ این خیلى کار بزرگى بود. این اقدام اثر خودش را بخشید. یک اقدام بجا و بهنگام کارى کرد که احساسات خفته و بدون تظاهر، آن کار را نمیتوانست انجام بدهد. در همهى عرصهها و زمینهها، اقدام و ابتکار، یک چنین اثرى دارد. آن روز میدان و عرصه، آن میدان بود؛ در دوران جنگ، عرصه، عرصهى دیگرى بود؛ امروز عرصه، عرصهى دیگرى است. در هر برههاى، در هر میدان و عرصهاى، حضور بهنگام، کار بهنگام، اقدام بموقع، میتواند چنان اثر بزرگى را داشته باشد. این یک .
دوم: ما از این حادثه درس بگیریم براى آینده؛ در گذشته متوقف نشویم. یکى از آفات اجتماعات و مجموعهها و ملتها و گروهها، متوقف ماندن در افتخارات گذشته است. هى افتخارات گذشته را به یاد خودمان بیاوریم، به آنها ببالیم، اما متناسب با آنها، در زمان حاضر، در حال، حرکتى انجام ندهیم. البته امروز نیروى هوائى و ارتش ما با آن روز قابل مقایسه نیست؛ زمین تا آسمان تفاوت پیدا کرده است. کارهاى بزرگى انجام گرفته، کارهاى ماندگارى انجام گرفته - در این شکى نیست - لیکن به آینده نگاه کنید. آینده، آیندهى مهمى است؛ آیندهى خطیرى است. یک کشور اگر بخواهد عزت خود را، هویت خود را، منافع خود را، امنیت خود را به دست بیاورد، احتیاج دارد به ابتکار، به کار. با نشستن، با خوابیدن، با غفلت از اطراف، نمیشود به اهداف عالى دست پیدا کرد. اینکه مىبینید جامعهى اسلامى و کشورهاى اسلامى چند صد سال - دویست سال، سیصد سال - دچار عقبماندگى شدند، که امروز چوب آن عقبماندگى را همهى ما داریم میخوریم، این به خاطر غفلتها بود. در اینجا، در منطقهى غربى ما، در مناطق دیگر اسلامى، کبکبهى ظاهرى حکومتها بود، اما حرکتِ متناسب با زمان و آینده نبود. دیگران علم آموختند، تجربه آموختند، فناورى آموختند، حرکت خودشان را براى فتح دنیا آغاز کردند؛ ما در شبکهى صید آنها قرار گرفتیم، همه چیزمان را از دست دادیم. منظورم از «ما» فقط ایران نیست؛ ایران، کشورهاى منطقه، کشورهاى شمال آفریقا، کشورهاى شرقى ما؛ همهى منطقهى اسلامى دچار غفلت شدیم. این غافل شدن، به دبدبه و کبکبهى ظاهرى دلخوش کردن، به فکر حرکت کردن نبودن، به فکر ساختن آینده نبودن، اینجور ضررهائى را دارد .
البته وقتى ملتها بیدار شدند، این بیدارى به دنبال خودش، به طور خودکار تحرکاتى را مىآورد؛ منتها سرعت و بُطئ دارد. این حرکتها میتواند حرکتهاى سریع و کارآمد و خوبى باشد که از متوسط سرعت دنیا پیشى بگیرد، میتواند حرکتهاى بطیئى باشد که باز به دیگران نرسیم؛ چون دیگران هم که بیکار نیستند. ما داریم کار میکنیم، تلاش میکنیم، همت میکنیم، میسازیم. مگر دیگران این کار را نمیکنند؟ دیگران هم در جبههى مقابل ما دارند همت میکنند، میسازند، تلاش میکنند. ما باید کارى کنیم که سرجمع تلاشهاى ما شتابى به ما بدهد که از شتاب جبههى مقابلمان بیشتر باشد؛ آن وقت میتوانیم به آینده امیدوار باشیم.
این توصیهى همیشگى من است به همهى جوانان این کشور، و امروز به شما عزیزان نیروى هوائى و به همهى ارتش و به همهى نیروهاى مسلح. هم در سازماندهى، هم در ساخت ابزار و تجهیزات و قطعات، هم در آموزش، هم در تربیت اخلاقى و تقویت آن عامل اصلى معنوى باید تلاش را مضاعف کنید. همه باید تلاش را مضاعف کنند؛ دولت، مسئولین، بخشهاى مختلف کشور، از جمله نیروهاى مسلح که یک بدنهى عظیمى از اندامهاى مؤثر کشور را تشکیل میدهند. این تلاشها بایستى تلاشهاى هدفدار و پرمغز و پرمایهاى باشد.
خوشبختانه امروز حقانیت حرکت جمهورى اسلامى آشکار شده. شما مىبینید شعارهائى که تا دیروز ملت ایران بر زبان جارى میکرد، امروز در کل این منطقه همهگیر شده است. کشورهائى که جزو دنبالهروان و پیادهنظامهاى حقیر جبههى استکبار بودند، امروز به همت مردمشان جزو نیروهاى ترقىخواه در کنار ملت ایران قرار دارند؛ همان هدفها را دنبال میکنند، همان شعارها را میدهند؛ این پیشرفت شماست؛ این معنایش این است که ملت ایران توانسته است در طول سه دهه براى خود یاورانى، همراهانى، همگامانى پیدا کند. ما نمیگوئیم این حرکتها را ما به وجود آوردیم؛ این حرف منطقى نیست؛ اما منطقى هم نیست که بگوئیم بیدارى یک ملت با این هیاهوى عظیمى که این بیدارى در طول این سه دهه ایجاد کرده، تأثیرى در بیدارى دیگران نداشته؛ این هم منطقى نیست، این هم کاملاً مسلّم است. امروز هم در دنیا تحلیلها و تفسیرها همهاش همین است؛ میگویند اینجا مادر بیدارى و حرکت اسلامى بود. همین روزها در تحلیلهاى تحلیلگران خارجى که در مطبوعات و رسانهها و سایتهاى گوناگون خبرى منعکس میشود، روى همین معنا تکیه میشود. این، حقانیت حرکت ما را نشان میدهد.
حرکت نظام اسلامى و جمهورى اسلامى و انقلابى که این حرکت را به وجود آورد، به سمت یک هویت حقیقىِ ماندگارِ مستحکمِ قابل دوام و دفاع در مقابل تهاجمهاست؛ هویت اسلامى، اتکاء به خداى متعال، احساس عزت از مسلمان بودن، تکیهى بر ظرفیتها و نیروهائى که خداى متعال به ما بخشیده است - چه نیروهاى شخصى یکیک ما، چه نیروهاى عظیم جمعىِ ملى، چه نیروهاى انسانى و چه نیروهاى طبیعى ما - و فراخوانى دنیا به سمت ارزشهاى معنوى.
دنیا از غرق شدن در مادیگرى سودى نبرد؛ دنیا از رواج دادن آزادىهاى جنسى سودى نبرد؛ بشریت از آنچه که حرکتهاى مادى در اروپا به وجود آوردند - رهائى از معنویت، رهائى از قیود الهى - سودى نبرد؛ نه عدالت را تأمین کرد، نه رفاه عمومى را تأمین کرد، نه امنیت را تأمین کرد، نه خانواده را حفظ کرد، نه توانست تربیت نسلهاى بعدى را بدرستى انجام دهد؛ در همهى اینها ضرر کردند. بله، یک عدهاى کمپانىدارها، بانکدارها و سازندگان سلاح به آلاف و الوف دست پیدا کردند - اینها بود - اما تمدن مادى غرب دستاورد بشرى نداشت، دستاورد انسانى نداشت؛ خودشان را خوشبخت نکردند، جوامعى را هم که در زیر سایهى اینها و با تقلید از اینها زندگى کردند، خوشبخت نکردند.
پیام انقلاب اسلامى، پیام رهائى از این حرکت بدبختىزا و فلاکتآور است. توجه به معنویت، توجه به اخلاق الهى، در عین حال پرداختن به نیازهاى بشرى؛ همان چیزى که در اسلام هست؛ حد متوسط. نه افراط کلیساهاى کاتولیکى و ارتدوکسى و سختگیرىهاى غلط، نه ولنگارىهائى که نقطهى مقابل آن در جوامع غربى بر اثر حرکت مادىشان به وجود آمد؛ هیچکدام از اینها درست نیست؛ هر دو غلط است. خط اسلام، خط میانه است؛ خط عدالت است. عدالت یک معناى فراگیر و شاملى دارد. در همهى زمینهها عدالت - یعنى هر چیز را به جاى خود نهادن - باید مد نظر باشد؛ خط متوسط انسانى؛ «و کذلک جعلناکم امّة وسطا لتکونوا شهداء على النّاس».(1)
امروز ملت ایران جزو پیشروان این حرکت است. جامعهسازى میکنیم، نظامسازى میکنیم، حرکت عمومى و مردمى داریم. سى و سه سال از انقلاب میگذرد. در هیچ جاى دنیا جشنِ یادبود و سالگرد انقلاب، اینجور مردمى نیست. این تنها انقلاب ماست که در هر بیست و دوى بهمنى، جشن را مردم میگیرند. در سرتاسر کشور میلیونها انسان به خیابانها مىآیند، تظاهرات میکنند، شعار میدهند؛ این در هیچ انقلابى وجود نداشته. انقلابهاى بزرگى بوده؛ بعضى از اینها را ما در زمان خودمان شاهد قضایایش بودیم، بعضىها را هم در تاریخ خواندیم: سالگرد انقلابها بیایند، چند نفر آنجا بایستند، یک گروهى هم جلویشان رژه بروند، سلام نظامى بدهند. سالگرد انقلابها اینجورى برگزار میشد. یک جشنى بگیرند، یک عدهاى دعوت بشوند، بخورند و بنوشند. برگزارى سالگرد انقلاب به وسیلهى خود مردم، مخصوص انقلاب اسلامى است. بیست و دوى بهمنِ هر سال، در آن سرماهاى گوناگون، گاهى برف، گاهى یخبندان، گاهى هواى سردِ سوزنده، مردم آمدند توى میدان؛ امسال هم به توفیق الهى، با هدایت الهى، با دست قدرت الهى، خواهید دید که باز مردم به میدان مىآیند. این حرکت، حرکت مردمى است؛ و این به توفیق الهى ادامه دارد. حرکتِ عمومى است در کشور، و نیروهاى مسلح یک بخش عمدهاى از این حرکت مردمى را برعهده دارند.
من به همهى جوانهاى عزیزمان در نیروهاى مسلح، در نیروى هوائى سفارش میکنم که به خودسازى بپردازند، به تربیت معنوى خود بپردازند؛ سطح آموزشها را، سطح سازماندهى را، انضباط را، آگاهىها را، برادرى و مهربانى در بین ردههاى مختلف را هرچه میتوانند، تقویت کنند؛ اینها نشانههاى ارتش اسلامى و دینى است. انضباط هست، برادرى بین ردههاى مختلف هم هست؛ انضباط هست، رقابت مثبت بین رستههاى گوناگون و بخشهاى مختلف - فنى، پشتیبانى، رزمى - وجود دارد، اما با روح برادرى، همکارى، همافزائى و صمیمیت؛ این آن خصوصیات یک مجموعهى نظامىِ اسلامى است. و از همه بالاتر، روحیهى آمادگى و فداکارى است؛ که این آن چیزى است که دیگر هیچ کس از جبههى دشمنان شما آن را ندارد. جوانهاى ما در دورهى جنگ هم این را عملاً نشان دادند؛ بعد از جنگ هم تا امروز در هر جائى که لازم شده، این را ارائه کردند و نشان دادند. آنها حاضرند جانشان را کف دست بگیرند، بیایند وسط میدان؛ این آن چیزى است که خیلى ارزش دارد. این روحیهى فداکارى و ایستادگى و حساب کردن پاى خدا را حفظ کنید؛ پاکیزگى و طهارت و تقواى معنوى را روزبهروز افزایش دهید؛ انشاءاللَّه خداى متعال هم از همه جهت به شما کمک خواهد کرد.
از خداى متعال میخواهیم انشاءاللّه مسئولان نیروى هوائى، کارکنان نیروى هوائى، خانوادههاى محترمشان و فرزندانشان و همسرانشان را مشمول تفضلات خودش قرار بدهد و توفیق بدهد که در هر بخشى از بخشهاى این سازمان مهم و عظیم و تعیینکننده، افراد بتوانند وظائفشان را به بهترین وجهى ایفاء کنند.
والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته
1) بقره: 143
90/11/13
9:48 ص
بیانیه اول قرارگاه عمار در مورد انتخابات
بسمه تعالی
والفجر ولیال عشر
بار دیگر شبهای روشن دهه فجر فرا رسیده و ایران اسلامی فرصتی دیگر مییابد تا خاطره بینظیر و شیرین انقلاب کبیر اسلامی را در حافظه چندهزار ساله خود مرور کند. حافظهای که بار سنگین و دیرین مظالم پادشاهان مستبد و سلسلههای جائر را با خود دارد. پادشاهانی که حضرت روحالله همچو طوفانی سهمگین بنیاد آنها را برانداخت و همچون نسیمی دلنشین سرنوشت کشور را به دستهای رو به خدای ملت مؤمن سپرد.
دهه فجر فرصتی فراهم برای ذکر و فکر است که گویی آوای ملکوتی «و ذکرهم بایامالله» همه دلهای پاک را به عبور از غفلتها و درک عمیق نعمتهای لایزال الهی میخواهند. نعمتهایی که پس از فهم شکر میطلبد و چه شکری بالاتر از بهرهوری درست و کامل از آنها در مسیر رشد و پیشرفت. جمهوری اسلامی در سیوسومین سالگرد حیات مبارکش در آستانه حرکت شاکرانه دیگری از سوی صاحبان اصلی قرار گرفته است.
نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در پیش است و بار دیگر ساکنان و عازمان این نهاد سرنوشتساز باید در معرض انتخاب آحاد مردم قرار گیرند و تلاش کنند تا برای راهیابی به قوه مقننه نسبت به رقبا، آرای آحاد بیشتری از مردم را به خود اختصاص دهند.
فرصت بزرگ انتخابات عرصه تازهای برای بازخوانی داشتههای نخبگان و خواستههای ملت است.
آنها که التزامشان به تکالیف قانونی و ضوابط جمهوری احراز شده است، امکان آن را دارند که از حقوق کامل و غیر قابل سلب خود برای معرفی کارنامه و برنامهشان به مردم استفاده کنند و در گردونه رقابتی جدی به تلاش برای کسب اکثریت بپردازند.
همه آنهایی که پا به این مرحله گذاشتهاند، محترماند و از حقوق یکسان برای انجام فعالیتهای انتخاباتی در چارچوب قانون برخوردارند.
اما بهترین انتخاب انتخابی است که در آن مردم با آرامش و طمأنینه و دقت و پرسش و تحقیق و مشورت، خوب را از بد و خوبتر را از خوب تمیز دهند و رأی خود را بر اساس شاخصهایی که در نظر دارند به اصلح و شایستهتر متوجه سازند.
هر حرکتی که بخواهد با ایجاد هیجانهای کاذب و جوسازیهای بیمبنا و ادعاهای غیر مستند فضای انتخابات را احساسی و ملتهب کند و چارچوب منطقی و اخلاقی انتخاب را در هر حدی بر هم زند، حرکتی غیر انقلابی، خودخواهانه و ارتجاعی است و با حرکت رو به پیشرفت و رشد روزافزون بصیرت سیاسی مردم در تضاد قرار خواهد گرفت.
قرارگاه عمار از همه کاندیداها چه آنها که به شکل مستقل و منفرد وارد عرصه انتخاب شدهاند و چه آنها که وابسته جریانات و گروههای مختلف سیاسی هستند، میخواهد تا با رعایت تقوای الهی و خالص کردن انگیزهها و نیات درونی، انتخابات نهم را عرصهای مغتنم برای ارتقای فرهنگ سیاسی کشور بدانند و به تجربهای خاطرهانگیز در حافظه تاریخی جمهوریاسلامی تبدیل کنند.
انتخابات نهم از هر جهت ظرفیت و قابلیت چنین اتفاقی را دارد: از یک سو موج عظیم بیداری در جهان اسلام متوجه سرسلسله جریان تاریخی بیداری اسلامی یعنی ایران سربلند و پرافتخار است تا ببیند ملتی که با بصیرت و فداکاری خود این جریان را آغاز کرد، چگونه رهبری ادامه آن را برعهده میگیرد و نقش الهامبخش و افقگشایی خود را در ترازی بالاتر و با نیروی تازه تجدید میکند.
از دیگر سو، جوامع بحرانزده غرب از امریکا تا اروپا با نگرانی، مردمسالاری دینی در ایران را به نظاره نشستهاند که چگونه با مشارکت وسیع و آگاهانه مردمی که صدها سال آماج طعن و تحقیر غرب بودهاند، دموکراسیهای بیمار و بیعلاج آنها را به چالش میکشند و همزمان با فرو افتادن پیدرپی دیکتاتوریهای مورد حمایت غرب، بهار نظام مردمی و ارزشی خود را به رخ دموکراسیهای خزانزده فرنگی میکشند.
انتخابات نهم مجلس از جهت دیگری نیز کمنظیر و بدیع است.
این اولینبار پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری است که دوباره صندوقهای رأی میزبان آرای شهروندان جمهوری اسلامی است.
اگر فتنه 88 و عوامل خودفروخته یا متوّهم آن با فشارهای سیاسی و تبلیغاتی و جنگ روانی سنگینی که به راه انداختند، میتوانستند انتخابات را مخدوش و آرای اکثریت را بیاثر کنند و نظام را از پاسداری رأی مردم منصرف گردانند، چگونه ممکن بود که دوباره آحاد ملت را به حضور گسترده در پای صندوقهای رأی دعوت نموده و از آنها خواست رأیشان را به نظامی بسپارند که باجخواهان متوهم و خودپرستان کمظرفیت در خود توانایی منهدم کردن قواعد جمهوریت آن را میبینند. امتحان سخت و البته خوشفرجام فتنه88 آحاد مردم ایران را بار دیگر مطمئن ساخت که در جمهوریاسلامی حرمت رأی مردم از هر چیزی بالاتر است و هیچ هزینهای نظام مردمی ما را ازالتزام به حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش منصرف نخواهد کرد.
پایمردی معجزه آسای ولایت فقیه در دفاع از رأی اکثریت و قواعد جمهوریت نظام در کوران نامردمیها و بیبصیرتیهای فتنهگران و ساکنان فتنه برای سالها نظام را در برابر دیکتاتوریهای مدرن و مستبدان یقه سفید و پرمدعا بیمه کرد و توده مردم را به حضور گسترده و نقشآفرینی فعال در مدیریت نظام امیدوارتر ساخت.
اکنون انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی تیر خلاصی به مجموعه توطئهها و دسیسههای کمنظیر و پر حجم دشمنان انقلاباسلامی در سه سال اخیر خواهد بود و از همین روست که پیشاپیش رعشه بر اندام مستکبران جهان و بوقهای مفلوک پروپاگاند سیاسیشان انداخته و آنها را مثل همیشه به گندهگوییها و یاوهسراییهای مضحک واداشته است.
هذیانهای تبلیغاتی اخیر، بلندگوهای فرنگی و دلسپردگان داخلیشان ناشی از وحشتی است که امواج عظیم بیداری اسلامی بر جانشان افکنده و آنها را در برابر این پرسش سهمگین قرار داده است که اگر ملت، اینبار هم با حضوری دشمن شکن، مردمسالاری دینی را در امالقرای جهان اسلام به رخ زرد دموکراسیهای پوشالی غرب بکشد، چه انرژی عظیم و متراکمی را در ملتهای مستضعف در سر تا سر جهان از امریکای لاتین تا خاورمیانه تا آسیای جنوب شرقی آزاد خواهند کرد و چگونه غرب سردرگم و پیچیده در بحرانهای داخلی را به انفعال و استیصال خواهد کشاند.
قرارگاه عمار مناسب میبیند که در این فرصت به پرسشهای مکرری که این روزها پیرامون تنوع نامزدها و فهرستهای انتخاباتی در میان اصولگرایان مطرح میشود پاسخی هر چند مجمل ارائه نماید.
جمعبندی قرارگاه عمار این است که انتخاب حق مردم است و اگر دوستان اصولگرا به هر دلیلی تا کنون نتوانستهاند به جمعبندی مشترک و ارائه فهرستهای یکسان انتخاباتی برسند، فرصتی دیگر برای داوری نهایی مردم فراهم آمده است که باید تعیین کنند در رقابت انتخاباتی کدام نگاه را بیشتر تأیید میکنند.
اگرچه اتحاد و اتفاق نظر، همیشه امری مطلوب است و اگر این بار هم در تقابل با جریانهای فرصت طلب، لازم باشد اصولگرایان بار دیگر به وحدت و اشتراک نظر در لیستهای انتخاباتی خود برسند، ولی شاید این بار اختلاف نظر در نحوه نیل به اهداف، همراه با اشتراک نظر در مبانی و اصول، فرصتی دیگر برای رشد جامعه انقلابی ما فراهم آورده باشد.
گروهی از اصولگرایان معتقدند که باید با سعه صدر و سماحت بیشتری به آرایش نیروها برای ورود به مجلس اقدام نمایند، و گروه دیگر زمانه را نیازمند چنین بردباری و سماحتی نمیبینند و تحمل نیروهایی که از قوت چندانی برخوردار نیستند را به صلاح نمیدانند. هر دو نیز بر اساس درکی که از اصول و اصولگرایی دارند مشی خود را دقیقتر و مناسبتر با این مقطع از تاریخ انقلاب اسلامی میدانند. چاره کار نه در تخریب و متهم کردن همدیگر به خروج از اصولگرایی و نه در تنازل از تشخیص و اجتهاد خود نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی است.
مزیت مردمسالاری دینی در همین است که اطراف گوناگون و گروههای مختلف، پیشنهادهای خود را به مردم عرضه و از مبانی و مستندات و استدلالهای خود به شکلی منطقی و اخلاقی دفاع کنند و در نهایت به رأِی و انتخاب اکثریت مردم گردن بگذارند.
ضمن آنکه پرهیز از رفتارهای غیر اخلاقی و تأکید بر مشترکات در ضمن ارائه شفاف و صادقانه تفاوتها و تنوع نگاهها امری ضروری و از لوازم اصولگرایی است. قرارگاه عمار از همه فعالان فرهنگی و اجتماعی انقلاب اسلامی میخواهد تا در ایام مانده به برگزاری انتخابات دقیقاً اشاره رهبری حکیم انقلاب را دنبال کنند و فارغ از تعلقها و تعصبهای مقطعی و سیاست زده، همواره مصلحت نظام و انقلاب را در صورت تزاحم بر مصلحت افراد و گروهها مرجع دارند.
قرارگاه عمار در بیانیههای بعدی به تفصیل شاخصهای انتخاب و معیارهای اصلحیت را از نگاه خود با مردم در میان خواهد گذاشت.
90/11/12
10:44 ص
مقدمت را اماما شهیدان
با نثار تن خود گشودند
ان شاء الله این خونهای به ناحق ریخته شده در ایران، مصر، بحرین، یمن، لبنان، فلسطین، لیبی... راه ظهور و قیام بقیه الله الاعظم امام مهدی ارواح عالمین لتراب مقدمه الفداه را بگشاید....
اللهم عجل لولیک الفرج و النصر
شهادت امام حسن عسگری علیه السلام را تسلیت عرض می کنم و آغاز امامت حضرت ولی عصر (عج) را تبریک می گویم
90/11/11
10:25 ع
نامه بیش از 230 دانشجوی دانشگاه تهران خطاب به علامه مصباح
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تَحْزَنُوا و َأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ
دانشمند فرزانه؛ حضرت آیت الله مصباح یزدی
سلام علیکم؛
این روزها که اخلاق، حلقه ی گمشده فضای سیاسی کشور شده و رفتارهای قبلیه ای در میدان سیاست، با شدت مضاعف نسبت به گذشته دیده می شود، بر آن شدیم تا با نگاشتن نامه ای سرگشاده خطاب به حضرت عالی -حداقل کاری که از دستمان بر می آید- از حسن تدبیر و پایداری شما بر اصول انقلاب مان تشکر و قدردانی کنیم.
حضرت آیت الله!
اگرچه فرزندان نسل سومی شما در دانشگاه بسیاری از وقایع سه دههی انقلاب را از نزدیک مشاهده نکرده اند اما پایداری حضرت عالی بر اصول انقلاب و تحمل همه تخریب ها و طعنه های دوست نمایان بدتر از دشمن، برای ما مجسم کننده خاطراتی است که بزرگان انقلاب از صبر و پایداری شهید بزرگوار و مظلوم، آیت الله بهشتی در سالهای اولیه انقلاب روایت می کنند؛ آن روزهایی که علاوه بر دشمنان قسم خورده انقلاب بسیاری از چهره های به ظاهر انقلابی بی بصیرت نیز به ایشان خرده می گرفتند که مگر پافشاری بر اصول انقلاب تا چه اندازه اهمیت دارد و برای تحت الشعاع قرار دادن پایداری آن شهید عزیز بر اصول و گفتمان انقلاب اسلامی، ایشان را به قدرت طلبی متهم می کردند اما ایشان در عمل نشان داد برای حفظ آرمان های بلند مدت اسلام عزیز، باید همه فشارها و تخریب های ابن الوقت های به ظاهر انقلابی را تحمل نمود چرا که تاریخ قضاوت خواهد کرد کسانی که در راه آرمانهای الهی پایداری به خرج دادند، چگونه نصرت الهی شامل حالشان خواهد بود.
حضرت علامه مصباح!
ما دانشجویان نسل سوم انقلاب، امروز وظیفه خود میدانیم که مجاهدت شما در عرصه سیاست در طول سه دهه عمر با برکت انقلاب اسلامی را ارج نهیم.
تقدیر ما شاگردان معنوی حضرتتان، بهخاطر حضور پر رنگ و روشنگرانهی شما در فتنه های متعدد پس از انقلاب از جمله مناظره های تاریخی با جریان های التقاطی و چپ در دههی 60 است.
تقدیر ما از شما به جهت روشنگری های ماندگارتان پیرامون التقاط فکری جریان اصلاحات در دوره دوم خرداد و به جان خریدن هزاران توهین و بدگویی برای دفاع از کیان انقلاب است.
ارجگذاری ما بر تلاشهای خالصانه شما، به علت تلاشی ماندگار در احیای گفتمان ناب انقلاب اسلامی در قالب ایجاد حرکت عظیم سوم تیر و سپس تقویت و قوام آن است. و سپاسگزاری ما به دلیل ایستادگی عمارگونهتان در برابر فتنه 88 و پدران معنوی آن و روشنگری شجاعانه تان در قبال جریان نفودی است که به دنبال تحریف گفتمان انقلاب اسلامی بود.
و از همه مهمتر، تقدیر و تبریک ما به جهت تیزهوشی و حسن تدبیر شما در تشکیل و حمایت از جبهه ای است که این روزها به دنبال "پایداری بر گفتمان انقلاب اسلامی" است.
و این همه در حالی است که در فضای سیاست زده و به دور از تقوایی که پیش از هر انتخابات توسط سیاستبازان قدرت طلب، ایجاد می شود، دشوار است که سخن حق را به گوش همگان رساند؛ لیکن باید تاکید کنیم که ما نه تنها به عنوان جمعی از دانشجویان دانشگاه مادر کشور، بلکه بنا بر آنچه که در میان توده های بیشمار معتقد به آرمانهای انقلاب اسلامی می بینیم، هیچ "ان قلتی" پیرامون گفتمان جبهه پایداری انقلاب اسلامی مشاهده نکرده ایم بلکه این گفتمان را منبعث از مبانی ناب گفتمان انقلاب اسلامی می دانیم؛ هر چند که "ان قلت سازان" با همه توان رسانه های زنجیره ای شان وارد میدان شده باشند تا یک روز به اسم کارشناس و متخصص و صاحب نظر و روز دیگر تحت عنوان دانشگاه و دانشجو، سالم ترین گفتمان سیاسی حال حاضر کشور را هدف قرار دهند چرا که اقبال روز افزون ملت به این گفتمان، راهی جز حاشیه سازی برای علمداران آنرا باقی نمی گذارد.
مطهری زمان!
حقیقت آن است که فتنه 88 که به عنوان واکسنی قوی برای انقلاب اسلامی عمل کرد، تا ابد برای ما به عنوان یکی از معیارهای سنجش مواضع و رفتار افراد مختلف از هر طیف فکری- سیاسی مطرح خواهد بود. هر چند عده ای با بهکارگیری همه توان رسانهای ساکتین فتنه تلاش کنند با بزرگنمایی جریان نفوذی در دولت، گناه ساکتین و همراهان فتنه را تقلیل داده و با جعل واژه های جدید، زمین بازی را به نفع مردودین فتنه 88 تغییر دهند، اما این بصیرت ملت انقلابی است که مانع از آن خواهد شد که عیار ناب اصولگرایی دچار افت و خیز شود و بدون شک ولایتمداری، عدالتخواهی، موضع گیری در قبال فتنه 88 و هم چنین جریان نفوذی در دولت از معیارهای اصلی برای سنجش سیاسیون در عرصه های مختلف خواهد بود و در این بین نه تقطیع، نه تحریف، نه سانسور و نه بایکوت رسانه ای مواضع افراد انقلابی باعث نخواهد شد که تاجرپیشگان عرصه سیاست برای خود نمدی ببافند.
جناب علامه مصباح!
ما از بنیانگذار کبیر انقلاب و هم چنین رهبر عزیزمان آموخته ایم که تأکید بر معیارها و اصول، مقدم بر هر ائتلاف و وحدت سیاسی است، لذا در شرایط فعلی نیز ضمن استقبال از مرزبندی با ساکتین فتنه و امتحان پسدادگان در گفتمان اصولگرایی، امیدواریم اشتراکات گفتمانی اصولگرایان حقیقی در عرصه انتخابات پیشرو، روز افزون گشته و البته نتیجه را خدا به واگذار خواهیم کرد.
البته ممکن است عده ای بخواهند غرض ورزانه انتشار این نامه به حضرت عالی را در راستای اختلاف افکنی میان روحانیت متعهد به انقلاب تفسیر کنند، لذا جا دارد تأکید کنیم امضا کنندگان این نامه نه تنها از شما که از همه روحانیون متعهد به آرمان های انقلاب سپاسگزارند. و این سپاس در درجه اول شامل حضرت آیت الله مهدوی کنی که از علمای با سابقه تاریخ انقلاب هستند، خواهد بود چرا که حضور با بصیرت ایشان در بزنگاه های حساسی همچون کنار زدن تکیه گاه معنوی فتنهگران و ساکتین فتنه از مجلس خبرگان و پاسخ به یکی از خواسته های به حق ملت در نهم دیماه، راهگشای مسیر انقلاب اسلامی بوده است.
لذا بعضی تحرکات تخریبی عده ای از سیاست بازان معلوم الحال و ساکتین فتنه 88 را که این روزها قصد دارند با انتساب خود به این عالم بزرگوار، علیه حضرتعالی و نخبگان خوشنام انقلاب اسلامی فضاسازی کنند، قطعا از رییس محترم مجلس خبرگان مبرا می دانیم و از عمق جان درک می کنیم که تحمل این افراد تاجرپیشه در عرصه سیاست توسط آیت الله مهدوی کنی چه سختی و مشقتی را به ایشان تحمیل کرده است.
در پایان ضمن تشکر مجدد از حضرت عالی که به عنوان یکی از عمارهای رهبر انقلاب بارها و بارها با روشنگری های خود سبب خیر و برکت برای مردم همیشه در صحنه بوده اید، امیدواریم همواره دعای خیر شما شامل حال فرزندان معنویتان در دانشگاه تهران باشد.
و السلام علیکم و علی عبادلله الصالحین
جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران:
90/11/11
10:6 ع
متن نامه جالب آقاتهرانی در استقبال از دیدار جوانان بیداری اسلامی با رهبر انقلاب
بسم الله الرّحمن الرحیم
با سلام
جوانان عزیز وطنم!
پس از ساعت 2 بعد از ظهر دیروز بود که خبر برنامه بیداری اسلامی و حضور جوانانی را که از چندین کشور به ایران آمده بودند دنبال کردم. حضور جوانان پرشور، آن نوجوان بحرینی را که به تکرار جانشین مهدی ما را مخاطب قرار میداد و میگفت:
«یابن رسول الله! الله یحفظکم» خدا شما را نگهدار باشد!
این گفتار از دل برخاسته اش چنان دلم را از جا کند که نمیدانستم از او و از راهاندازان این برنامه چگونه سپاسگذاری کنم و البته در رأس جانم سوی شهدا رفته و ناگهان به مقایسهای افتادم، که امام ما از همه مظلومتر است و دشمنانش به مراتب از اولیاء گرامش، برتر و بیشتر. یک کوفه دشمن و یا جهان نفرت و کینه؛ حساب کردهای که خودی و بیگانه چگونهاش میزنند و تنها خداوندش یاور اوست...
روزی و روزگاری ولایت فقیه را در کتاب میخواندیم. امام خمینی (اعلیاللهمقامه) ما را به سوی آن فرا میخواند و امروز شکوه وجودش را با تمام هستی در دلهای پاک میبینیم. آیا به آن صلابت، جلال و عظمت و تجلی صفات جمال و جلال دیروز نگریستهای؟
آیا بار دیگر دعوتش را به معنویت، عقلانیت و عدالت توجه کرده؟
آیا به خود آمده اید که هنوز در اول راهیم، بیداری و یقظه الهی – اسلامی جهانگیر شده است؟
دیداری که به پایداری و استقامت و ایستادگی بار دیگر خوانده شدیم؟
عزیزم بهوش باش! که «النّاسُ نِیامٌ اِذ اماتُوا انتَبِهُوا»
مردم خوابند، هنگامی که بمیرند زنده میشوند.
پس «مُوتُوا قَبلَ أن تَمُوتُوا»
بمیرید قبل از آن که بمیرید.
پیش از مرگ طبیعی موت و مرگ اختیاری لازم است تا که بیداری حاصل آید.
کی شود که از حاکمیت شهوات و نفسانیات خلاصی یابیم و تنها او و خواستههایش بر ما حاکم شود تا که مقام ولایت نیز از غربت درآید و ظهور ولی الله الاعظم ارواحنا فداه همه را بیدارتر، که عقلها چهل برابر کاراتر شوند و انسان با حضورش پردههای ظلمانی و نورانی حُجب را بدرد و به او رسد.
به زودی زود آمین
مرتضی آقاتهرانی
11/11/90
تهران
پیام رسان