86/6/25
1:8 ع
فحشا با فحاشی توجیه شد! |
محمد مهدی تهرانی
دیرگاهی است پروژه تخریب از جانب برخی سیاسیون در جهت نیل به اهداف خاصی مدنظر قرار گرفته و می گیرد. پروژه ای که با دادن نسبت عالیجناب سرخپوش! به هاشمی رفسنجانی در آستانه انتخابات مجلس ششم کلید خورد و تا امروز از جانب تندروهای اصلاح طلب بارها و بارها در دستور کار قرار داده شده است. شاید بتوان انتخابات ریاست جمهوری نهم را یکی از بارزترین مصداق ها در این حوزه قلمداد کرد. انتخاباتی که در آن سطح تخریب به مناظره های تلویزیونی انتخاباتی ارتقا یافته بود! آنچنان که حتی هاشمی هم از پذیرفتن مسئولیت آن شانه خالی کرد که اینها نماینده من نبودند!
اکنون نیز در آستانه انتخابات مجلس هشتم، شواهد و قرائن از آغاز به کار بیش از پیش کمیته ای در همین راستا حکایت دارد. جراید اصلاحاتیان از یک سو با کذب نویسی های مکرر در عرصه های مختلف می کوشند تا دولت نهم و مجموعه اصولگرایان را ناکارآمد نشان بدهند و از سوی دیگر اظهار نظرهای برخی چهره های این جریان، بر آن است تا با همان ادبیات همیشگی تحقیر و تمسخر، وجهه مردمی دولت را خدشه دار کند.
اما آنچه جریان اخیر را نسبت به گذشته متمایز می سازد، شکسته شدن بیش از پیش خطوط قرمز از سوی بانیان تخریب است؛ چنانکه حتی جایگاه مرجعیت شیعی هم مورد تعرض قرار می گیرد. سخنان سال گذشته آیت الله مکارم شیرازی در جمع اعضای شورای شهر تهران بهانه ای بود که اصلاحاتیان این بار از آن بهره جستند. تاج زاده که این روزها مدام از تجربه ترکیه یاد می کند، در جلسه ماهیانه اصلاح طلبان در قزوین، آیت الله مکارم را اقتدارگرا نامید و اضافه کرد: «مکارم شیرازی گفته است که اینترنت، ماهواره و مطبوعات آزاد مخالف دین است»، وی با این بهانه که در بهترین حالت می توان از آن با عنوان برداشت اشتباه ایشان از سخنان آیت الله مکارم یاد کرد، در سایه یک مقایسه ساختگی، به نوعی اتوپیای مطلوب خویش را در حوزه فرهنگی کشور ترسیم می کند: «اگر اینها ابزارهای ضد دینی هستند، چرا با وجود ماهواره های بسیار، سایتهای متعدد اینترنت و مطبوعات صد در صد آزاد در کشور ترکیه شاهد رشد اسلام گرایی هستیم؟ ... آیا امروز علی رغم ابزارهای به اصطلاح ضد دینی مساجد ترکیه نسبت به گذشته پر رونق تر نشده است و آیا دختران به حجاب گرایش بیشتری پیدا نکرده اند.» در واقع از نگاه ایشان چون در ترکیه آزادی فحشا منجر به رویکرد مردم به حوزه دین شده است، نه تنها نیازی به مقابله در این زمینه وجود ندارد بلکه باید متصدیان فرهنگی کشور آزادی کامل را در این خصوص تامین کنند!
تاج زاده به خوبی می داند که امروز اغلب مطبوعات ترکیه برای جلب مخاطب عکس های خوانندگان و فاحشه های زن را در کنار اخبار خویش چاپ می کنند، شبکه های تلویزیونی مبتذل ترین صحنه ها را نشان می دهند و... ظاهرا از نظر وی باید شرایط در ایران نیز اینگونه می بود تا رویکرد به دین ایجاد شود!!! کاش ایشان که از ابراز دغدغه یک مرجع عالی قدر این چنین احساس نگرانی می کنند، دلیل واکنش خویش را بیشتر شرح می دادند. به راستی آیا در اسلام اشاعه فحشا، تظاهر به حرام، تظاهر به روزه خواری و... مباح شمرده شده است؟ آیا ما ملزمیم که واژگان دینی و فرهنگی خویش را نیز به سان واژگان سیاسی اصلاحاتیان از غرب یا کشورهای لائیک عاریه بگیریم؟
آقای تاج زاده قطعاً با اظهارات امثال آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا بیگانه نیستند: «بزرگترین جنگی که در پیش داریم جنگی است برای تسخیر اذهان انسانها» بالواقع در نگاه وی، تهاجم یا به بیان رساتر شبیخون فرهنگی به چه معناست؟ در برهه ای که رهبری بارها در این خصوص هشدار داده اند، رویکرد ایشان در این زمینه چگونه است؟ ابزارهای تهاجم فرهنگی از نگاه ایشان کدامند؟
در ترکیه ای که ایشان مدام سودای آن را در سر می پرورانند، مطابق اصول کمالیسم، نه تنها دین حق هیچگونه دخالتی در عرصه حکومتی ندارد بلکه باید تحت کنترل حکومت قرار بگیرد. در همین راستاست که تمام محافل دینی باید ذیل سازمان دیانت که وابسته به نخست وزیری است، شکل بگیرد و تحت نظارت تام حکومت باشد. کسانی حق دارند از دیانت برای مردم بگویند که تائید شده سیستم بسته حکومتی ترکیه باشند. حکومتی که اقتضای آن پذیرش اصول لایتغیر لائیسیته است. و امروز امثال اردوغان به خاطر پیش رو داشتن تجربه امثال مندرس که روزی به دار آویخته شد، نجم الدین اربکان که با کودتای نظامی برکنار شد و... ناچارند در چارچوب بسته حکومتی عمل کنند.
اعمال نفوذ لایه های لائیک ترکیه، از دین وجهه ای درباری ساخته و شاید به همین دلیل است که این کشور با جمعیت بیش از 98 درصد مسلمان، تحت نفوذ تام لائیک ها قرار دارد! لائیک هایی که حتی حضور یک زن محجبه را در مجلس برنمی تابند! اگر آقای تاج زاده الگوی دینداریشان این جامعه است که سَلّمنا!
تاج زاده البته این بار نیز رئیس جمهور منتخب مردم را بی نصیب نمی گذارد: «رئیس جمهور حتی حرف زدن هم بلد نیست! و چنان صحبت می کند که گویی از اصول اولیه اداره کشور چیزی نمی داند!» و ادامه می دهد: «وقتی خاتمی کنار رئیس جمهور فرانسه می ایستاد یک سر و گردن بالاتر بود و ما افتخار می کردیم اما امروز وقتی احمدی نژاد حتی کنار رئیس جمهور افغانستان می ایستد خجالت می کشیم که مبادا سخنی بگوید و آبرویمان برود»
البته کاش جناب تاج زاده که از حواریون و نورچشمی های دولت سابق بوده و قاعدتاً می بایست در جریان جزئیات محرمانه اخبار درون آن دولت باشد، اشاره ای هم به سفر اول پرزیدنت خاتمی به فرانسه و دو روزی که پرزیدنت شیراک وی را پشت درب کاخ الیزه معطل نگه داشته و وقت ملاقات نمی داد، می فرمودند تا بلکه یک سر و گردن بالاتر رفته و مایه فخر و مباهات جماعت ایرانی به شرح بیشتری فراهم گردد.
معاون سیاسی سابق وزارت کشور که به مطایبه و هوایی گویی نیز شهره است، طرح تجمیع انتخابات را نیز راهکاری برای فرار اقتدارگرایان از پاسخگویی لقب می دهد: «امروز اقتدار گرایان با دو تا یکی کردن انتخابات می خواهند کمتر در میدان پاسخگویی به مردم باشند!!!»
او در ادامه می گوید: «مشکل کشور ما مشکل یک نفر نیست بلکه مشکل تفکر خاصی است که عده ای اقلیت فکر خود را بر اکثریت تحمیل می کنند.» شگفت که هنوز جناب تاج زاده حاضر نیست رویکرد مردم را در چندین برهه انتخاباتی بپذیرد! انتخابات شوراها که به بیان دوستان ایشان آزادترین انتخابات بود چرا با بی اقبالی مردم نسبت به ایشان و دوستانشان مواجه شد؟ انتخابات ریاست جمهوری اخیر چه طور که در آن حتی شخصی مانند معین با حکم حکومتی تائید صلاحیت شد (کسی که می گفت حکم حکومتی را نمی پذیرد!) اما خوش تر از پله پنجم در میان 7 نامزد انتخاباتی، جایی برای جلوس نیافت. ظاهرا این پریشان گویی و ضعف در تمیز میان اقلیت و اکثریت نیز از گرفتاریهای دوران فترت و دوری از روزهای خوش است!
این عضو سازمان مجاهدین بار دیگر با شیدایی در مقابل ترکیه، از مقایسه اقتصاد ایران و ترکیه سخن می گوید و وضعیت اقتصادی ایران را تیره و تار جلوه می دهد که تو گویی اقتصاد ایران دهه ها در ید مبسوط دولت نهم بوده است! انگار نه انگار که روزگاری مجلس ششم با 208 نماینده از 297 عرصه یکه تازی آقایان بوده و در آن تنها چیزی حدود 27 درصد نطق ها به اقتصاد کشور ارتباط داشته است.
و سرآخر اینکه افراطیون ضداصولگرا گواینکه پیاده تر از آنی هستند که در افواه سیاسیون از آن تعبیر می شود و اتاق فکرشان به تاریکخانه نموری پر از ایده و طرح کاری مثل زده می شود چه آنکه آزمودن مجدد آزموده های شکست خورده ای نظیر اظهارات ساختارشکنانه که در اوج مستی آنان در مجلس ششم به کار نیآمد و برای تحصنی با آن حجم از حمایت رسانه های بیگانه 100 نفر از تهران 10 میلیون نفری نیز مقابل مجلس لااقل برای دست مریزاد گرد نیآمدند، حاکی از نوعی پریشانی و انتخار سیاسی است. انتحاری که موج آن در پی توجیه فحشاری ناکارآمدی با فحاشی به نهادهای کارآمدی دینی و اجرایی است. |
پیام رسان