86/6/27
2:57 ع
دیپلماسی موازی؛ چالش سازی برای دیپلماسی رسمی |
«مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تاکید بر ادامه تلاش ها برای حل موضوع سولانا خاطر نشان کرد که دیدارش با حسن روحانی مسئول سابق پرونده هسته ای ایران پیش از برگزاری اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، در زمان مهمی برگزار می شود.»
این خبر کوتاهی بود که روز گذشته یک خبرگزاری داخلی به نقل از روزنامه عربستانی عکاظ منتشر کرد. با این حال، سخنگوی وزارت امور خارجه که مطابق برنامه هفتگی خود به پرسشهای خبرنگاران پاسخ می گفت، با اعلام اینکه "خبر رسمی در این زمینه دریافت نکرده است"، احتمال ترتیب داده شدن این دیدار از مجاری رسمی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی را منتفی کرد.
بی.بی.سی فارسی نیز بلافاصله پس از انتشار این خبر، با ذوق زدگی آن را به عنوان خبر اول (top news) قرار داد.
انتشار این خبر اما واکنش دفتر رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت را برانگیخت و بعدازظهر روز گذشته، این خبر با جزئیات دیگری تکمیل شد:« حسن روحانی به دعوت بنیاد کوربر روز چهارشنبه هفته جاری در حضور نمایندگان پارلمان آلمان و عده ای از مقامات دولتی و نخبگان این کشور سخنرانی خواهد کرد.»
دفتر حسن روحانی اما برخلاف سولانا که تنها ترجیح داد مذاکراتش با وی را با اهمیت بخواند، به محورهای کلی موضوعات مورد مذاکره اشاره کرده است: «یک مقام مسئول در دفتر روحانی (که از وی نامی برده نشد)، موضوع مذاکرات دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و مسئول سابق مذاکرات هسته ای ایران را روابط دو جانبه ، مسائل ایران و اروپا ، مسائل منطقه ای و بین المللی خواند و محور سخنرانی های وی را در برلین و بروکسل مسائل و چالش های منطقه ای عنوان کرد. سازماندهی ملاقاتها و سخنرانی ها نیز با بنیاد کوربر است.»
تأکید دفتر حسن روحانی بر عناوین سابق وی نظیر دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و مسئول سابق مذاکرات هسته ای ایران نیز از نکات قابل توجه خبر ارسالی فوق است.
سفر سال گذشته روحانی به همراه موسویان به بنیاد کوربر
بنیاد کوربر که در معرفی آن به "بنیادی غیر دولتی در آلمان که در خصوص موضوعات مختلف به برگزاری سخنرانی و ملاقات های بین المللی اقدام می کند"، اکتفا شده است، 20 ژوئن 2006 (30 خرداد 85) نیز میزبان حسن روحانی به همراه علیرضا معیری و حسین موسویان بود.
اگرچه از محتوای این مذاکرات خبری بیرون نیآمد اما سفر 10 مرداد یوشکا فیشر وزیر امور خارجه سابق آلمان به تهران به دعوت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع و سخنرانی محرمانه وی در اوج جنگ لبنان با رژیم صهیونیستی، که از آن به عنوان سفری برای میانجی گری یاد شد، بر ابهامات فعالیت موازی در دیپلماسی جمهوری اسلامی از سوی افراد و نهادهای غیرمسئول افزود.
صدای واحد سیاست خارجی مقهور رقابتهای داخلی
کمتر از 3 ماه پیش در مراسم تودیع جواد ظریف، هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه سابق امریکا، در حالیکه حدود 2 سال از استقرار دولت جدید می گذشت، ادعا کرد ما هنوز نمی دانیم در ایران با چه گروهی باید گفتگو کنیم و کدام طیف قدرتمند طرف حساب ماست؟
رفت و آمدهای مشکوک و تماس های محرمانه، اگرچه به تنهایی زمینه ساز ایجاد این ذهنیت در میان سیاستمداران غربی نیست و بخشی از آن به مسائل تاریخی باز می گردد، اما یقیناً اصلی ترین بخش این ماجراست. این نکته همچنین اولین بار نیست که از سوی کیسینجر ابراز می شود و حتی در دوران تیم سابق هسته ای نیز، انجام عملیات موازی و ارسال پالسهایی متفاوت با سیاستهای اعلامی، از سوی بخش های دیگری از دولت وقت، مسبوق به سابقه است.
اختلاف نظرها در سیاست داخلی اگرچه قابل خرده گرفتن نبوده و حتی چنانچه خاستگاه این اعتراضها رقابت های سیاسی و تخریب جایگاه رقیب باشد، نمی توان آن را محدود کرد اما در حوزه سیاست خارجی به ویژه انجام فعالیتهایی که طرف مقابل از آن بوی اختلاف در حاکمیت استشمام کند، نوعی خنجر از پشت به مسئولین رسمی این سیاستهاست.
فشل سازی دیپلماسی رسمی
«فیشر از سوی دوست خود، دانیل کوهن بندیت که سال هاست همکار او و عضو پارلمان اتحادیه اروپای است، به عنوان میانجی ویژه در بحران لبنان پیشنهاد شده بود. از اطرافیان وی شنیده شده که هر چند فیشر از این بابت احساس غرور می کرد اما در برابر یک چنین مأموریتی مردد بود. در این زمینه درخواست های رسمی هم ارائه نشده بود. اما در واقعیت امر فیشر مورد پذیرش هر دو طرف درگیری است.»
روزنامه آلمانی دی ولت در حالی سال گذشته این خبر را منتشر کرد که وزارت
دی ولت موضوع مذاکرات محرمانه وزیر امورخارجه سابق لبنان را علاوه بر میانجی گری در قضیه لبنان با مسائل هسته ای نیز مرتبط دانست تا پازل دیپلماسی موازی از سوی نهاد غیرمسئول مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع را تکمیل سازد: «فیشر به این امر امید بسته است که از نیروهایی در ایران حمایت کند که همان اندازه از به راه افتادن یک آتش سراسری وحشت دارند که غرب هراس آن را دارد. در حال حاضر، ایرانیان عضو جناح مخالف دولت ایران خود را گروگان های بحران لبنان احساس می کنند.»
تأکیدات رئیس جمهور در چند سخنرانی اخیر خود مبنی بر همراهی برخی عناصر داخلی با دشمن در مسئله هسته ای و اینکه این عناصر از داخل برای غرب سیگنالهایی درباره زمان مناسب برای فشار آوردن به ایران می آوردند، در تأیید نوشته سال گذشته روزنامه لبنانی است. ماجرایی که سرانجام به دستگیری حسین موسویان عضو ارشد تیم هسته ای در دولت سابق و معاون حسن روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع انجامید.
دستگیری موسویان؛ دیپلماسی موازی پایان نیافت
دستگیری حسین موسویان که بنا به اعلام وزیر اطلاعات به جرم جاسوسی صورت
بنیاد کوربر
جالب اینجاست که پای بنیاد کوربر را نیز تیم سابق هسته ای به ایران باز کرد و در اکتبر 2003 همایشی با عنوان "خاورمیانه و ارزشهای غربی- دیالوگی با ایران" در اصفهان برگزار گردید. علیرضا معیری از نزدیکان حسن روحانی که سال گذشته نیز وی را در سفر به آلمان همراهی می کرد، برگزار کننده اصلی این همایش بود.
این بنیاد در سال 2005 نیز نشستی درباره امنیت خلیج فارس در دوبی برگزار کرد که حسین موسویان یکی از سخنرانان این نشست بود.
این بنیاد که برنامه براندازی نرم را نیز در برخی کشورها دنبال می کند، سال
اهمیت زمانی دیدار سولانا- روحانی
دیدار روحانی با سولانا در مقطعی قرار است انجام بگیرد که ایران در زمینه مدالیته ای برای حل مسائل باقیمانده با آژانس بین المللی انرژی اتمی به توافق رسیده و بنابراین نقش واسطه های اروپا بسیار کمرنگ شده است. در این وضعیت، تیم هسته ای سابق که در اقدامی غیرمنطقی، میدان مناقشه را از ایران- آژانس به ایران- اروپا در سال 2003 تغییر داده بود، در این مقطع زمانی بار دیگر در اقدامی سؤال برانگیز برای احیاء این فرآیند شکست خورده دست بکار شده است.
در حالیکه بی.بی.سی در خبری که روز گذشته درخصوص سفر روحانی به آلمان و دیدار با سولانا منتشر کرد، کوشید با نام بردن مکرر از وی به عنوان "نماینده رهبر جمهوری اسلامی در شورای عالی امنیت ملی ایران"، به این دیدار مشروعیت ببخشد اما خبرهای تکمیلی حاکی از واقعیاتی در مقابل این ادعا بوده و وی احتمالاً حامل پیام یک مقام غیرمسئول در پرونده هسته ای می باشد.
رئیس جمهور در سخنرانی اخیر خود با اشاره به روابط مشکوک برخی عناصر داخلی با طرفهای غربی مقابل ایران تأکید کرده بود: « برخی کشورهای زورگو به بهانه اعتمادسازی، سیاست ها برنامه هایی از جمله پروتکل الحاقی را به ملت ایران تحمیل کردند و متاسفانه برخی عناصر داخلی نیز آنها را به افزایش فشار به ملت بزرگ ایران تشویق کردند. برخی عناصر داخلی بطور سازمان یافته و در اوج چنگ و دندان نشان دادن های دشمن، تلاش کردند پشت ملت ایران را در مساله هسته ای خالی کنند. علی رغم همه فشارها، آنها با یک ملت ایستاده و رهبری شجاع مواجه بودند که به پیروزی دست یافته است.» |
پیام رسان