86/6/27
2:58 ع
اعتراض شدید بسیج دانشجویی به اظهارات افراطی تاج زاده: |
بسیج دانشجویی دانشگاههای سراسر کشور در بیانیه ای ضمن اعتراض شدید به هتاکی مصطفی تاج زاده عضو مشترک حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب به مرجعیت، رئیس جمهور و باورهای دینی مردم تأکید کرد: اهانت کنندگان به ساحت مرجعیت انقلابی و ساحت دین و مقدسات مذهبی که با تقلید کورکورانه نعل بالنعل از اربابان غربی خویش در جریان پروتستان لوتری صورت بگیرد هیچ جای پایی ندارند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
به شهادت تاریخ پر افتخار ایران اسلامی، مرجعیت انقلابی شیعه همواره ملجا ستمدیدگان و در مقابله با ایادی استکبار و استبداد بوده است و همواره به عنوان مانعی اساسی در برابر خوی زیاده خواهی نظام سلطه عمل نموده است.
از این رو سرسپردگان اجانب از هیچ فرصتی برای عقده گشایی و انتقام از ساحت این شجره طیبه کوتاهی نکرده اند.
اخیراً نیز مطالبی منتسب به یکی از عناصر اصلی سازمانی که مشروعیت آن در قضیه مواضع یکی از اعضای این سازمان در سال 81 توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و با امضای استاد فقید اخلاق حضرت آیت الله مشکینی (ره) زیر سئوال رفت؛ منتشر شد که انتظار میرفت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حتی جبهه مشارکت از این مطالب موهن، سخیف و کینه توزانه آن عضو شورای مرکزی خویش تبری بجویند که این حرکت صورت نگرفته است.
توهین به شخصیت مرجع انقلابی، آگاه به زمان و شجاع جهان تشیع حضرت آیت الله مکارم شیرازی به جرم حمایت جانانه ایشان از انقلاب اسلامی موجی از نفرت را در مین عاشقان اهل بیت و شیعیان جهان برانگیخته است. این اقدام نسنجیده در حالی صورت میپذیرد که ایشان این روزها در مقابل اهانتهای وهابیون –خوارج دینی معاصر- به ساحت تشیع و حریم قدسی ائمه هدی (ع) ایستادگی شجاعانه ای را داشتند و اینک نیز آماج اهانتهای خوارج سیاسی معاصر و افراطیون ورشکسته سیاسی واقع میشوند.
این عمل که با استفاده از مغلطه ای آشکار صورت میگیرد؛ عمق کینه تاریخی استکبار جهانی را از بیداری مراجع همیشه در صحنه انقلابی تشیع نمایان میسازد و در صورت پیروی آگاهانه، خباثت درونی هتاکان مزدور را بیش از پیش آشکار میکند.
انجام این اقدامات از سوی دشمن طبیعی است اما انجام اینگونه رفتارها از سوی اعضای اصلی حزب و سازمانی که خود را مدعی پیروی از خط امام (ره) می دانند پذیرفتنی نیست.
به راستی این عده که در تحلیلهای درون گروهی خود یکی از علل ورشکسته شدن سیاسی خود و احزابشان از حاکمیت، توسط مردم را رویگردانی از باورهای دینی مردم و بی توجهی و اهانت به مقدسات مذهبی، دانسته اند؛ از چه روی، به چنین بلاهت و سفاهت سیاسی دست زده اند؟
چگونه در آستانه ماه مبارک رمضان و رویکرد گسترده دلها به معنویت و اخلاق و رشد فضائل دینی در دامان مکتب اهل بیت (ع) دست به چنین حماقتی زده اند؟ آیا این جز یک انتحار سیاسی چیز دیگری میتواند باشد؟ تا بدین وسیله بهانه ای برای رد صلاحیت خویش دست و پا کنند و برای سومین بار دست رد مردم را بر سینه خود حس نکنند؟
حضور عبرت انگیز مردم در انتخابات مجلس هفتم، بدون توجه به یاوه سرائیهای همپالکیهای اجانب و همچنین تحریم علنی افسادگران افراطی را که به توصیه اربابان غربی خویش از هر گونه حربه ای نظیر تحصن هم بهره بردند برای هر آنکس که شمه سیاسی دارد درس عبرتی فراموش نشدنی بود اما دریغ از عبرت گیرنده «مااکثر العبر و اقل الاعتبار!»
یقیناً در کشور عزیز ما ایران –ام القرای جهان اسلام– اهانت کنندگان به ساحت مرجعیت انقلابی و ساحت دین و مقدسات مذهبی که با تقلید کورکورانه نعل بالنعل از اربابان غربی خویش در جریان پروتستان لوتری صورت بگیرد، هیچ جای پایی ندارند.
به راستی گسترش مسجد مقدس جمکران و بسط معارف حرکت آفرین نهضت انتظار مصلح چه ضربه ای به آنان زده است که چنین در مقابل آن برمیآشوبند؟
نامشروعیت سازمان متبوعشان را از آن میبینند یا شکستهای مفتضحانه هم پیمانهایشان در انتخابات را؟
این اقدام زشت با هر نیتی که صورت گرفته باشد جامعه دینی ایران را سکولاریزه نخواهد کرد و اهداف مکتوم در نوع طرح مقوله انتخابات اخیر ترکیه توسط آن فرد و ترویج لائیسم دولتی را محقق نخواهد نمود.
جناب تاج زاده باید بخود آید و دلیل اسلام گرائی مردم مسلمان ترکیه را نه در ماهوارههای آنچنانی و سایتهای اینترنتی معلوم الحال و مطبوعات باصطلاح آزاد! بلکه در تداوم روند بیداری اسلامی بجوید چه اگر غیر این بود، با وجود رشد روز افزون اسلام خواهی در غرب، اگر سکولاریست و لائیک بودن دولتهای غربی زمینه ساز گرایش دولت ها به اسلام میشدند، میبایست امروزه در کل اروپا و آمریکا دولتهای اسلام گرا روی کار میآمدند!!
صداقت انسانی حکم میکند که هر فردی گرایشات قلبی خودش را –حتی نسبت به سکولاریسم– صادقانه بگوید نه منافقانه و با رطب و یابس بافتن و زمین به آسمان دوختن!
«بیداری اسلامی» که در منطقه خاورمیانه نمود بیشتری یافته است، در ترکیه نتیجه انقلاب اسلامی و ثمره ملت ایران و ماحصل قهری سیاستهای منطقه ای خاورمیانه ای آمریکا و تحقیر ملتهای منطقه توسط آنان، تحقیر دین توسط سکولارها در طی سالیان اخیر، تأثیر توفیقات مبارزان مقابله کننده با روند زیاده خواهی مستکبران و اشغالگران عالم و به ویژه پیروزی تاریخی حزب الله لبنان بر اسرائیلی است که روزگاری یک وزیر اسبق کشور که معاونش همین آقای تاجزاده بود، مبارزه با آن رژیم نامشروع را غیر ممکن میدانست و در جسارتی فراموش ناشدنی سخن از صلح با اسرائیل میزد. نهال اسلام گرایی در ترکیه بیش از این هم بارورتر خواهد شد.
این افراطیون که دیروز در مقابل دین و مظاهر اجتماعی آن ایستاده بودند، امروز در مقابل خواست و رای مردم ایستاده اند و یاللعجب که تحت نام مردم به تخریب رئیس جمهور محبوب و منتخب همین ملت میپردازند.
وا اسفا بر شرافت و غیرت ایرانی که فرزند منتخب ملتش را عنصری خود باخته با رئیس جمهور سابق فرانسه مقایسه میکند و عمق کینه و نفرت غیر عقلائی اش را از فرزند ایرانی به رخ میکشد و دم از تاریخ ایران هم میزند!!
بگذریم از اینکه اقدام دولت قبلی در سفر به فرانسه و ایتالیا علیرغم علم به بی پاسخ گذاردن آن از سوی آن دولتها (که یک عرف دیپلماتیک پذیرفته شده است) و رفتار توهین آمیز آنان، خود با «عزت ملی» ایران منافات دارد.
کل نظام هستی، خدایی بیش ندارد و مشکل کشور ما نه خدایان! که خودخداانگارانی است که عقل ناقص خود را (آنهم نه با اجتهاد عقلانی که با تقلید کورکورانه از لوتریانیسم غربی) بجای خدا گذاشته و شطحات نفسانی خویش را «بسط تجربه نبوی» و وحی میانگارند.
پرورش یافتگان مکتب پوپر، دلباختگان مکتب امانیسم غربی اند که اسلام انقلابی حاضر در اجتماع را مشکل اصلی خویش میپندارند.
غائله آفرینان 18 تیر 78 –که پاسخی سنگین از مردم در 23 تیر دریافت کردند- که آن را برای تخریب نهادهای انقلابی طراحی نموده بودند؛ اینک به شکل عریان تر برای تکمیل خواسته شوم خود به بزرگ میراث غیرت و صلابت ملت –بسیج و سپاه– توهین و جسارت میکنند. زهی خیال باطل!
این نیروی عظیم مردمی، بقیة السلف و یادگار شهیدان سرافراز میهن عزیزمان رسالتی جز دفاع از انقلاب به خود نمیشناسند و در این راه از مکر خناسان دنیا پرست هیچ تزلزلی به اراده اش راه نمیدهد.
همزمانی این تخریبها توسط اذناب داخلی نظام سلطه با تروریست خواندن این «نماد مقاومت انقلابی و شجاعانه» همنوائی دگرباره ارباب و مزدورانش را برای چندمین بار به منصه ظهور میرساند.
سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت که خود در زمره محکوم کنندگان جسارت آمریکا به سپاه بوده اند بایستی این تناقض را رفع نمایند و از موضع دشمن شادکن منتسبین خود تبری بجویند.
هم آوائی واژگان اخیر تاجزاده با مشی 5 سال پیش دیگر عضو سازمان نامشروع متبوعش در همدان شائبه «خط سازمانی و تشکیلاتی بودن» این هجمهها را متبادر می سازد.
اما دانشجویان بسیجی، مرد میدان سخت اند و در عرصه مبارزه با نفاق سنتی و مدرن تجربه ای بس گرانسنگ دارد و به وعده حتمیه خداوند بر نصرت یاری گران دینش یقین مضاعف!
آقای تاج زاده بداند که خواب بازگشت آمریکا به این کشور، تفسیر ناشدنی است و آنان که سودای رابطه با طالبان را رسما اعلام کردند حق دارند که احمدی نژاد را در قامت و برابر غربیان ندانند. |
پیام رسان