86/6/28
3:0 ع
باج خواهی به سبک برخی احزاب |
مصطفی بخشی
سخن اخیررئیس جمهور در مورد عدم باج دهی دولت به احزاب باعث شد تا مخالفین دولت آنرا در بوق و کرنا کرده و از آن برای تخریب چهره ایشان استفاده کنند، آنچنانکه کروبی خود را پرچمدار اصلاحات می خواند و تمایل غیرقابل وصفی به شیخوخیت این جریان دارد، در سخنانی علیرغم اذعان به وجود افراطی گری در احزاب متبوع خود، با خط ونشان کشیدن برای رئیس جمهور، تهدید کرده که: "اگر راست می گوئی انتخابات 88 بدون حزب بیا تا ببین مردم چه جوابی به تو می دهند"!
از طرفی دیگر چهره های افراطی اصلاح طلب نظیر احمد شیرزاد که به قول خود کروبی در مجلس ششم، در مقام نماینده رژیم صهیونیستی پشت تریبون مجلس قرارمی گرفت ونظام را زیر سوال می برد، نیز وارد جرگه عرض اندامی شده و گفته "رئیس جمهور در قالب کدام حزب به قدرت رسیده و اگر حزبی در کار نیست بگوید که چطور به قدرت رسیده است"!
باتوجه به اینکه اخیراً غلامحسین الهام سخنگوی دولت رسماً به قانونی بودن احزاب و فعالیت آنها اشاره کرد، به نظر می رسد نظر رئیس جمهور مربوط به آن دسته از احزابی باشد که کارنامه عملی آنها در طی دوران قدرتشان نشان از قدرت طلبی، سهم خواهی و سوء استفاده های آنها از نظام داشته است. البته شاید تصورشود این قدرت طلبی احزاب طبیعی است، ولی موضوع اینست که ملاک درباره ساختار سیاسی، آن تعاریفی است که در چارچوب اهداف نظام اسلامی آمده است، همان نظامی که مردم برای برقراری آن انقلاب کرده و تا به حال بر سر دفاع از آن ایستاده اند.
در نظام اسلامی هر فعالیتی اعم از فردی یا جمعی و گروهی در جهت خدمت به مردم و دین تعریف می شود و قدرت تنها ابزاری است برای نیل به اهداف متعالی نظام اسلامی، و با همین تعریف است که احزاب در قانون اساسی اعتبار می یابند؛ این درحالی است که تجربه نشان داده احزاب مد نظر برخی از آقایان معترض، همان گردآمدن حلقه ای از افراد دارای ثروت وقدرت است برای دفاع ازمنافع باندی وگروهی خود، که شعار دادن آنها از واژه ای به نام "مردم" نیز تنها برای بسط دادن و رسمیت بخشیدن به همین نوع قدرت است.
نمونه مشخص و بارز این باج خواهی در تحرکات این گروه های قدرت از دست داده کاملا هویدا است، چنانچه در این دو سالی که از عمر دولت نهم می گذرد مجموعه های فکری، مادی و رسانه ای آنها بطور مستمر در حال تخریب چهره رئیس جمهور و دستاوردهای دولت نهم هستند. اگر اهداف این گروه ها خیرخواهانه و کمک به مردم بود لااقل به احترام رأی مردم در ترجیح و انتخاب دکتراحمدی نژاد به رئیس جمهوری، کمی ازسهم خواهی و تخریب غیرمنصفانه دست برداشته و انتقادی دلسوزانه می کردند.
درحالی که در مقابل این همه روحیه و عملکرد کاری و مثبت دولت و دستاوردهای داخلی و بین المللی، که حمایت مقام معظم رهبری و استقبال گسترده مردمی به خصوص در سفرهای استانی از دولت را به همراه داشته است، سکوت کرده و با در پیش گرفتن سیاست "ازکاه کوه ساختن" وبالعکس!، در راستای تخریب شدید وهمه جانبه رئیس جمهور و دولت حرکت می کنند. آیا این جز باج خواهی است؟!
از طرفی افرادی چون کروبی، هاشمی، خاتمی که به ریاست جمهوری و مجلس رسیدند مگر کار حزبی و ساختاری و سیستماتیک برای مردم انجام داده بودند. مگر جز این بود که دوم خرداد حاصل موج سواری بر فضای روانی و اجتماعی ناشی از فشار دوران سازندگی، با دادن وعده و وعیدهای آنچنانی بود؟
جناب "کروبی" که امروز با دورهم جمع کردن هیاتی به نام حزب، خط و نشان می کشد مگر با حزب توانست وارد مسئولیتهای نظام و مجالس شورای اسلامی شود؟
از سوی دیگر مگر احزابی چون "مشارکت" که با رانت سیاسی و اقتصادی دولت سابق و جمع گرایشات اپوزیسیونی و افراطی تشکیل شدند، چه دسته گلی به ارمغان آوردند؟ جز این بود که در آخرهم با راه انداختن تحصن به تعبیر مقام معظم رهبری گردن کلفتی کرده و با فرستادن سیگنالهای کمک به دشمنان نظام، از شورای نگهبان باج خواهی کردند. مگر سازمان مجاهدین غیر از گردآمدن چند نفر افراطی است که یا دارای پیشینه منفی امنیتی هستند و یا همانند تاج زاده در غائله 18 تیر کوی دانشگاه و غائله خرم آباد دست داشتند و قضیه فشار از پایین، چانه زنی از بالا را در دانشگاه ها تئوریزه می کردند؟
آیا با توجه به این پیشینه، جز باج خواهی تعریف دیگری می توان برای آنها داشت؟
اگر تعریف آقای کروبی و اعوان و انصار اصلاح طلبان از احزاب این است، پس باید خدا را شاکر بود که رئیس جمهوری با رای مردم، بر صندلی خدمت به مردم تکیه زده که اولاً برآمده ازهیچیک از این گروه های با این سابقه تاریک نیست و دوم اینکه به علت وامدار نبودن به آنها ناچار به باج دادن به هیچکدام از این محافل که هدفی جز برگشتن برسر خوان گسترده بیت المال، برگشت به افراطی گری و ارتزاق خود و اطرافیانشان ندارند، نیست. |
پیام رسان