86/6/28
10:0 ع
پس از 2 سال تخریب بی امان عوامل مافیا که به منظور "حراست از مبانی، تفکر و عمل مافیاگران" علیه اینجانب به اجرا درآمد، در این نوشته می خواهم "نحوه استدلال، منطق و عقلانیت" تخریب گران را در یکی از تهاجم های هولناک به اشاره پاسخ گویم. نگفتم "دینداری"، چراکه اگر از منظر دینداری به مسأله نگاه می شد، چاره ای جز تأیید نوشته من نبود!
روزنامه "جمهوری" در تاریخ 14/6/86 در ستون "جهت اطلاع" که ویژه "تخریب دولت یا حامیان دولت است" به اصطلاح در لفافه مرا بمباران کرده است. در این نوشته من به سم پاشی علیه آقای هاشمی با ید طولایی متهم گردیده ام!؟ منطق، استدلال و خردگرایی عوامل این روزنامه در اثبات این ادعا را باید از همین خبر دریافت.
تهیه کننده خبر نوشته است: [رجبی] در سایت خود ضمن حملات شدید به ایشان نوشت: نمی توان از خبرگان رهبری جز این انتظار داشت که به انتخاب فقیه توانمندی بپردازند که وارستگی عملی و زندگی زاهدانه اش نسبت به دیگر اعضای خبرگان قابل ملاحظه باشد."
ملاحظه می گردد از مقاله اینجانب که "شدیدترین حملات را به آقای هاشمی داشته است"، روزنامه "جمهوری" این فراز را نمونه آورده است! می پرسم آیا "مدیرمسئول سینه چاک روزنامه" و دیگر دست اندرکاران مشابه او، غیر از انتظار مرا داشته اند؟! آیا نامزد مورد انتظار و مقبول و مشروع آنها، "غیرفقیه"، "ناتوان"، "غیر وارسته در عمل" و "دارای زندگی غیرزاهدانه" است؟ اگر چنین نیست، چگونه از صفات برشمرده در مقاله اینجانب، "حمله شدید به نامزد آنها" برداشت گردیده است؟ آیا با این "انبوه منطق و عقلانیت و استدلال"، به جنگ با "دینمداری" آمده اند و هرگونه تمسک به وارستگی و زهد و فقاهت و دنیاگریزی فقهای عالی مقام را به مبارزه می طلبند؟
قابل تأمل تر آنکه در همین خبر تصریح گردیده "جالب است پس از انتخاب آقای هاشمی به ریاست مجلس خبرگان، یکی از کاربران یک سایت حامی این خانم به طعنه نوشت: الحمدلله همانطور که خانم ... ادعا کرده اند فقیه وارسته ای رئیس خبرگان گردید."
اولاً مسلمانی کجاست؟ چه مقدار است و چه معنایی دارد؟ سایت حامی من به سایتهای حامی دولت اضافه شده است تا کدام هدف ویرانگر دیگر را دنبال کند؟
ثانیاً اگر چنین سایت یا سایتهایی وجود دارند که اینجانب از آن بی اطلاعم، و اگر نظر کاربری، دفاع از منطق و استدلال بنده است، چرا پذیرای آن نیستند؟ آیا اسلامیت یا انسانیت حکم می کند دهانها دوخته شوند، عقل ها هَک گردند تا خواسته این تافتگان جدابافته به حاکمیت برسد؟
ثالثاً منطق و خردگرایی نویسندگان روزنامه جمهوری که "ید بیضایی" در تخریب دارند و هر مخالف و معترض و منتقدی را با سرکوبگری ویژه مجبور به سکوت می کنند و در این مسیر فقیه والامقام و فیلسوف گرانقدری چون حضرت آیت الله مصباح یزدی را نیز بارها از دم تیغ گذرانیده اند، اینگونه حکم می کند که نظر آن کاربر را "طعنه" بخوانند و یا بدانند؟! آیا منتخب محبوب و مقبول آنان در خبرگان از فقاهت و توانمندی و وارستگی و زندگی زاهدانه برخوردار نیست؟ اگر هست، چرا نظر این کاربر را "طعنه" دانسته اند؟
خداوند به همه ما به اندازه یک "جو" دین عطا فرماید، که "عقلانیت سکولاریستی" برآمده از 16 سال حاکمیت سازندگی و اصلاحات، چنین نتایجی خواهد داشت!
رابعاً اگر نبود اخطار مقام معظم رهبری به روزنامه های سرکوبگر که روزنامه "جمهوری" در رأس آنان است، پیرامون عدم ورود به حیطه مجلس خبرگان، که چه نیکو نیز آن را پاس داشتند؟!، قطعاً به این انتخاب و مسائل پیرامونیش می پرداختم.
خامساً مدیرمسئول روزنامه "جمهوری" در عاقبت خود تأمل نماید و بنگرد عملکرد او با رهنمودهای مقام معظم رهبری تا چه میزان همخوانی و یا تضاد دارد؟ کافی است وی گزارش روزنامه اش را با تیتر "استقبال از انتخاب هاشمی رفسنجانی" در 15/6/86، مروری مجدد کند. در این مرور خواهد دید که استقبال کنندگان را از جبهه مشارکت –یعنی مرکز اصلاح طلبی برانداز- گرفته تا رویترز، آسوشیتدپرس، روزنامه های امریکایی، لس آنجلس تایمز، رادیو آلمان، خبرگزاری فرانسه و... با ذوق زدگی پوشش داده است. از محتوای ننگین این تحلیل ها که "قدرت طلبی محض" فصل الخطاب تمامی آنهاست و پیوند بیرونی و درونی اصلاح طلبانه را همراه با برخی راست های ناراست می رساند، نباید غافل شد. در پایان به این حامیان سر از پا نشناخته تنها می توان گفت:
"این تذهبون"!
18/06/1386
پیام رسان