87/4/17
3:20 ع
قرآن،تنها کتاب آسمانى در اختیار انسان
امام علی علیهالسلام در خطبه 133 نهج البلاغه مىفرماید:
و کتاب الله بین اظهر کم ناطق لا یعیى لسانه
قرآن در دسترس و جلوى روى شماست. بر خلاف کتب آسمانى ادیان دیگر از قبیل کتاب حضرت موسى و حضرت عیسى علیهالسلام، قرآن در اختیار شماست. گفتنى است که امم گذشته و به خصوص در بین یهود بنى اسرائیل کتاب مقدس در اختیار عموم مردم نبوده است؛ بلکه تنها نسخههاى محدودى از تورات در نزد علماى یهود موجود بوده و براى عموم امکان مراجعه به تورات وجود نداشته است.
درباره کتاب آسمانى حضرت عیسى علیهالسلام وضع از این هم نگران کنندهتر بوده و هست؛ زیرا آنچه امروز به نام انجیل در میان مسیحیان شناخته مىشود کتابى نیست که بر حضرت عیسى مسیح علیهالسلام نازل شده؛ بلکه مطالبى است که به دست افرادى گردآورى و به نام اناجیل اربعه معروف شده است. بنابراین امم پیشین از دسترسى به کتب آسمانى محروم ماندند. اما وضعیت در مورد قرآن متفاوت است. کیفیت نزول قرآن و قرائت و تعلیم آن از جانب پیامبر صلى الله علیه و آله به گونهاى بود که مردم مىتوانستند آن را فرا بگیرند و آیاتش را حفظ کنند و قرآن به طور کامل در دسترسشان باشد. از دیگر ویژگىهاى مهم این کتاب آسمانى آن است که خداوند متعال بر امت اسلام منت نهاده و خود، حفظ قرآن کریم را از هر گونه تهدیدى به عهده گرفته است. به علاوه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به قدرى به فراگیرى مسلمانان و حفظ آیات الهى اهتمام داشتند که در همان زمان رسول الله، عده زیادى از مسلمانان حافظ قرآن بودند و نسخههایى از آیاتى که جدیدا نازل مىشد در اختیار داشتند و به تدریج آنها را حفظ مىکردند و به هر حال از طریق تکثیر این نسخهها یا نقل سینه به سینه از حافظى به حافظ دیگر، قرآن در اختیار همگان قرار مىگرفت.
حضرت على علیهالسلام مىفرماید: کتاب الله بین اظهرکم؛ کتاب خدا در میان شماست، در دسترس شماست. ناطق لا یعیى لسانه. بجاست روى این جمله تاکید و تکیه شود. حضرت مىفرماید: این کتاب گویاست و زبانش به کندى نمىگراید، از سخن گفتن خسته نمىشود و هرگز لکنت پیدا نمىکند، بنایى است که پایه هایش فرو نمىریزد و پیروزمندى است که یارانش شکست نمىخورند.
امام على علیهالسلام از سویى در مورد اوصاف قرآن در نهجالبلاغه مىفرمایند: این کتاب کتاب ناطق است؛ خودش سخن مىگوید؛ از سخن گفتن خسته نمىشود. سخن و مطلب خویش را به روشنى بیان مىکند و از دیگر سوى، مىفرمایند این قرآن، ناطق نیست؛ باید آن را به سخن درآورد و من هستم که این قرآن را براى شما تبیین مىکنم. و گاه در بعضى از تعابیر آمده است که قرآن صامت ناطق؛ قرآن ساکت است و در عین حال ناطق- نهجالبلاغه، خطبه 147. لازم به ذکر است که تمامى آدرسهاى داده شده از نهجالبلاغه بر اساس نهجالبلاغه فیض الاسلام مىباشد و گویا. به راستى معناى این سخن چیست؟
به نظر مىرسد این تعبیر بیانگر دو نگاه متفاوت به این کتاب آسمانى است که در یک نگرش قرآن کتابى مقدس، ولى خاموش در گوشهاى نشسته است و با کسى سخن نمىگوید و کسى با او ارتباطى ندارد و از نگاهى دیگر کتابى است گویا که همه انسانها را مخاطب خویش قرار داده است و آنها را به پیروى از خود فرامى خواند و به پیروان خود نوید بهروزى و سعادت مىدهد.
بدیهى است قرآنى که تنها وصف آن تقدس باشد و بس، کلمات و جملات و آیاتى است منقوش بر صفحاتى از کاغذ که مسلمانها به آن احترام مىگذارند، آن را مىبوسند و آن را در بهترین جاى خانه خویش نگه مىدارند و گاه در مجالسى بدون توجه به حقیقت و معانیش آن را تلاوت مىکنند. اگر با این دید به قرآن بنگریم، قرآن کتاب صامتى است که با صوت محسوس سخن نمىگوید و کسى که چنین نگرشى به قرآن دارد هرگز سخنى از قرآن نخواهد شنید و قرآن کریم مشکلى از او حل نخواهد کرد.
بنابراین ما موظفیم به نگرش دوم روى بیاوریم؛ یعنى قرآن را کتاب زندگى بدانیم و با ایجاد روحیه تسلیم در برابر خداى متعال، خود را براى شنیدن سخنان قرآن کریم که تمامى آنها دستورات زندگى است آماده کنیم. در این صورت است که قرآن ناطق و گویاست؛ با انسانها سخن مىگوید و آنها را در تمام زمینهها راهنمایى مىکند.
علاوه بر این تفسیرى که براى صامت بودن و ناطق بودن قرآن بیان کردیم، معنایى عمیقتر از این نیز براى این مطلب وجود دارد که آن معنا مورد نظر حضرت على علیهالسلام است و بر اساس آن معناى خاص است که مىفرمایند قرآن صامت است و باید آن را به سخن درآورد و این من هستم که قرآن را براى شما تبیین مىکنم. اینک به توضیح صامت بودن و ناطق بودن قرآن به معناى دوم - و در واقع به تبیین معناى حقیقى آن - مىپردازیم: هر چند قرآن کریم کلام خداى متعال است و حقیقت این کلام الهى و صدور و نزولش براى ما شناختنى نیست،انما از آن جا که هدف از نزول آن هدایت انسان هاست،این کلام الهى آن قدر تنزل پیدا کرده است که به صورت کلمات و جملات و آیات قابل خواندن و شنیدن براى بشر درآمده،ولى در عین حال چنین نیست که مضامین همه آیات آن براى انسانهاى عادى قابل فهم و دسترسى باشد و خود مردم بدون تفسیر و تبیین پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان معصوم علیهمالسلام و راسخین در علم بتوانند به مقاصد آیات نایل شوند.
به عنوان مثال،تفصیل و تبیین جزئیات احکام در قرآن نیامده است، همچنین آیاتى از قرآن کریم مجمل است و نیاز به تبیین و توضیح دارد.بنابراین قرآن از بسیارى از جهات ((صامت))است یعنى براى انسانهاى عادى،بدون تفسیر و تبیین کسى که با غیب ارتباط دارد و به علوم الهى آگاه است قابل استفاده نیست.
پیام رسان