88/8/21
8:30 ص
حاجی برونسی و اخراجی ها
شهید حاج عبدالحسین برونسی، فرمانده تیپ جواد الائمه(ع)
گروهان آرپی جی زن ها
سید کاظم حسینی
جوان رشیدی بود و اسمش دادیرقال. موردش را نمی دانم، ولی می دانم از گردان اخراجش کرده بودند. یک نامه دستش داده بودند و داشت می رفت دفتر قضایی.
همان جا توی محوطه، حاجی برونسی دیدش. از طرز رفتن و حالت چهره اش فهمید باید مشکلی داشته باشد. رفت طرفش. گفت: سلام.
ایستاد. جوابش را داد. حاجی پرسید: چی شده جوون؟
آهسته گفت: هیچی، منو اخراج کردن، دارم می رم دفتر قضایی.
حاجی نه برد و نه آورد، دستش را گرفت و باهاش رفت. توی دفتر قضایی نامه اش را پس داد و گفت: آقا من این رو می خوام ببرم.
گفتند: این به درد شما نمی خوره آقای برونسی.
گفت: شما چه کار دارین؟ من می خوام ببرمش.
آوردش گردان.
مثل او، چند تا نیروی دیگر هم داشتیم. همه شان جوان بودند و از آن اخراجی ها. از همان اول جذب حاجی می شدند. حاجی هم حسابی روی فکر و روحشان کار می کرد. جوری که همه، دل بخواهی می رفتند توی گروهان ویژه، یعنی گروهان آرپی جی زن ها. همیشه سخت ترین قسمت عملیات با گروهان ویژه بود.
مدتی بعد، همان دادیرقال شد فرمانده گروهان ویژه، و مدتی بعد هم اسمش رفت تو لیست شهدا.
یک روز به خاطر دارم حاجی به فرمانده قبلی دادیرقال می گفت: شما این جوونها رو نمی شناسین، یک بار نمازش رو نمی خونه، کم محلی می کنه، یا یه کمی شوخی می کنه، سریع اخراجش می کنین؛ اینها رو باید با زبون بیارین تو راه، اگه قرار باشه کسی برای ما کار بکنه، همین جوونها هستن......
منبع: خاک های نرم کوشک
پیام رسان