88/11/10
7:38 ص
......طنز آقای بازرگان، آنجاست که از انتساب آشوبگران به آمریکا برمی آشوبند، خود حکایت گر نوعی نگرش آمریکایی به مسایل است، می گویند: «این جوانان جانباز! در خانواده ای آمریکایی زاده نشده و برنگشته اند که بتوان مزدورشان خواند.» و بدین ترتیب، تشخیص درست امام و امت را که دشمنان داخلی بزرگترین انقلاب ضد امپریالیستی-ضد صهیونیستی معاصر؛ یعنی انقلابی که کاری ترین ضربه ها را به منافع آمریکا زده است و بیش از هر نهضت و انقلابی، سیاست های تجاوزکارانه آمریکا را رسوا نموده است و موجی انفجاری در دنیای اسلام علیه وابستگی، و شوری شگرف برای بازگشت به هویت آزادساز اسلامی ایجاد نموده است، آمریکایی می خوانند و اعمال و مواضع آنان را به نفع آمریکا می دانند، به تمسخر می گیرند.
این سوال ها جا دارد که: آیا شاه مخلوع که گوی سبقت را از همه حکمرانان جهان سوم در سوق دادن کشور به سوی وابستگی تام به غرب و خصوصا آمریکا و رواج فرهنگ مصرفی به عنوان پایه ی وابستگی ربوده بود، در خانواده ی آمریکایی زاده شده یا از آمریکا برگشته بود، یا اینکه شاه آمریکایی نبود؟
آیا سادات خائن که دست در دست بگین به قیمت خیانت به همه آرمانهای استقلال طلبانه و ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی بر آستان کاخ سفید و پنتاگون زبونانه بوسه زد، از خانواده آمریکایی بود یا برگشته از آمریکا؟ یا این که سادات آمریکایی نبود؟
آیا آقای بنی صدر که دفترش کانون هماهنگی همه نیروهای ضد انقلاب از وابستگان به رژیم سابق و سرمایه داران وابسته و نمایندگان طبقات مرفه و سیاستمداران ورشکسته گرفته تا خرابکاران و تروریست ها شده بود و آمریکا همه امیدهایش را برای بازگشت به ایران به وی بسته بود، از خانواده ی آمریکایی بود یا برگشته از آمریکا؟ بله، او از فرانسه آمده بود ولی فرانسه که تربیت کننده ی بانزاکت ترین متخصصان و سیاستمداران فهمیده و عاقل و واقع شناس است!
آقای رجوی که روز و روزگاری، آقای بازرگان را نماینده ی بورژوازی که طبق تحلیل های ماتریالیستی حضرات ماهیتا آمریکایی است می دانست، و امروز که به منظور رهبری مقاومت ضد امپریالیستی در ایران به دامن فرانسه آویخته است! و برای تکمیل مبارزات ضد آمریکایی این اواخر سفری به آمریکا کرده است با کمال شهامت! به تمجید از بورژوازی ملی برخاسته و برای سرنگونی جمهوری اسلامی پیشنهاد اتحاد با بورژواها را می دهد و از صمیم دل آروز می کند که «تونس» به بلای ایران مبتلا نشود و حکومت مترقی «بورقیبه»! به سرنوشت شاه که ایران را به سوی دروازه تمدن بزرگ می برد، دچار نشود و «جرج بال»، به سیاستمداران آمریکا اکیدا توصیه می کند که مجاهدین خلق! را به عنوان جناح نیرومند مخالف با رژیم ارتجاعی! ایران مورد حمایت و تقویت قرار دهند و بالاخره مورد تمجید و ستایش فراوان رادیوها و سخن پراکنی های آمریکا و اسرائیلی و بی بی سی و ... است، آیا آقای مسعود رجوی از خانواده آمریکایی است؟ گرچه اخیرا از فرانسه به آمریکا برگشته است.
و امروز، همان جوانان پاکباز، که شما به دفاع از آنان برخاسته اید، چشم و گوش بسته به فرمان آقای رجوی و همپالگی هاشان و به کمک بازمانده های رژیم شاه و درهنگامی که نیروهای رزمنده جمهوری اسلامی درگیری دفن تجاوز رژیم آمریکایی صدام هستند، به کشتار و تخریب دست می زنند.
مراد از آمریکایی بودن نحوه ای از دید و بینش است که به سادگی ابزار دست سیاست های توسعه طلبانه ی آمریکا می شود و به خاطر برخورداری از همین دید و بینش، جریانی که شما در راس آن قرار دارید همواره از مواضع ضد آمریکایی جمهوری اسلامی –البته با توجیهات گوناگون- اظهار نارضایتی و حتی مخالفت قولی و عملی کرده است و چه نقصی در کار شماست که فردی چون امیرانتظام، جاسوس و مزدور آمریکا تا سطح معاونت نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت بالا می آید –لابد امیرانتظام هم آمریکایی نیست- والا کسی نمی گوید که شخص شما با آمریکا سر و سری دارید.
و نیز مراد از آمریکایی بودن، انحصار طلبی دیوانه وار گروهک هایی است که چون هیچ پایگاهی در میان خلق ندارند، برای رسیدن به قدرت، به دامن بیگانگان می آویزند و امروز این آمریکا است که پندارگرایانه برای سرنگونی جمهوری اسلامی به مجاهدین خلق! دل بسته است و از آنان حمایت می نماید.
....... درست است که سابقه عقیدتی و مبارزاتی را به کلی نمی توان نادیده گرفت ولی همه «بها» را به سابقه دادن، خود گمراهی بزرگ و گمراه کنند است و تازه هنگامی که از مواضع عقیدتی و مبارزاتی و آزادیخواهانه گذشته نیز سخن به میان می آید باید مواضع را باز کرد و تحلیل نمود و انگیزه ها و زمینه های ذهنی آن ها را مورد بررسی قرار داد تا دریافت که آیا تمام این ها را براساس معیارهای ارزشی اصیل اسلامی می توان پذیرفت یا نه.
متن بالا قسمتی از مقاله ای است که محمد خاتمی در روزنامه کیهان در واکنش به سخنرانی بازرگان در مجلس که همچون موسوی که امروز منافقان و آشوبگران را "مردم خداجو" می خواند، منافقین را "جوانان جانباز" خوانده بود! نوشته بود.
اظهارات دیروز ایشان را با مواضع و ادعاهای امروز خود و دوستانش مطابقت دهید! انگار خود سید محمد خاتمی سال 1360 پیشاپیش جواب خاتمی و دوستان سالهای بعد از خرداد 76 را داده است! حالا با این توضیحات جناب خاتمی آیا نمی توان خاتمی و دوستانش را آمریکایی نامید؟!!
از خداوند تبارک و تعالی عاجزانه در خواست می کنم ما را در این راهی که انتخاب کردیم و وارد شدیم ثابت قدم بدارد تا مثل این حضرات که منحرف شده و مواضعی کاملاً مخالف مواضع سالهای گذشته خود اتخاذ کرده اند، منحرف نشویم........
به دو لینک زیر مراجعه کنید.
بازخوانی نطق بازرگان در مجلس و موضع گیری خاتمی علیه وی/1
بازخوانی نطق بازرگان در مجلس و موضع گیری خاتمی علیه وی/2
پیام رسان