88/11/15
9:47 ص
کسانى که با قانون مخالفت مىکنند اینها با اسلام مخالفت مىکنند
...... در کشورى که قانون حکومت نکند، خصوصاً، قانونى که قانون اسلام است، این کشور را نمىتوانیم اسلامى حساب کنیم. کسانى که با قانون مخالفت مىکنند اینها با اسلام مخالفت مىکنند. کسانى که با مصوبات مجلس بعد از اینکه شوراى نگهبان نظر خودش را داد باز مخالفت مىکنند، اینها دانسته یا ندانسته با اسلام مخالفت مىکنند. اگر همه اشخاصى که در کشورمان هستند و همه گروههایى که در کشور هستند و همه نهادهایى که در سرتاسر کشور هستند به قانون خاضع بشویم و قانون را محترم بشمریم، هیچ اختلافى پیش نخواهد آمد. اختلافات از راه قانونشکنیها پیش مىآید. اگر قانون حکومت کند در یک کشورى [اختلافى دیگر نخواهد بود]. چنانچه از صدر عالم تا کنون تمام انبیا براى برقرار کردن قانون آمدهاند و اسلام براى برقرارى قانون آمده است و پیغمبر اسلام و ائمه اسلام و خلفاى اسلام تمام براى قانون خاضع بودهاند و تسلیم قانون بودهاند. ما هم باید تبعیت از پیغمبر اسلام بکنیم و از ائمه هدى بکنیم و به قانون هم عمل کنیم و هم خاضع باشیم در مقابل قانون. قانون براى همه است. البته چنانچه به قانون بخواهند عمل کنند و یک دزدى را به جاى خودش بنشانند، آن دزد صدایش در مىآید، لکن باید به آن دزدى که مقابل قانون مىخواهد عرض اندام کند، توجه داد که این قانون است. اگر پسر رسول اکرم، دختر رسول اکرم، هم- خداى نکرده- دزدى کند، رسول اکرم دست او را مىبرد، قانون است. قانون براى نفع ملت است، براى نفع جامعه است، براى نفع بعضى اشخاص و بعضى گروهها نیست. قانون توجه به تمام جامعه کرده است. قانون براى تهذیب تمام جامعه است. البته دزدها از قانون بدشان مىآید و دیکتاتورها هم از قانون بدشان مىآید و کسانى که مخالفتها مىخواهند بکنند از قانون بدشان مىآید، لکن قانونى که مال همه ملت است و براى تهذیب همه ملت است و براى آرامش خاطر همه ملت است و براى مصالح همه ملت است، باید محترم شمرده بشود. نباید چنانچه یک قانونى بر خلاف نظر من بود، من بیایم بیرون و هیاهو کنم که من این قانون را قبول ندارم، این قانون خوب قانونى نیست. قانون خوب است، شماها باید خودتان را تطبیق بدهید با قانون، نه قانون [خودش را] با شما تطبیق بدهد. اگر قانون بنا باشد که خودش را تطبیق بدهد با یک گروه، تطبیق بدهد با یک جمعیت، تطبیق بدهد با یک شخص، این قانون نیست. قانون در رأس واقع شده است و همه افراد هر کشورى باید خودشان را با آن تطبیق بدهند. اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمى کرد، باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند، آن وقت است که کشور کشور قانون مىشود.
اگر یک جایى عمل به قانون شد و یک گروهى در خیابانها بر ضد این عمل بخواهند عرض اندام کنند، این همان معناى دیکتاتورى است که مکرر گفتهام که قدم بقدم پیش مىرود، این همان دیکتاتورى است که به هیتلر مبدل مىشود انسان، این همان دیکتاتورى است که به استالین انسان را مبدل مىکند. اگر قانون در یک کشورى عمل نشود، کسانى که مىخواهند قانون را بشکنند اینها دیکتاتورانى هستند که به صورت اسلامى پیش آمدهاند یا به صورت آزادى و امثال این حرفها. اگر همه این آقایان که ادعاى این را مىکنند که ما طرفدار قوانین هستیم، اینها با هم بنشینند و قانون را باز کنند و تکلیف را از روى قانون همهشان معین کنند و بعد هم ملتزم باشند که اگر قانون بر خلاف رأى من هم بود من خاضعم، اگر بر وفاق هم بود من خاضعم، دیگر دعوایى پیش نمىآید؛ هیاهو پیش نمىآید. اگر بنا باشد که یک جایى دادستان بخواهد روى قوانین عمل بکند، ما بخواهیم بگوییم که خیر، ما دادستان را قبول نداریم، این معناى دیکتاتورى است. دیکتاتورى همان است که نه به مجلس سر فرود مىآورد، نه به قوانین مجلس و نه به شوراى نگهبان و نه به تأیید شوراى نگهبان و نه به قوه قضائیه و نه به دادستانى و نه به شوراهاى دادستانى و همین طور به همه ارگانها. قانون معنایش این است که [همه] چیزها [را] به حسب قانون اسلامى، به حسب قانون کشورى که منطبق با قوانین اسلام است، همه را، وظیفهشان را قانون معین کرده. بعد از آنکه قانون وظیفه را معین کرد، هر کس بخواهد که بر خلاف او عمل بکند، این یک دیکتاتورى است که حالا به صورت مظلومانه پیش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پیش خواهد آمد و بعد این کشور را به تباهى خواهد کشید و این کشور وقتى به تباهى کشیده شد و این مردم متفرق و مختلف با هم شدند، این همان وظیفهاى که براى ابرقدرتها باید انجام بدهد این آدم انجام داده، و لو خودش نمىفهمد، اگر بفهمد که دیگر مصیبت بالاتر است، لکن خودشان ملتفت نیستند. اگر من این نصیحتها را مىکنم که شما همه به قانون عمل کنید، از هیاهو و جنجال دست بردارید، روزنامهها از هیاهو و جنجال دست بردارند، قلمدارها از هیاهو و جنجال دست بردارند، نویسندهها دست بردارند، گویندهها دست بردارند، اگر این طور بشود، یک کشور قانونى ما پیدا مىکنیم که همان کشور اسلامى است و دیکتاتورى از این کشور بیرون مىرود.
اینکه من همیشه نصیحت مىکنم به آقایان و مىخواهم که امور روى روش صحیح عمل بشود، روى قوانین عمل بشود و تخلف مىشود و مع ذلک، من نصیحت مىکنم به آقایان، این نه از باب این است که در ملت ما یک ضعفى پیدا شده، یک فتورى «1» پیدا شده و ملت ما دیگر به احکام اسلام اعتنایى ندارند، اینها دنبال این هستند یک دیکتاتور پیدا کنند و پاى بیرق او همه سینه بزنند، مسأله این نیست. 15 خرداد و سالروز 15 خرداد ثابت کرد که این مردم در صحنه هستند و براى اسلام هم در صحنه هستند. من تا آنجایى که بتوانم، تا آنجایى که اخلاق اسلامى اقتضا مىکند که همه اینها را به آرامش دعوت کنم، همه گروهها و گروهکها را به آرامش دعوت کنم، همه افراد را به آرامش دعوت کنم، عمل خواهم کرد، نصیحت خواهم کرد، نصیحت برادرانه خواهم کرد، نصیحت خاضعانه خواهم کرد، لکن این را باید همه بدانند که آن روزى که من احساس خطر براى جمهورى اسلامى بکنم، آن روزى که من احساس خطر براى اسلام بکنم، آن روز این طور نیست که باز من بنشینم نصیحت کنم؛ دست همه را قطع خواهم کرد.
چنانچه اشخاصى در این برهه از زمان که ما ابتلا داریم به جنگ، باید آرامش محفوظ بشود، اگر کسانى در اطراف کشور سخنرانى کنند و سخنرانى آنها اسباب تشنج بشود، آن شخص، هر کس میخواهد باشد، هر مقامى مىخواهد باشد، من او را به جاى خودش مىنشانم، قبل از اینکه شورش پیدا بشود من او را به جاى خودش مىنشانم.
و امروز اعلام مىکنم به اینهایى که در اطراف مىروند و صحبت مىکنند- و از قرارى که به من اطلاع دادند، این گروهکهاى فاسد هم فرصت را به دست آوردند و مىخواهند راهپیمایى کنند- قواى نظامى و انتظامى و پاسدارها باید به طور جد از سخنرانیهایى که این طور هستند، جلوگیرى کنند و سخنرانهایى که این طور هستند، دستگیر کنند. اگر من هم سخنرانى کردم که مخالف با دستور اسلام بود و براى ایجاد تشنج و براى گرفتار کردن ملت مسلمان ما، که خونها داده است در راه اسلام، اگر من هم این کار را بکنم، موظف شرعى هستند این ارگانهاى انتظامى و نظامى که من را بگیرند و به دادگاه بسپرند، این استثنا ندارد. گوشهاى خودتان را باز کنید، من همان طورى که با شاه عمل کردم و هم ملت ما همان طورى که با محمد رضا عمل کرد، با اشخاصى که بخواهند فساد ایجاد کنند، با اشخاصى که زاید بر صحبت، بخواهند تشنج ایجاد کنند، با اشخاصى که مىخواهند صف آرایى بکنند در مقابل دادستانى، در مقابل مجلس، در مقابل ارگانهاى دیگر، من همان خواهم کرد که با محمد رضا [کردم]، امروز وسایل در دست است، و شماها منزوى خواهید شد.
باز من نصیحت مىکنم شماها را که تا دیر نشده است به جاى خودتان بنشینید و از تحریکات عناصر فاسد که در گوشهاى شما مطالبى مىخوانند، پرهیز کنید و آنها را از خودتان برانید. من اگر کسى با آرامش مخالفت کند با او سخت عمل خواهم کرد و این یک وظیفه شرعى است که بر عهده همه ما هست و بر عهده من هم هست.
من به سرتاسر کشور، به بازارهاى کشور، به همه جایى که مسلمین در کشور هستند، اخطار مىکنم و مىگویم که گروههایى در صددند که بازار را ببندند. اینها همان سرمایه دارانى هستند که امروز مىخواهند مفسده کنند. اینها همان گروهکهاى فاسد هستند که اشخاصى را آلت دست قرار دادهاند و مىخواهند مفسده بکنند و چنانچه یک همچو امرى بشود، بستن بازارْ امروز و راهپیمایى امروز، بستن بازار و راهپیمایى در مقابل رسول اکرم است، در مقابل اسلام است و شما هوشیار باشید که مبادا این گروهکهاى فرصت طلب به بهانه اینکه چه شده و چه شده بخواهند راهپیمایى کنند و بخواهند آشوب کنند. محرکین آشوب را، هر کس مىخواهد باشد، با قلم، با زبان، با هر چه بخواهد باشد، معرفى کنند، من او را خواهم منزوى کرد. بنا بر این، من تا سر حد امکان، تا آنجایى که اسلام را در خطر نبینم و بازیهاى سیاسى نخواهد اسلام را و مسلمین را در خطر بیندازد، به آنها نصیحت مىکنم و خاضعانه از آنها مىخواهم که دست بردارند از این شیطنتها و اگر احساس خطر بکنم، همان طورى که با محمد رضا عمل شد با همه آن طور عمل خواهد شد. امروز بازار بستن، راهپیمایى کردن، سخنرانیهاى انحرافى کردن، تمام اینها بر خلاف مصالح اسلام و بر خلاف مصالح خداى تبارک و تعالى که اسلام را براى ما الگو قرار داده است مىباشد و حرام است. بستن بازار در هر جا و راه افتادن در کوچه و محلهها بدون اینکه از طرف وزارت کشور اجازه داده شده باشد، این انحراف است و محرّم است و قواى انتظامى و نظامى و پاسداران و بسیج و تمام ملت موظفاند، شرعاً مکلفاند به تکلیف الهى که جلوگیرى از این مفسدهها بکنند.
من باز به همه این آقایانى که مىخواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمىدانم نامه سرگشاده بفرستند و از این مزخرفات، به همه اینها اعلام مىکنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون، برگردید به قرآن کریم، بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیارى از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه در جاى خود باشند و چنانچه این طور نباشد، مسأله طور دیگر خواهد شد.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
سخنرانى در جمع انجمنهاى اسلامى وزارت بهدارى 18 خرداد 1360
پیام رسان