89/5/29
12:59 ع
قسمت سوم
4- همکاری با حزب توده
5- ترور شخصیت سران نهضت
ترور شخصیت آیتالله کاشانی در ماههای اسفند 31 تا مرداد 1332 در یک برنامه ریزی دقیق و به کار گرفتن انبوهی از روزنامههایی که هزینههای خود را از دستگاه دولتی میگرفتند و یا وابسته به حزب توده بودند و فعالیت گسترده افرادی که به گونه ستون پنجم بیگانگان به شایعات و تهمتهای ناروا دامن می زدند از برنامههای ویرانگر مصدق دراین دوران است. متهم ساختن دکتر بقایی که از نمایندگان درستکار و پیشگام نهضت ملی و از پشتوانههای اصلی آن بود (11) به شرکت در قتل افشار طوس و تقدیم لایحه سلب مصونیت پارلمانی از وی درهمین راستا انجام شد. اگر چه مصدق با وجود اکثریتی از نمایندگان که در مجلس داشت نتوانست موفق به سلب مصونیت از وی شود ولی این تبلیغات مسموم برای گمراه کردن مردم و به سستی کشیدن نیروی پرتوان نهضت موثر بود.
6- آزاد سازی ارتباطات زاهدی
سر لشگر بازنشسته فضلالله زاهدی که در کابینه اول مصدق سمت وزارت کشور را به عهده داشت برای به دست گرفتن سمت نخست وزیری اعلام آمادگی کرده بود ولی از پشتیبانی چندانی در مجلس برخوردار نبود. (12) آیتالله کاشانی در تاریخ 10 اسفند 1331 دریک گفتگوی مطبوعاتی به گونه روشن اعلام کرد که از نخست وزیری زاهدی حمایت نمیکند. (13) ولی مصدق برای مطرح ساختن زاهدی یکبار در اسفند 1331 او را دستگیر و زندانی کرد و پس از آزادی گاه و بیگاه او را مورد تهدید قرار میداد و مأمورین حکومت نظامی را چند بار به خانه او فرستاد تا توجه اذهان عمومی را نسبت به او جلب کند. زاهدی به دلیل نگرانی از دستگیری، در تاریخ 14 اردیبهشت 32 در مجلس متحصن شد و تا دهم تیرماه که آیتالله کاشانی ریاست مجلس را بهعهده داشت به تحصن خود ادامه داده و در همین حال زیر نظر و کنترل بود و نمیتوانست به گونه فعّال ارتباطات خود را با بیرون ازمجلس برقرار کند. ولی پس از آنکه دکتر معظمی با برنامهریزی و اصرار مصدق به ریاست مجلس رسید روز 29 تیرماه، فرستادگان مصدق ، سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش و دکتر ملک اسمعیلی معاوننخست وزیر با معظمی دیدار و گفتگو کردند. پیرو این گفتگو، معظمی با زاهدی وارد گفتگو شد و توافقهایی حاصل گردید تا زمینه ترک تحصن زاهدی از مجلس فراهم شود و در واقع به او تامین داده شد و در همان روز 29 تیر، زاهدی به تحصن خود پایان داده و با اتومبیل رئیس مجلس به بیرون بردهشد. (14) باین ترتیب دست زاهدی در فعالیتهای سیاسی باز گردید تا فرصتهای لازم را برای برقرارکردن ارتباطات خود بهدست آورد. بیگمان این اقدامات که از سوی مقامات بلند پایه و یاران مصدق انجام شده به دستور و با رهنمود شخص وی و در راستای فراهم آوردن مقدمات تسلیم قدرت دولتی به زاهدی بوده است.
7- منحل ساختن مجلس هفدهم
وسرانجامآنکه مصدق در 6 تیرماه 32 برنامه انحلال مجلس را کلید زد. در حالی که او از پشتیبانی اکثریت نمایندگان مجلس برخوردار بود و در طول دوران زمامداری خود هیچ اقدام مثبتی انجام نداده و مردم دچار تنگدستی و نارضایی و اوضاع مالی دولت بحرانی بود با این دستاویز که تعدادی ازنمایندگان در مجلس مخالف دولت هستند و احتمال دارد مجلس هفدهم با رای عدم اعتماد او را ازنخست وزیری بر کنار کند، تهدید به تعطیل مجلس کرد. در 22 تیرماه نیز قصد خود را برای منحل ساختن مجلس آشکار ساخت و برنامه زمانبندی خود را برای به راه انداختن یک رفراندوم فرمایشی و مخالف قانون اساسی در 12 مرداد در تهران و در 19 مرداد در شهرستانها اعلام کرد. این رفراندوم با مخالفت سرسختانه و ایستادگی آیتالله کاشانی و نمایندگان اقلیت مجلس و با اعتراض ملایم هواداران مصدق روبرو شد. (15) آیتالله کاشانی برای جلوگیری از انحلال مجلس، روز هفتم مرداد اعلامیه مفصلی در اعتراض به برگزاری رفراندوم صادر کرد که در بخشی از آن با بیان اوضاع سیاسی کشور و پیامدهای منحل کردن مجلس و ایجاد حکومت فردی چنین آمده است:
« یک ملت ضعیف هرچه بنیان مشروطیت و حکومت ملی و طُرق مشورت و شرکتش در حکومت قویتر باشد پایه استقلال و خود مختاری و وحدت ملی و تمامیت کشورش قویتر است و هرچه حکومت فردی بر آن غالب تر باشد بنیان استقلال و وحدتش ضعیفتر است زیرا هیچ دولت نیرومند خارجی از ملتی نمیتواند چیزهایی به زیان کشورش بگیرد ولی از یک فرد بهآسانی میگیرد». (16)
آیتالله کاشانی همچنین در خانه خود جلسات سخنرانی برای بیدار کردن مردم برگزار کرد و در نخستین جلسه یکی از سخنرانان گفت:
« چون دولت وسیله تبلیغاتی و رادیو را از دست ما گرفته ناچار شدیم برای اینکه حقایق امر را با مردم در میان بگذاریم از آنان دعوت کنیم دراین محل اجتماع کنند حرف ما فقط و فقط طرفداری از قانون اساسی است و معتقدیم که باید این قانون که خونبهای پدران ما بوده بهر طریقی که ممکن است حفظ شود. بنای مقدماتی نهضت ملی مردم ایران در این خانه بر ضد هژیر و رزمآرا گذاشته شد. امروز موقعیت مملکت از زمان هژیر و رزمآراء حساس تر است».
سپس سخنران دیگری رشته سخن را به دست گرفت ولی در میان سخنرانی او عدهای از مزدورانبیگانه با شعار هواداری از مصدق این اجتماع مسالمتآمیز را مورد حمله قرار دادند. (17)
نمایندگان اقلیت مجلس با صدور اعلامیههای پی در پی و گفتگو با روزنامهها به مخالفت شدید باانحلال مجلس پرداختند. نمایندگان آذربایجان نیز که مجلس و مشروطیت را در خطر دیده و ازنیرومندی و حضور گسترده حزب توده بیمناک بودند اعلامیه مستقلی علیه رفراندوم و اقدامات مصدق خطاب به مردم غیور آذربایجان صادر و اعلام کردند:
« مصدق تصمیم گرفته است که چراغ آزادی و مشروطیت را که شما برافروختهاید خاموش کند. او میخواهد برخلاف قانون اساسی و اصل مشروطیت با رفراندوم دروغی، مجلس را منحل سازد و مملکت را به پشت پرده آهنین بکشد... اکنون 28 ماه از حکومت او میگذرد و نه تنها یک قدم برای اصلاحات کشور بر نداشته و آنچه تا امروز کرده خرابی و ایجاد هرج ومرج و اختلاف و جنگ وجدال داخلی بوده است. فقر و بدبختی و گرانی زندگی که او برای مردم آورده در سختترین ایام جنگ نبود و نفوذ اجنبی را که وعده قطع آن را به مردم داد خودش بیش از همه دراین مملکت بسط داده ...». (18)
همچنین هشت تن از نمایندگان با دلایل استواری علیه هیئت وزیران به دلیل امضای تصویبنامه برگذاری رفراندوم برای انحلال مجلس و هزینههای غیر قانونی آن به دادستان تهران اعلام جرم کردند. (19) ولی از آنجا که وزیردادگستری این دولت، دستگاه دادگستری را از اثر انداخته بود به این اعلام جرم اساساً رسیدگی نشد. تلگرامی هم از سوی سید ابوالحسن حائری زاده رهبر نمایندگان فراکسیون آزادی به دبیر کل سازمان ملل متحد فرستاده شد که در بخشی از آن گفته شده بود:
« مصدق با توسل به زور علیه پارلمان و قانون اساسی و اعلامیه حقوق بشر قیام کرده وهرگونه اقدام او برای ملت ایران الزام آور نخواهد بود». (20)
ولی از آنجا که سازمان ملل در آن هنگام زیر کنترل انگلستان و آمریکا بود و این دو دولت به دنبال تامین منافع نامشروع خود در کشورما و در پس پرده توطئه انحلال مجلس قرار داشتند اعتراض اینگروه از نمایندگان مجلس نیز که می خواستند صدای ملت ایران را برای جلوگیری از زیر پاگذاردن حقوق مردم در ایران به گوش جهانیان برسانند بازتابی در سازمان ملل و در جهان نداشت.
با وجود این اعتراضات عمومی ، مصدق اقدامات خود را برای برگزاری رفراندوم با بهره گرفتن ازکمک عوامل بیگانگان پیش می بردبه ویژه آنکه در روزهای پایانی تیرماه پس از اعلام برنامه زمانبندی رفراندوم ، 52 تن از نمایندگان مجلس به دستور مصدق استعفا داده و در عمل مجلس شورای ملی را از کار انداخته بودند. (21) جلسات سخنرانی در خانه آیتالله کاشانی در زیر فشار هجوم پی درپی عوامل دولتی همچنان ادامه داشت و ایشان در 10 مرداد با صدور اعلامیهای شرکت در رفراندوم را تحریم و اعلام کرد:
هموطنان و برادران عزیزم، ضمن اعلامیه قبلی از مفاسد و مضار رفراندوم شرحی متذکر و همه مستحضر گردیده و توجه دارید که عمل به آن چه ضررهایی برای دیانت و ملت و مشروطیت و مملکت در بر دارد. با این حال دوره خود را دوره انقراض دیانت و استقلال مملکت و ملت قرارندهید و طوق رقیّت و اسارت و بندگی را به گردن خود نگذارید.
شرکت در رفراندوم خانه برانداز که با نقشه اجانب طرح ریزی شده، مبغوض حضرت ولی عصر عجّلالله تعالی فرجه و حرام است و البته هیچ مسلمان وطنخواهی شرکت نخواهد کرد. گرچه ممکن است بعضی اشخاص غافل و بی اطلاع از حقایق و مضّار آن و خائنین وطن فروش برای انجام مقاصد شوم دیگران در رفراندوم شرکت کنند یا آنکه دولت صندوق ها را از رأی قلابی پُر کند علیاَیّ حال عمل به رفراندوم برخلاف قانون اساسی است ومُنافی مصلحت ملت و مملکت بوده وهیچگونه اثر قانونی ندارد. (22)
از سوی دیگر، دکتر مظفر بقایی وعلی زُهَری، از نمایندگان اقلیت مجلس که با سرسختی در برابر رفراندوم و انحلال مجلس مبارزه می کردند و به دلیل این که مصدق قصد بازداشت آنان را داشت در مجلس اقامت گزیده بودند با احساس نگرانی از پیامدهای انحلال مجلس در نامهای سرگشاده در 10مرداد به مصدق اعلام کردند:
« به شرط اینکه نخست وزیر از تصمیم خطرناک انحلال مجلس دست بر دارد حاضر هستیم به فوریت از نمایندگی مجلس شورای ملی استعفا کرده واز مجلس، مستقیماً خود را تسلیم زندان شما نمائیم.»(23)
ولی از آنجا که مصدق تصمیم جدی به منحل کردن مجلس در جهت اجرای طرحهای بیگانگان داشت به این پیشنهاد شجاعانه که دستاویز انحلال مجلس را از دست او می گرفت پاسخی نداد. در شب هنگام روز 10 مرداد حملات عوامل دولتی وضرب وجرح مردم که در خانه آیتالله کاشانی گردآمده بودند افزایش یافت و یکی از پیروان ایشان به نام محمد حدّادزاده با ضربات چاقو بهقتلرسید. (24) آیتالله کاشانی روز11 مرداد با برگزاری یک گفتگوی مطبوعاتی با خبرنگاران گفت:
«... آقایان، مقصود ما از مبارزه و قطع نفوذ انگلیس، اصلاح امور مملکت بود و از وقتی که آقای مصدق مصدر کار شدند هیچگونه اصلاحاتی در شوؤن مختلف کشور به عمل نیامده است بلکه روز به روز وضع بدتر شده و حکومت دموکراسی ایران را کهبعداز شهریور 20 به وجود آمده بود مبدل به دیکتاتوری شدید کردند. یکی از اعمال آقای مصدق این است که قانون اساسی را زیر پاگذاشته است...
آقای مصدق استفاده از رادیوی دولتی را که با پول این ملت تهیه شدهاست منحصراً برای تبلیغات از دولت خویش قرارداده و صدها بلندگو در خیابان ها به راه انداخته و مردم را به رفراندوم تشویق می کند و اگر اقلیت بخواهد این عمل را انجام دهد مامورین انتظامی جلوگیری میکنند. چند شب است که بنا به خواهش مردم در منزل من جلسات سخنرانی منعقد می شود و بدستور دولت، احزاب تحت حمایت مامورین فرماندار نظامی به منزل من حمله میکنند و عدهای را مجروح مینمایند. چنانچه دیشب از پشت بام به منزل من حمله شد و یک نفر را در پامنار که عضو مجمع مسلمانان مجاهد بود کشتند.
آیتالله کاشانی در آخر مصاحبه اظهار داشتند نظر به تضییقاتی که برای اشخاص فراهم آمده امشب جلسه سخنرانی در منزل من بر گزار نخواهد شد.(25)
توطئه بیگانگان برای منحل کردن مجلس شورای ملی همچنین با برانگیختن عملیات روانی سازمانیافته و بکار گرفتن روزنامهها و گروهکهای مزدور و شبکه عوامل داخلی آنان همراه بود. در این دوران روزنامههای هوادار نهضت ملی بسیار محدود و رادیو هم در کنترل دستگاه دولتی بود و از اینرو انگلیسها توانستند فضای سیاسی جامعه را از طریق انبوهی از روزنامههای وابسته به خود مسموم ساخته، رهبران نهضت و نمایندگان مدافع مجلس را مورد اتهامهای ناروای گوناگون قرار دهند. این تبلیغات فریبکارانه موجب شد که ملت ایران نتواند از نهضت مردمی و ضد استعماری خود که سالها برای موفقیت آن مبارزه کرده بود به درستی دفاع کند. سرانجام مصدق توانست با این زمینهچینیها و برقرار کردن فضای ارعاب در کشور، توسل به خشونت و درهم کوبیدن اجتماعات مسالمت آمیز که برای نشان دادن مخالفت با انحلال مجلس برگزار می شد روز 12 مرداد رفراندوم فرمایشی خود را با پشتیبانی گسترده حزب توده در تهران برگزار کند. صندوق های اخذ رأی به گونه جداگانه بود و اصل مخفی بودن رأی که درهمه نظامهای انتخاباتی الزامی است رعایت نگردید. صندوق رأی برای موافقان انحلال مجلس در میدان سپه و برای مخالفان درمدرسه سپهسالار(بهارستان) گذارده شده بود.(26)
ادامه دارد...
پیام رسان