89/5/30
11:2 ص
قسمت چهارم
8- صدور فرمانهای عزل و نصب
انحلال مجلس هفدهم به تنهایی میتوانست موجبات برکناری نخست وزیر از سوی شاه و انتقال قدرت دولتی را فراهم کند . طرحی که بی گمان از سوی انگلستان تهیه شده و شخص مصدق با کمک هواداران خود در مجلس و بهره گرفتن از حزب توده آن را گام به گام عملی ساخت. در آن هنگام رهبران نهضت ملی وبسیاری از مردم که در برابر اقدامات ویرانگر مصدق ایستادگی می کردند پیشبینی روشنی از انگیزه او در منحل ساختن مجلس نداشتند ولی پس از صدور اعلامیه وزارتکشور و اعلان نتایج نهایی رفراندوم برای انحلال مجلس دوره هفدهم روز پنجشنبه 22 مرداد و پخش خبر آن در ساعت 9 بعدازظهر همان روز از رادیو ایران، (27) فرمان نخست وزیری زاهدی و فرمان برکناری مصدق روز 23 مرداد از سوی شاه صادر شد. همزمانی اعلام انحلال مجلس و صدور فرمانهای عزل و نصب نه تنها یک قرینه بلکه دلیل قوی برآن است که این رویدادها برنامهریزی شده بوده و امروز با قاطعیت میتوان گفت که اقدامات مصدق از یک سال پیش از آن یعنی متوقف ساختن انتخابات دوره هفدهم با یک تصویب نامه غیر قانونی در بسیاری از حوزههای انتخابیه و گرفتن اختیار قانونگذاری از مجلس به مدت یکسال و نیم با هدف به سستی کشیدن مجلس و حملات پیدرپی به اجتماعات مسالمتآمیز مردم در خانه آیتاللّه کاشانی و سپس منحل ساختن مجلس از حلقههای زنجیر یک توطئه بوده و دارای هدفی به جز فراهم ساختن زمینه قانونی واگذاری قدرت دولتی از سویمصدق به نخست وزیر برگزیده شاه نبودهاست. (28) بی جهت نبود که آیتالله کاشانی در اعلامیه تاریخی و فتوای مذهبی قاطع خود در زمینه تحریم شرکت در رفراندوم که دو روز پیش از برگزاری آن انتشار یافت، رفراندوم را «خانهبرانداز که بانقشه اجانب طرح ریزی شدهاست» توصیف کرد و «شرکت در آن را حرام و مُنافی مصلحت ملت و مملکت» دانست. و دکتر بقایی در نامهای به وزیر کشور(دکتر صدیقی) در 21 مرداد، انحلال مجلس را خیانت تاریخی مصدق خواند. (29)
9- پذیرش فرمان شاه
فرمان نخست وزیری زاهدی ساعت 23 روز 23 مرداد به وی ابلاغ میگردد. شاه به زاهدی همچنین پیام میدهد هرچه زودتر بر اوضاع نابسامان کشور مسلط شود و به ویژه مراقبت کند به جان مصدق آسیبی نرسد. زاهدی صبح روز بعد در جلسهای تصمیم میگیرد فرمان برکناری مصدق ساعت 23 شب24 مرداد به وسیله سرهنگ نصیری به مصدق ابلاغ گردد تا هیئت دولت او نیز که در تابستان تا دیر وقت در خانه مصدق جلسه دارند در جریان امر قرار گیرند. نصیری دقایقی پس از ساعت 23 به خانه مصدق میرسد و از رئیس انتظامات وی می خواهد اجازه دیدار او با مصدق را بدهد و هنگامی که از دیدار مستقیم او جلوگیری می کنند فرمان سربه مُهر را برای ابلاغ به مصدق به رئیس انتظامات خانه او تحویل میدهد. مصدق مدتی او را بلاتکلیف نگاه می دارد که شاید می خواسته است هیئت وزیران خانه او را ترک کنند و یا از جهت شیوه برخورد با این فرمان با ستاد پنهانی خود مشورت کند ولی سرانجام روی پاکت آن رسید میدهد. متن این رسید که تصویر آن سالها بعد انتشار یافت چنین است:
« ساعت یک بعداز نصف شب 25 مرداد 1332 دستخط مبارک به اینجانب رسید. دکتر محمد مصدق ». (30)
او از یک سو این فرمان را « دستخط مبارک» نامید و عنوان «نخست وزیر» را هم از دنبال? اسم خود حذف کرد که به معنی پذیرش فرمان شاه و پایان یافتن نخست وزیری وی بوده است از همین رو از این تاریخ دیگر هیچ سخنی با مردم نگفت و پیامی برای ملت نفرستاد. بنابراین مصدق پس از دریافت فرمان برکناری خود دیگر سمتی نداشت که در نیمه شب 25 و یا روز 28 مرداد کودتایی برای براندازی دولت او انجام شده باشد. و از سوی دیگر با پنهان کردن این فرمان و دستگیری حامل آن، صبح روز 25 مرداد اعلامیهای از سوی دولت او (31)منتشر شد که اقدام نصیری در ابلاغ فرمان برکناری را بیهیچ دلیلی، کودتا توصیف کرد. پنهان کاری شدید مصدق در مورد فرمان برکناری خود این گمان راتقویت میکند که دستگیری نصیری که رسید ابلاغ این فرمان را در دست داشته برای جلوگیری ازآشکار شدن خبر صدور و ابلاغ این فرمان بوده است . اگر این رسید به دست زاهدی میافتاد و وی به دلیل نا آگاهی از اسباب چینی های مصدق در روزهای آینده آنرا در روزنامه ها منتشر می ساخت ادامه اجرای طرح انگلستان و زمینه سازی ها برای واگذاری قدرت دولتی از سوی مصدق به زاهدی به خطر میافتاد. اگر مصدق فرمان برکناری خود را که در برابر آن رسید داده بود پنهان نمیکرد و به آگاهی وزیران خود می رساند و در روزنامهها هم منتشر میشد چگونه می توانست در حالی که دیگر هیچ سمـت دولتـی نداشت دستور دستگیری نصیری را صادر کند و سپس مدعی گردد که وی با ابلاغ این فـرمان کـودتا کـرده است؟ آیـا در اینصـورت ملـت ایـران، نمـایندگان مجـلس و مطبـوعات چنین ادعای بیپایهای را که به جوک سیاسی شباهت داشت از او می پذیرفتند؟ اعلامیه دولت مصدق در صبح روز 25 مرداد کاملاً خلاف واقع بوده است. نه زاهدی دستور دستگیری مصدق را داده و نه اشغال خانه مصدق که به یک دژ تسخیر ناپذیر تبدیل شده بود و یا دستگیری او برای زاهدی و یا سرهنگنصیری امکان پذیر بوده است .
با وجود طرح عنوان کودتا، مصدق در عمل هم فرمان شاه را پذیرفت و کوچکترین اقدامی برای خنثی کردن آن انجام نداد. اگر او حقیقتاً بر این باور بود که شاه حق صدور فرمان برکناری او را ندارد و یا اقدام سرهنگ نصیری را کودتا میدانست حداقل می بایست یک یا دو اقدام زیر را انجام دهد:
نخست آنکه- چون به دلیل تهدید شاه از سوی نمایندگان اقلیت مخالف رفراندم، شاه حاضر نشده بود پیرو نامه 23 مرداد مصدق ، فرمان انحلال مجلس را صادر کند، بنابراین مجلس کماکان به اعتبار خود باقی بود و با بودن مجلس ، شاه حق صدور فرمان برکناری نخست وزیر موجود را نداشت. در اینصورت مصدق میتوانست با وجود اعتبار و رسمیت مجلس، فرمان نخست وزیری زاهدی و برکناری خود را بیاعتبار اعلام کند بی آنکه نیازی به هرگونه برخورد عملی و سیاسی دیگری وجود داشته باشد. زیرا با وجود مجلس ، همه موافقان و مخالفان بر این باور بودند که شاه حق برکنار ساختن نخست وزیر را ندارد. شگفتی برانگیز این است که در صبح همین روز 25 مرداد و در حالی که مصدق فرمان برکناری خود را دردست داشت ، در مقام استوار ساختن آن بر آمد و اعلامیه انحلال مجلس شورای ملی را که شاه از صدور آن خودداری کرده بود منتشر کرد تا آنکه مخالفان انحلال مجلس نتوانند نسبت به تصمیم شاه در مورد برکناری مصدق در صورت افشای خبر آن اعتراض کنند و حوادثی مانندقیام 30 تیر تکرار نگردد. (32)
دوم آنکه - فرمان برکناری خود و نخست وزیری زاهدی را مردود اعلام کند و در رسانهها از هواداران میلیونی خود که برحسب ادعای او رأی به انحلال مجلس دادند بخواهد او را در ادامه مسئولیت نخست وزیری یاری داده و پشتیبانی کنند . در اینصورت حداقل این بود که حزب توده از او حمایت میکرد و ادامه کار او تضمین میشد. ولی مصدق نه تنها فرمان برکناری خود را از مردم پنهان کرد بلکه در جلسه صبح روز 25 مرداد هنگامی که هیئت وزیران در خانه او گرد آمدند در حالی که از نظر قانونی تکلیف داشت فرمان برکناری را به وزیران خود اطلاع دهد هیچ اطلاعی از فرمان مزبور به آنان نداد و به دیگر سخن، کابینه خود را نیز نامَحرم دانست. به نوشته «شون» خبرنگار آمریکایی آسوشیتدپرس ، مقامات دولتی، در مورد شایعه صدور فرمان نخست وزیری زاهدی که روز 25 مرداد مطرح شده بود اظهار بیاطلاعی کردند. (33) صدیقی وزیر کشور دراین زمینه میگوید:
«در خانه جناب آقای نخست وزیر، افواهاً موضوع دستخط را که بهانه ورود بهخانه بوده است شنیدم و از آقای دکتر مصدق پرسیدم موضوع دستخط چه بوده ؟ فرمودند : چیزی نبود»! (34)
ادامه دارد...
پیام رسان