86/3/13
1:0 ص
۱۳۸۶/۰۳/۰۶ :: مژده به غارتگران "هممیهن" و منافقان اصلاحطلب "شرق" |
1. مدیریت "توسعهمدارانه"ی کرباسچی در شهرداری تهران، نه فراموششدنی است، و نه با هیچ پردهپوشی قابل تطهیر است. البته این "مدیریت لایق" یا "لیاقت مدیران"، "نشان" از هاشمی رفسنجانی گرفت و یکی از معاونان بسیار لایق کرباسچی در طول محاکمات وی، از کشور فراری شد. او که "نشان ویژهای" از رفسنجانی دریافت کرده بود!!
محاکمات کرباسچی، اتهامات و دفاعیات وی و وکلایش، ملت را پیش از دادگاه به "صدور حکم ملی" رسانید، و این شهردار مدیر و لایق هاشمی توسط ملت به "غارتگری بیتالمال" محکوم شد. البته مجازات بسیار خفیف و آزادی وی تحت فشار مافیایی دو حامی سرسخت او – هاشمی و خاتمی – مفرّی برای "تبرئهی کرباسچی در پیشگاه ملت" ایجاد نکرد.
اما او پس از این محکومیت و آزادی پی افتخار به "ایتالیا" رفت، ساکن شد، تغییر چهره داد؟! و اینک باز گشته است. بازگشته تا حزب "لیبرال کارگزاران" را رهبری کند، و با روزنامهاش بلندگوی آن باشد. روزنامهای که صفحهی نخست آن با رنگ سیاه نقاشی میشود. یعنی کرباسچی و دیگر غارتگران هممیهن، ایران را سیاه میخواهند.
ناگفته نماند که در شورای دوم شهر، کرباسچی تمام قد وارد صحنه شد. تابلوهای نامزدهای کارگزاران منفور، با عکسهای بزرگ او، گستاخانه ملت را به مصاف گرفتند، همانگونه که "تمام قدی خاتمی" در شورای شهر سوم، "دهنکجی به ملت" بود، با این وجود "طرد ملی" در هر دو دورهی کرباسچی و خاتمی شامل حالشان گردید.
اینک بخشی از قوهی قضائیه، کرباسچی را در پرتوی عنایت خود قرار داده، تا همهی "غارتگران هممیهن" به آیندهی سیاسی خود، امیدوار باشند، علاوه بر این که در "مدیریتهای دولتی" خیالشان از هر نوع "آزادی عمل در بیتالمال مسلمین" آسوده باشد.
2. عزتشاهی - مبارز مسلمان دوران ستمشاهی – در کتاب خاطرات خود از فردی به نام "قدیری" نام میبرد که در بمبگذاری 8 شهریور و شهیدان رجایی و باهنر دخیل بوده است. وی، این فرد را همسر خواهر "عطریانفر" معرفی میکند، و عطریانفر را عامل فرار خواهرش "زهره عطریانفر" از کشور به منظور پیوستن به همسر تروریست و منافقش میخواند.
حال "عطریانفر" همانند "کرباسچی" از اعضای برجستهی حزب "لیبرال کارگزاران" است. همینجا باید تاکید و تصریح کرد که "تغییر ایدئولوژیک حزب کارگزاران" به "لیبرال بودن" را با وجود افرادی چون "عطریانفر"، تنها میتوان یک "تکرار از تغییر ایدئولوژی سازمان منافقین" دانست و بس.
روزنامهی شرق، به مدیریت عطریانفر نیز با امدادهای ویژهی بخشی از قوهی قضائیه به میدان آمده است. از این رو ضروری دیده شد به "منافقان اصلاحطلب شرق" نیز مژده داده شود که آنها به همراه "غارتگران هممیهن"، برای میدان سیاست و رسیدن به کرسیهای حاکمیت جمهوری اسلامی نیز آماده باشند.
3. آیا حرف عنصری چون "شمسالواعظین" را باید حقیقی دانست که قوه قضائیه را پناهگاه مطبوعات مستقل !!! در مقابل دولت خوانده بود؟! اگر چنین نیست، چگونه محکومان، مطرودان، غارتگران و منافقان دیروز و اصلاحطلبان امروز حتی تا مرز همکاری، همراهی و خویشاوندی با تروریستها، برای مقابله با دکتر احمدینژاد تحت "حمایت قانونی" قرار میگیرند، و روزنامههای آنان بلندگوی تبلیغاتی هاشمی، خاتمی و قالیباف و ... میگردد ؟!
با این همه، وجود حضرت آیتالله شاهرودی به عنوان مجتهدی دینمدار در رأس این قوه، سبب میگردد تا امیدهای "معاندان" به یأس تبدیل گردد، و ملت دینخواه به کاربرد عدالتخواهانهی "قوه عدلیه" همچنان دلبسته باشند.
پیام رسان