سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

89/11/4
11:9 ص

معنای فقیه
«فقیه» یعنی‌چه؟ منظور از فقاهت این است که کسی در فهم مسایل شرعی و احکام الهی تخصص داشته باشد. این را از کجا می‌فهمیم؟ غیر از همه جهات دیگر، واژه مشبهه که در اینجا دلالت بر ثبوت می‌کند این معنا را می‌رساند، ولی صرفاً یک اصطلاح است مثل این‌که ما به کسی طبیب می‌گوییم که تخصص در طبابت دارد. به کسی مهندس می‌گوییم که تخصص در مسایل هندسه دارد، و همه اوصاف دیگری را که می‌گوییم مشتقاتی است که در کفایه و اصول فقه هم مطرح شده است که گاهی مشتقات را درباره حرفه و ملکه به کار می‌بریم. یکی از مواردش هم همین جاست. فقیه یعنی «من له ملکة الفقاهة» فقاهت هم یعنی درک مسایل شرعی از راه ادلة‌ معتبر آن.
اما این‌که فقیه، ولایت دارد یعنی‌چه؟ آیا این مسأله در اسلام به عنوان یک حکم اصلی مثل وجوب نماز و سایر مسایل یا‌ احکام عبادی یا احکام غیرعبادی آمده است و ما چیزی هم به نام ولایة الفقیه داریم یا نه؟ آیا معنایش این است که هر فقیهی ولایت دارد؟ آیا بدین معنا است که فقاهت شرط لازم است و معنایش این نیست که شرط کافی هم باشد؟ یعنی غیر از فقیه کسی ولایت ندارد؟ این سئوالات وقتی پاسخ داده می‌شود که ما لسان روایات را درباره ولایت‌فقیه و از آنچه دلالت اعتباریه می‌کنند مثل مقبولة عمربن حنظله و مرفوعة ابوخدیجه و امثال این‌ها را بررسی کنیم آن وقت می‌توانیم بفهمیم که این یعنی‌چه. اجمالا به عنوان مصادره و به عنوان یک تعریف ابتدایی مطرح می‌کنیم تا بعد ان‌شاءالله اثباتش کنیم.

معنای ولایت‌فقیه
ولایت‌فقیه یعنی این‌که در شرایطی که حکومت امام معصوم عملاً میسر نیست و مردم دسترسی به امام معصوم ندارند و نمی‌توانند نیازهای حکومتی‌شان را به وسیلة او مرتفع کنند خدا یک بدلی برایش قرار داده است. اگر اشکالی به نظر نرسد بگویید بدل اضطراری. منتها بدلی که خود شارع تعیین کرده است. مثل این‌که فرموده است وضو و غسل بر شما لازم است اما اگر نتوانستید، تیمم کنید. تیمم، حکم شرعی است اما بدل از یک حکم اصلی دیگر است. آن‌چه از اول شارع مقدس برای حفظ نظام تشریع فرموده، جلوگیری از اختلال نظام، جلوگیری از هرج و مرج، و سایر مسایلی است که بر حکومتِ حق مترتب می‌شود. اما خداوند متعال می‌دانسته است که انسان‌ها همیشه تن به حکومت معصوم نمی‌دهند. همان‌هایی که سال‌ها پای منبر پیغمبر بودند با این‌که هفتاد روز قبل از وفاتش جانشین‌اش را معین کرد و فرمود: «هذا علی مولاه» بعد از هفتاد روز یادشان رفت. حالا یا ذهنا یادشان رفت یا عملا یادشان رفت و به فراموشی سپردند. چه کسانی؟ همین اصحاب بدر و حنین، نه کفار. آدمیزاد این‌گونه است. خدا می‌دانست بناست این‌گونه بشود. با این‌که دوازده معصومی که یک موی سر هر کدام‌شان به عالمی می‌ارزد خدا این‌ها را برای حکومت مردم تعیین کرد، اما می‌دانست که مردم زیر بار نمی‌روند. حالا که این‌چنین می‌شود، قهر کند و بفرماید من چند سالی برایتان، حکومت علی را قرار دادم بعدش دیگر هیچ! ول کنید بروید گم شوید؟ این از رحمت خدا به دور است؛ البته من در مقام اثبات نیستم و فقط می‌خواهم آن تعریف را اجمالا عرض کنم. این‌ها زمینه است برای بیان این تعریف.
ولایت‌فقیه یعنی یک حکم دست دوم؛ بدل اضطراری از حکم دیگری که شارع آن را ابتدا برای تنظیم امور جامعه و حفظ نظام جامعه و تأمین مصالح اجتماعی تعیین فرموده بود. تکوینا هم مصداق آن را خلق کرده بود تا دوازده نفر پشت سر هم یکی پس از دیگری بتوانند متصدی این حکومت بشوند. این‌ها را آفریده بود. حکم شرعی‌اش را هم تعیین کرده بود اما می‌دانست که عمل نمی‌شود. باز هم خدای متعال از فضل و رحمت خودش آمد یک حکم بدلی هم قرار داد. فرمود حالا که معصوم زندانی می‌شود تبعید می‌شود یا در حالت تقیه است، مردم نمی‌توانند از او استفاده کنند. می‌دانید بهترین زمان‌هایی که مردم از ائمه استفاده کردند زمان امام باقر و امام صادق سلام‌الله‌علیهما بود، اما می‌دانید چه‌طور بود؟ بسیاری از اوقات شیعه‌ها وقتی می‌خواستند سئوالی از امام بپرسند باید به عنوان یک دست‌فروش بروند در کوچه داد بزنند. به بهانة‌ تخم‌مرغ فروختن، سبزی فروختن، خیار فروختن بروند در خانه امام صادق (ع) و از ایشان مسأله بپرسند. تازه عصر این دو امام بهترین زمان‌ها بود. حتی در چنین زمانی که‌ امام زنده است، ظاهرا زندان هم نیست، کرسی درس هم دارد و هزاران نفر از شهرهای اطراف می‌آیند از محضرش استفاده می‌کنند، آن کسی که در شهرهای دور زندگی می‌کند، فرض کنید در خراسان آن روز، فاصله را نسبت به مدینه حساب کنید که باید با شتر این مسافت را طی کنند شاید یک سال طول می‌کشید که از خراسان به مدینه بروند. برای این فرد اگر مشکلی پیش می‌آمد باید چه کار کند؟ مسائل اجتماعی، سیاسی را که ایجاب می‌کرد به حکومت مراجعه کند نزد چه کسی برود؟ در میان مردم اگر اختلافی پیدا شد چه کنند؟ این‌جا فرمودند ولایت‌فقیه معتبر است؛ یعنی کسی که جای امام باشد به عنوان یک بدل اضطراری. چنین فردی همه مصالح امام را نمی‌تواند تأمین کند چون امام معصوم است و اشتباه نمی‌کند، از چیزی غفلت نمی‌کند؛ او نباید بگوید فیه تردد،‌ الاشبه کذا، الاقوی کذا؛ او حکم واقعی خدا را می‌داند. تحت تاثیر عوامل دیگری هم واقع نمی‌شود، اما همه مردم که به او دسترسی ندارند و نمی‌توانند نیازشان را به وسیلة او تأمین کنند. پس اسلام دست از حکومتش بکشد؟! یعنی این ‌شأن از زندگی اجتماعی مردم را که شاید بدون شبهه بشود گفت قوی‌ترین بعد زندگی انسان است، رها بشود؟ چون اگر زندگی اجتماعی نباشد معلوم نیست انسان به چه معنای دیگری وجود دارد. یک موجود فردی که در جنگل یا غاری زندگی می‌کند دیگر تحصیل علم یا تعلیم و تعلم، نماز جماعت،‌ جهاد یا... هیچ‌کدام از این‌ها موضوع پیدا نمی‌کند. همه این‌ها به برکت زندگی اجتماعی است و زندگی اجتماعی نیاز به حکومت دارد. آیا امکان دارد شارع بگوید حالا که شما امام معصوم را نپذیرفتید پس رهایتان می‌کنم تا هر کاری که خودتان می‌خواهید، انجام دهید؟ امام فرمود این جور نیست. حتی در زمان حضور امام معصوم اگر دسترسی به امام معصوم نداشتید به فقیه مراجعه کنید. فقیه، بدل اضطراری ماست؛ «والرد علیه کالرد علینا» بعد از آن هم یک جمله‌ای دارد که خیلی تکان‌دهنده است: «و هو علی حد الشرک بالله» ببین چه‌قدر برای امام معصوم مسألة وجود حکومت اهمیت دارد که این قدر پایة ولایت‌فقیه را محکم می‌کند و نمی‌گوید انکارش، می‌گوید ردش -‌که ظاهرا رد عملی منظور است «والرد علیه کالرد علینا و هو علی حد الشرک بالله». ولایت‌فقیه یعنی این. اما آیا غیر از فقاهت شرط دیگری هم دارد یا نه؟ این مسأله‌ای است که بعدا باید به ادلة آن مراجعه کنیم. ببینیم آن ادله‌ای که چنین ولایتی را اثبات می‌کند آیا شرط دیگری هم دارد یا نه، این بستگی به آن ادله دارد.
ادلة تعبدی این موضوع را بزرگانی مثل امام رضوان‌الله‌علیه و سایر بزرگان زیاد بحث کرده‌اند. همین‌طور که عزیز ما هم اشاره فرمودند بنده در یکی دو جلسه ـ اگر حیاتی باشد و موفق بشوم ـ بیشتر آن را که جنبه عرفی دارد و به اصطلاح دلیل عقلی مسأله است و بیشتر در بحث‌های با جوانان کاربرد دارد آن را عرض خواهم کرد و خواهیم گفت که غیر از فقاهت آیا چیز دیگری هم در آن اعتبار دارد یا ندارد.

و صلی‌الله علی محمد و آله ‌الطاهرین.

ولایت مطلقه فقیه

یک سؤال
جناب استاد! بسیار جالب، بحث معنا و چیستی و بعضی از سؤال‌ها و پرسش‌هایی را که عزیزان داشتند، پاسخ فرمودید. بعضی از عزیزان فکر می‌کنند که ولایت مطلقه فقیه از متفردات حضرت امام رحمه‌الله‌علیه است و ایشان به وجود آوردند حال آن‌که این طور نیست. به سلیقة‌ خودتان در این فرصت اگر ممکن است صحبت بفرمایید هم‌چنین در خصوص تاریخ یا جنبة‌ معنا و چیستی ولایت مطلقه بفرمایید و این‌که آیا می‌شود آن را فقط به حضرت امام نسبت داد یا کسان دیگری هم به این امر واقف و قائل هستند؟

پاسخ استاد
مسأله ولایت‌مطلقه، یکی از شبهات شایعی است که در این چند دهه مطرح شده است. شاید کسانی از روی اشتباه تردید کرده باشند یا انکار، اما قطعا کسانی از روی غرض و در واقع برای سست کردن پایه ولایت‌فقیه این شبهات را مطرح می‌کنند، ولی ما به انگیزه‌های افراد کاری نداریم. برای ولایت‌مطلقه دست‌کم سه جور معنا تصور می‌شود تنها تصور هم نیست کسانی هم گفتند، اما معنای صحیح این کلمه و علت این که بزرگانی امثال حضرت امام آن را مطرح کردند یک اختلافی است که بین بعضی از فقهای بزرگ در مقام بحث پدید آمده است. این نکته را هم این‌جا عرض کنم که دأب بزرگان ما این بوده که در مقام بحث فقهی، کاملا طرفین بحث را تا آن جا که می‌شده تقویت کنند در مقام بحث، به شبهه خیلی میدان می‌دادند و هم‌چنین به نظر مخالف، هرچند که خودشان خیلی در عمل معتقد به این حرف نبودند. من این چند سالی که خدا توفیق داد درس‌های بزرگانی امثال مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی و حضرت امام و بعضی دیگر از بزرگان را درک کردم با مصادیقی مواجه بودم که در مقام بحث یک چیزهایی را می‌فرمودند، تقویت می‌کردند، ولی فتوایشان این نبود. اخیرا هم در خدمت یکی از اعاظم بودم. مطلبی را گفتند. من سوال کردم که آقا فتوایتان هم همین است؟ ایشان فرمودند نه. دأب بزرگان این است که مسأله‌ای را بحث می‌کنند برای این که خوب حلاجی بشود.
از طرف دیگر گاهی در یک زمان یک نظری دارند و در یک زمان دیگری آن را تغییر می‌دهند. بیشتر که تحقیق می‌کنند نظرشان تغییر می‌کند. همه این‌ها در این جا در باب ولایت‌فقیه مصداق دارد. منتها حالا من خیلی دوست ندارم وارد بحث اشخاص بشوم و لزومی هم ندارد. اجمالا یک بحثی است که در ظاهر از کلمات شیخ انصاری رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در مکاسب استفاده می‌شود. ایشان برای مسأله ولایت‌فقیه بالاترین دلیل را این می‌داند که ما علم داریم که بعضی از احکام شرعی را شارع راضی نیست که بر زمین بماند. قطع داریم که شارع می‌خواهد این‌ها اجرا بشود. اجرای این‌ها هم یا باید به وسیله فقیه باشد یا غیر فقیه. اگر غیرفقیه باشد ما ایمن نیستیم که اشتباه کند. عادتا احتمال خطایش زیاد است، پس باید متصدی آن فقیه باشد؛ البته علاوه بر تفقه باید تقوا هم داشته باشد تا اطمینان بیابیم همان‌طور که می‌فهمد همان طور هم عمل می‌کند. به‌هرحال، نتیجه گرفته است که این ولایتی که ما برای فقیه اثبات می‌کنیم در همان چیزهایی است که یقین داریم که شارع به ترک آن راضی نیست. حالا این را بنده اضافه می‌کنم چیزی که در اصطلاح ما مرسوم است می‌گوییم امورحسبیه . امور حسبیه چیزهایی است که می‌دانیم شارع راضی نیست ترک بشود یعنی راضی نیست که مثلا ایتام بی‌سرپرست بمانند. یک کسی را حتما شارع می‌خواهد که به امور این‌ها رسیدگی کند یا اموال مسلمینی که سرپرست ندارد اگر رها شود. کسی است وارثی ندارد اموال فراوانی هم دارد که اگر کسی متصدی این اموال نشود این اموال کم‌کم تلف می‌شود از بین می‌رود. قطع داریم شارع راضی نیست این‌گونه بشود. می‌گوییم این جا فقیه باید متصدی این امور بشود و این اموال را مدیریت بکند و امثال این مسایل. لازمه‌اش این است که فقط ولایت برای فقیه در آن اموری باشد که قطع داریم که شارع مقدس به ترکش راضی نیست، اما در مواردی که شک داشته باشیم مثلا فرض کنید در امور حکومتی که در جوامع فعلی محل بحث ماست مثلا می‌گویند یک جایی را برای فضای سبز بگذارند. شهرداری‌ها تأکید می‌کنند میدانی باشد خیابان‌ها توسعه پیدا کند، گاهی برای ضرورت است گاهی هم برای زیبایی شهر، برای این که شهر اسلامی مرکز اسلامی دنیا، قم فرض کنید، زیبا باشد و دیگرانی که می‌آیند این‌جا از دیدنش بدشان نیاید خوب است که میدان‌های زیبا داشته باشد. لازمه این کار این است که گاهی در اموال مردم تصرف شود یا جلوگیری شود از این‌که در آن‌جا بنایی بسازند، ولی اگر گفت نمی‌خواهم بفروشم، چه کار کنیم؟ اتفاقا اطراف حرم را که می‌خواستند بسازند این مسأله پدید آمد و اشخاصی مایل نبودند بفروشند اما به هر حال حکومت‌ها در این مسایل دخالت می‌کنند و می‌گویند این‌جا چیزهایی هست که برای شهر لازم است هرچند طرف هم راضی نباشد. حالا سوال این است که آیا در یک چنین جایی فقیه می‌تواند بگوید چند تا خانه را خراب کنید تا برای زیبایی شهر فضای سبز ساخته شود؟ این اندازه هم ولایت دارد فقیه یا خیر؟ در جایی که ضرورتی هست مثلاً اگر کوچه‌های باریکی که ممکن است برای رفت وآمد ماشین یا بردن مریض به بیمارستان باید جاده وسیع‌تر باشد آن جا را بگویند خراب کنید، یک مسأله است؛ اما اگر فقط برای زیبایی شهر باشد، آیا فقیه می‌تواند این کاری را که سایر حکومت‌ها می‌کنند انجام بدهد؟ آیا ولایت دارد یا ندارد؟ ولایت مطلقه می‌گوید بله. هرکاری شأن حاکم است و حاکم این کار را برای شهر لازم می‌داند، فقیه هم حق دارد در آن جا دخالت کند حتی اگر برخلاف رضایت صاحبش هم باشد می‌تواند این کار را انجام بدهد. اگر شهرهای اسلامی زیبا نباشند ما در مقابل کشورهای کفر سرشکسته هستیم این باعث وهن اسلام می‌شود. می‌گویند مسلمانان این قدر کثیفند، این قدر آلوده‌اند، شهر خودشان را هم بلد نیستند اداره کنند. چون شأن حاکم این است که این کار را بکند، فقیه ولایت دارد که در این‌جا هم دستور بدهد خانه‌ها را خراب کنید و فضای سبز ایجاد کنید. این معنای ولایت مطلقه است. در مقابل آن، ولایت مقید یعنی فقط در جایی که ما یقین داریم شارع به ضرورت لازم می‌داند این کار را و به ترکش راضی نیست. این یک اختلافی است ظاهر فرمایش شیخ انصاری در مکاسب این حرف است با این‌که ادعا کردند ایشان بعدا از این نظرشان برگشتند. ظاهر آن چه از مکاسب استفاده می‌شود این است که ولایت‌فقیه در همان حدی است که ما یقین داریم که شارع راضی است و در امور مشکوک جاری نیست، اما آن کسی که قائل به ولایت مطلقه است می‌گوید: در آن‌چه عقلاً شأن حکومت است و حاکم حق دخالت دارد، فقیه حق دارد در آن‌جا حکم کند. این معنای ولایت‌مطلقه در مقابل ولایت مقیده است. یعنی مقید به موارد اضطرار و ضرورت. ولایت‌مطلقه این قید را ندارد؛ هر جا شأن حاکم است فقیه حق تصرف دارد.
بعضی آمده‌اند از این مسأله دو تفسیر غلط ارائه داده‌اند. از اول کسانی که نه علاقه‌ای به مسائل اسلامی داشتند و نه به حکومت اسلامی، گفتند این مسأله ولایت‌فقیه دیکتاتوری است ولایت‌فقیه یعنی هر چه فقیه می‌گوید بی‌چون چرا باید قبول کرد و این معنایش دیکتاتوری است. این جا بود که اگر یادتان باشد امام فرمود اگر ولایت‌فقیه نباشد دیکتاتوری می‌شود. ولی‌فقیه همیشه احکام اسلام را رعایت می‌کند مصالح مسلمین را رعایت می‌کند نه منافع شخصی خودش را. دیکتاتور کسی است که به دلخواه خودش دستور بدهد. فقیه اگر به دلخواه خودش دستور بدهد و خلاف حکم شرعی باشد با همان دستورش از ولایت ساقط می‌شود. معنایش دیکتاتوری نیست فقیه حتما باید احکام شرعی را طبق فقاهتی که دارد عمل کند؛ پس این معنای ولایت‌فقیه به معنای دیکتاتوری غلط است. یک معنای جدید و رسواتر از این هم مطرح کرده‌اند. بنده این را چند سال پیش خودم از بعضی مسئولان وقت کشور شنیدم؛ آن هم به عنوان تمجید از امام، گفتند ما در سابق یک ولایت عامه داشتیم و یک ولایت خاصه، در کتاب‌های فقهی اهل‌سنت هم مطرح می‌شد که حاکم اسلامی بر عامه امور مسلمین ولایت دارد. یعنی همین چیزهایی که در حوزه حکومت قرار می گیرد این ولایت عامه است نه مطلقه. این بحث بود که آیا فقیه در عموم موارد حکومت دخالت می کند یا نه تنها موارد خاصی است، اما ولایت‌مطلقه از ابتکارات امام است یا به تعبیر دیگری امام درست کرده است؛ البته آن‌ها تعبیر مؤدبانه به کار می‌بردند و به خاطر مقاصد خودشان می‌گفتند این چیزی است که امام آورده، این از افتخارات امام است. معنای این جمله این است که احکامی که ولی فقیه صادر می‌کند مقید به اسلامی بودن نیست؛ ولی‌فقیه می‌تواند حکمی برخلاف اسلام صادر کند و این را دستاویز قرار دادند برای این که خودشان هر جوری می‌خواهند با احکام اسلام بازی کنند. این از اکاذیب عالم است و خلاف نصوص فرمایشات امام است. این چیزی است که این‌ها درست کردند برای این‌که اسلام را از بین ببرند چون خودشان معتقد به احکام اسلام نبودند همان‌طور که الان هم کسانی همین‌گونه‌اند اما جرأت ابراز آن را ندارند. من این را خودم از زبان یکی از مسئولان عالی‌رتبه کشور در مجلسی که به یادبود مرحوم حاج‌احمدآقا در دانشگاه تهران برقرار شده بود شنیدم و همان‌جا بعدش نوبت سخنرانی من بود رفتم این حرف را رد کردم. به هر حال این هم معنایی بود که این‌ها ارائه می‌کردند که ولایت‌مطلقه یعنی مطلق از موافقت با اسلام، شرط این ولایت هم این نیست که حکمش حکم اسلامی باشد، ضد اسلام هم که باشد این ولایتش معتبر است! یعنی اسلام آمده تجویز کرده حکم ضد اسلام را. این از اکاذیب عالم است و از القائات شیطان برای نابود کردن اسلام و ولایت‌فقیه است. این‌ها همه‌اش غلط است. ولایت مطلقه در مقابل آن ولایت مقیده است. اولا در مسائل سیاسی اجتماعی جاری است نه مسائل تکوینی و ربطی به تکوینیات ندارد یعنی همان ولایت شرعی اعتباری قانونی است که برای فقیه ثابت است، و مقید به موارد اضطرار نیست، و در سایر مواردی هم که شأن حاکم دخالت در آن است می‌تواند دخالت بکند هرچند ضرورتی نباشد. این معنای مطلق بودن است و آن دو معنای دیگر غلط است و از القائات شیاطین است، لعنهم‌الله.

والسلام علیکم و رحمت الله


1   . بحارالأنوار، ج63، ص49. 

2   . نهج البلاغه، ص506. 

3   . آل عمران، 102. 

4   . همان، 28. 

5   . الکافی، ج1،‌ ص293. 

6   . رعد، 11. 

7   . بقره، 257. 

8   . محمد،‌11. 

9   . کهف، 44. 

10   . عنکبوت، 22.  

11 . مائده،20. 

12 . بقره، 258. 

13 . نساء، 54.  


پیام رسان

+ لینک دانلود جزوه استقامت در منطقه ممنوعه

+ ویل راجر فرمانده ناو ونیسنس هواپیمای مسافربری ما رو ساقط کرد و از شیاطین متحده مدال گرفت، اصغرآقا شما کدوم ایرباس رو زدی که لیاقت جایزه گرفتن از دست شیطان را پیدا کردی؟!

+ ویل راجر فرمانده ناو ونیسنس هواپیمای مسافربری ما رو ساقط کرد و از شیاطین متحده مدال گرفت، اصغرآقا شما کدوم ایرباس رو زدی که لیاقت جایزه گرفتن از دست شیطان را پیدا کردی؟!

+ تبلیغ بورس بعد از اشغال وال استریت!

+ فدایی سید علی با نمایش چند فیلم و عکس از یوم الله 9 دی 1388 به روز شد..... منت می گذارید تشریف بیاورید به سنگر ما......

+ 30 فروردین سالروز ولادت امام خامنه ای روحی فداه بر عاشقان ولایت مبارک باد

مشخصات مدیر وبلاگ
 
مهدی[112]
 

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 

javahermarket

لوگوی دوستان
 
دوستان
 
وبلاگ گروهی فصل انتظار نمازخانه بوستان بهاره بازتاب بُرنا مبادا روی لاله ها پا گذاریم سجاده ای پر از یاس یا اباصالح المهدی (عج) .:: در کوی بی نشان ها ::. دنیای جوانی سکوت ابدی ارزش خبر ... حبل المتین ... PARANDEYE 3 PA عروج شهرستان بجنورد عشق الهی حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد کـــــلام نـــو شلمچه وبلاگ گروهی موج .: شهر عشق :. نسیم قدسیان رهسپاریم با ولایت تا شهادت مهربان رنگارنگه گل نرگس...مهدی فاطمه ما و دلاوران کانون فرهنگی هنری مسجد ولی عصر (عج) کنگان پرتو پاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شب السلام علیک یا علی بن موسی الرضا هیئت متوسلین به حضرت قاسم بن الحسن علیهما السلام ساحل نشین اشک عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) عطش گروه اینترنتی جرقه داتکو نهِ/ دی/ هشتاد و هشت فرهنگ ولایی مهدویت @@@ استشهادی @@@ یاامام حسن مجتبی (ع)ادرکنی هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره) زندگی گروه فرهنگی سردار خیبر دل نوشته های هدهد سرگشته سیرت بسوی ظهور ... زورخانه باباعلی از فرش تا عرش نصیحت به مسئولین جامعه اسلامی پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان حب الحسین اجننی mansour13 فقط من برای تو وبلاگ رسمی دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد یا زهرا(س) گل پیچک شیعه مذهب برتر Shia is super relegion پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز دهاتی دکتر علی حاجی ستوده نای نیستان شمیم عاشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف حزب الله هم الغالبون مجمع عاشقان ثامن الائمه (ع) منتظر عشق طلاست السلام علیک یا صاحب الزمان کانون فرهنگی دستگردانیهای مقیم یزد صفاسیتی یاران ناب معجزه هزاره سوم بصیرت قاضی مالخر زمزمه های عطار برای حقیقت جویان اتحاد ملی - انسجام اسلامی ولایت مشاوره و مقالات روانشناسی اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار عاشقان علی و فاطمه « یا مهدی ادرکنی » فوتوبلاگ وصال شهدای غریب کجایند مردان بی ادعا؟ حسین جان (این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست) نـــــــــــــــــــــــــــــور خــــــــــــــــــــــــــــدا مائدة من السماء زیر آسمان خدا گفتمان مذهبی آموزش های مخصوص نظامی - نیروهای ویژه نور المهدی (عج) شهرستان ماهشهر یوسف گام آخر... درد و دل یک قدم تا پشت خاکریز یعسوب جلوه گاه دنیای آبی شیعیان اهل سنت واقعی وبلاگ خبری هیات چهارده معصوم(ع) بوئین زهرا هیئت مجازی علی جان آژیر قرمز مولای غریب ازدواج موقت وچالش ها دشت جنون نازنین فاطمه عاشقان شهادت در خط ولایت نسیم جبهه یا مهدی (عج) یه فلش کار بسیجی سایت خبری تحلیلی شیعه نیوز رنگارنگه 2 سخنان مهجور حضرت روح الله بــــــــــــــــــــــــــــاران مسیح المسایح پیام مشاور حاج منصور ارضی وبلاگهای موهن را متوقف کنید .::خادم الشهداء::. هیئت یا عباس (ع) عشاق المهدی(عج) هر که دارد هوس کرببلا بسم الله پایگاه وبلاگ نویسان حامی مقاومت اسلامی مروارید شهید حجت الاسلام والمسلمین ردانی پور خاکریز سبز السلام علیک یا اباالفضل العباس (ع) .::خاتم النبیین::. حوزه مقاومت بسیج هفت امام موسی کاظم علیه السلا جنـبش پیامـکی احـمدی نـژاد گفتمان آزاد حقیقت نیوز نغمه اذان صبح دولت عشق محب مهدی (عج) اصلاح الگوی مصرف صبح بیداری مردان بی ادعا هیئت مذهبی دانشجوئی ثامن الائمه (ع) وبلاگ شخصی دکتر کوچک زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلام حزب فقط حزب علی... رهبر فقط سید علی خفن سرا ضد سبز یادداشتهای بی تکلف جزوات کارشناسی ارش شجره طیبه دین و زندگی سیستم عامل، طراحی گرافیک و برنامه نویسی خراباتی 15 یک دست لباس خاکی نینوا نرم افزار ایثار حامیان استاد رائفی پور و استاد عباسی و کریمی
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ