90/3/17
9:48 ص
ستایش نصرالله از اندیشههای امام خامنهاى
سید حسن نصر الله دبیرکل جنبش مقاومت حزبالله در مراسم افتتاحیه کنفرانس اندیشههاى حضرت آیت الله خامنهاى سخنرانی کرده است.
در ادامه متن کامل سخنان سید حسن نصرالله را می خوانید:
براى من افتخارى است که در افتتاحیه این کنفرانس شرکت کنم. و آنرا گامى مهم و پایهگذار در این زمنیه مىدانم. زیرا براى اولین بار است که اندیشهها و دیدگاههاى امام خامنهاى در ابعاد مختلف آن در خارج از ایران، مورد بحث و بررسى قرار مىگیرد. در ضمن از دستاندرکاران و حاضران و شرکتکنندگان در این کنفرانس و میزگردهاى مربوطه، بهخصوص کسانى که از خارج از لبنان قبول زحمت کردند و به این کنفرانس تشریف آوردهاند، تشکر مىکنم.
آشنایى شخصى و مستقیم اینجانب با امام خامنهاى به سالهاى 1987 باز مىگردد به نحوى که این مدت طولانى زمینه دیدارهاى مکرر و آشنایى با خیلى از دیدگاهها، نظرات و تحلیلها و مبانى فکر ایشان و نقطهنظراتشان در مسائل مختلف و همچنین زمینه آشنایى با اخلاق و رفتار عالى ایشان را فراهم نمود.
خلاصه همه این دیدارها، آشنایىها و گفتگوها این است که ما با رهبرى عظیم از لحاظ مدیریت، تقوى و اجتهاد روبرو هستیم، ما با رهبرى روبرو هستیم که چشماندازى گسترده و دیدگاهى همهجانبه و عمیق به مسائل روز دارد، زیرا اولاً بر مبناى آشنایى حقیقى با دیدگاههاى مردم است و ثانیا بر اساس آشنایى با نیازها و خواستههاى ملتهاى شریف مىباشد، سوم اینکه بر اساس آشنایى خود با امکانات بالقوة و بالفعل ملل اسلامى مىباشد و چهارم اینکه دیدى تیزبین در راهکارها و راهحلهاى اساسى و واقعبینانه دارند. و این امر را در هنگام طرح مشکلات و بحرانها و اختلافات مشاهده مىکنیم. متوجه مىشویم که وى به تمام ابعاد موضوع احاطه داشته و دیدگاهها و تحلیلهاى متنوعى را در مورد آن ارائه مىدهد. و در نهایت تصمیمى مبنى بر آگاهى کامل نسبت به همه ابعاد موضوع ارائه مىدهد.
ما در واقع با شخصیتى استثنائى و عظیمى روبرو هستیم که متاسفانه امت اسلامى کمتر با وى آشناست و این نشان از مظلومیت وى دارد که حتى در امت اسلامى و حتى در ایران ابعاد مختلف شخصیتى وى بهخصوص جنبه مدیریتى و رهبرى، آنچه که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است، زیرا ما با شخصیتى روبرو هستیم که دشمنانش، او را محاصره کرده و دوستان وى حق وى را ادا نمىکنند. و این وظیفه ماست که امت اسلامى را با چنین شخصیتى آشنا کنیم که از برکات وجود وى در این بحرانها استفاده کنند. و استفاده از این رهبر، فقیه و اندیشمند به نفع آینده و حال و دنیا و آخرت این ملتهاست، زیرا امت اسلامى اکنون با بحرانهایى روبرو است که در این چندین قرن بىسابقه بوده است و وظیفه این کنفرانس این است که در چنین شرایطى این رهبر را به ملتهاى اسلامى معرفى کند.
در جریان کنفرانس مادرید 1991، شرایط در منطقه تغییر کرده بود، همه معادلات بینالمللى به این سو تغییر جهت داده بود که امریکا صلح و سازش در منطقه را به مرحله عمل خواهد رساند. همه شخصیتها وهمه تحلیلگران صلح و سازش را محقق مىدانستند، و اینکه مقاومت در لبنان مجبور خواهد شد فعالیتهاى نظامى و عملیات خود را در لبنان متوقف کرده و تن به سازش بدهد، این دیدگاه در نزد خیلى از مقامات ایرانى نیز وجود داشت، تنها این رهبر انقلاب بود که موضعى انحصارى داشت و بیان کرد این مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید و این صلح و سازش امضا نخواهد شد، بروید به علمیات خود ادامه بدهید. این دیدگاه رهبر بود، در حالى که برخى از شخصیتهاىی که در آن مذاکرات شوم شرکت کرده بودند، تنها بعد از گذشت بیست سال متوجه این امر شدند و دچار نا امیدى و سرگردانى شدند.
در سال 1996 همه شما شاهد بودید که توافقهایی در مذاکرات صلح و سازش بین اعراب و اسرائیل بهدست آمده بود و در آن موقع سخن از "تعهدات رابین" زده مىشد. مبنى بر اینکه اسحاق رابین موافقت کرده که اسرائیل به مرزهاى چهارم ژوئن 1967 که شامل جولان هم مىشود، عقبنشینى کند، همه در آن موقع مىگفتند که این سازش حتمى است و شرط تحقق آن این است که کشورهاى عربى به اسرائیل با مرزهاى چهارم ژوئن موافقت نمایند. همه مىگفتند که کار تمام شده است و باید به دنبال بررسى سرنوشت خود در مرحله جدید باشیم و باید در مسئله مقاومت و عملیات مسلحانه تجدید نظر کنیم و به دنبال برنامههاى سیاسى و غیرنظامى تازهاى باشیم، و وضعیت خیلى حساسى در پیش رو بود. در آن زمان دیدگاه مقام معظم رهبرى در این مورد خیلى واضح بود، وى بیان کرد به نظر من این صلح و سازش محقق نخواهد شد و صلح بین اسرائیل و سوریه و حتى با دولت لبنان محقق نخواهد شد. من به شما پیشنهاد مىکنم که مقاومت به فعالیتها و جهادش ادامه بدهد، حتى بر عملیات خود بیافزاید، تا بتواند به پیروزى دست یابد و به این حرفها و حدیثها اهمیتى ندهید و گوش نکنید. حدود دو هفته بعد همین اسحاق رابینى که خواهان امضاى صلح با سوریه بود، سخنرانى میکرد و یکى از صهیونیستهاى تندرو - البته همه صهیونیستها تندرو هستند- پیشقدم شد و او را ترور کرد و به دنبال آن شیمون پرز جانشین وى شده و تمام مذاکرات صلح و سازش را بر باد داد.
در آن زمان وضعیت جنبش حماس و جهاد اسلامى بسیار دشوار بود و هیچکسى فکر نمىکرد که این دو جنبش قدرت و امکانات و توانایى انجام عملیات و یا اقدامى مسلحانه در سرزمینهاى اشغالى را داشته باشند، ولى به حول و قوه الهى ما شاهد بودیم که عملیات شهادتطلبانهاى در قدس و در تلآویو صورت گرفت و تیر خلاص را به این مذاکرات زد. بعد از آن شاهد درگیریهاى مکررى در مرزهاى جنوبى لبنان و ارتش اسرائیل بودیم و کنفرانس شرمالشیخ برگزار شد که در آن همه سران دنیا براى دفاع از امنیت اسرائیل و محکومکردن آنچه آنها تروریست مىدانستند، برگزار شد. و از اسم از حماس، جهاد اسلامى و حزبالله به عنوان گروههاى تروریستى یاد کرد و ضمن تهدید این احزاب، قطعنامههاى تصویب شد که بر اساس آن همه این کشورها مىبایست این گروههاى تروریستى را تحریم کنند. به دنبال این قطعنامه، اسرائیل به رهبرى نتانیاهو، جنگ آوریل 1996 را به راه انداخت و در سایه عدم تحقق اهداف این جنگ، دوباره همه چیز به نقطه صفر بازگشت.
در آن زمان امام خامنهاى همواره از پیروزى صحبت مىکرد و همواره تاکید مىکرد که بر اساس ایمان و باورهاى دینىاش به این پیروزى مطمئن است. وى بعد از سال 1996 همواره مىگفت که اسرائیل اکنون سرگردان است و در باطلاق افتاده است و در لبنان نه راه پس دارد و نه راه پیش، و آینده معرکه به دست مقاومت است.
در اواخر سال 1999 انتخابات نخستوزیرى را در اسرائیل شاهد بودیم و رقابت سختى بین نتانیاهو و باراک رخ داد و هر کدام از آنها وعده عقبنشینى از لبنان را دادند، در این میان باراک حتى مهلت زمانى نیز مقرر کرد، همه در لبنان و سوریه بر این باور بودند که بعد از انتخابات، دوباره همه چیز به وضعیت معمولى و قبلى خود بازگشته و عقبنشینى محقق نخواهد شد. و باراک تا زمانى که ضمانتهایی از لبنان و سوریه به دست نیاورد، از جنوب لبنان عقبنشینى نخواهد کرد. ما در مقاومت نیز بر این باور بودیم که این امر عملى نخواهد شد ولى در دیدار با امام خامنهاى با دیدگاه جدیدى روبرو شدیم. ایشان موضع کاملا متفاوتی را در این باره داشتند. وى به برداران مقاومت گفته بود که خود را براى پیروزى و مرحله بعد از آن آماده کنید، مواضع خود را در آن زمان بررسى کنید، براى همین بود که ما از عقبنشینى زودهنگام ارتش اسرائیل شوکه نشدیم وخود را براى پیچیدگىهاى این مرحله آماده کرده بودیم. در نهایت برخورد با مزدوران سابق از فرقهها و مذاهب مختلف و برنامههاى ما در مورد مناطق آزادشده مسائل پیچیدهاى بود که آمادگى خاصى را مىطلبید. و به دنبال این هشدارهاى مقام معظم رهبرى خودمان را خوب براى این شرایط جدید آماده کرده بودیم.
در جنگ ژوئیه 2006 که در واقع یک جنگ جهانى از لحاظ تصمیمگیرى، و عربى از دیدگاه حمایت و پشتیبانى و اسرائیلى از دید اجرا بود و با هدف از بینبردن مقاومت و جامعه مقاوم در لبنان بود، و همه در آن زمان شاهد خشونت و آتش و ویرانىها در حملات اسرائیل به لبنان بودیم، هیچکس حرفى از پیروزى نمىزد، و همه تنها سخن از جان سالم به در بردن و زنده بیرونآمدن از جنگ مىراندند. در این جنگ کشور کوچکى بود که مقاومت در مکان کوچکى از آن مستقر شده بود و همه دنیا به جنگ با آن آمده بودند. و اسرائیل با آن امکانات نظامى و با آن ماشین جنگى خود به جنگ این مقاومت رفته بود که عملیاتش همواره جنگ و گریز بود. در آن جنگ مقام معظم رهبرى از طریق یکى از دوستان، پیام شفاهى را براى ما ارسال کردند که در چند صفحه قابل نوشتن است، من برخى از نکات این پیام را براى شما بازگو مىکنم. ایشان در آن پیام جنگ تابستان 2006 را به جنگ احزاب تشبیه کرده بودند که همه احزاب و عشایر و قبایل جمع شده بودند و پیامبر صلىالله علیه و آله و اطرافیانش را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند که آنها را سربه نیست کنند. ولى بر خدا توکل کنید، و من به شما مىگویم که شما پیروز هستید، بلکه بعد از اتمام این جنگ شما به نیروى تبدیل خواهید شد که هیچ کسى نمىتواند در برابر شما بایستد. در آن زمان بهخصوص در ابتداى جنگ چه کسى و چه شخصیتى مىتوانست سرانجام جنگ را چنین ارزیابى کند!
بعد از حادثه یازده سپتامبر همه نفسها در سینه حبس شد. همه مىگفتند که منطقه به زیر سلطه سیاه امریکایىها خواهد رفت. همه مىگفتند که سایه شوم امریکا براى صدها سال بر منطقه خواهد افتاد. برخىها جنگ امریکا در منطقه را به جنگهاى صلیبى تشبیه کردند. در آن زمان دیدارى با مقام معظم رهبرى داشتیم و اوضاع را جویا شدیم، ایشان دیدگاهى کاملا متفاوت داشتند، با وجود اینکه خیلى از مقامهاى ایرانى آن موقع به نزد ما مىآمدند و مىگفتند که اوضاع تغییر یافته و با وضعیت جدیدى روبرو هستیم و باید به دنبال مذاکره و سازش با امریکا باشیم. مقام معظم رهبرى در آن زمان مىگفتند: از ایالات متحده نترسید و نگران نباشید. امریکا به نقطه بلندى سقوط رسیده است و اکنون در سراشیبى سقوط قرار دارد. آنها وقتى که به افغانستان و عراق آمدند با پاى خود به جهنم آمدند و این آغاز پایان امریکا و نظم نوین آن است. و باید بر این اساس رفتار و تجزیه و تحلیل کنیم، زیرا وقتى امریکا نتواند از طریق کشورهاى مزدور و حتى از طریق ارتش، ناوها و نیروهایش به اهداف خود برسد، این امر نشاندهنده ضعف و ناتوانى است. و این امر نشاندهنده عدم آشنایى حاکمان با ملتها و فرهنگ جهاد و روحیه مقاومتخواهى آنهاست و بسى امید در این اوضاع نهفته است.
به طور خلاصه بگویم که در سال گذشته، امت اسلامى با بدترین جنگ در تاریخ ایالات متحده روبه رو بود و ایالات متحده و همپیمانانشان تصمیم داشتند به منطقه بیایند و تمام دولتهاى محور مقاومت را سرنگون کنند و در این رودروى ، مقام معظم رهبرى به بهترین وجه توانستند این بحران را مدیریت کنند. و با عقل ، تدبیر و حکمت خود توانستند این بحران را پشت سر بگذارند. ولى اکنون نمى توان ابعاد این جنگ را بر ملا ساخت.
مقام معظم رهبرى همواره بر این باور بودند که اسرائیل به سمت نابودى مىرود، و آنرا بسیار نزدیک مىبیند و بر این باور است که مذاکرات صلح و سازش سرانجامى ندارد و هر آنچه که در اطراف ما در مورد فلسطین مىگذرد، نشان از عزم و اراده قوى ملتها بهخصوص ملت مقاومت فلسطین دارد. این جوانان فلسطینى نشان دادند که با نسل جدیدى از فلسطینیان روبرو هستیم که بسیار امیدوار است و شور و حماسه بزرگى در سر دارد. این دیدگاه مقام معظم رهبرى را تنها در سایه عقبنشینىهاى مستمر ایالات متحده و موفقیتهاى بیش از پیش مقاومت و از طریق تجزیه و تحلیل جنگ تابستان 2006 و جنگ غزه مىتوانیم دریابیم و مطمئن باشیم که اسرائیل در آینده نزدیک نابود خواهد شد. و همه این تحلیلها نشان از دقت و صحت تحلیلها و دیدگاههاى مقام معظم رهبرى دارد.
امروز که ما این کنفرانس را افتتاح مىکنیم، ناگزیر هستیم یادى کنیم از جوانان فلسطینى که روز گذشته در جولان حماسهاى پر شور آفریدند. عزم و اراده آنها نشان داد که ملتها بیش از پیش خواستار ازبین رفتن اسرائیل هستند. چرا که مدت زمانى است که امریکا به منظور حمایت از امنیت اسرائیل، در صدد موجسوارى بر روى انقلابهاى منطقه مىباشد. علیرغم تضییع حقوق فلسطینىها و ادامه اشغالگرى اسرائیلىها کماکان امریکا سخن از حقوق بشر و آزادىهاى سیاسى مىزند. حادثه دیروز جولان نشاندهنده هوش و درایت ملل مسلمان است که امام خمینى و مقام معظم رهبرى در صدد بیدارى آن بودهاند.
منبع : http://www.presstv.ir
پیام رسان