87/1/20
6:58 ص
مهمترین رهبر دنیا از نگاه یک مؤسسه آمریکایی
مؤسسه کارنگی برای صلح با انتشار مقاله بسیار تفصیلی اعلام کرد: شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیت الله خامنه ای برای مسایل جاری جهان مهم و در عین حال ناشناخته باشد.
به گزارش فارس، رادیو فردا به نقل از موسسه کارنگی اعلام کرد: مؤسسه کارنگی برای صلح به تازگی مقاله بلندی در وبسایت این مؤسسه منتشر کرده است با عنوان "بازخوانی (آیت الله) خامنهای نگاه جهان به قدرتمندترین رهبر در ایران.
بنابر این گزارش، مقاله بازخوانی (آیت الله) خامنه ای با جمله ای آغاز می شود که ترجمه اش چنین است شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیت الله خامنه ای برای مسایل جاری جهان اهمیت داشته باشد اما هم زمان تا این حد برای جهانیان ناشناخته باشد.
بر اساس مقاله مذکور، هر رویکردی که در پی ایجاد رابطه با ایران است و می خواهد قرین موفقیت باشد باید قدر مناسبی برای آیت الله خامنه ای و نقش محوری او در تصمیم گیری های ایران در نظر بگیرد.
برخی دیگر از مفاد این مقاله به شرح ذیل است:
مقام های آمریکایی هنگامی که با این انتقاد مواجه می شوند که چرا به تماس با ایران نمی پردازند در پاسخ می گویند با چه کسی در ایران باید گفتگو کرد با این که پاسخ شاید آیت الله خامنه ای باشد واقعیت آن است که تا زمانی که آقای خامنه ای رهبر است تغییری بنیادی در سیاست داخلی یا خارجی انقلاب اسلامی ایران در قبال آمریکا غیر محتمل به نظر می رسد. آیت الله خامنه ای به این دلیل به مقام رهبری انتخاب شد که به آرمان های انقلابی و آموزه های آیت الله خمینی وفادار بود. هر طرحی که آمریکاییان برای برقراری تماس با ایران طراحی کنند، بدون آیت الله خامنه ای پیشاپیش محکوم به شکست است.
اقدامات ناموفق دولت کلینتون و پرداختن او به خاتمی و اصلاح طلبان در سال 2000 نمونه هایی در همین زمینه به شمار می روند. طرف قرار گرفتن با آیت الله خامنه ای ویژگی هایی نیز دارد که باید رعایت شوند. آیت الله خامنهای باید متقاعد شوند که ایالات متحده آماده است مشروعیت جمهوری اسلامی را به رسمیت بشناسد و به آن احترام بگذارد. آمریکا باید بگونه ای رفتار کند که آیت الله خامنه ای متقاعد شوند کاخ سفید در پی تغییر رفتار خود است نه تغییر رژیم ایران.
آیت الله خامنه ای هرگز توافقی را که متضمن قبول عقب نشینی یا پذیرفتن شکست باشد را نخواهند پذیرفت. ایشان حتی در برابر اعمال فشار هم تن به مصالحه نخواهند داد. آقای خامنه ای عمیقا باور دارد سازش در برابر فشار نتیجه معکوس می دهد و به افزایش اعمال فشار منجر می شود.
87/1/20
6:57 ص
پاسخ به یک فتنه
فیلم فتنه منتشر شد و به همراه خود آتشی از نفرت را ایجاد کرد. نفرتی که به طور یقین بازخورد های آن جنگ تمدن ها را شعله ور می سازد.
این فیلم سراسر توهین و با تحریفات بسیار و جدا کردن یک قسمت از آیه و ربط دادن آن به تصاویری که هیچ ارتباطی با آیه ندارد، در صدد مخدوش کردن چهره قرآن بر آمد و بارفتاری نژاد پرستانه نسبت به 57 ملیون مسلمان ساکن در قاره اروپا، عمق نفرت خود را نسبت به همزیستی مسالمت آمیز ادیان اعلام نمود.
1- فیلم وی با آیه ای از سوره انفال شروع می شود:
وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ?سوره انفال ایات 60 و 61?
و سپس با میکس تصاویری از برخورد هواپیما با برج دو قلو می خواهد به بیننده القا کند که تخریب برجهای دو قلوی امریکا به دستور قرآن صورت گرفته است، در حالی که این تلفیق نامربوط، تنها بی سوادی تهیه کننده و کارگردان آن را به تصویر می کشد. در این آیه مسلمانان را ترغیب به بالا بردن توان نظامی می کند نه ترغیب به حمله به تأسیسات دشمن و بیشتر بر قوت بازدارنگی و توازن نظامی تاکید می کند. مساله ای که امروزه در سیاست های نظامی و عرف بین الملل بسیار بر آن تاکید می شود اما تهیه کننده که گویا غبار نفرت به وی اجازه نداده که بفهمد این آیه هیچ ارتباطی با حمله به تأسیسات دشمن ندارد. آیه شریفه درصدد بیان این نکته است که حفظ توازن نظامی از تجاوزگری های دشمن جلوگیری می کند و کوچکترین ارتباطی با فیلم های میکس شده ندارد. اگر بخواهیم در کتاب های مقدس به دنبال آیه ای باشیم که پیروانش را ترغیب به نابود کردن دشمن می کند، باید این آیه را از پیدا کنیم هنگامی که یهوه دستور می دهد:
87/1/18
7:5 ص
استراژی ما در برابر فیلم فتنه
محمد کاشانی*
رشد اسلام گرایی در اروپا مسیحیان تندرو را بر آن داشته تا دست به حملات توهین آمیز و ناجوانمردانه نسبت به اسلام بزنند. سلسله حملات منسجمی از سخنرانی توهین آمیز پاپ تا کاریکاتورهای دانمارکی و امروز هم فیلم موهن "فتنه" و فیلم بعدی که در راه است. (کارتون هجو آمیزی در باره یکی از زنان پیامبر اسلام) همه و همه نشان از ترس مسیحیان تندرو از گسترش اسلام در اروپا است.
در موارد قبل، جوشش و عشق مسلمانان به پیامبر مهربانی ها، آنان را بر آن داشت تا به خیابان ها بریزند و اعتراض خود را به این اقدامات توهین آمیز نشان دهند ولی چنان که افتد و دانی این واکنش ها اثر چندانی نداشت و فقط حساسیت و عشق مسلمانان را نسبت به پیامبرشان نشان می داد و در طرف مقابل هر کسی که دچار شهوت شهرت بود، قلمی به دست گرفت و طعنی به اسلام زد، شاید در قبال این توهین به نان و نوایی برسد.
این بار گریت وایلدرز نماینده پارلمان هلند با ساختن فیلم کوتاه فتنه و تلفیق قرآن با اعمال تروریستی وهابیان -که وظیفه ای جز ریختن خون دیگر مسلمانان ندارند-، خواست نشان دهد اسلام با تروریست برابر است و خواستند به بهانه دفاع از آزادی بیان، سنگی به قامت رعنای اسلام بزنند غافل از آنکه چراغی را که ایزد بر فروزد، هر آن کس پف کند ریشش بسوزد.
مهمترین سوالی که اکنون با آن روبرو هستیم این است که واکنش مسلمانان نسبت به فیلم فتنه باید چگونه باشد؟
آیا باز هم لازم است که به خیابنها بریزند و پرچم هلند را به آتش بکشند و خشم خود را از این کار غیراخلاقی و غیرانسانی هلندی ها نشان دهند؟ و یا باید به انتظار محکومیت مجامع حقوق بشر بشینند و دست بر روی دست بگذارند؟ و یا راه سومی هم وجود دارد تا هم مسیحیان افراطی نتوانند لذت توهین به بیش از یک ملیارد و نیم مسلمان را احساس کنند و هم از تکرار چنین توهین هایی که نتیجه ای جز جنگ تمدن ها به بار نخواهد آورد جلو گیری شود؟
آن راه سوم چیست؟
تاریخ تکرارپذیر است. اگر خود را در موقعیت اول انقلاب و حمله عراق به ایران قرار دهیم، دشمن متجاوز، ناجوانمردانه، حمله ای سنگین به ایران را آغاز کرد و در مقابل این حمله 3 نوع پاسخ داده شد.
پیشنهاد اول از طرف بنی صدر ارائه شد و خائنانه دست بر روی دست گذاشت. "زمین" را به "زمانی" که هیچگاه به دست نیاورد، فروخت و به التماس محکومیت مجامع جهانی وقت گذراند.
راه حل دوم افرادی بودند که به خیابانها ریختند و پرچم عراق را به آتش می کشیدند.
این دو راه حل مشکلی را حل نکرد و تنها راه حل سوم پاسخ داد و آن هم شیرمردانی که برخاستند و پاسخ هر گلوله ای را با گلوله ای و هر موشکی را با موشکی دادند تا دشمن را عاجزانه بر سر جای خود نشانیدند.
امروز ما درست در همان موقعیت قرار داریم دشمنی مجهز با تمام تجهیزات حمله ای سنگین به مقدسات ما را آغازیده است. ما در برابر این دشمن چه باید کنیم؟ آیا به روش بنی صدر به انتظارمحکومیت مجامع حقوق بشر بنشینیم و زمین را به زمان بفروشیم و یا به مانند کاریکاتور های دانمارک به خیابان ها بریزیم و پرچم هلند را به آتش بکشیم؟ و یا راه حل سوم را پیش بگیریم و هر حمله ای را به حمله ای متقابل پاسخ دهیم و هر توهینی را پاسخی دندان شکن دهیم.
البته این مسلم است که آیین ما، اجازه توهین به مقدسات دیگران را نمی دهد و نمی توانیم و نباید به مقدسات مسیحیان تندرو توهین کنیم ولی آیا نمی توان واقعیت های کتاب مقدس موجود مسیحیان را هم به تصویر کشید؟
87/1/16
3:52 ع
هفت سین اعتماد ملی!
کیهان / عبدالرضا داوری: ویژه نامه نوروزی مطبوعات که معمولاً با بهره گیری از تمامی بضاعت تحریری و فنی یک روزنامه منتشر می شود فرصت مناسبی برای ارزیابی هویت و خط فکری آنهاست. از میان روزنامه هایی که در پایان سال 1386 اقدام به انتشار ویژه نامه نوروزی کرده بودند ویژه نامه روزنامه اعتماد ملی شگفت انگیز بود! چرا که این روزنامه خود را سخنگو و ارگان حزب اعتماد ملی- به عنوان جریانی که با افراطیون مدعی اصلاحات مرزبندی جدی دارد- می داند ولی ویژه نامه نوروز 87 آن در همراهی با دشمنان بیرونی و بی حرمتی به ارزش های انقلابی گوی سبقت را از افراطیون ربوده است.
در این یادداشت بنا داریم سفره هفت سین نوروزی روزنامه اعتماد ملی را بگشاییم تا روشن شود که هشدارهای پیاپی نشریات اصولگرا در خصوص ردپای دشمن در تحریریه روزنامه های دوم خردادی بدون مبنا نبوده و می توان ویژه نامه نوروز 87 اعتماد ملی را به عنوان یکی از بارزترین اسناد در اثبات این وابستگی تلقی کرد.
سین اول- سازشکاری و سلطه پذیری:
87/1/3
8:57 ص
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله رب العالمین والصّلاه والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداه المعصومین المکرّمین سیّما بقیّه الله فی الأرضین.
خدای متعال را شکرگزاری میکنم که توفیق عنایت فرمود که یک بار دیگر در آغاز سال، در جوار حرم مطهر حضرت ابیالحسن الرضا (علیه آلاف التّحیه و الثّناء) در خدمت شما مردم عزیز ـ از مجاورین این آستان مقدس و زائران آن بزرگوار ـ باشم؛ این عید سعید و میلاد مبارک حضرت نبی مکرم (صلّی الله علیه و اله و سلّم) و میلاد امام صادق (علیه الصّلاه و السّلام) و عید نوروز را ـ که برای ملت ما یک جشن ملی و یک عید نمادین است ـ تبریک عرض میکنم.
یک جمله در باب میلاد نبی مکرم حضرت محمد بن عبدالله (صلّی الله علیه و اله و سلّم) عرض کنیم که میلاد پرچمدار توحید و عدالت و دانایی و پاکیزگی است؛ «هو الّذی بعث فی الامّیّین رسولاً منهم یتلوا علیهم ایاته و یزکّیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه»؛ مظهر این همه، خود آن وجود مقدس است. از آغاز ولادت تا دوران بعثت ـ یعنی چهل سال ـ برای پیامبر عزیز ما، آزمون پاکی و امانت و جوانمردی و صداقت بود. در آن زمان دوست و دشمن، از رؤسای قبائل تا آحاد مردم و مسافرانی که به مکه سفر میکردند، یا کسانی که پیامبر مکرم را در سفرهای تجارتی خود زیارت میکردند، همه به این معنا اعتراف میکردند و شهادت میدادند که این انسان بزرگوار و نجیب، مظهر پاکی و امانت و صداقت و جوانمردی است. در طول این چهل سال یک نقطهی تاریک در زندگی این بزرگوار کسی ندید، یک دروغ نشنید، یک تعدی و دستدرازی به حقوق دیگران از او مشاهده نشد؛ همهی مردم به این معنا اعتراف میکردند. چهل سال پیامبر مکرم را مردم با این خصال و صفات شناختند.
بعد از چهل سالگی ـ که دعوت پیامبر آغاز شد ـ از سوی بخشهای مهمی از همان مردم، سیل دشمنی و کینه و تهمت و افتراء به پیامبر آغاز شد؛ همان مردمی که قبل از بعثت به پاکیزگی و طهارت و دانائی و صداقت این بزرگوار گواهی میدادند، همانها بودند که بعد از بعثت به او ساحر و مجنون و کذاب لقب دادند که در قرآن از این تهمتها یاد شده است. بنابراین دشمنان پیامبر با شخص پیغمبر مسئله نداشتند؛ مشکل آنها با پیام پیغمبر بود. همهی کسانی که جبههی متحدی را علیه پیغمبر تشکیل دادند، با پیام توحید او، با پیام عدل او و با آموزشهای مکتب او دشمنی میکردند.
پیام رسان