86/12/1
7:24 ص
اینها داستان نیست حقیقتی است از زندگی شهید محلاتی
همسر شهید: روز سوم شهادتش، همسر امام (س) تشریف آوردند به منزل ما. آن روز، به ما گفتند: «امام یکبار در شهادت مرحوم مطهری متأثر شد، یکبار هم در شهادت شهید محلاتی.» روزی هم که خدمت امام(س) رسیدیم، فرمودند: «من اول باید به خودم تسلیت بگویم و بعد به شما. برایتان از خداوند طلب صبر می کنم. من بیش از شما درک می کنم ایشان چه بود، مثل اینکه من بازویم را از دست داده ام، و بعد اشکهایش سرازیر شد.» در شهادت مصطفی که فرزند و پاره جگرشان بود این قدر ناراحت نشدند.
حضرت امام به شهید محلاتی خیلی علاقه داشتند و برای وی احترام زیادی قائل بودند. اگر در موضوعی خاص، امام می خواستند تصمیم بگیرند و شهید محلاتی حضور نداشتند، می فرمودند: «صبر کنید حاج شیخ هم بیاید!» حضرت امام تعبیر بسیار خودمانی «حاج شیخ» را در مورد شهید محلاتی به کار می بردند.
مقام معظم رهبری (مدظله العالی): ایشان از جمله افرادی بود که به راحتی زندگی را، آسایش را، درآمد را، عنوان را، که آخری به نظر من از همه مهمتر است. نثار مبارزه می کرد و حتی حاضر بود یک جایی آبروی خودش را مایه بگذارد، حیثیت و عنوان خودش را مایه بگذارد.
به طور معمول نماز شب می خواند. شبهای ماه رمضان را هم تا سحر بیدار بود، نماز می خواند و عبادت می کرد. بعد از انقلاب، شبهای ماه رمضان را تا نزدیک سحر در دفتر امام (س) می ماند و کار می کرد.
سرگرمی ایشان در زندان قرآن بود. انس زیادی با قرآن داشتند. می گفتند:« من در زندان وقتی که قرآن می خواندم، دیگر تنهایی را حس نمی کنم و هر بار که یک آیه ای تکرار می شود، معانی جدیدی به ذهن انسان خطور می کند.
یکبار در یکی از جبهه ها که شهید محلاتی حضور داشت، مقام عظمای ولایت به عنوان نماینده امام (س) برای بازدید آمده بود. وقت ناهار، همان نان خشک موجود را با خرما خوردند.
فرزند شهید: می خواستم برای تحصیل بروم خارج که جنگ شروع شد. ایشان می گفت: «در موقعیتی که بچه های مردم توی جبهه دارند شهید می شوند درست نیست که بگویند نماینده امام در سپاه، بچه اش را فرستاده خارج تحصیل کند.»
با تجملات مخالف بودند، می گفتند: «خوب است در حد ضرورت آدم داشته باشد و تهیه کند.» در سپاه هیچ وقت اجازه نمی دادند تجملات و دنیاطلبی باشد. دفتر کاری داشتند به اندازه دو در سه، خیلی کوچک!
در کارهای خانه کمک می کرد. ظرف می شست، اتاق را جمع و جور می کرد و آتش برای منقل کرسی تهیه می کرد.
دوستانشان به ایشان می گفتند: «موتور العلماء»! چون واقعاً خستگی ناپذیر بود. ایشان در روز چهارده تا شانزده ساعت کار می کرد.
یکبار که دستگیر می شود، در بازجویی، یکی از مأموران ساواک به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) توهین می کند. ایشان سیلی محکمی توی گوش او می زند. بعدها هم به خاطر این عمل دست از آزار و اذیت او بر نداشتند.
می گفت: «اولویت با این است، یا مصلحت در این است.» هیچ وقت کلمه «باید» در صحبتهایش نبود.
در وصیت نامه اش نوشته بود: «یک پنجم هر چه دارم را به امام بدهید. برای اینکه خوف دارم این مقدار مالی را که به دست آورده ام، در شأن طلبگی من نباشد و فردا در آستان عدل الهی نتوانم جوابگوی آن باشم.»
مدت سه سال برای آهن و سیمان و مصالح ساختمانی، انتظار کشید تا خانه کلنگی و قدیمی خویش را به خانه ای نو تبدیل کرد. اما از مقام و موقعیت اجتماعی خود استفاده ننمود. وسیله نقلیه شان همان بود که از طرف سپاه یا نهادهای دیگر در اختیارشان می گذاشتند.
یک بار ضمن نطقی در مجلس گفت: «امام ما فرمودند دفاع بر حج مقدم است. ما اگر روزی حج را ترک کنیم، هیچگاه مبارزه با اسرائیل و آمریکا را ترک نخواهیم کرد.
همسر شهید: یکسال قبل از شهادتش، عید نوروز در جبهه بود. همان وقت هم قرار بود به مکه برود. وقتی از جبهه تلفن کرد، به ش گفتم: «مگر نمی خواستید بروید مکه» گفت: «همین جا برای من منا و عرفات است. ثواب و عبادتش کمتر از عبادت حج نیست.» ایشان در همین سفر شیمیایی شدند و برای معالجه به تهران برگشتند یک شب در محلات نزد مادرشان ماندند و بعد دوباره برگشتند جبهه.
خانواده شهید: آرزویش این بود که با لباس روحانی، شهید و با همان لباس هم به خاک سپرده شود. همینطورم شد؛ وی با لباس روحانی شهید شد و پیکرش طوری بود که نمی شد غسلش داد و با همان لباس دفن شد. او به هر دو آرزویش رسید.
چند روز قبل از شهادت او، یکی از ائمه جمعه زنگ زد و گفت: «خواب دیدم که یکی از دندانهای نیش حضرت امام افتاده است.» وقتی تعبیرش را از پدرم که تبحری در تعبیر خوابها دارد پرسیدم، گفت: «یکی از نزدیکان امام که در نیروهای مسلح هم نقش دارد، به شهادت می رسد.» چند روز بعد، شهید محلاتی به شهادت رسیدند.
86/12/1
7:5 ص
در اول اسفند 1364، آیتالله فضلالله محلاتی، نماینده امام خمینی در سپاه پاسداران، به همراه هشت تن از نمایندگان مجلس، به نامهای: حججاسلام، ابوالقاسم رزاقی، سید نورالدین رحیمی، غلامرضا سلطانی، مهدی یعقوبی و ابوالقاسم موسوی دامغانی و نیز آقایان محمد کلاتهای، علی معرفیزاه و سید حسن شاه چراغی و چند تند دیگر از قضات و مسؤولین نظام، عازم جبهههای جنگ بودند که هواپیمای آنها مورد حمله دو فروند جنگده عراقی قرار گرفت و در نزدیکی اهواز سقوط کرد و کلیه سرنشینان آن به شهادت رسیدند.
جهت ارج نهادن به فداکاریهای روحانیون در طول دوران دفاع مقدس، این روز به نام روز "روحانیت و دفاع مقدس" نامگذاری گردید.
روحانیون در دوران هشت سال دفاع مقدس نقش بسیار برجستهای داشتند روحانیون شهیدی همچون شاهآبادی، محلاتی، شیرازی، میثمی، زمانی، رزاقی، ردانی پور و ... گواهی بر این مدعاست.
زندگینامه شهید محلاتی:
شهید آیتالله فضلالله محلاتی در سال 1309 در محلات متولد شد و در سال 1324 به حوزه علمیه قم رفت و از محضر بزرگان همچون به آیت الله بروجردی، امام خمینی، علامه طباطبایی و شهید صدوقی کسب فیض کرد. فعالیت های سیاسی ایشان از سال 1326 و بدنبال آشنایی با فداییان اسلام و مرحوم آیت الله کاشانی آغاز شد. بعد از کودتای 28 مرداد به خاطر سخنرانی بسیار تند علیه کنسرسیوم نفت و کودتای شاه، دستگیر و به مشهد تبعید شد. بعد از آغاز نهضت امام خمینی در سال 1341 فعالیت های شهید محلاتی شدیدتر شد و بارها به زندان افتاد. در آستانه انقلاب اسلامی از اعضای فعال کمیته استقبال از امام بود و بعد از پیروزی در کمتیه مرکزی به عنوان نماینده امام فعالیت داشت. ایشان در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نمانیده محلات و دلیجان انتخاب شدند و سپس به عنوان نماینده امام در سپاه منصوب شد. ایشان در دوره دفاع مقدس نقش ارزندهای ایفا نموده و سرانجام مزد مجاهدت های خود را با شهادت خود گرفتند.
شهیدازنگاه امام(ره)
«حجتالاسلام حاج شیخ فضلالله محلاتی، شهید عزیز را که من و شما او را میشناسیم، عمر خود را در راه اسلام و انقلاب صرف کرد و باید گفت از چهرههای درخشان انقلاب بود و در این راه که راه خداوند است، تحمل سختیها نمود و رنجها کشید و با قامت استوار ایستادگی کرد.»
پیام امام (ره)درباره شهادت آیت الله محلاتی
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
جنایتکاران عفلقی که در جنگ جبهه ها و به ویژه جبهه فاو خود را عاجز می بینند و سراسیمه به هر دری می زنند برای نجات خود به هر حشیشی متوسل می شوند به جنایت مفتضحانه دیگری دست زدند که آبروی نداشته آنان را در مجامع جهان آزاد برباد داد و آن فاجعه هوایی اخیر بود که جمع کثیری از هموطنان عزیز ما را به شهادت رساندند . اسلام عزیز و به ویژه جهان تشیع در طول تاریخ از صدر اسلام تا کنون سوابق درخشانی در میدان های خون و شمشیر داشته و به حکم قرآن کریم و سنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و سیره ائمه معصومین علیهم صلوات الله برای اهداف مقدسه اسلامی و قطع فساد با شمشیر و خون دست به گریبان بوده و فداکاریهای عظیم در این راه مقدس نموده است و ملت بزرگ ایران به پیروی از اولیا عظیم الشأن اسلام این دفاع مقدس را آغاز نموده و در انجام آن و رسیدن به هدفهای اعلای قرآنی جان و مال را داوطلبانه فدا کرده و آنچه وظیفه الهی بوده به طور شایسته انجام داده است و بحمدالله تعالی قدم های بزرگی در راه شناساندن اسلام الهی و محمدی صلی الله علیه و آله برداشته است.
گرچه وجودهای عزیز و ارزشمندی را از دست داده است لکن ارزش های بالاتر و والاتری به دست آورده و آن رضای خداوند متعال است و چه چیز می تواند از آن بالاتر باشد.
ملتی که برای رضای حق تعالی انقلاب کرد و برای ارزش های معنوی و انسانی به پاخاسته است چه باک دارد از شهادت عزیزان و آسیب دیدن نورچشمانش و تحمل سختی ها و مکاره که جنت لقاالله که فوق تصور عارفان است محبوب به مکاره است چه می گویم این جنت اولیا مکاره را در کام ملت ما شیرین تر از عسل کرده مگر ما و شما هر روز شاهد این کاروان های کربلا نیستیم که با شور و شوق و عشق و عطش به پیشواز شهادت می روند . مگر شما هر روز شاهد میدان های با عظمت قتال با متجاوزین نیستید که به مرگ لبخند می زنند و معجزه می آفرینند.
راستی این چه تحولی است که بر سراسر این کشور صاحب الزمان روحی فدا نورافشانی می کند و چه آتشفشانی است که منحرفان و کج اندیشان و بدخواهان را در خود فرو برده ذوب می کند.
این جز اراده خدا و جلوه اوست که خفاشان از آن می گریزند و اولیا خدا و عارفان به آن دل بسته اند.
من با این قلم شکسته و این چشم بسته در حق این ملت و این عزمش و این سلحشوران و این رزمش چه می توانم بگویم پس بهتر آن است قلم بشکنم دم فرو بندم و اجر و مزد رزمندگان و وابستگان به آنان و آسیب دیدگان و دلبستگان آنان را از خدای بزرگ بخواهم امید آن است که ولی نعم این میهمانان را که به سوی او می روند از محضر خود کامیاب فرماید و به این رزمندگان غرورآفرین قدرت بیشتر و وقت والاتر عنایت نماید . و به همت ملت عزیز به ویژه آنان که در این جهاد فی سبیل الله فعالیت و دخالت داشته اند عزت و عظمت مرحمت کند و به این عزیزانی که در این جنایت هوایی به سوی او پرواز کرده اند اجازه ورود به محفل خاص خود دهد و حجت الاسلام حاج شیخ فضل الله محلاتی شهید عزیز را که من و شما او را می شناسیم که عمر خود را در راه انقلاب صرف کرد و باید گفت یکی از چهره های درخشان انقلاب بود و در این راه که راه خداوند است تحمل سختی ها نمود و رنج ها کشید و با قامت استوار ایستادگی کرد . اجازه ورود در محضر شهدای صدر اسلام مرحمت نماید و به بازماندگان محترم تمامی شهدا صبر و اجر مرحمت فرماید و به روحانیون عزیز و قضات محترم و وکلای ارجمند و محافظین عزیز و خدمه محترم هواپیما و سایرین که در این جنایت عظیم عفلقیان و با جاسوسی منافقان ملحد به شهادت رسیده اند جزا و اجر فوق تصور ما عنایت فرماید و به رزمندگان در جبهه ها و بسیجیان این راهیان کربلا پیروزی نهایی عنایت فرماید و قلب حضرت بقیه الله ارواحنا فدا را از همه ما راضی فرماید و به دعای آن بزرگوار به همه ما استقامت مرحمت کند. السلام علیکم و رحمه الله
روح الله الموسوی الخمینی
سوم اسفند ماه 1364
شهیدازنگاه رهبرمعظم انقلاب
«در مرحوم آقای محلاتی یک خصوصیت وجود داشت که آن خصوصیت برای عناصر انقلابی خیلی مهم است و آن خصلت سازشناپذیری و مبارزهگری و غیرت دینی و آمادگی برای فداکاری و تلاش ...
... همه کارهایی که احتیاج به یک پیگیری مداوم و خستگی ناپذیر داشت از دست شهید محلاتی بر میآمد. هیچکس دیگر این نشاط و این تحرک را نداشت، ... من تا الان هیچ فردی را ندیدم که در مبارزات عمومی آن جور سازشناپذیر و خستگی ناپذیر باشد، در کار جمعی زود آشنا و زود آشتی و سهلالمعونه باشد، آن آدمی که آن جور در مقابل دشمن سازش ناپذیر بود و مبارزه را به هیچ وجه ترک نمیکرد، به دوستان که میرسید یک آدم سازش پذیر و رام و بدون لجاجتی مشاهده میشد، چه دوران پیش از انقلاب، چه دوران بعد از انقلاب.
چهرة ایشان اجمالاً چهرة یک مبارز خستگی ناپذیر، صمیمی و مخلصی است که وقتی او نباشد جای او را به آسانی نمیشود پر کرد.... از خصوصیات دیگر شهید محلاتی، عشق و ارادت وافر به امام بود. به قدری به امام علاقه و اعتماد به نظرات امام داشت که هر موقع امام یک چیزی را بیان میکردند، مثل یک امر تعبدی، برایش لازمالاجرا بود. چه روزی که امام حکم داده بودند که باید این کار بشود و چه آن روزی که حکم نداده بودند. ایشان میفهمیدند که تمایل امام به این است.
... اعتماد و ارادت ایشان به امام به نظر من یکی از عوامل خستگی ناپذیری ایشان بود. این را من احساس میکردم که حضرت امام (ره) یک اعتمادی به او داشتند و نظراتش را گوش میکردند.»
آثار باقیمانده ازشهید
بخشی از سفارشات شهید که در تاریخ 19/11/64 خطاب به برادران پاسدار و بسیجی ابلاغ شده است.
1 – فرهنگ سپاه براساس اخلاص و روح شهادتطلبی و ایثار و فداکاری در راه خدا میباشد و این فرهنگ باید همچنان باقی مانده و رشد نماید.
2 – در سپاه کلیه امور براساس تبعیت از ولایت فقیه یعنی تسلیم مطلق در مقابل رهنمودها و فرامین حضرت امام (ره) انجام میگیرد.
3 – تبعیت از خط مشی مقام رهبری در کلیه امور عقیدتی، فکری و سیاسی و نظامی لازم است.
4 – از اجتهاد و خودرایی در مسائل شرعی و امور اقتصادی اجتناب نموده و از موضعگیری سیاسی در داخل سپاه خودداری فرمایید.
5 – استقلال سپاه و وابسته نبودن آن به هیچ شخصیت و گروه و دسته خاصی را، حفظ نموده و توجه داشته باشید که به فرمان امام امت هر نوع باندبازی و گروه گرایی در سپاه ممنوع است.
6 – التزام عملی به قوانین جمهوری اسلامی ایران بخصوص قوانین مصوبه در شرح وظایف سپاه و مصوبات شورای عالی سپاه یک تکلیف شرعی است.
7 – در وضع فعلی که امام امت میفرمایند: مسئله اصلی جنگ است کلیه واحدها شرعاً موظف هستند در درجه اول به امور جنگ پرداخته و هر نوع اهمال و سستی در این مورد جایز نیست.
8 – تبعیت از فرماندهی لازم بوده و هر نوع خودرایی و خودسری در مقابل فرماندهی حرام است.
9 – ارتباط خود را با خداوند دائماً برقرار نموده و از تهجد و قرائت قرآن و دعا و توسل (که سلاح ایثارگران ما هست) غفلت نورزید، ولی یک نکته را دقت نمایید که پرداختن به مستحبات تا حدی جایز است که جلوی کارهای واجب شما را نگیرد.
و ...
پیام رسان