90/1/29
10:30 ص
ملى گرائى اساس بدبختى مسلمین است
آنهایى که، آن قدرتهاى بزرگى که مطالعه کردند روى کارها سالهاى طولانى، صدها سال فرستادند و مطالعه کردند روى گروهها، روى افراد، روى اشخاص و مطالعه کردند حتى روى زمینها، جنگلها- همه جا- در جامعهها این را یافتهاند که اسلام است که مىتواند جلویشان بایستد. از این جهت، آن چیزى که از همه چیز براى آنها مطرح است، اسلام است و آن چیزى که سر راه اسلام قرار دادند، این حکومتهاى فاسدند. با دست حکومتهاى فاسد و با تبلیغ حکومتهاى فاسد، این نژادپرستىها و گروهپرستىها در بین مسلمین رشد کرده. عربها را در مقابل عجمها و ترکها قرار دادند و عجمها را در مقابل عربها و ترکها را در مقابل دیگران و همه نژادها را در مقابل هم.
اینکه من مکرّر عرض مىکنم که این ملّى گرایى اساس بدبختى مسلمین است براى این است که این ملّى گرایى، ملت ایران را در مقابل سایر ملتهاى مسلمین قرار مىدهد، و ملت عراق را در مقابل دیگران و ملت کذا را در مقابل کذا. اینها نقشههایى است که مستعمرین کشیدهاند که مسلمین با هم مجتمع نباشند. در عراق، حکومت عراق، حکومت سابقتر از این حکومت- که این بدتر از آن است- اینها طرح مىکردند که ما مىخواهیم مجد بنى امیه را احیا کنیم در مقابل اسلام. اسلام که آمده بود همه مجدها را فانى کند در مجد اللَّه، اینها مىگفتند ما مجد بنى امیه را باید احیا کنیم و این چیزى نبود که شعور اینها برسد، تلقینى بود که ابرقدرتها مىکردند که اسلام متفرق بشود، مسلمین با هم متفرق بشوند، دشمنِ هم بشوند. در ایران از سالهاى طولانى، اشخاص بىاطلاع از اساس مسائل، و لو فرض کنید بعضىشان مغرض نبودند، اینها هم هى طبل ملّیت را کوبیدند، همان ملّیتى که مىخواست اساس اسلام را در ایران بربچیند.
اسلام آمده است که همه نژادها با همند؛ مثل دندههاى شانه مىمانند؛ هیچ کدام بر هیچ کدام تفوق ندارند، نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و نه ترک بر هیچ یک از اینها و نه هیچ نژادى بر دیگرى و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید، هیچ کدام بر دیگرى فضیلت ندارند. فضیلت با تقواست، فضیلت با تعهد است، با تعهد به اسلام است. اینها تبلیغاتى بوده است، تلقیناتى بوده است که از ابرقدرتها که مىخواستند ما را بچاپند، شده است و مع الأسف، بعض اشخاص مسلمان صحیح هم باورشان آمده.
در چندین سال قبل- محتمل است، گمان مىکنم زمان رضا خان بود- یک مجمعى درست کردند و یک فیلمهایى تهیه کردند و یک اشعارى گفتند و یک خطابههایى خواندند، براى تأسف از اینکه اسلام بر ایران غلبه کرد، عرب بر ایران غلبه کرد. شعر خواندند، فیلم [به] نمایش گذاشتند که عرب آمد و طاق کسرى را، مدائن را گرفت و گریهها کردند. همین ملّیها، همین خبیثها گریهها کردند. دستمالها را درآوردند و گریه کردند که اسلام آمده و سلاطین را، سلاطین فاسد را شکست داده و این معنا در هر جا، به یک صورتى به ما، به ملتها تحمیل شده در ممالک عربى، عرب باید چه باشد. این تلقین است. این مخالف با قرآن است. در ممالک غیر عربى، هر کدام خودشان باید، ملت خودشان باید جلو باشد. این بر خلاف تعلیمات اسلام است. این آن است که این ابرقدرتها آرزویش را مىکنند و کردند و عمل کردند. وقتى اینها غلبه کردند، در جنگ دوم غلبه کردند بر عثمانى، عثمانى را تکه تکه کردند، شاید قریب پانزده تا کشور کردند و هر کدام [را] یک نوکرى از خودشان بالا سرش گذاشتند و مع الأسف، آنهایى که اساس مطلب را مطّلع نبودند، آنها هم این مسائل را اهمیتى به آن نمىدادند و الآن هم نمىدهند.
تاریخ : 18/5/59
بیانات امام خمینى در جمع اعضاى شرکت کننده در کنگره ، آزادى قدس
90/1/27
4:0 ع
علامه مصباح یزدی: تشکیلاتی فراماسونری در کشور درحال شکل گرفتن است
عضو خبرگان رهبری گفت: خطری که من احساس میکنم شدیدترین خطری است که تا به حال اسلام را تهدید کرده است و آن هم از سوی نفوذیهایی است که در بین خودیها در حال رشد هستند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیتالله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در دیدار با جمعی از مسئولان شورای عالی زنان با اشاره به نعمت پیروزی انقلاب اسلامی و رهبری حضرت امام خمینی(ره) و جانشین شایستهاش گفت: امروز بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی میگذرد و فعالیتهای بسیار زیادی در نظام صورت گرفته و گاه باعث بهت جهانیان شده است، اما هنوز تا رسیدن به نقطه ایدهآل فاصله بسیاری داریم.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه نواقص و مشکلاتی در این سه دهه باعث شده تا به اسلام ناب نرسیم ادامه داد: باید مسایل را به صورت ریشهای حل کرد و مشکلات و نواقصی را که جلوی تحقق این امر را گرفتهاند شناسایی و در جهت رفع آنها برآمد.
وی با اشاره به وجود دومشکل در بعد شناخت و بینش گفت: به اسلام باید به عنوان یک مجموعه ارگانیک نظر کرد، یعنی بدانیم اسلام مجموعهای است که اعضایش تأثیر و تأثر متقابل در یکدیگر دارند و همه اعضای آن زمینه رسیدن به هدف واحد را فراهم میکنند.
علامه مصباح یزدی اولین مشکل را عدم این نوع بینش در کشور دانست و گفت: متأسفانه این نگرش که همه بخشهای اسلام مانند پیکره واحدی است که تنها رشد در یک بخش نمیتواند راهگشا باشد، در کشور ما و دیگر کشورها جانیفتاده است.
عضو خبرگان رهبری در توضیح مطلب فوق ادامه داد: این که میگوئیم اسلام جامع بوده و همه چیز از فرهنگ و اقتصاد گرفته تا حقوق و سیاست در آن وجود دارد، نه بدان معناست که هرکدام بخش مستقلی است، بلکه همه این بخشها به هم پیوسته و در یکدیگر تأثیرگذارند.
علامه مصباح یزدی با اشاره به اینکه هر بخش از اسلام دارای لایههای مختلف است، دومین مشکل را نگاه سطحی به اسلام دانست و اظهار داشت: اگر به لایههای عمیق آن توجه نکنیم چه بسا در درازمدت دین را از بین ببریم، چرا که نگاه سطحی به اسلام مانند درختی است که ریشهای ندارد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه به عنوان نمونه به مسأله ولایتفقیه اشاره کرد و گفت: حتی در بین مسئولان نیز کسانی که واقعا ولایتفقیه را شناخته و بدان اعتقاد دارند کماند و حتی عدهای معتقدند اینکه یک روحانی آن هم به حکم دین در رأس مسائل کشور قرار بگیرد، امری اشتباه است.
وی افزود: با وجود این مشکلات، اگر هزار بار درباره حقوق زن تحقیق و اجتهاد کرده و مراجع هم نظر بدهند، ولی مسئولان کشور به آن اعتقاد نداشته باشند اصلا تصویب و اجرا نخواهد شد و حتی قوانینی بوده است که با رأی قاطع تصویب شده وشورای نگهبان نیز تأیید کرده، اما از آنجا که مطابق میل مجریان نبوده، متروک مانده است.
علامه مصباح یزدی ادامه داد: پس مشخص میشود آنچه اهمیت دارد تقویت اعتقاد قلبی مردم و مسئولان به اسلام است که در این صورت حاضرند تا پای جان برای آن ایستادگی کنند.
علامه مصباح یزدی با اشاره به لزوم فعالیت و تلاش در دو جهت فکری ادامه داد: اول آنکه اسلام به طور کامل در نظر گرفته شود و تجزیه نشود، چرا که اگر مثلا مسأله حقوق زن حل شود و دیگر بخشهای اسلام اجرا نشود، اثری نخواهد بخشید و باز هم ضعف وجود خواهد داشت.
عضو خبرگان رهبری خاطر نشان کرد: اگر روزی مسئولینی بر سرکارآیند که در ابدی بودن احکام اسلام تشکیک کنند ـ همانگونه که در دورهای چنین شد ـ اساس اسلام زیر سئوال میرود و جایی برای بحثهایی مانند حقوق زن در اسلام و غیره باقی نمیماند.
وی ادامه داد: دومین فعالیتی که باید صورت گیرد پی بردن به عمق اسلام و عقیده قلبی نسبت به آن به ویژه در مسائل اعتقادی، و عمل به اسلام است.
آیتالله مصباح یزدی با هشدار به مسئولان گفت: امروزه در دورن جامعه ما تشکیلاتی فراماسونری در حال شکل گرفتن است، و همانطور که در دوران مشروطه، فراماسونری با شعار قرآن و اسلام پیش آمد، امروز نیز فراماسونری با شعارهای انقلاب و اسلام جلوه میکند و تحت پوشش آن حرف خود را بیان میکند، یعنی قالب را حفظ و محتوا را عوض میکند.
وی ادامه داد: چگونه کسی که در عمرش با عالمی ارتباط نداشته و علاوه بر آن هر روز ضربهای به اسلام میزند، میتواند برای اسلام مفید باشد، و معلوم نیست چه شده که برخی نیز به آنها دل بستهاند!
استاد اخلاق حوزه علمیه قم گفت: اگر تنبلی کنیم زمانی از خواب غفلت بیدار میشویم که تیرگی فتنه همه جا را فراگرفته است و میبینیم همان کسانی فتنه را آغاز کردهاند که خود پرورش دادهایم. این عزل و نصبها از کجا در میآید؟ این حرفهای ملیگرایانه و مکتب ایرانی، آن هم در زمانی که نهضت اسلامی در جهان اسلام در حال شکلگیری است، برای چیست؟ ملی گرایی و دم زدن از مکتب ایرانی با چه انگیزهای میتواند صورت بگیرد؟
این متفکر اسلامی افزود: اگر روزی از ما بپرسند چرا برای تساوی ارث زن و مرد کاری نکردید شاید بتوانیم عذری بیاوریم، ولی اگر به ما بگویند چرا اساس اسلام را حفظ نکردید چه عذری میتوانیم بیاوریم؟!
علامه مصباح یزدی با اشاره به تاریخ صدر اسلام گفت: همان کسانی که از اصحاب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بودند پس از رحلت ایشان علی علیهالسلام را خانهنشین کردند، و بنیامیه که با نام اسلام بر سرکار آمدند کاری کردند که بر همه منابر به لعن علی علیهالسلام میپرداختند و مجاهدان و یاران پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز اعتراضی نکردند؛ پس جای تعجب نیست اگر برخی از یاران امام، روزی علیه اسلام و انقلاب به پا خیزند (همانگونه که سران فتنه گذشته این چنین کردند)، و جای تعجب نخواهد بود اگر برخی از کسانی که امروز دم از رهبری میزنند و از یاران رهبری هستند، فردا فتنه بزرگتری را به وجود آورند.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: خطری که من احساس میکنم شدیدترین خطری است که تا کنون اسلام را تهدید کرده است و آن هم از سوی نفوذیهایی است که در بین خودیها در حال رشد هستند.
علامه مصباح یزدی در پایان، طول عمر رهبر شایسته و مدبر نظام اسلامی را از خداوند مسألت کرد و گفت: بزرگترین نعمتی که برای حفظ اسلام به آن امید داریم، وجود مقام معظم رهبری است.
گفتنی است این مراسم 21 فروردین ماه در سالن تشریفات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.
90/1/14
11:14 ع
مؤلفههای بصیرت
مفهوم بصیرت
همه میدانیم بصیرت با «بصر» همریشه و در اصل به معنای بینش است؛ مفهومی اسلامی است و ریشهاش در قرآن و کلمات اهلبیت صلواتاللهعلیهماجمعین مخصوصا نهجالبلاغه یافت میشود. قرآن کریم درباره پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید؛ «قُلْ هَـذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی...؛ من به سوی خدا دعوت میکنم؛ هم خودم بصیرت دارم؛ هم کسانی که با من هستند و از من پیروی میکنند.»1 در فرمایشات امیرمؤمنان صلواتاللهعلیه تعبیرات عجیبی است. در جایی میفرمایند: «إِنَّ مَعِی لَبَصِیرَتِی مَا لَبَّسْتُ عَلَى نَفْسِی وَ لَا لُبِّسَ عَلَیَّ...؛ من در این راهی که انتخاب کردم با بصیرتم. نه خودم خودم را فریب دادم، نه دیگری فریبم داد.2 »3 ذیل این کلام، مقداری مفهوم بصیرت را روشن میکند؛ کسی که بصیرت دارد فریب نمیخورد، نه خودش خودش را فریب میدهد؛ نه دیگران میتوانند فریبش بدهند. در دو جای نهجالبلاغه این کلام تکرار شده است که بسیار جلب توجه میکند. برای درک بهتر این کلام باید حوادث آن زمان را در ذهن خود ترسیم کنیم تا کمابیش متوجه شویم که امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه از همان آغاز خلافت ظاهریشان با چه مشکلاتی روبهرو بودند که این چنین میگویند.
جامعه اسلامی بعد از رحلت پیغمبر صلیاللهعلیهوآله به راحتی سه خلیفه را قبل از علی (ع) پذیرفت و به یک معنا خودش آنان را تعیین کرد. با اینکه در بین مسلمانان افراد بسیاری در رخداد غدیر حضور داشتند و با امیرالمؤمنین بیعت کردند ولی هفتاد روز بعد، آن را به فراموشی سپردند.........
90/1/11
7:48 ع
صبحگاه 12 فروردین- که روز نخستین حکومت اللَّه است- از بزرگترین اعیاد مذهبى و ملى ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزى که کنگرههاى قصر 2500 سال حکومت طاغوتى فرو ریخت، و سلطه شیطانى براى همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جاى آن نشست.
هان! اى ملت عزیز که با خون جوانان خود حق خود را به دست آوردید، این حق را عزیز بشمرید و از آن پاسدارى کنید، و در تحت لواى اسلام و پرچم قرآن، عدالت الهى را با پشتیبانى خود اجرا نمایید. من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت به اسلام است، این چند روز آخر عمر را مىگذرانم، و از ملت انتظار آن دارم که با تمام قوا از اسلام و جمهورى اسلامى پاسدارى کنند.
متن کامل پیام حضرت امام به ملت ایران را در ادامه مطلب بخوانید...
90/1/9
7:15 ع
واکنش مسعود ده نمکی به انتشار نسخه دزدی اخراجی های 3 ؛ توسط جریان روشنفکری مریض و غربزده ایرانی....
وقتی روشنفکر ها قاچاقچی می شوند
امشب که روشنفکر نما ها تنها یک هفته پس از اکران فیلم اخراجی ها نسخه قاچاق اخراجی ها را بر روی وب سایت ها گذاشتند همان حس زمان تعطیل شدن نشریه شلمچه به دست مهاجرانی را دارم.نشریه ای که مظلومانه و به حکم یک آقازاده در پشت پرده و برای دلخوشی عالیجناب.... تعطیل شد.آن هم به دست کسانی که شعارشان -تحمل مخالف- و- زنده باد مخالف من- بود!!!گرچه زمانه انتقام این ظلم ها را از این آقا و آفازاده گرفت...
در آن زمان بین آن همه مدعی روشنفکری و اصلاح طلبی فقط مرحوم بورقانی بود که به کار دولت اصلاحات در تعطیل کردن شلمچه اعتراض کرد و به فولی مردانگی از خود نشان داد و گفت این کار با شعارهای ما نمی خواند .خواستم به این حضرات مثلا مخالف فیلم که از نقد به رنگ پاشی و از رنگ پاشی به تحریم و از تحریم به قاچاق فیلم رسیدند بگویم اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید اما با خود گفتم اینها اگر مرد بودند که مخنث وار به میدان نمی آمدند.اینها که حاضرند برای حذف رقیب اقتصاد بیمار سینما را نابود کنند مگر مروت می شناسند..یک مقدار سینمائی تر بنویسم.کار این حضرات مرا به یاد فیلم گلادیاتور انداخت. در سکانس فینال فیلم گلادیاتور باید با خود شاه مبارزه می کرد .شاه که مبارزه مردانه را از قبل باخته می دید دشنه ای مسموم در پهلوی گلادیاتور فرو برد و بعد برای مردم دست تکان داد!!! و حالا این حضرات پس از قاچاق کردن فیلم دم از پیروزی خواهند زد....
در زمان تعطیلی نشریه شلمچه توسط مهاجرانی رفقای انقلابی ما هم که مثل این روزها در حالی که دشمن بیدار بود و آنها به سیزده بدر اسلامی رفته اند فقط این تعطیلی را نظاره گر بودند و سکوت پیشه کردند...و راضی به این ظلم شدند..
ماکیاولی می گوید: برای بقا در محیط سیاسی یا باید در اردوگاه شیران باشی یا اردوگاه روباهان .اگر این وسط باشی خورده می شوی.
.. و چون شلمچه در اردوگاه چپ و راست نبود به راحتی خورده شد..
و امروز همان مدعیان روشنفکری وقتی دیدند اخراجی ها در هر قسمتی که ساخته می شود گفتمانی جدید برای مردم به همراه می آورد و قواعد سیاست بازی حضرات را به هم می زند و به جای ایجاد تقابل بین مردم آنها را به هم دلی می خواند و چون نان این عقده ای ها در دعوای مردم و اخراجی بودن گروهی از آنهاست به تقابل جدی با سومین قسمت از اخراجی ها برخواستند.
تمام توان رسانه ای خود را در این چند ماه به ایجاد فضای تحریم اخراجی ها ? مصروف کردند و در کمال ناباوری و حیرت وقتی دیدند که مردم از هر قشر و گروه و عقیده و قومی در سالن های سینماهای کشور به فریبکاری حاجی گرینف های امروزی و دغل کاری دباغ های مدرن می خندند و در لحضات غمگین آن به مظلومیت جانبازانشان گریه می کنند تاب نیاورده و برای جلوگیری از یک تفاهم ملی و ثبت رکوردی تاریخی در حوزه فرهنگ ناجوانمردانه دست به قاچاق اخراجی ها زدند و با فیلم برداری از روی پرده سینما و مانند تروریست های القائده و طالبان با درج یک بیانیه به اسم جنبش سبز در اول فیلم آن را در اینتر نت و سایت بالاترین قرار دادند...این رفتار در پی اظهارات عقده ای وار مثلا یک منتقد در مصاحبه با بی بی سی علیه اخراجی ها قابل پیش بینی بود.
اما آنچه که مسجل است این است که این عمله های ناتوی فرهنگی گماشته اشراف فرهنگی پشت صحنه هستند. کسانی که تحمل ورود موفق نیروهای انقلاب به حوزه سینما را ندارند آنها شرافت یک رقابت سالم جوانمردانه را نداشتند وگرنه به فکر قاچاق فیلم و به صورت رایگان در اختیار عموم قرار دادن آن نمی افتادند..آنها وقتی دیدند شعار تحریم شان رنگ باخته و ادامه استقبال در سالن های سینما به بی آبروئی شان می انجامد با ایجاد فضائی دوقطبی سعی کردند پشت اعتقادات سیاسی مردم سنگر بگیرند و با بازی با عواطف مردم به اسم جنبش سبز و ...مانع از حضور مردم در سینما ها شوند. اما دیدند مردم از طیف های مختلف سیاسی وقتی وارد سینما می شوند حتی اگر با ذهنیت القا شده آنها به تماشای فیلم می نشینند در پایان فیلم -سبز و قرمز و آبی یک دل شده و دروغ پردازی آنها برملا می شود به وحشت افتادند.هملنطور که در ساخت اخراجی ها هنرمندانی با گرایشات مختلف سیاسی برای یک مضمون و هدف مشترک کنار هم ایستادند تا اخراجی ها ساخته شد..
با اعلام آمار استقبال مردم عوامل این جریان یک رقابت دو قطبی خود ساخته را باختند .آنها بیشتر از اینکه از افزایش صفر های فروش اخراجی ها ناراحت باشند از واقعیت های تاریخی دیگری وحشت دارند . از اینکه مجبور بودند هر سال در نقد ها و مطالب و سخنرانی هایشان بگویند این فیلم خوب نیست و مردم آنها را به حساب نیاورده و راه خود را بروند.آنها چهره زشت خود را که پشت گریم روشنفکری پنهان کرده بودند در آینه اخراجی ها و استقبال مردمی از آن فیلم می دیدند و برای فرار از این حقیقت که جایگاهی بین مردم ندارند آینه را شکستند...غافل از آنکه ننگ با رنگ پاک نمی شود.فکر کنید با این کار شما بردید و رکورد جذب مخاطب اخراجی ها راامسال زدید با وجدانتان چه می کنید؟به تعبیر حضرت علی:وجدان تنها محکمه ای است که احتیاج به قاضی ندارد.
ما در زمان جنگ می گفتیم :چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم و حالا هم مردم اخراجی ها را چه در خانه ببینند و چه بر پرده سینما پیروزیم.
اما یک سوال باقی می ماند. اگر قرار باشدبرای حرف زدن ما امنیت نباشد آیا تضمینی برای امنیت حرف زدن دیگران وجود خواهد داشت؟
من از اینکه شما اینقدر عصبانی هستید و حاضرید به خاطر نابود کردن مخالف خود اینقدر به زحمت بیافتید و چهره واقعی خودتان را رو کنید خوشحالم .گرچه من از اول هم معتقد بودم که شبه روشنفکران ما شنا گران قابلی هستند که اگر آب گیرشان بیاید دیکتاتور های خوبی می شوند.
در اینجا ضمن تشکر از مردمی که هوشیارانه با استقبال خود خوار در چشم حسودان و کوته فکران فرهنگی بودند امیدوارم علی رغم این اتفاق ترجیح بدهند فیلم را بر روی پرده سینما ببینند نه در سفره روشنفکران قاچاقچی!
نشریه شلمچه بسته شد. نشریه جبهه بسته شد.فیلم فقر و فحشا آنگونه شدو با اخراجی ها اینگونه رفتار کردند.....قطار تا حرکت نکند سنگش نمی زنند و من خوشحالم که پرو بالم را می شکنید .اگر سنگم نمی زدید به کارم و زنده بودنم شک می کردم.لازمه انقلابی بودن تحمل سختی هاست.
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
منبع: مسعود ده نمکی
...................................................
فکر کنم بر ما واجبه که از فیلم سازان متعهد جبهه انقلاب حمایت کنیم، هر چند بر آثارشان انتقاداتی وارد بدانیم. استقبال از آثار فیلمسازان متعهد هم موجب دلگرمی فیلمسازان می شود و آنها را به ادامه راهشان امیدوار می کند و هم جریان متوهم غربزده را، که مردم ایران را همراه و همفکر خودشان می پندارند از توهم خارج می سازد.....
هرچند این امر بارها اتفاق افتاده و هر بار این جریان مریض به نحوی آن را توجیه کرده......
ما که مثل جریان روشنفکری مریض و غربزده ایرانی! از چمدانهای دلار، جورج سوروس و ملک عبدالله و ... نصیبی نداشته و جیبهایمان ورم نکرده! اما با همان بضاعت اندک خودمان بلیطی تهیه کرده و فیلم را در سالن سینما تماشا می کنیم و به ریش اصلاح طلبان آمریکایی می خندیم!!
پیام رسان