صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

89/6/9
6:31 ص

 

حره در حضور حجاج

جمعى از موثقین نقل کرده اند: هنگامى که حره دختر حلیمه سعدیه (خواهر رضاعى رسول اکرم صلى الله علیه و آله ) بر حجاج بن یوسف ثقفى وارد شد و در برابر او قرار گرفت ، حجاج پرسید: آیا تو حره ، دختر حلیمه سعدیه هستى ؟ گفت : فراسة من غیر مؤ من ؛ در عین حالى که مؤ من نیستى ولى خوب فهمیدى (چون مؤ من فراست دارد و با زیرکى حدس مى زند) حجاج گفت : خدا،تو را فرستاده است . شنیده ام ، که تو على را از ابوبکر و عمر و عثمان برتر میدانى و او را ترجیح مى دهى ؟ حره گفت : هر کس که گفته من ، فقط آن حضرت را بر این سه نفر ترجیح مى دهم ، دروغ گفته است .
حجاج گفت : پس غیر از این ها، او را از چه کسانى برتر مى دانى .
حره گفت : من امیرالمؤ منین علیه السلام را بر آدم و نوح و لوط و ابراهیم و داود و سلیمان و عیسى ترجیح مى دهم . حجاج گفت : واى بر تو! حضرت را بر صحابه که ترجیح مى دهى . هیچ ، بر هفت نفر از انبیاى اولوالعزم نیز ترجیح مى دهى ؟ اگر دلیل و برهان بر گفتارت نیاورى ، تو را خواهم کشت . حره گفت : من او را ترجیح نداده ام ؛ بلکه خداى تبارک و تعالى او را ترجیح داده است ، آنجا که در قرآن مجید درباره آدم فرموده است : (و عصى آدم ربه فغوى ) ؛ آدم مخالفت کرد با پروردگارش ، پس گمراه شد، و درباره على علیه السلام فرموده است : (و کان سعیکم مشکورا) سعى و کوشش شما در نزد خدا محفوظ است و پاداش دارد. حجاج گفت : احسنت یا حرة ! ولى چرا على را بر نوح و لوط ترجیح مى دهى و افضل مى دانى ؟
حره گفت : خداوند درباره آنان فرموده :
ضرب الله مثلا للذین کفروا و امراءت نوح و امراءت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین.
خداوند براى کسانى که کافر شدند، به زن نوح و لوط مثال مى زند، که همسران دو بنده صالح ، از بندگان ما بودند. پس به آنان خیانت کردند، و ارتباطشان با نوح و لوط هیچ سودى براى آنان نداشت و گفته شد همراه با دیگر کافران ، داخل آتش شوید. ولى على بن ابیطالب علیه السلام ازدواجش در آسمان ، زیر درخت سدرة المنتهى منعقد شد و همسرش دختر رسول خدا صلى الله علیه و آله فاطمه زهرا علیها السلام - است که خشنودى خدا در خشنودى او است و غضب خدا در غضب او.
حجاج گفت : احسنت ، یاحرة ! خوب ، بگو بدانم چرا على را بر پدر انبیاء حضرت ابراهیم خلیل الله برتر میدانى ؟
حرة گفت : خداى متعال او را برتر دانسته ؛ زیرا درباره ابراهیم مى فرماید:
و اذ قال ابراهیم رب ارنى تحى الموتى قال اولم تؤ من قال بلى ولکن لیطمئن قلبى.
به خاطر بیاور آن زمان را که ابراهیم گفت : پروردگارا! به من نشان بده که چگونه مرده را زنده مى کنى ، خطاب رسید: مگر ایمان ، نیاورده اى ؟ گفت : بلى ولى مى خواهم که اطمینان پیدا کنم و به چشم ببینم .

بسى فرق است دیدن تا شنیدن

شنیدن کى بود مانند دیدن

ولى مولاى من - امیرالمومنین علیه السلام - درباره این موضوع کلامى دارد که هیچ کس از مسلمانان شکى در آن ندارد. آن جا که فرمود:
لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا؛ اگر پرده ها برداشته شود بر یقینم افزوده نخواهد شد.
(زیرا یقین من به نهایت رسیده است ) و این گفتارى است که هیچ - نه از پیش حضرت و نه بعد از او - به آن اقرار نکرده است .
حجاج گفت : احسنت ، یا حرة .
خوب ، به چه سبب ، على را برتر از موسى - کلیم الله - مى دانى ؟ناگفته نماند که در ابتداى داستان در کلام حره ، نام موسى نبود بلکه هفت نفر بودند حرة گفت : خداوند درباره موسى فرموده است : (فخرج منها خائفا یتقرب ) هنگامى که موسى دشمن خود را در آن شهر (که گویا پایتخت مصر بوده ) کشت ، پس در حال ترس از آن شهر خارج شد و منتظر خبرهاى جدید شد. ولى على بن ابیطالب علیه السلام در لیلة المبیت در رختخواب رسول اکرم صلى الله علیه و آله تمام شب را خوابید و هیچ نترسید و خداوند در حق او فرمود: و من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله کسانى از مردم ، جان خود را در برابر رضاى خدا معامله مى کنند.
حجاج گفت : احسنت یا حره !
خوب ، بگو چرا على را بر داود و سلیمان ترجیح مى دهى و برتر مى دانى ؟
حرة گفت : خداى بزرگ او را برتر دانسته که درباره داوند فرموده است :
یا داود انا جعلناک خلیفة فى الارض فاحکم بین الناس بالحق و لاتتبع الهوى فیضلک عن سبیل الله.
اى داود! ما تو را خلیفه و جانشین در زمین قرار دادیم پس در بین مردم به حق قضاوت کن و از هواى نفس پیروى نکن تا آن که از راه خداوند بزرگ گمراه نشوى .
حجاج گفت : قضاوت داود درباره چه بود؟ حره گفت : درباره دو مرد که یکى باغ انگور داشت و دیگرى گله گوسفندى ، که گوسفندان در باغ انگور چریدند و آن را خراب نمودند و آن دو نفر جهت قضاوت نزد داود رفتند. داود دستور داد؛ گوسفندان فروخته شوند و پول آنها صرف باغ شود تا مثل اول گردد. پس سلیمان گفت : اى پدر! به جاى فروش گوسفندان ، بهتر است از شیر و پشم آن ها استفاده شود که صاحب گوسفندها نیز ضرر کمترى ببیند و خداوند در این باره فرمود (ففهمناها سلیمان ).
ولى مولاى ما امیرالمؤ منین - علیه السلام - فرمود: سلونى عما فوق العرش سلونى عما تحت العرش سلونى قتل ان تفقدونى و هم او بود که در روز فتح خبیر به خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله رسید، پس رسول خدا به حاضرین فرمود: برتر از همه شما و داناتر از همه شما و قاضى تر از همه شما، همانا على است ؛ افضلکم و اعلمکم و اقضاکم على . حجاج گفت : احسنت ! آفرین ! خوب حره ! چرا على را برتر از سلیمان مى دانى ؟
حره گفت : خداوند او را فضیلیت داده ؛ زیرا درباره سلیمان فرموده است : (رب هب لى ملکا لاینبغى لاحد من بعدى ) خدایا ملک و قدرتى به من بده که بعد از من سزاوار احدى نباشد ولى مولاى ما - امیرالمؤ منین علیه السلام - خطاب به دنیا فرمود:
طلقتک یا دنیا ثلاثا حاجة لى فیک ، فعند ذلک انزل الله تعالى فیه تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لایریدون علوا فى الارض و لا فسادا.
اى دنیا! من تو را سه طلاقه کرده ام ، و اصلا نیازى به تو ندارم ، و خداوند درباره او این آیه را نازل فرمود: ما آن خانه آخرت را براى کسانى قرار دادیم که اراده بزرگى و فساد در زمین ندارند.
حجاج گفت : احسنت یا حره !
خوب ، بگو چرا على را بر عیسى بن مویم ترجیح مى دهى و برتر مى دانى ؟ حره گفت : زیرا خداوند عزوجل او را فضیلت داده آن جا که فرموده :
و ان قال الله یاعسى ابن مریم اءاءنت للناس اتخذونى و امى الهین من دون الله قال سبحانک ما یغیر مجاز می باشد لى ان اقول ما لیس لى بحق ان کنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى و لا اعلم ما فى نفسک انک انت علام الغیوب ما قلت لهم الا ما امرتنى به.
به خاطر بیاور! زمانى را که خداوند فرمود: اى عیسى بن مریم ! آیا تو به مردم گفته اى که من و مادرم را دو خدا - غیر از پروردگار - بدانند؟ عیسى گفت : خدایا! تو منزهى - من حق ندارم غیر از آن چه حق است ، چیزى بگویم . اگر چنین گفته باشم ، تو خود مى دانى خدایا تو از آن چه در نفس من است ، با خبرى ؛ ولى من از آن چه در ذات تو است خبر ندارم . به درستى که تو هر چیز پنهان را مى دانى ، خدایا! من به آنان چیزى نگفته ام مگر آن چه به من دستور فرموده اى .
پس خداوند قضاوت در این موضوع را به قیامت انداخت ؛ ولى على بن ابیطالب علیه السلام هنگامى که طایفه نصیریه از غلات درباره حضرت ادعاى نا به جایى نمودند، حضرت آنان را کشت و در کار آنان تاءخیر ننمود.
آرى حجاج ! این است فضایل آن بزرگوار که هیچ قابل قیاس با دیگران نیست . حجاج گفت : احسنت ؛ آفرین ! اى حره ! چه خوب از پاسخ سرفراز بیرون آمدى و اگر چنین نبود، تو را مى کشتم .
پس او را آزاد کرد و جایزه و صله داد - رحمة الله علیها.
درباره مقایسه حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام با حضرت عیسى در جاى دیگر دیده ام که حره گفت : زایمان حضرت مریم در بیت المقدس ، بود که به او خطاب شد: اخرجى ! هذا بیت العبادة لابیت الولاده ، ولى هنگامى که فاطمه بنت اسد مى خواست امیرالمؤ منین را به دنیا آورد، دیوار کعبه شکافت و او داخل شد که جمع زیادى دیدند و بعد از سه روز از آن جا بیرون آمد، در حالیکه حضرت را در آغوش داشت.

در کعبه شد پدید و به محراب شد شهید

نازم به حسن مطلع و حسن ختام تو


  

89/6/3
11:10 ص

قسمت آخر

 

نتیجه‌ گیری‌


الف‌ - برچسب‌ «کودتا» که‌ یک‌ حرکت‌ نظامی‌ از سوی‌ نیروهای‌ مسلح‌ علیه‌ دولت‌ رسمی‌ کشور است‌ در مورد رویدادهای‌ 24 تا 28 مرداد سال‌ 1332 هدفی‌ جز پنهان‌ ساختن‌ نقش‌ واقعی‌ دولت ‌انگلستان‌ در طراحی‌ و براندازی‌ نهضت‌ ملی‌ ایران‌ و به‌ دست‌ آوردن‌ کنترل‌ دوبار?‌ نفت‌ ملی‌ شده‌ ایران ‌ندارد و هیچ‌ دلیل‌ و مدرک‌ معتبر تاریخی‌ ، وقوع‌ یک‌ کودتای‌ نظامی‌ از سوی‌ ارتش‌ علیه‌ مصدق راپشتیبانی‌ نمی‌کند.
ب‌ - مصدق با داشتن‌ پُست‌ نخست‌ وزیری‌ و وزیر دفاع‌ ملی‌، در اختیار داشتن‌ نیروهای‌ ارتش‌ و شهربانی‌، گرفتن‌ اختیار قانونگذاری‌ و منحل‌ ساختن‌ مجلس‌ به‌ گونه‌ یک‌ فرمانروای‌ مستبد اداره‌ کشور را در دست‌ خود گرفته‌ و از پشتیبانی‌ حزب‌ توده‌ نیز برخوردار بود ولی‌ دولت‌ او به‌ گونه‌ ناباورانه‌ای‌ در ظرف‌ یک‌ روز سقوط‌ کرد. در خلال‌ 50 سال‌ گذشته‌ وابستگان‌ سیاست‌های‌ بیگانه‌ برای‌ توجیه‌ این ‌سقوط‌ پیش‌ بینی‌ نشده‌، تبلیغات‌ گمراه‌ کننده‌ای‌ به‌ راه‌ انداخته‌ رهبران‌ نهضت‌ ، مجلس‌ و مردم‌ را متهم‌ساخته‌ و مدعی‌ شده‌اند مُشتی‌ اراذل‌ و اوباش‌ و روسپیان‌ به‌ خیابان‌ها ریختند و دولت‌ ملی‌ را سرنگون‌کردند! این‌ فریبکاری‌ها برای‌ آن‌ است‌ که‌ همکاری‌ مصدق با دولت‌ انگلستان‌ برای‌ براندازی‌ نهضت‌ملی‌ ایران‌ آشکار نشود.
پ‌ - توجیهات‌ بی‌پایه‌ و ادعاهایی‌ مانند اینکه‌ ناکامی‌ نهضت‌ ملی‌ ایران‌ حاصل‌ پیدایش‌ اختلاف ‌سلیقه‌ میان‌ رهبران‌ نهضت‌ بوده‌ و یا اینکه‌ اطرافیان‌ آیت‌الله کاشانی‌ و اطرافیان‌ مصدق موجبات‌ ایجاداختلاف‌ میان‌ آنان‌ و شکست‌ نهضت‌ ملی‌ را فراهم‌ آورده‌اند چیزی‌ جز سرپوش‌ گذاردن‌ بر مداخله‌ بیگانگان‌ و نادیده‌ گرفتن‌ واقعیت‌ ها و اسناد و مدارک‌ روشن‌ تاریخی‌ نیست‌. بی‌گمان‌، دشوارترین ‌و خطرناک‌ترین‌ بخش‌ مبارزات‌ زندگی‌ سیاسی‌ آیت‌اللّه‌ کاشانی‌ رویارویی‌ با توطئه‌هایی‌ بوده‌ است‌ که‌ در فاصله‌ زمانی‌ مردادماه‌ سال‌31 تا 28 مرداد 1332 از سوی‌ انگلستان‌ طرح‌ریزی‌ و به‌ مورد اجراگذارده‌ شده‌اند. دراین‌ آزمون‌ سخت‌، نهضت‌ ملی‌ ایران‌ با چالش‌های‌ خُرد کننده‌ای‌ از درون‌ روبرو گردید و آیت‌اللّه‌ کاشانی‌ ناگزیر شد در برابر قانون‌ شکنی‌های‌ دولتی‌ که‌ به‌ هر دلیل‌ توانسته‌ بود وجاهت ‌ملی‌ به‌ دست‌ آورد ایستادگی‌ کند و شخصیت‌ سیاسی‌ خود را به‌ خطرانداخته‌ و برای‌ دفاع‌ از کشور آن‌ رافداکند. این‌ ویژگی‌ مهم‌ و عنصر سازنده‌ای‌ در شخصیت‌ آیت‌اللّه‌ کاشانی‌ است‌ که‌ وی‌ را از دیگران ‌ممتاز می‌سازد.
ت‌ - بررسی‌ رویدادهای‌ سال‌های‌ 1329 تا 1332 نشان‌ می‌ دهند که‌ مداخله‌ دولت‌ انگلستان‌ در امور داخلی‌ ایران‌ از طریق‌ یک‌ توطئه‌ چند وجهی‌ و با بکار گرفتن‌ عوامل‌ داخلی‌ خود برای‌ براندازی ‌نهضت‌ ملی‌ ایران‌ به‌ مورد اجرا گذارده‌ شده ‌است‌. این‌ گروه‌ درهم‌ تنید?‌ وابسته‌ به‌ بیگانه‌، اساس‌ حکومت ‌ملی‌ و مشروطیت‌ را از صحنه‌ سیاسی‌ کشور ما برچیدند و از قوه‌ مجریه‌، مقننه‌ و دادگستری‌ کشور صورت ‌ظاهری‌ بیش‌ باقی‌ نگذاردند.
ث‌ - مداخله‌ انگلستان‌ در امور داخلی‌ کشور ما در این‌ دوره‌ تاریخی‌ از جمله‌ در برگیرنده‌ موارد زیر بوده ‌است‌ :
- به‌ دست‌ گرفتن‌ قدرت‌ اجرایی‌ در کشور از طریق‌ وارد ساختن‌ افراد وابسته‌ به ‌خود در پست‌های‌ کلیدی‌.
- به‌ ورشکستگی‌ کشیدن‌ اقتصاد ملی‌ از طریق‌ ایجاد بُن‌بست‌ درمسئله‌ نفت‌.
- گسترش‌ نارضایی‌ عمومی‌ و به‌ سستی‌ کشیدن‌ نیروی‌ پایداری‌ مردم‌.
- اختلاف‌ افکنی‌ در میان‌ مردم‌ از طریق‌ اشخاصی‌ که‌ در پست‌های‌ کلیدی‌ و در رسانه‌ها جاسازی‌ کرده‌ بودند.
- ترور شخصیت‌ و بی‌ آبرو کردن‌ آیت‌الله کاشانی‌ و دیگر پیشگامان‌ نهضت‌ ملی‌ از طریق‌ یک‌ رشته‌ تبلیغات‌ مسموم‌ و پرحجم‌ داخلی‌
- آشفته‌ ساختن‌ دستگاه‌ دادگستری‌ و بی‌ اثر ساختن‌ آن‌ و انحلال‌ دیوان‌عالی‌ کشور.
- به‌ سستی‌ کشیدن‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ و منحل‌ ساختن‌ آن‌
- به‌ قدرت‌ رسانیدن‌ گروهک‌های‌ بی‌ هویت‌ به‌ ویژه ‌بازگزاردن‌ دست‌ حزب‌ توده‌ در صحنه‌ سیاسی‌ کشور.
ج‌ - دولت‌ مصدق به‌ هیچ‌ یک‌ از برنامه‌های‌ اعلان‌ شده‌ خود در زمینه‌ حل‌ عادلانه‌ موضوع‌ نفت ‌و اصلاح‌ قانون‌ انتخابات‌ و برگزاری‌ انتخابات‌ آزاد عمل‌ نکرد. او با کاشتن‌ بذر اختلاف‌ در میان‌ مردم ‌روحیه‌ اتحاد را که‌ بزرگترین‌ دستاورد نهضت‌ ملی‌ ایران‌ بود در هم‌ شکست‌ و به‌ هنگام‌ واگذاری‌ قدرت ‌به‌ زاهدی‌، پشت‌ سرخود کویری‌ از ناامیدی‌ و پراکندگی‌ به‌ جای‌ گذارد که‌ همیشه‌ خواسته‌ اصلی ‌سیاست‌های‌ بیگانه‌ در کشور ما بوده است‌.
چ‌ - درقرن‌ بیستم‌ شاهد دخالت‌های‌ آشکار و خلاف‌ حقوق بین‌الملل‌ از سوی‌ قدرت‌ های‌ بزرگ ‌غربی‌ و شرقی‌ در کشورهای‌ جهان‌ سوم‌ بوده‌ایم‌. این‌ دخالت‌ ها همواره‌ مورد سرزنش‌ افکار عمومی ‌و اندیشمندان‌ در سراسر جهان‌ قرار گرفته‌است‌ ولی‌ در دوران‌ نهضت‌ ملی‌ ایران‌ به‌ ویژه‌ رویدادهای‌ تیر و مرداد سال‌ 1332 دخالت‌ سازمان‌ یافته‌ای‌ برای‌ در هم‌ کوبیدن‌ تلاش‌ های‌ ملت‌ ایران‌ انجام‌ شده‌ است ‌که‌ در پس‌ پرده‌ ای‌ از فریب‌ و ریاکاری‌ بوده ‌است‌ . این‌ مداخله‌، به‌ بهای‌ محروم‌ ساختن‌ ملت‌ ایران‌ از حق‌ آزادی‌، حقوق بشر و محروم‌ ماندن‌ از بهره‌ برداری‌ از منابع‌ طبیعی‌ کشور خود به‌ ثمره‌ رسیده ‌است‌.
ح‌ - از دلائل‌ مهم‌ پرده‌پوشی‌ بیگانگان‌ در مورد این‌ رویداد بزرگ‌ تاریخی‌ و تاریخ‌نگاری‌ گمراه‌ کنند?‌ وابستگان‌ داخلی‌ و خارجی‌ آنان‌ در زمینه‌ دلائل‌ ناکامی‌ نهضت‌ ملی‌ ایران‌، بی‌گمان‌ این ‌است‌ که ‌این‌ سیاست‌های‌ خارجی‌ همچنان‌ به‌ دنبال‌ تأمین‌ منافع‌ نامشروع‌ خود در میهن‌ ما هستند و کوشش ‌فراوان‌ دارند ملت‌ ایران‌ از شیوه‌های‌ مداخله‌ آنان‌ در نا آگاهی‌ به‌سر برده‌ ونتواند از این‌ تجربه‌ تاریخی‌ که‌ بهای‌ گرانی‌ برای‌ آن‌ پرداخته‌ است‌ درس‌های‌ لازم‌ را بیآموزد.
خ‌ - یک‌ ضرب‌ المثل‌ فرانسوی‌ می‌گوید: « یک‌ دروغی‌ که‌ 100 بار تکرار گردد، تبدیل‌ به‌ حقیقت‌ می‌ شود». (43) در خلال‌ پنجاه‌ سال‌ گذشته‌ واژ? «کودتا» در زمینه‌ رویدادهای‌ مرداد ماه‌ سال‌1332 میلیون‌ها بار در سراسر جهان‌ تکرار شده‌ و بسیاری‌ از مردم‌ به‌ دلیل‌ مرموز بودن‌ شیوه‌ مداخل?‌ بیگانگان‌ و پرده‌ پوشی‌ بر واقعیت‌های‌ تاریخی‌ آنرا باور کرده‌اند. ولی‌ این‌ دورغ‌ تاریخی‌ هرگز به‌ حقیقت‌ مبدّل‌ نخواهد شد . حقیقت‌ و راستی‌ را نیرویی‌ است‌ که‌ هیچ‌ نیرنگی‌ توانایی‌ شکست‌ دادن ‌همیشگی‌ آن‌ را ندارد و این‌ حقیقت‌ و راستی‌ است‌ که‌ سرانجام‌ پرده‌های‌ نیرنگ‌ و فریب‌ را دریده‌ و پیروز خواهد شد . این‌ وعده‌ تخلف‌ ناپذیر خداوند بزرگ‌ است (44)‌ وتلاش‌ های‌ خستگی‌ ناپذیر پژوهشگران‌ ایرانی‌ تضمین‌ کننده‌ تحقق‌ آن‌ خواهد بود.


پاورقی ها:
1) در این کنفرانس بین‌المللی پاره‌ای از مؤلفین که کتاب یا مقالاتی در زمینه رویدادهای نهضت ملی اریان نوشته‌اند حضور داشته‌اند. اسامی دعوت شدگان عبارتند از: مارک گازیورسکی ، ملک برن ( از مرکز ملی آرشیو امنیتی آمریکا) ، همایون کاتوزیان ، مازیار بهروز ، خانم آناعنایت ، فخرالدین عظیمی ، یرواند آبراهامیان ، سردنیس رایت ( سفیر پیشین انگلیس در ایران ) ، آندرونیومن ، جان‌والر ( عضو بازنشسته سیا ) سام فال ( عضو بازنشسته اداره خارجی انگلستان ) . گروهی از علاقمندان نیز از اروپا و آ«ریکا در این کنفرانس حضور یافته‌ند و در بحث‌ها مشارکت داشته‌اند.
2) این مقاله در کنفرانس بین‌المللی دانشگاه اکسفورد ارائه شده است. بخشی از یادداشت‌ها که به دلیل کمبود وقت، فرصت ارائه آن در کنفرانس وجود نداشت به مقاله افزوده شد.
3) باری روبین، جنگ قدرت‌ها در ایران ، ‌فصل سوم ، شکست یک انقلاب ،‌برگ 85، ترجمه محمود مشرقی ، انتشارات آشتیانی ، خراد سال 1363
4) شایسته یادآوری است که مؤسسه انتشارات دولتی ایالات متحده آمریکا در سال 1989 دو جلد اسناد روابط خارجی آمریکا مربوط به سال‌های 1951 تا 1954 را که در برگیرنده نامه‌نگاری‌های سفارت در تهران با وزارت خارجه این کشور می‌باشد منتشر ساخته است. اگرچه اسناد پاره‌ای از رویدادها محرمانه مانده ولی این مجموعه راه‌گشای ارزشمندی برای پژوهش‌های تاریخی آن دوران می‌باشد. این اسناد به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
5) این پیام روز پنجشنبه 8 اردیبهشت 1328 در جلسه علنی مجلس دوره پانزدهم از سوی آقای سید ابوالحسن حائری‌زاده خوانده شد و در صورت‌جلسات مذاکرات مجلس به چاپ رسید.
6) دکتر مظفر بقایی کرمانی ، سید ابوالحسن حائری‌زاده ، حسین مکی و عبدالقدیر آزاد از سران این گروه بودند.
7) حسین مکی در یادداشت‌های خود می‌نویسد پس از خواندن این نامه از تریبون مجلس متوجه شده است که این نامه اصل لایحه الحاقی را تأیید نموده است. به همین دلیل به مصدق تلفن می‌زند و تقاضای نامه دیگری می‌کند. مصدق هم این درخواست را می‌پذیرد و دو روز بعد نامه دیگری علیه لایحه الحاقی به مجلس می‌نویسد. به گفته مکی‌، مصدق در برخورد با لایحه الحاقی گام مهمی بر نداشت و این دو نامه را هم به اصرار من نوشت. البته دلیل فرستادن نامه دوم به احتمال قوی این بوده که مصدق متوجه شده است نمایندگان اقلیت زیر بار لایحه نمی‌روند.
8) مصدق از گذشته‌های دور روابط پنهانی و نزدیک با انگلیس‌ها داشت و بر همین پایه او ار در دوران جوانی به استانداری فارس رساندند که زیر کنترل سیاسی و نظامی انگلستان بود. حتی «مستر نورمان» وزیر مختار این کشور در ایران در نامه‌ای به نخست وزیر وقت ایران در آبان 1299 خورشیدی خواستار ادامه استانداری او در فارس گردید.
9) تفصیل بحث‌ها و اسناد گفتن اختیارات قانونگذاری از مجلس هفدهم در مجموعه مقالات من در کتاب «اندیشه‌هایی در حقوق امروز» زیر عنوان: «اصل تفکیک قوا، بحران سیاسی دی ماه سال 1331 در ایران»، برگ‌های 195 تا 266 ، سال 1376 ، نشر حقوقدان به چاپ رسیده است.
10) سناتور « مک کارتی» موج مبارزه با نفوذ کمونیست‌ها را در آمریکا دامن می‌زد و حساسیت شدیدی در مرمد بر علیه مرام کمونیزم به وجود آورده بود.
11) دکتر مظفر بقایی کرمانی ، استاد فلسفه و اخلاق دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ، نماینده مجلس دوره پانزدهم از کرمان و در مجلس‌های دوره شانزدهم و هفدهم همزمان نماینده مردم کرمان و تهران بود. او از پایه‌گذاران نهضت ملی و ملی شدن صنعت نفت در ایران و در همه دوران مبارزات آیت‌الله کاشانی پیش و پس از 28 مرداد سال 1332 در کنار آیت‌الله کاشانی و از یاران صدیق ایشان بود.
12) زاهدی دارای سوابق خدمت نظامی روشنی بود به ویژه در سال 1328 در سمت رییس شهربانی کل کشور در برگزاری انتخابات دوره شانزدهم مجلس شرایط انتخابات آزاد را فراهم ساخت و در نتیجه گروهی از هواداران نهضت ملی توانستند به مجلس راه یابند . به همین جهت پس از پیروزی نهضت از سوی مصدق به سمت وزیر کشور انتخاب شد.
13) روزنامه کیهان ، 10 اسفند 1331
14) روزنامه اطلاعات ، دوشنبه 29 تیر 1332
15) فراکسیون‌های هوادار مصدق در مجلس هفدهم و بسیاری از یاران او با انحلال مجلس مخالفت کردند و اشخاصی چون دکتر سنجابی و دکتر صدیقی در دهه اخیر مدعی شده‌اند که به مصدق هشدار داده‌اند که در صورت انحلال مجلس، شاه فرمان برکناری او را صادر خواهند کرد. با این حال این اشخاص کاری جز اعتراض ملایم نکرده و هیچگونه ایستادگی در برابر فکر خطرناک رفراندوم و انحلال مجلس انجام نداده و مصدق را در اجرای این اقدامات یاری کردند.
16) روزنامه اطلاعات ، 7 مرداد 1332
17) روزنامه اطلاعات ، پنجشنبه 8 مرداد 32
18) روزنامه اطلاعات ، 8 مرداد 1332
19) روزنامه اطلاعات ، 8 مرداد 1332
20) روزنامه اطلاعات ، 18 مرداد 1332
21) روزنامه اطلاعات ، پنجشنبه 25 تیر 1332
22) روزنامه اطلاعات ، شنبه 10 مرداد 1332
23) رزونامه اطلاعات ، شنبه 10 مرداد 1332
24) روزنامه اطلاعات ، یکشنبه 11 مرداد 1332
25) روزنامه اطلاعات ، یکشنبه 11 مرداد 1332
26) روزنامه فرانسه زبان «لوموند» چاپ پاریس در شماره 4 اوت 1953، روش‌های غیر دموکراتیک در برگزاری این رفراندوم و مؤثر بودن تحریم آیت‌الله کاشانی را به روشنی تشریح کرده است.
27) اعلامیه وزارت کشور در روزنامه اطلاعات شنبه 24 مرداد 1332 چاپ شده است. به نوشته همین روزنامه پنجشنبه 22 مرداد ، ساعت 5/6 صبح امروز ابوالقاسم امینی کفیل وزارت دربار با مصدق دیدار و گفتگو کرد و نتایج گفتگو در نامه‌ای با هواپیما در همان روز برای شاه به کلاردشت فرستاده شد. امینی به مندرجات این نامه اشاره‌ای نکرده است ولی به احتمال قوی موضوع این نامه درخواست تأیید نتایج رفراندوم از شاه و صدور فرمان انحلال مجلس هفدهم بوده است. همین درخواست روز جمعه 23 مرداد در نامه‌ای از سوی مصدق به پیشگاه شاه با امضای «چاکر» صورت گرفته و در آن درخواست صدور فرمان انتخابات دوره هجدهم شده است. روزنامه اطلاعات ، شنبه 24 مراد 1332 .
28) در گزارش‌هایی که از سوی مأمورین سرویس‌های جاسوسی انگلیس و آمریکا در زمینه این رویدادها منتشر گردید،‌ نقش کلیدی دولت انگلستان و عوامل داخلی آن در طراحی و اجرای توطئه انحلال مجلس و ترور شخصیت سران نهضت ملی ایران به گونه کامل پنهان نگاهداشته شده است. «سی‌.ام.وودهاس» در بخشی از کتاب خود زیر عنوان:«
Something Ventured» انتشارات گرانادا ، سال 1982 و همچنین «کرمیت روزولت» در یادداشت‌های خود زیر عنوان « Countercoup ضد کودتا» که هواداران مصدق با تحریف عنوان، ‌آن را بنام «کودتا در کودتا» منتشر کرده‌اند نقش کلیدی انحلال مجلس در براندازی نهضت ملی ایران را مسکوت گذارده‌اند. به ویژه یادداشت‌های کرمیت روزولت بیشتر داستان سرایی و آکنده از نکات خلاف واقع و دروغ‌پردازی است. او حتی به بسیاری از واقعیت‌هایی که در روزنامه‌های ایران ثبت شده و یا اسنادی که پس از 28 مرداد منتشر شده است توجه نداشته است. این گزارش‌ها اصولا با این انگیزه منتشر شده‌اند که شخص مصدق را به عنوان قربانی اقدامات انگلیس و امریکا معرفی کرده و مداخله این دو کشور برای براندازی نهضت ملی ایران را پنهان سازند. به همین دلیل است که با گذشت 50 سال ، این دو دولت اسناد سرویس‌های مخفی خود را در زمینه این رویدادها منتشر نکرده‌اند.
29) در این زمینه مقاله‌ای زیر عنوان «انحلال مجلس هفدهم محور توطئه مرداد ماه 1332» در ماهنامه دنیای سخن شماره 81 سال 1377 منتشر ساخته‌ام.

30) تصویر این رسید به خط مصدق پس از گذشتن 40 سال از این رویداد تاریخی در سال 1373 از سوی مرحوم ابراهیم صفائی در کتاب زندگینامه سپهبد زاهدی برگ 129 به چاپ رسید که در این جا آورده می‌شود.



31) اعلامیه دولت بدون ذکر نام یک مقام مسئول یعنی شخص نخست وزیر و یا وزیر کشور صادر شده است. روزنامه اطلاعات ، 25 مرداد 1332
32) در تیرماه سال 1331، مصدق به هنگام معرفی کابینه خود به شاه درخواست کرد وزیر جنگ را خود او تعیین کند. پس از چند ساعت گفتگو ، شاه زیر بار نرفت و مصدق بی‌مشورت با آیت‌الله کاشانی و مجلس استعفای خود را اعلام کرد و به خانه خود رفت. ولی با رهبری آیت‌الله کاشانی و نمایندگان اقلیت مجلس، مردم در برابر احمد قوام که اکثریت مجلس به او رأی تمایل داده و شاه به او فرمان نخست وزیری داده بود قیام کردند. حکومت چند روزه قوام سقوط کرد و مصدق بار دیگر در پرتو پشتیبانی آیـت‌الله کاشانی و مجلس توانست از خانه خود به قدرت باز گردد.
33) روزنامه اطلاعات ، 25 مرداد 1332 برگ 12
34) روزنامه اطلاعات ، 8 اردیبهشت 1333
35) اعلامیه فرمانداری نظامی در زمینه جلوگیری از هرگونه تظاهرات که به گونه روشن متوجه افراد حزب توده بود صبح روز 27 مرداد صادر شد (روزنامه اطلاعات‌، سه شنبه 27 مرداد 1332) و بعدازظهر همان روز به مورد اجرا گذارده شد. باری روبین، جنگ قدرت‌ها در ایران ، برگ 82
36) روزنامه کیهان 29 مرداد 1332 در گزارش تفصیلی خود در زمینه سرکوب هواداران حزب توده در بعدازظهر 27 مرداد یادآور شده است که:«در این جریان عده کثیری بازداشت شدند». کیانوری از سران حزب توده نیز در خاطرات خود (صفحه 268) تأکید کرده است روز 27 مرداد نزدیک به 600 نفر از افراد ، مسئولین و کادرهای حزب دستگیر شدند و این امر ضربه بسیار بزرگی بر ارتباطان حزب وارد آورد.
37) روزنامه اطلاعات، دوشنبه 26 مرداد 1332
38) پنج روز بحرانی، یادداشت‌های اردشیر زاهدی ،‌اطلاعات ماهانه ، شهریور 1336 شماره 114
39) یادداشت‌های اردشیر زاهدی ، اطلاعات ماهانه ، بهمن 1336 ، شماراه 119
40) روزنامه کیهان ،‌29 مرداد 1332
41) این به معنی آن نیست که میان مصدق و زاهدی تبانی وجود داشته و این دو در روند واگذاری قدرت با یکدیگر همکاری کرده‌اند. چارچوب طرح براندازی نهضت ملی ایران از سوی انگلیسی‌ها تدوین و در جریان اجرا توافق‌هایی با آمریکا انجام شده است. تشریح جزئیات این طرح و نقش اشخاصی که در آن تأثیرگذار بوده‌اند نیازمند یک کتاب تفصیلی است که خوشبختانه اسناد و مدارک آن در اختیار پژوهشگران تاریخ معاصر می‌باشد.
42) دکتر علی امینی ،‌ مذاکرات جلسه پنجاه و یکم مجلس شورای ملی ، یکشنبه 8 مهر 1333
43)
Un mensong repete cent fois devientune verite
44) قرآن کریم آیه 32 از سوی توبه:
«می‌خواهند نور خدا را با دهان‌های خود خاموش سازند ولی خداوند نور خود را می‌گستراند...»


  

89/5/31
4:58 ع

وصیتنامه شهید سیداسدالله لاجوردی

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
"اشهدُ ان لا اله الا الله و اشهدُ انّ محمدً رسول الله و انّ علیاً ولی الله وصی رسول الله و الائمة حادی عشر من بعد علی ٍ علیه السلام ائمة المسلمین "
بار الها ! با تمام وجود می گویم : " کَم مِن ثناء ٍ جمیل ٍ لَستُ اهلاً لَهُ نَشَرتَه".
خداوندا ! عمری را - که بهترین نعمت بوده - از دست داده ام ، در حالی که می توانست در راه تو و خدمت به انسانهای مظلوم و مستضعف به کار گرفته شود ؛ عمری که می توانست تا حدودی در جهت از بین بردن ارزشهای منفی و ایجاد و احیای ارزشهای الهی - انسانی مثمر ثمر افتد ؛ عمری که می توانست در راه تحقق هدفهای مقدس اسلام و اعتلای کلمة التوحید و تکامل صاحبش سپری گردد ؛ عمری که می توانست از کمیّتش بکاهد و بر کیفیّتش بیفزاید و همگام با شهدای خداجوی ، جویای راه وصول به تو باشد ؛ عمری که با کمیّت نسبتاً زیاد ، کوچکترین توشه ای بر نگرفته . لذا همین جاست که تمامی امیدش را و تمامی رجایش را ، به عفو تو و به اغماض تو و بزرگواری تو و رحمت و فضل تو بسته است . خدایا ! باز هم امید و باز هم امید به فضلت ! " اللّهم اغفر لی الذنوب التی تَهتِکُ العِصَم".
خدایا ! خوب می دانی آنچه را هم اکنون به قلم می آورم مدتهای مدیدی است در درونم می گذرد و بر سر چند راهه های حیرت ِ ندانم چیست ؟ چه باید کرد ؟ امور به کجا می انجامد ؟ چگونه است که با نام اسلام و در ذیّ اسلامیت شعارهای مردم فریب ِ خالی محتوا ، رواج پیدا می کند و آنها که مسئولیت جلوگیری از انحراف افکار را دارند ساکت می نشینند ! و سهل است ، بعضا تایید هم می کنند و هزاران سؤال ، که هر کدام راهی را ایجاب و خطّی را ترسیم می کند ، قرار گرفته ام . اما خوشبختانه چون مقلد امام عزیز هستم ، راه سعادت برایم روشن است و از خدا می خواهم اگر عمری بود ، توفیق عمل بدان را پیدا کنم .
خدایا ! با تمام وجودم به این انقلاب عشق می ورزم و به همان مقدار که دوستدار انقلابیونم ، نسبت به حامیان ضد انقلاب نفرت دارم و با همه اینها ، این مسئله را بخوبی دریافته ام که هر کس به نفع دشمنان انقلاب و به خیال واهی و بی اساس ، رضایت ِ به اصطلاح مردم و به خیال خام و پوچ ، پایگاه به اصطلاح ملّی پیدا کردن ، موضعگیری کند ، مصداق فرموده گرانقدر معصوم "ع" است که : " مَن طَلَبَ رضی الناس بِسَخَطِ الله ، فَجَعَلُ الله حامده من الناس ذامّاً".
خدایا ! تو شاهدی به همان اندازه - بلکه صد چندان - که به امام ِ قاطع و سازش ناپذیرم عشق می ورزم ، نسبت به سازشکاران و مدافعان عملی ضد انقلاب ( اگر در لفظ و اعتقاد هم مخالف باشند) نفرت دارم . بیم آن دارم حوادث مشروطه مجدّداً تکرار شود و یا ایران اسلامی به سرنوشت الجزایر دچار شود . خداوندا ! از تو مصرانه می خواهم دست و قدم ، زبان و قلم ِ همه کسانی را که در جهت رهانیدن ضد انقلابیون و مرتدین و محاربین از چنگال عدالت ، اعمال قدرت و نفوذ کرده اند و همه کسانی که پذیرای این ننگ شده اند ( تا چند روزی به کام ِ وهم و خیال رسند ) ، برای همیشه از سونوشت این مردم شهید پرور و شاهد قطع فرمایی.
خدایا ! چون عاشق نظام بوده ام ، از آن ترس داشتم که افشای چهره سازشکاران ، لطمه ای ناچیز به نظام وارد آرد ، به آنها توصیه می کنم که جدای از لفّاظی و بازارگرمی های صنفی ، به قیامت و حسابرسی های دقیق آن روز باور پیدا کنند و مواظب باشند که از آن دسته ای نباشند که قرآن درباره شان فرموده : " لِمَ تقولونَ ما لا تفعلون . کَبُرَ مَقْتاً عند الله انْ تقولوا ما لا تفعلون ".
وصیّتم به صاحبان قدرت و نفوذ این است که اگر حرکتشان را دوست می دارند ، به جای شعارهای مردم فریب و سیاستمدارانه ، توصیه هایی را که تلفنی و شفاهی در جهت استخلاص ضد انقلاب و مَلَأ و مترفین و حرامخواران و حرام اندوزان اعمال می دارند ، با شهامت و رشادت ، برای مردم بازگو کنند و از هر نوع توجیه و ماستمالی کردنهای حفظ سمت و استمرار موقعیت صدارت ! بپرهیزند که خودفریبی و مردم فریبی بالاخره به پایان رسد و سر و کار با خیر الماکرین افتد و باز توصیه ام به سردمداران این است که به خدا توکل کنند و قاطعیت و سازش ناپذیری را از امام ِ مردم بیاموزند و شعار نه شرقی و نه غربی را که خواست و حق مردم است و علت موجده این انقلاب بوده فراموش نکنند و مبادا که گذشت روزها و فرو افتادن ، طبیعی شود و انقلاب و مهمتر از همه سختیهای حرکت و فشارهای بین المللی موجب شود تعادلی را که شعار فوق ایجاب می کرده و بحمد الله تا حدودی ایجاد گردیده ، به هم زنند و بدانند که قدرت مطلق از آن خداست و صرفاً تکیه بر اوست که از هر قدرتی ، انسان را و جامعه را بی نیاز می کند و باز این که بدانند که اگر دچار حسابگریهای سیاسی جدای از توکل شوند و بر ذهنیتهای شکل گرفته ، رضایت خدا و مردم مسلمان را ملاک قرار ندهند ، گور خود و انقلاب را کنده و برای مردم ، گورستانی بی نام و نشان در پهنه تاریخ ایجاد کرده اند و یادشان باشد که علت موجده ، علت مُبْقیه نیز هست و فراموش نکنند که سیادت و موقعیتهای اجتماعی آنان ، اهدایی انقلاب اسلامی است و جدای از انقلاب ، فردی از چهل میلیون افراد دیگر قبل از انقلاب خواهند بود.
خدایا ! تو شاهدی چندین بار به عناوین مختلف ، خطر منافقین انقلاب را ( همانان که التقاط ، به گونه منافقین خلق سراسر وجودشان را و همه ذهن و باورشان را پر کرده و همانان که ریاکارانه برای رسیدن به مقصودشان ، دستمال ابریشمی بسیار بزرگ - به بزرگی مجمع الاضداد - به دست گرفته اند ، هم رجایی و باهنر را می کُشند و هم به سوگشان می نشینند ، هم با منافقین خلق ، پیوند تشکیلاتی و سپس ... ! برقرار می کنند ، هم آنان را دستگیر می کنند و هم برای آزادیشان و اعطای مقام و مسئولیت بدانان تلاش می کنند و از افشای ماهیت کثیف آنان سخت بیمناک می شوند ، هم در مبارزه علیه آنان و در حقیقت برای جلب رضایت مسئولین و نجات بنیادی آنان خود را در صف منافق کُشان می زنند و هم در حوزه های علمیه به فقه و فقاهت روی می آورند تا مسیر فقه را عوض کنند ) ، به مسئولین گوشزد کرده ام ولی نمی دانم چرا ؟ ( گرچه نسبت به بعضی ، تا اندازه ای می دانم چرا !) ترتیب اثر نداده اند .
به مسئولین بارها گفته ام که خطر اینان بمراتب زیادتر از خطر منافقین خلق است ، چرا که علاوه بر همه شیوه های منافقانه ی منافقین ، سالوسانه در صف حزب اللهیان قرار گرفته و کم کم آنان را در صفوف آخرین و سپس به صف قاعدین و بازنشستگان سوقشان داده و صفوف مقدم را غاصبانه به تصرف خود در آورده اند ، به گونه ای که عملاً عقل و اراده منفصل برخی تصمیم گیرندگان قرار گرفتند و در عزل و نصبها و حفظ و ابقاء ها دست به تخریب می زنند و اعمال قدرت می کنند .
اینها همه پوچ است و بی اهمیت ! مهم و بسیار مهم این است که هدف غایی از همه این تلاشها ، گسترش فکر التقاطی و انحرافی سازمان ضد خداییشان است که جز اندیشه های مادیگرایانه و ماتریالیستی ، چیز دیگری نیست و با بهره گیری از تجربیات مثبت و منفی همپالگیهای چپ و منافقشان توانسته اند متاسفانه به نسبت بسیار زیادی ( زیادتر از توفیق منافقان خلق در سالهای 51 تا 54 ، تعداد کثیری از روحانیون را تحت تاثیر قرار دهند و با لطایف الحِیَل ، بر ذهن و روان آنان اثرات دلخواهشان را بگذارند تا بدانجا که بر اعمال جنایتکارانه آنان با دیده اغماض بنگرند و حتی در مواردی نظیر به شهادت رساندن باهنر و رجایی ، به دست روی دست مالیدنهای مسامحه کارانه و مصلحت اندیشیهای پشیمانی آورنده متوسل شوند . باز مهمتر از همه اینکه با کمال تاسف ، توانسته اند تعداد فراوانی از جوانان مسلمان را جذب کرده منحرف نمایند.
هان ای خانواده عزیزم ! بهوش باشید مبادا که فریب تایید و تکریمهای ریاکارانه این منافقان جدا از دین را بخورید . چه بسا با ظاهری چاکرانه و دلسوزانه به سراغتان بیایند و خود را چنان حزب اللهی جا بزنند که مسلمانها و ابوذرها را جرئت لحظه ای هم لباسی و همشکلی با آنان نباشد !
فرزندانم ! اگر گاهی بر شما سخت می گرفته ام و این در حالی بوده که برایم امکان فراهم آوردن رفاه بیشتر بوده ، از آن جهت بوده است که اعتقادی استوار به کریمه " انّ مع العُسر یُسراً" داشته ام و اگر می توانستم شما را و خانواده رابیشتر از آنچه تحمل کردید قانع کنم به طور قطع چنان می کردم و یقین داشتم که در تکوین شخصیت سالم و رشد یابنده شما مؤثرتر و کارسازتر بود .
به هر صورت ، پدرتان که از همه چیز جز انقلاب و اسلام بیشتر دوستتان می دارد ، خیر و صلاح شما را در رفاه نمی دانسته و نمی داند و امید دارد در زندگی ، رفاه جویی و عافیت طلبی را آگاهانه به دور اندازید و با عزمی آهنین در کام مشکلات روید و توقع نداشته باشید دیگران برای حل مشکلاتتان اقدامی ولو ناچیز کنند . به جای چنین انتظاری در حل مشکلات مردم کوشا باشید و از سختیها نهراسید و به گونه ای عمل کنید که هر مصیبتی و هر مشکلی هر قدر عظیم ، در پیش اراده و عزم شما سر تسلیم فرود آورد و به جای اینکه بر شما چیره شود و شما را دست و پا بسته بر زمین افکند ، بر امواج بظاهر سهمگینش سوار شوید و مهارش را به دست گیرید و بدانسو هدایتش کنید که می خواهید و اجازه ندهید که بر شما مسلط شود و تعادل شما را برباید .
خانواده عزیز و مهربانم ! درست است آنگونه که شایسته مقام والای انسانی شما بود ، به خدمتتان کمر نبستم و در این راه ، تقصیر ها و قصورهای فراوان داشتم ، اما درست تر آن است که بر من ببخشایید و اجازه ندهید که در پیشگاه خداوند در روز تُبْلَی السّرائر و در انظار خلایق ، شرمنده و سر افکنده پیش رویتان قرار گیرم .
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته


89/5/31
10:47 ص

قسمت پنجم

10- سرکوب‌ مقاومت‌های‌ احتمالی‌

سران‌ حزب‌ توده‌ که‌ به‌ دلیل‌ تبعیت‌ کورکورانه‌ از سیاست‌های‌ بیگانه‌ و پیروی‌ از اندیشه‌های‌ جزم‌ گرایانه ‌مارکسیستی‌ از شناخت‌ درست‌ واقعیت‌ های‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ کشور ما ناتوان‌ بودند اطلاعاتی‌ در زمینه‌ به‌ قدرت‌ رسیدن‌ احتمالی‌ زاهدی‌ در روزهای‌ آینده‌ به ‌دست‌ آورده‌ و آنگونه‌ که‌ سپس‌ مدعی‌ شدند به‌ مصدق پیشنهاد کمک‌ و اقدام‌ داده‌اند . ولی‌ مصدق پس‌ از آنکه‌ در دوران‌ نخست‌ وزیری‌ خود با استفاده‌ ابزاری‌ از این‌ حزب‌ به‌ رویارویی‌ با هواداران‌ اصیل‌ نهضت‌ ملی‌ پرداخت‌ و امنیت‌ ملی‌ کشور ما را به‌ خطر انداخت‌ به‌ ویژه‌ هنگامی‌ که‌ عوامل‌ انگلستان‌ در روزهای‌ 25 و 26 مرداد پس‌ از خارج‌ شدن ‌شاه‌ از کشور حداکثر بهره‌برداری‌ را از حزب‌ توده‌ برای‌ بی‌ ثبات‌ کردن‌ جامعه‌ و تحریک‌ احساسات‌ مردم‌ نسبت‌ به‌ وضع‌ موجود انجام‌ دادند، با در نظر گرفتن‌ این‌ واقعیت‌ که‌ تاریخ‌ مصرف‌ حزب‌ توده‌ از نظر انگلیس‌ها به‌ پایان‌ رسیده‌ بود مصدق روز 27 مرداد دستور سرکوب‌ تظاهرات‌ هوادران‌ حزب‌ توده ‌را صادر کرد و این‌ دستور با شدت‌ اجرا شد (35) تا هرگونه‌ حرکت‌ و یا اقدام‌ خود سرانه‌ و احتمالی‌ این‌ حزب‌ نیرومند در راه‌ به‌ قدرت‌ رسیدن‌ زاهدی‌ خنثی‌ گردد. (36) از سوی‌ دیگر برای‌ آنکه‌ از سوی‌ دکتر مظفر بقایی‌ که‌ همیشه‌ نقش‌ فعالی‌ در سمت‌ و سو دادن‌ به‌ رویدادهای‌ نهضت‌ ملی‌ را داشت‌ موانعی‌ در اجرای‌ سناریوی‌ از پیش ‌طراحی‌ شده‌ انگلستان‌ به ‌وجود نیاید مامورین‌ فرمانداری ‌نظامی‌ به‌ دستور مصدق درساعت‌ 14 6 بعد از ظهر روز 25 مرداد نامبرده‌ رادر مجلس‌ بازداشت‌ کرده‌ و به‌ زندان‌ بردند. (37) و به‌ این‌ ترتیب‌ اصل‌ مصونیت‌ پارلمانی‌ نمایندگان‌ مجلس‌ برای‌ نخستین‌ بار در دوران‌ مشروطیت‌ از سوی ‌مصدق در جهت‌ اجرای‌ نقشه‌ بیگانگان‌ زیر پاگزارده‌ شد.


11- تسلیم‌ نیروهای‌ نظامی‌ وشهربانی‌ به‌ زاهدی‌

زاهدی‌ روز پس‌ از دریافت‌ فرمان‌ نخست‌ وزیری‌ ، ساعت‌ 11 صبح‌ روز 24 مرداد، سرتیپ‌ محمد دفتری‌ را که‌ از بستگان‌ نزدیک‌ و نظامیان‌ مورد اعتماد مصدق بود به‌ ریاست‌ شهربانی‌ منصوب‌ کرد. (38) او در این‌ هنگام‌ درسمت‌ فرمانده‌ گارد مسلح‌ گمرک‌ قرار داشت‌. زاهدی‌ همچنین‌ سرلشگر باتمانقلیچ‌ را به‌ سمت‌ رئیس‌ ستاد ارتش‌ منصوب‌ کرد. ولی‌ واقعیت‌ این‌ بود که‌ خود او به‌ صورت‌ مخفی‌ به‌ سر می‌برد و هیچ‌ نیروی‌ نظامی‌ و یا سیاسی‌ در اختیار نداشت‌ که‌ بتواند تصمیمات‌ خود را با عنوان‌ نخست‌ وزیر به‌ مورد اجرا گذارد. حتی‌ روز 27 مرداد به‌ دلیل‌ تسلط‌ کامل‌ مصدق بر اوضاع‌، زاهدی‌ از اینکه‌ بتواند توفیقی‌ در به‌ دست‌ گرفتن‌ قدرت‌ دولتی‌ داشته‌ باشد کاملاً ناامید بوده‌ و قصد داشته‌ است‌ به‌ اصفهان‌ یا کرمانشاه‌ برای‌ تشکیل‌ یک‌ حکومت‌ خارج‌ از مرکز برود. (39) ولی‌ روز 28 مرداد همه‌ اوضاع‌ و احوال‌ دگرگون‌ شد. صبح‌ این‌ روز مصدق از ریاحی‌ رئیس‌ ستاد ارتش‌ می‌خواهد که‌ حکم‌ ریاست‌ شهربانی‌ را برای‌ سرتیپ‌ دفتری‌ صادر کند و مسئولیت‌ فرمانداری‌ نظامی‌ را هم‌ به‌ عهده‌ او بگذارد. ریاحی‌ به‌ مصدق هشدار می‌ دهد که‌ سرتیپ‌ دفتری‌ از افراد کمپ‌ زاهدی‌ است‌ ولی‌ مصدق با اصرار از او می‌خواهد چنین‌ حکمی‌ را صادر کند و او نیز تبعیت‌ می‌کند.
مصدق به ‌این‌ هم‌ بسنده‌ نکرده‌ در همان‌ صبح‌ روز 28 مرداد از دکتر صدیقی‌ وزیر کشور خود نیز می‌خواهد حکم ‌دیگری‌ برای‌ ریاست‌ شهربانی‌ سرتیپ‌ دفتری‌ صادرکند و او نیز چنین‌ حکمی ‌را صادر می‌کند.
در همین‌ راستا چون‌ احتمال‌ دستگیری‌ سرتیپ‌ دفتری‌ که‌ وابستگی‌ او به ‌زاهدی‌ آشکار شده‌ و تحت‌ پیگرد بود از سوی‌ فرماندار نظامی‌ وجود داشت‌، سرتیپ‌ ریاحی‌ دستور بازداشت‌ سرهنگ‌ اشرفی ‌فرماندار  نظامی‌ را نیز بدون‌ هیچگونه‌ دلیل‌ موجهی‌ صادر کرد تا سرتیپ‌ دفتری‌ بتواند بدون‌ هرگونه‌ مقاومتی‌ وارد ساختمان‌ شهربانی‌ و مقر فرمانداری‌ نظامی‌ شود. بدین‌ ترتیب‌ سرتیپ‌ دفتری‌ دارای‌ سه ‌حکم‌ ریاست‌ شهربانی‌ و فرمانداری‌ نظامی‌ ، نخست‌ از زاهدی‌، و سپس‌ از ریاحی‌ رئیس‌ ستاد مصدق و دیگری‌ از صدیقی‌ وزیر کشور مصدق بوده‌است‌. او با داشتن‌ این‌ احکام‌ درساعت‌ 2 بعدازظهر روز28 مرداد با چند دستگاه‌ جیپ‌ از گارد مسلح‌ گمرک‌ به‌ شهربانی‌ آمد (40) و بی‌ هیچ‌ مانعی‌ نیروهای ‌نظامی‌ و انتظامی‌ را در اختیار گرفت‌ و از زاهدی‌ دعوت‌ کرد به‌ شهربانی‌ کل‌ کشور وارد شود.
با فراهم‌ شدن ‌این ‌مقدمات‌، زاهدی ‌که ‌تا ساعت‌ 3 بعدازظهر به‌ گونه‌ پنهانی‌ به‌ سر می‌برد از مخفیگاه‌ خود بیرون ‌آمد. وی ‌نخست‌ وارد فرستنده‌ رادیو شد و فرمان‌ نخست‌وزیری‌ خود و عزل‌ مصدق را به ‌آگاهی ‌عموم‌ رساند و از آنجا بی‌درنگ‌ به‌ شهربانی‌ رفته‌ و عملاً قدرت‌ نظامی‌ و سیاسی‌ را به‌ دست‌ گرفت‌ .
مدارک‌ فراوانی‌ در دست‌ است‌ که‌ نشان‌ می‌ دهند هیچ‌ یک‌ از واحدهای‌ نظامی‌ مستقر در پایتخت ‌یا نقاط‌ دیگر کشور حاضر نشده‌اند به‌ طرفداری‌ از زاهدی‌ وارد عمل‌ شوند و برعکس‌ همه‌ تیپ‌های‌ نظامی‌ پایتخت‌ تا پایان‌ روز 28 مرداد به‌ نهضت‌ ملی‌ ایران‌ وفادار بوده‌اند. بنابراین‌ می‌توان‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ مصدق با واگذاری‌ آگاهانه‌ مسئولیت‌ شهربانی‌ و فرمانداری‌ نظامی‌ به‌ سرتیپ‌ دفتری‌ که‌ پیش‌ ازآن‌ حکم‌ ریاست‌ شهربانی‌ او از سوی‌ زاهدی‌ صادر شده‌ بود و دیگر زمینه‌ چینی‌ هایی‌ که‌ روز 28مرداد انجام‌ داد ، همه‌ نیروهای‌ مسلح‌ مستقر در پایتخت‌ را که‌ از برکت‌ فداکاری‌ مردم‌ و قیام‌ پیروزمندانه‌ 30 تیر1331 به‌ رسم‌ امانت‌ در اختیار او گذارده‌ شده‌ بود ، یکجا به‌ زاهدی‌ واگذار کرد. در حقیقت‌ اگر فرمان‌ شاه‌، زاهدی‌ را به‌ نخست‌ وزیری‌ رساند این‌ اقدامات‌ موثر مصدق بود که‌ راه‌ را برای ‌به ‌قدرت‌ رساندن‌ زاهدی‌ هموار کرد. (41)
سرکوب‌ رهبران‌ و هواداران‌ اصیل‌ نهضت‌ ملی‌ ایران‌ و از سوی‌ دیگر حضور گسترده‌ افراد حزب‌توده‌ در صحنه‌ سیاسی‌ و پیدایش‌ نابسامانی‌ در اوضاع‌ اجتماعی‌ کشور نگرانی‌ جدی‌ مردم‌ و نیروهای ‌مذهبی‌ را به‌ دنبال‌ داشت‌ . حل‌ و فصل‌ نشدن‌ موضوع‌ نفت‌ و قطع‌ صدور آن‌، اقتصاد کشور را در تنگنای ‌شدید قرار داد. فقر عمومی‌، نارضایی‌ از نهضت‌ ملی‌ ایران‌ را در پی‌ داشت‌ و همین‌ نارضایی‌ که‌ با برنامه‌ریزی‌ و کارگردانی‌ انگلستان‌ گسترش‌ یافته‌ بود مورد بهره‌برداری‌ این‌ دولت‌ قرار گرفت‌ و از عوامل‌زمینه‌ ساز سقوط‌ نهضت‌ شد. ردّ پیشنهادهای‌ قابل‌ پذیرش‌ در زمینه‌ موضوع‌ نفت‌ در شرایطی‌ صورت‌گرفت‌ که‌ بنا به‌ گزارش‌ وزیر دارایی‌ ایران‌، دولت‌ مصدق با مصرف‌ کردن‌ همه‌ ذخائر ارزی‌ و ریالی‌ کشور درسال‌ 1330 و با گرفتن‌ وام‌های‌ متعدد از بانک‌ ملی‌ و فروش‌ اوراق قرضه‌ درسال‌ 1331، چند میلیارد بدهی‌ به‌ بار آورده‌ و نزدیک‌ به‌ 400 میلیون‌ تومان‌ اسکناس‌ غیر قانونی‌ چاپ‌ کرده‌بود. سرانجام‌ در مرداد ماه‌ 1332 کفگیر به‌ ته‌ دیگ‌ خورده‌ و هیچگونه‌ امکانات‌ مالی‌ برای‌ پرداخت‌ حقوق کارکنان‌ و انجام‌ تعهدات‌ دولت‌ باقی‌ نمانده‌ بود. (42) مجموعه‌ عواملی‌ که‌ بیان‌ گردید موجبات‌ دلسردی‌ مردم‌ از نهضت‌ ملی‌ ایران‌ را فراهم‌ ساخت‌ و گروه‌ بزرگی‌ از مردم‌ در این‌ اوضاع‌ و احوال‌ از برکنار شدن‌ دولت‌ مصدق که‌ هیچ‌ دستاورد مثبتی‌ برای‌ کشور نداشت‌ خشنود گردیدند.
و این‌ بود سرانجام‌ سناریویی‌ که‌ شبکه‌های‌ جاسوسی‌ انگلستان‌ برای‌ براندازی‌ نهضت‌ ملی‌ ایران ‌طرح‌ریزی‌ کرده‌ و گام‌ به‌ گام‌ با موفقیت‌ به‌ مورد اجرا گذاردند. امنیت‌ ملی‌ کشور ما بر اثر این‌ ماجراجویی‌های‌ خطرناک‌ و عملکردهای‌ ویرانگر  به‌ شدت‌ تهدید شد و بهترین‌ فرصت‌ را در دسترس ‌انگلستان‌ قرارداد. این‌ دولت‌ سیاست‌های‌ خود را دنبال‌ کرد و با فراهم‌ آوردن‌ مقدمات‌ لازم‌ و در شرایطی‌ که‌ دولتی‌ ضعیف‌ روی‌ کار بود و ملت‌ ایران‌ دچار پراکندگی‌ و اقتصاد کشور در وضعیتی ‌شکننده‌ قرار داشت‌ توانست‌ با کمک‌ دولت‌ آمریکا قرارداد کنسرسیوم‌ نفت‌ را در یک‌ مجلس‌ ضعیف ‌که‌ جایگزین‌ مجلس‌ منحل‌ شده‌ هفدهم‌ ساخته‌ بودند در مهرماه‌ سال‌ 1333 به‌ ملت‌ ایران‌ تحمیل‌ کند. مبارز?‌ شدید و سرمشق‌آسای‌ آیت‌الله کاشانی‌ و یاران‌ او نیز برای‌ جلوگیری‌ از تصویب‌ این‌ قرارداد به ‌دلایلی‌ که‌ پیش‌ از این‌ گفتیم‌ بی‌ نتیجه‌ ماند اگر چه‌ اسناد به‌ جای‌ مانده‌ از آن‌ سپس‌ در دیوان‌ داوری ‌دعاوی‌ ایران‌ و آمریکا در لاهه‌ - هلند در دعاوی‌ مطرح‌ شده‌ از سوی‌ اعضای‌ کنسرسیوم‌ نفت‌، مورداستناد دولت‌ ایران‌ قرار گرفت‌.

ادامه دارد... 


  

89/5/30
11:2 ص

قسمت چهارم

 

8- صدور فرمان‌های‌ عزل‌ و نصب‌


انحلال‌ مجلس‌ هفدهم‌ به‌ تنهایی‌ می‌توانست‌ موجبات‌ برکناری‌ نخست‌ وزیر از سوی‌ شاه‌ و انتقال ‌قدرت‌ دولتی‌ را فراهم‌ کند . طرحی‌ که‌ بی‌ گمان‌ از سوی‌ انگلستان‌ تهیه‌ شده‌ و شخص‌ مصدق با کمک‌ هواداران‌ خود در مجلس‌ و بهره‌ گرفتن‌ از حزب‌ توده‌ آن‌ را گام‌ به‌ گام‌ عملی‌ ساخت‌. در آن‌ هنگام ‌رهبران‌ نهضت‌ ملی‌ وبسیاری‌ از مردم‌ که‌ در برابر اقدامات‌ ویرانگر مصدق ایستادگی‌ می‌ کردند پیش‌بینی‌ روشنی‌ از انگیزه‌ او در منحل‌ ساختن‌ مجلس‌ نداشتند ولی‌ پس‌ از صدور اعلامیه‌ وزارت‌کشور و اعلان‌ نتایج‌ نهایی‌ رفراندوم‌ برای‌ انحلال‌ مجلس‌ دوره‌ هفدهم‌ روز پنجشنبه‌ 22 مرداد و پخش‌ خبر آن‌ در ساعت‌ 9 بعدازظهر همان‌ روز از رادیو ایران‌، (27) فرمان‌ نخست‌ وزیری‌ زاهدی‌ و فرمان‌ برکناری‌ مصدق روز 23 مرداد از سوی‌ شاه‌ صادر شد. همزمانی‌ اعلام‌ انحلال‌ مجلس‌ و صدور فرمان‌های‌ عزل‌ و نصب‌ نه‌ تنها یک‌ قرینه‌ بلکه‌ دلیل‌ قوی‌ برآن‌ است‌ که‌ این‌ رویدادها برنامه‌ریزی‌ شده‌ بوده‌ و امروز با قاطعیت‌ می‌توان‌ گفت‌ که‌ اقدامات‌ مصدق از یک‌ سال‌ پیش‌ از آن‌ یعنی‌ متوقف‌ ساختن ‌انتخابات‌ دوره‌ هفدهم‌ با یک‌ تصویب‌ نامه‌ غیر قانونی‌ در بسیاری‌ از حوزه‌های‌ انتخابیه‌ و گرفتن‌ اختیار قانونگذاری‌ از مجلس‌ به‌ مدت‌ یکسال‌ و نیم‌ با هدف‌ به‌ سستی‌ کشیدن‌ مجلس‌ و حملات‌ پی‌درپی‌ به ‌اجتماعات‌ مسالمت‌آمیز مردم‌ در خانه‌ آیت‌اللّه‌ کاشانی‌ و سپس‌ منحل‌ ساختن‌ مجلس‌ از حلقه‌های‌ زنجیر یک‌ توطئه‌ بوده‌ و دارای‌ هدفی‌ به‌ جز فراهم‌ ساختن‌ زمینه‌ قانونی‌ واگذاری‌ قدرت‌ دولتی‌ از سوی‌مصدق به‌ نخست‌ وزیر برگزیده‌ شاه‌ نبوده‌است‌. (28) بی‌ جهت‌ نبود که‌ آیت‌الله کاشانی‌ در اعلامیه‌ تاریخی‌ و فتوای‌ مذهبی‌ قاطع‌ خود در زمینه‌ تحریم‌ شرکت‌ در رفراندوم‌ که‌ دو روز پیش‌ از برگزاری ‌آن‌ انتشار یافت‌، رفراندوم‌ را «خانه‌برانداز که‌ بانقشه‌ اجانب‌ طرح‌ ریزی‌ شده‌است‌» توصیف‌ کرد و «شرکت‌ در آن‌ را حرام‌ و مُنافی‌ مصلحت‌ ملت‌ و مملکت‌» دانست‌. و دکتر بقایی‌ در نامه‌ای‌ به‌ وزیر کشور(دکتر صدیقی‌) در 21 مرداد، انحلال‌ مجلس‌ را خیانت‌ تاریخی‌ مصدق خواند. (29)

9- پذیرش‌ فرمان‌ شاه‌

فرمان‌ نخست‌ وزیری‌ زاهدی‌ ساعت‌ 23 روز 23 مرداد به‌ وی‌ ابلاغ‌ می‌گردد. شاه‌ به‌ زاهدی‌ همچنین ‌پیام‌ می‌دهد هرچه‌ زودتر بر اوضاع‌ نابسامان‌ کشور مسلط‌ شود و به‌ ویژه‌ مراقبت‌ کند به‌ جان‌ مصدق آسیبی‌ نرسد. زاهدی‌ صبح‌ روز بعد در جلسه‌ای‌ تصمیم‌ می‌گیرد فرمان‌ برکناری‌ مصدق ساعت‌ 23 شب‌24 مرداد به‌ وسیله‌ سرهنگ‌ نصیری‌ به‌ مصدق ابلاغ‌ گردد تا هیئت‌ دولت‌ او نیز که‌ در تابستان‌ تا دیر وقت‌ در خانه‌ مصدق جلسه‌ دارند در جریان‌ امر قرار گیرند. نصیری‌ دقایقی‌ پس‌ از ساعت‌ 23 به‌ خانه‌ مصدق می‌رسد و از رئیس‌ انتظامات‌ وی‌ می‌ خواهد اجازه‌ دیدار او با مصدق را بدهد و هنگامی‌ که‌ از دیدار مستقیم‌ او جلوگیری‌ می‌ کنند فرمان‌ سربه‌ مُهر را برای‌ ابلاغ‌ به‌ مصدق به‌ رئیس‌ انتظامات‌ خانه ‌او تحویل‌ می‌دهد. مصدق مدتی‌ او را بلاتکلیف‌ نگاه‌ می‌ دارد که‌ شاید می‌ خواسته‌ است‌ هیئت‌ وزیران‌ خانه‌ او را ترک ‌کنند و یا از جهت‌ شیوه‌ برخورد با این‌ فرمان‌ با ستاد پنهانی‌ خود مشورت‌ کند ولی‌ سرانجام‌ روی‌ پاکت‌ آن‌ رسید می‌دهد. متن ‌این‌ رسید که‌ تصویر آن‌ سال‌ها بعد انتشار یافت‌ چنین‌ است‌:
« ساعت‌ یک‌ بعداز نصف‌ شب‌ 25 مرداد 1332 دستخط‌ مبارک‌ به‌ اینجانب‌ رسید. دکتر محمد مصدق ». (30)
او از یک‌ سو این‌ فرمان‌ را « دستخط‌ مبارک‌» نامید و عنوان‌ «نخست‌ وزیر» را هم‌ از دنبال?‌ اسم‌ خود حذف‌ کرد که‌ به ‌معنی‌ پذیرش‌ فرمان‌ شاه‌ و پایان‌ یافتن‌ نخست‌ وزیری‌ وی‌ بوده‌ است‌ از همین‌ رو از این ‌تاریخ‌ دیگر هیچ‌ سخنی‌ با مردم‌ نگفت‌ و پیامی‌ برای‌ ملت‌ نفرستاد. بنابراین‌ مصدق پس‌ از دریافت‌ فرمان ‌برکناری‌ خود دیگر سمتی‌ نداشت‌ که‌ در نیمه‌ شب‌ 25 و یا روز 28 مرداد کودتایی‌ برای‌ براندازی‌ دولت‌ او انجام‌ شده‌ باشد. و از سوی‌ دیگر با پنهان‌ کردن‌ این‌ فرمان‌ و دستگیری‌ حامل‌ آن‌، صبح‌ روز 25 مرداد اعلامیه‌ای‌ از سوی‌ دولت‌ او (31)منتشر شد که‌ اقدام‌ نصیری‌ در ابلاغ‌ فرمان‌ برکناری‌ را بی‌هیچ‌ دلیلی‌، کودتا توصیف‌ کرد. پنهان‌ کاری‌ شدید مصدق در مورد فرمان‌ برکناری‌ خود این‌ گمان‌ راتقویت‌ می‌کند که‌ دستگیری‌ نصیری‌ که‌ رسید ابلاغ‌ این‌ فرمان‌ را در دست‌ داشته‌ برای‌ جلوگیری‌ ازآشکار شدن‌ خبر صدور و ابلاغ‌ این‌ فرمان‌ بوده‌ است‌ . اگر این‌ رسید به‌ دست‌ زاهدی‌ می‌افتاد و وی ‌به‌ دلیل‌ نا آگاهی‌ از اسباب‌ چینی‌ های‌ مصدق در روزهای‌ آینده‌ آنرا در روزنامه‌ ها منتشر می‌ ساخت ‌ادامه‌ اجرای‌ طرح‌ انگلستان‌ و زمینه‌ سازی‌ ها برای‌ واگذاری‌ قدرت‌ دولتی‌ از سوی‌ مصدق به‌ زاهدی‌ به ‌خطر می‌افتاد. اگر مصدق فرمان‌ برکناری‌ خود را که‌ در برابر آن‌ رسید داده‌ بود پنهان‌ نمی‌کرد و به‌ آگاهی‌ وزیران‌ خود می‌ رساند و در روزنامه‌ها هم‌ منتشر می‌شد چگونه‌ می‌ توانست‌ در حالی‌ که‌ دیگر هیچ‌ سمـت‌ دولتـی‌ نداشت‌ دستور دستگیری‌ نصیری‌ را صادر کند و سپس‌ مدعی‌ گردد که‌ وی‌ با ابلاغ ‌این‌ فـرمان‌ کـودتا کـرده‌ است‌؟ آیـا در اینصـورت‌ ملـت‌ ایـران‌، نمـایندگان‌ مجـلس‌ و مطبـوعات‌ چنین‌ ادعای‌ بی‌پایه‌ای‌ را که‌ به‌ جوک‌ سیاسی‌ شباهت‌ داشت‌ از او می‌ پذیرفتند؟ اعلامیه‌ دولت‌ مصدق در صبح‌ روز 25 مرداد کاملاً خلاف‌ واقع‌ بوده‌ است‌. نه‌ زاهدی‌ دستور دستگیری‌ مصدق را داده‌ و نه ‌اشغال‌ خانه‌ مصدق که‌ به‌ یک‌ دژ تسخیر ناپذیر تبدیل‌ شده‌ بود و یا دستگیری‌ او برای‌ زاهدی‌ و یا سرهنگ‌نصیری‌ امکان‌ پذیر بوده‌ است‌ .
با وجود طرح‌ عنوان‌ کودتا، مصدق در عمل‌ هم‌ فرمان‌ شاه‌ را پذیرفت‌ و کوچکترین‌ اقدامی‌ برای ‌خنثی‌ کردن‌ آن‌ انجام‌ نداد. اگر او حقیقتاً بر این‌ باور بود که‌ شاه‌ حق‌ صدور فرمان‌ برکناری‌ او را ندارد و یا اقدام‌ سرهنگ‌ نصیری‌ را کودتا می‌دانست‌ حداقل‌ می‌ بایست‌ یک‌ یا دو اقدام‌ زیر را انجام‌ دهد:
نخست‌ آنکه‌- چون‌ به‌ دلیل‌ تهدید شاه‌ از سوی‌ نمایندگان‌ اقلیت‌ مخالف‌ رفراندم‌، شاه‌ حاضر نشده ‌بود پیرو نامه‌ 23 مرداد مصدق ، فرمان‌ انحلال‌ مجلس‌ را صادر کند، بنابراین‌ مجلس‌ کماکان‌ به‌ اعتبار خود باقی‌ بود و با بودن‌ مجلس‌ ، شاه‌ حق‌ صدور فرمان‌ برکناری‌ نخست‌ وزیر موجود را نداشت‌. در اینصورت‌ مصدق می‌توانست‌ با وجود اعتبار و رسمیت‌ مجلس‌، فرمان‌ نخست‌ وزیری‌ زاهدی‌ و برکناری‌ خود را بی‌اعتبار اعلام‌ کند بی‌ آنکه‌ نیازی‌ به‌ هرگونه‌ برخورد عملی‌ و سیاسی‌ دیگری‌ وجود داشته‌ باشد. زیرا با وجود مجلس‌ ، همه‌ موافقان‌ و مخالفان‌ بر این‌ باور بودند که‌ شاه‌ حق‌ برکنار ساختن‌ نخست‌ وزیر را ندارد. شگفتی‌ برانگیز این‌ است‌ که‌ در صبح‌ همین‌ روز 25 مرداد و در حالی‌ که‌ مصدق فرمان‌ برکناری‌ خود را دردست‌ داشت‌ ، در مقام‌ استوار ساختن‌ آن‌ بر آمد و اعلامیه‌ انحلال‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ را که‌ شاه‌ از صدور آن‌ خودداری‌ کرده‌ بود منتشر کرد تا آنکه‌ مخالفان‌ انحلال‌ مجلس‌ نتوانند نسبت‌ به‌ تصمیم‌ شاه‌ در مورد برکناری‌ مصدق در صورت‌ افشای‌ خبر آن‌ اعتراض‌ کنند و حوادثی‌ مانندقیام‌ 30 تیر تکرار نگردد. (32)
دوم‌ آنکه‌ - فرمان‌ برکناری‌ خود و نخست‌ وزیری‌ زاهدی‌ را مردود اعلام‌ کند و در رسانه‌ها از هواداران‌ میلیونی‌ خود که‌ برحسب‌ ادعای‌ او رأی‌ به‌ انحلال‌ مجلس‌ دادند بخواهد او را در ادامه‌ مسئولیت‌ نخست‌ وزیری‌ یاری‌ داده‌ و پشتیبانی‌ کنند . در اینصورت‌ حداقل‌ این‌ بود که‌ حزب‌ توده‌ از او حمایت‌ می‌کرد و ادامه‌ کار او تضمین‌ می‌شد. ولی‌ مصدق نه ‌تنها فرمان‌ برکناری‌ خود را از مردم‌ پنهان‌ کرد بلکه‌ در جلسه‌ صبح‌ روز 25 مرداد هنگامی‌ که‌ هیئت‌ وزیران‌ در خانه‌ او گرد آمدند در حالی‌ که‌ از نظر قانونی‌ تکلیف‌ داشت‌ فرمان‌ برکناری‌ را به‌ وزیران‌ خود اطلاع‌ دهد هیچ‌ اطلاعی‌ از فرمان‌ مزبور به‌ آنان‌ نداد و به‌ دیگر سخن‌، کابینه‌ خود را نیز نامَحرم‌ دانست‌. به‌ نوشته «شون‌» خبرنگار آمریکایی‌ آسوشیتدپرس‌ ، مقامات‌ دولتی‌، در مورد شایعه‌ صدور فرمان‌ نخست‌ وزیری‌ زاهدی‌ که‌ روز 25 مرداد مطرح‌ شده‌ بود اظهار بی‌اطلاعی‌ کردند. (33) صدیقی‌ وزیر کشور دراین‌ زمینه‌ می‌گوید:
«در خانه‌ جناب‌ آقای‌ نخست‌ وزیر، افواهاً موضوع‌ دستخط‌ را که‌ بهانه‌ ورود به‌خانه‌ بوده‌ است‌ شنیدم‌ و از آقای‌ دکتر مصدق پرسیدم‌ موضوع‌ دستخط‌ چه‌ بوده‌ ؟ فرمودند : چیزی‌ نبود»! (34)

ادامه دارد...


  

پیام رسان

+ لینک دانلود جزوه استقامت در منطقه ممنوعه

+ ویل راجر فرمانده ناو ونیسنس هواپیمای مسافربری ما رو ساقط کرد و از شیاطین متحده مدال گرفت، اصغرآقا شما کدوم ایرباس رو زدی که لیاقت جایزه گرفتن از دست شیطان را پیدا کردی؟!

+ ویل راجر فرمانده ناو ونیسنس هواپیمای مسافربری ما رو ساقط کرد و از شیاطین متحده مدال گرفت، اصغرآقا شما کدوم ایرباس رو زدی که لیاقت جایزه گرفتن از دست شیطان را پیدا کردی؟!

+ تبلیغ بورس بعد از اشغال وال استریت!

+ فدایی سید علی با نمایش چند فیلم و عکس از یوم الله 9 دی 1388 به روز شد..... منت می گذارید تشریف بیاورید به سنگر ما......

+ 30 فروردین سالروز ولادت امام خامنه ای روحی فداه بر عاشقان ولایت مبارک باد

مشخصات مدیر وبلاگ
 
مهدی[112]
 

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 

javahermarket

لوگوی دوستان
 
دوستان
 
وبلاگ گروهی فصل انتظار نمازخانه بوستان بهاره بازتاب بُرنا مبادا روی لاله ها پا گذاریم سجاده ای پر از یاس یا اباصالح المهدی (عج) .:: در کوی بی نشان ها ::. دنیای جوانی سکوت ابدی ارزش خبر ... حبل المتین ... PARANDEYE 3 PA عروج شهرستان بجنورد عشق الهی حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد کـــــلام نـــو شلمچه وبلاگ گروهی موج .: شهر عشق :. نسیم قدسیان رهسپاریم با ولایت تا شهادت مهربان رنگارنگه گل نرگس...مهدی فاطمه ما و دلاوران کانون فرهنگی هنری مسجد ولی عصر (عج) کنگان پرتو پاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شب السلام علیک یا علی بن موسی الرضا هیئت متوسلین به حضرت قاسم بن الحسن علیهما السلام ساحل نشین اشک عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) عطش گروه اینترنتی جرقه داتکو نهِ/ دی/ هشتاد و هشت فرهنگ ولایی مهدویت @@@ استشهادی @@@ یاامام حسن مجتبی (ع)ادرکنی هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره) زندگی گروه فرهنگی سردار خیبر دل نوشته های هدهد سرگشته سیرت بسوی ظهور ... زورخانه باباعلی از فرش تا عرش نصیحت به مسئولین جامعه اسلامی پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان حب الحسین اجننی mansour13 فقط من برای تو وبلاگ رسمی دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد یا زهرا(س) گل پیچک شیعه مذهب برتر Shia is super relegion پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز دهاتی دکتر علی حاجی ستوده نای نیستان شمیم عاشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف حزب الله هم الغالبون مجمع عاشقان ثامن الائمه (ع) منتظر عشق طلاست السلام علیک یا صاحب الزمان کانون فرهنگی دستگردانیهای مقیم یزد صفاسیتی یاران ناب معجزه هزاره سوم بصیرت قاضی مالخر زمزمه های عطار برای حقیقت جویان اتحاد ملی - انسجام اسلامی ولایت مشاوره و مقالات روانشناسی اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار عاشقان علی و فاطمه « یا مهدی ادرکنی » فوتوبلاگ وصال شهدای غریب کجایند مردان بی ادعا؟ حسین جان (این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست) نـــــــــــــــــــــــــــــور خــــــــــــــــــــــــــــدا مائدة من السماء زیر آسمان خدا گفتمان مذهبی آموزش های مخصوص نظامی - نیروهای ویژه نور المهدی (عج) شهرستان ماهشهر یوسف گام آخر... درد و دل یک قدم تا پشت خاکریز یعسوب جلوه گاه دنیای آبی شیعیان اهل سنت واقعی وبلاگ خبری هیات چهارده معصوم(ع) بوئین زهرا هیئت مجازی علی جان آژیر قرمز مولای غریب ازدواج موقت وچالش ها دشت جنون نازنین فاطمه عاشقان شهادت در خط ولایت نسیم جبهه یا مهدی (عج) یه فلش کار بسیجی سایت خبری تحلیلی شیعه نیوز رنگارنگه 2 سخنان مهجور حضرت روح الله بــــــــــــــــــــــــــــاران مسیح المسایح پیام مشاور حاج منصور ارضی وبلاگهای موهن را متوقف کنید .::خادم الشهداء::. هیئت یا عباس (ع) عشاق المهدی(عج) هر که دارد هوس کرببلا بسم الله پایگاه وبلاگ نویسان حامی مقاومت اسلامی مروارید شهید حجت الاسلام والمسلمین ردانی پور خاکریز سبز السلام علیک یا اباالفضل العباس (ع) .::خاتم النبیین::. حوزه مقاومت بسیج هفت امام موسی کاظم علیه السلا جنـبش پیامـکی احـمدی نـژاد گفتمان آزاد حقیقت نیوز نغمه اذان صبح دولت عشق محب مهدی (عج) اصلاح الگوی مصرف صبح بیداری مردان بی ادعا هیئت مذهبی دانشجوئی ثامن الائمه (ع) وبلاگ شخصی دکتر کوچک زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلام حزب فقط حزب علی... رهبر فقط سید علی خفن سرا ضد سبز یادداشتهای بی تکلف جزوات کارشناسی ارش شجره طیبه دین و زندگی سیستم عامل، طراحی گرافیک و برنامه نویسی خراباتی 15 یک دست لباس خاکی نینوا نرم افزار ایثار حامیان استاد رائفی پور و استاد عباسی و کریمی
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ