89/6/11
5:39 ص
بـایـد آقـایـان توجه کنند، تمام مسلمین توجه بکنند، روز قدس روزى است که باید تمام ملت هاى اسلام با هم توجه بکنند و این روز را زنده نگه دارند. اگر یک هیاهوئى از تمام مـلت هـاى مـسـلمـیـن بـلنـد بشود، روز جمعه آخر ماه مبارک که روز قدس است همه ملت ها قیام بکنند، همین که حالا همان تظاهرات ، همان راهپیمائى ها را بکنند این مقدمه مى شود از براى ایـنـکه انشاءالله جلوى این مفسدین را ما بگیریم و کلک اینها از بلاد اسلام کنده بشود. ما، هـى سـسـت مى گیریم ، مسلمان ها هى سست مى گیرند، ملت ها بیطرف مى مانند کم قیام مى کـنـنـد و نـهـضـت مـى کـنـنـد، کـم تـظـاهـر مـى کـنـنـد راجـع بـه ایـن امـور. اسـرائیـل وقـتـى کـه دیـد خـوب مـلت با هم مخالف هستند و دولت مصر هم که همراه اوست ، برادر است و عراق هم که با اینها برادر هست ، وقتى این چیزها را دید هى قدم به قدم پیش مـى رود و شـمـا مطمئن باشید که اگر سست بگیرید، اینها تا فرات خواهند بروند، اینها هـمـه ایـنـجـا را مـلک خـودشـان مـى گـویـنـد هـسـت .
وقتى یک میلیارد جمعیت فـریـاد کرد، اسرائیل نمى تواند، از همان فریادش مى ترسد. اگر همه مسلمینى که در دنـیـا هـستند الان هستند که قریب یک میلیارد هستند، اگر در روز قدس همه بیرون بیایند از خـانـه ، فـریـاد کـنـنـد مـرگ بـر امـریـکـا و مـرگ بـر اسـرائیـل و مـرگ بـر شـوروى ، هـمـیـن قـول مـرگ بـر شـوروى براى آنها مرگ مى آورد....
روز قـدس ، یـک روز جـهـانى است ، روزى نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد، روز مـقـابـله مـسـتضعفین با مستکبرین است....
روزى اسـت کـه بـایـد هـمـت کـنید و همت کنیم که قدس را نجات بدهیم و برادران لبـنـانـى را از ایـن فـشـارهـا نـجـات بـدهـیـم ، روزى اسـت کـه باید تمام مستضعفین را از چـنـگـال مـسـتـکبرین بیرون بیاوریم.....
روز قـدس ، روزى است که اسلام را باید احیاءکرد و احیاء بکنیم و قوانین اسلام در ممالک اسـلامـى اجـرا بشود. روز قدس ، روزى است که باید به همه ابرقدرت هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما به واسطه عمال خبیث شما،واقع نخواهد شد. روز قدس ، روز حـیات اسلام است....
اسـرائیـل ایـن جـرثـومـه فـسـاد هـمـیـشـه پـایـگـاه آمـریـکـا بـوده اسـت . مـن در طـول نـزدیـک بـه بـیـسـت سـال خـطر اسرائیل را گوشزد نموده ام باید همه بپا خیزیم و اسرائیل را نابود کنیم و ملت قهرمان فلسطین را جایگزین آن گردانیم .
مـا از مـبـارزات بـرادران فلسطینى و مردم جنوب لبنان در مـقـابل اسرائیل غاصب کاملا پشتیبانى مى نمائیم و به خواست خداى تعالى بر دشمنان بـشـریـت و اسـلام پـیـروز خـواهـیـم شد و امید است که نصر خدائى و فتح مسلمانان نزدیک باشد.
امام خمینی (س)
"امروز ملت فلسطین، وسط میدانِ یک جهاد دشوار و بلندمدت است و این نه تنها جهاد فلسطین که بخش برجستهاى است از جبههى گستردهى جهاد دنیاى اسلام با مستکبرین متجاوز و سفّاک و غارتگر."
"امروز همهى دنیاى اسلام باید قضیهى فلسطین را قضیهى خود بداند؛ این، کلید رمزآلودى است که درهاى فرج را به روى امت اسلامى مىگشاید"
امام خامنه ای روحی فداه
89/6/10
10:25 ص
شهادت مولای متقیان امیرالمومنین، امام علی علیه السلام را به محضر
صاحب عصر و زمان حضرت بقیه الله الاعظم روحی و ارواح عالمین لتراب مقدمه الفدا
و نایب بر حقش امام خامنه ای روحی فداه، و شیعیان و محبین حضرت علی علیه السلام
تسلیت عرض می کنم
89/6/9
8:36 ع
پیام ولی امر مسلمین به ملتهای مسلمان در سراسر جهان در پی فاجعه عظیم سیل در پاکستان
بسم الله الرحمن الرحیم
امت بزرگ اسلامی
فاجعه سیلزدگی که برادران و خواهران مسلمان پاکستانی را در محنتی بزرگ فرو برده است، هر روز ابعاد گستردهتری مییابد. این فاجعه مناطق بسیاری از شمال تا جنوب پاکستان را دربر گرفته و میلیونها نفر را آواره کرده است. گستردگی این بلای خانمانسوز موجب شده است که امدادرسانی نیز با دشواری فراوان مواجه شود.
ملت مسلمان پاکستان در حالی با این مصیبت بزرگ مواجه است که نیروهای اشغالگر و متجاوز آمریکایی مستمراً با دستاویز قرار دادن بهانههای واهی، خاک این کشور اسلامی را در معرض تاخت و تاز قرار میدهند.
ملتهای شریف مسلمان
حجم خسارتهای وارده چنان گسترده است که افزون بر نیاز فوری و مبرم میلیونها برادر و خواهر ما و شما به آذوقه، لباس و محل سکونت، بخش عظیمی از زیرساختهای پاکستان از بین رفته است. متأسفانه سازمانهای بینالمللی وظیفه خود یعنی خدمترسانی به انسانهای مصیبتزده را به خوبی انجام ندادهاند، امری که به نوبه خود درخور توجه و موشکافی است.
برادران و خواهران مسلمان
حجم کمکهای ما هر چه باشد، اندکی است در برابر اقیانوس نیاز سیلزدگان پاکستانی، اما باید در این موقعیت خطیر، براساس اخوت اسلامی به وظیفه خویش عمل کنیم و به یاری این برادران و خواهران مصیبتزده بشتابیم. نکتهای که باید دولتهای اسلامی و سازمانهای بینالمللی به آن بیشتر توجه کنند، یاری رساندن به دولت پاکستان در طراحی و اجرای چگونگی مقابله با این محنت و نحوه امدادرسانی و تبعات فوری و درازمدت آن است امری که یقیناً در موقعیتهای اضطراری، هر حکومتی را در پرداختن به امدادرسانی به صورت کامل و همهجانبه با مشکل مواجه میسازد.
سیدعلی خامنهای
9/شهریور ماه/1389
20/رمضان المبارک/1431
89/6/9
6:31 ص
حره در حضور حجاج
جمعى از موثقین نقل کرده اند: هنگامى که حره دختر حلیمه سعدیه (خواهر رضاعى رسول اکرم صلى الله علیه و آله ) بر حجاج بن یوسف ثقفى وارد شد و در برابر او قرار گرفت ، حجاج پرسید: آیا تو حره ، دختر حلیمه سعدیه هستى ؟ گفت : فراسة من غیر مؤ من ؛ در عین حالى که مؤ من نیستى ولى خوب فهمیدى (چون مؤ من فراست دارد و با زیرکى حدس مى زند) حجاج گفت : خدا،تو را فرستاده است . شنیده ام ، که تو على را از ابوبکر و عمر و عثمان برتر میدانى و او را ترجیح مى دهى ؟ حره گفت : هر کس که گفته من ، فقط آن حضرت را بر این سه نفر ترجیح مى دهم ، دروغ گفته است .
حجاج گفت : پس غیر از این ها، او را از چه کسانى برتر مى دانى .
حره گفت : من امیرالمؤ منین علیه السلام را بر آدم و نوح و لوط و ابراهیم و داود و سلیمان و عیسى ترجیح مى دهم . حجاج گفت : واى بر تو! حضرت را بر صحابه که ترجیح مى دهى . هیچ ، بر هفت نفر از انبیاى اولوالعزم نیز ترجیح مى دهى ؟ اگر دلیل و برهان بر گفتارت نیاورى ، تو را خواهم کشت . حره گفت : من او را ترجیح نداده ام ؛ بلکه خداى تبارک و تعالى او را ترجیح داده است ، آنجا که در قرآن مجید درباره آدم فرموده است : (و عصى آدم ربه فغوى ) ؛ آدم مخالفت کرد با پروردگارش ، پس گمراه شد، و درباره على علیه السلام فرموده است : (و کان سعیکم مشکورا) سعى و کوشش شما در نزد خدا محفوظ است و پاداش دارد. حجاج گفت : احسنت یا حرة ! ولى چرا على را بر نوح و لوط ترجیح مى دهى و افضل مى دانى ؟
حره گفت : خداوند درباره آنان فرموده :
ضرب الله مثلا للذین کفروا و امراءت نوح و امراءت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین.
خداوند براى کسانى که کافر شدند، به زن نوح و لوط مثال مى زند، که همسران دو بنده صالح ، از بندگان ما بودند. پس به آنان خیانت کردند، و ارتباطشان با نوح و لوط هیچ سودى براى آنان نداشت و گفته شد همراه با دیگر کافران ، داخل آتش شوید. ولى على بن ابیطالب علیه السلام ازدواجش در آسمان ، زیر درخت سدرة المنتهى منعقد شد و همسرش دختر رسول خدا صلى الله علیه و آله فاطمه زهرا علیها السلام - است که خشنودى خدا در خشنودى او است و غضب خدا در غضب او.
حجاج گفت : احسنت ، یاحرة ! خوب ، بگو بدانم چرا على را بر پدر انبیاء حضرت ابراهیم خلیل الله برتر میدانى ؟
حرة گفت : خداى متعال او را برتر دانسته ؛ زیرا درباره ابراهیم مى فرماید:
و اذ قال ابراهیم رب ارنى تحى الموتى قال اولم تؤ من قال بلى ولکن لیطمئن قلبى.
به خاطر بیاور آن زمان را که ابراهیم گفت : پروردگارا! به من نشان بده که چگونه مرده را زنده مى کنى ، خطاب رسید: مگر ایمان ، نیاورده اى ؟ گفت : بلى ولى مى خواهم که اطمینان پیدا کنم و به چشم ببینم .
بسى فرق است دیدن تا شنیدن |
شنیدن کى بود مانند دیدن |
ولى مولاى من - امیرالمومنین علیه السلام - درباره این موضوع کلامى دارد که هیچ کس از مسلمانان شکى در آن ندارد. آن جا که فرمود:
لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا؛ اگر پرده ها برداشته شود بر یقینم افزوده نخواهد شد.
(زیرا یقین من به نهایت رسیده است ) و این گفتارى است که هیچ - نه از پیش حضرت و نه بعد از او - به آن اقرار نکرده است .
حجاج گفت : احسنت ، یا حرة .
خوب ، به چه سبب ، على را برتر از موسى - کلیم الله - مى دانى ؟ناگفته نماند که در ابتداى داستان در کلام حره ، نام موسى نبود بلکه هفت نفر بودند حرة گفت : خداوند درباره موسى فرموده است : (فخرج منها خائفا یتقرب ) هنگامى که موسى دشمن خود را در آن شهر (که گویا پایتخت مصر بوده ) کشت ، پس در حال ترس از آن شهر خارج شد و منتظر خبرهاى جدید شد. ولى على بن ابیطالب علیه السلام در لیلة المبیت در رختخواب رسول اکرم صلى الله علیه و آله تمام شب را خوابید و هیچ نترسید و خداوند در حق او فرمود: و من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله کسانى از مردم ، جان خود را در برابر رضاى خدا معامله مى کنند.
حجاج گفت : احسنت یا حره !
خوب ، بگو چرا على را بر داود و سلیمان ترجیح مى دهى و برتر مى دانى ؟
حرة گفت : خداى بزرگ او را برتر دانسته که درباره داوند فرموده است :
یا داود انا جعلناک خلیفة فى الارض فاحکم بین الناس بالحق و لاتتبع الهوى فیضلک عن سبیل الله.
اى داود! ما تو را خلیفه و جانشین در زمین قرار دادیم پس در بین مردم به حق قضاوت کن و از هواى نفس پیروى نکن تا آن که از راه خداوند بزرگ گمراه نشوى .
حجاج گفت : قضاوت داود درباره چه بود؟ حره گفت : درباره دو مرد که یکى باغ انگور داشت و دیگرى گله گوسفندى ، که گوسفندان در باغ انگور چریدند و آن را خراب نمودند و آن دو نفر جهت قضاوت نزد داود رفتند. داود دستور داد؛ گوسفندان فروخته شوند و پول آنها صرف باغ شود تا مثل اول گردد. پس سلیمان گفت : اى پدر! به جاى فروش گوسفندان ، بهتر است از شیر و پشم آن ها استفاده شود که صاحب گوسفندها نیز ضرر کمترى ببیند و خداوند در این باره فرمود (ففهمناها سلیمان ).
ولى مولاى ما امیرالمؤ منین - علیه السلام - فرمود: سلونى عما فوق العرش سلونى عما تحت العرش سلونى قتل ان تفقدونى و هم او بود که در روز فتح خبیر به خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله رسید، پس رسول خدا به حاضرین فرمود: برتر از همه شما و داناتر از همه شما و قاضى تر از همه شما، همانا على است ؛ افضلکم و اعلمکم و اقضاکم على . حجاج گفت : احسنت ! آفرین ! خوب حره ! چرا على را برتر از سلیمان مى دانى ؟
حره گفت : خداوند او را فضیلیت داده ؛ زیرا درباره سلیمان فرموده است : (رب هب لى ملکا لاینبغى لاحد من بعدى ) خدایا ملک و قدرتى به من بده که بعد از من سزاوار احدى نباشد ولى مولاى ما - امیرالمؤ منین علیه السلام - خطاب به دنیا فرمود:
طلقتک یا دنیا ثلاثا حاجة لى فیک ، فعند ذلک انزل الله تعالى فیه تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لایریدون علوا فى الارض و لا فسادا.
اى دنیا! من تو را سه طلاقه کرده ام ، و اصلا نیازى به تو ندارم ، و خداوند درباره او این آیه را نازل فرمود: ما آن خانه آخرت را براى کسانى قرار دادیم که اراده بزرگى و فساد در زمین ندارند.
حجاج گفت : احسنت یا حره !
خوب ، بگو چرا على را بر عیسى بن مویم ترجیح مى دهى و برتر مى دانى ؟ حره گفت : زیرا خداوند عزوجل او را فضیلت داده آن جا که فرموده :
و ان قال الله یاعسى ابن مریم اءاءنت للناس اتخذونى و امى الهین من دون الله قال سبحانک ما یغیر مجاز می باشد لى ان اقول ما لیس لى بحق ان کنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى و لا اعلم ما فى نفسک انک انت علام الغیوب ما قلت لهم الا ما امرتنى به.
به خاطر بیاور! زمانى را که خداوند فرمود: اى عیسى بن مریم ! آیا تو به مردم گفته اى که من و مادرم را دو خدا - غیر از پروردگار - بدانند؟ عیسى گفت : خدایا! تو منزهى - من حق ندارم غیر از آن چه حق است ، چیزى بگویم . اگر چنین گفته باشم ، تو خود مى دانى خدایا تو از آن چه در نفس من است ، با خبرى ؛ ولى من از آن چه در ذات تو است خبر ندارم . به درستى که تو هر چیز پنهان را مى دانى ، خدایا! من به آنان چیزى نگفته ام مگر آن چه به من دستور فرموده اى .
پس خداوند قضاوت در این موضوع را به قیامت انداخت ؛ ولى على بن ابیطالب علیه السلام هنگامى که طایفه نصیریه از غلات درباره حضرت ادعاى نا به جایى نمودند، حضرت آنان را کشت و در کار آنان تاءخیر ننمود.
آرى حجاج ! این است فضایل آن بزرگوار که هیچ قابل قیاس با دیگران نیست . حجاج گفت : احسنت ؛ آفرین ! اى حره ! چه خوب از پاسخ سرفراز بیرون آمدى و اگر چنین نبود، تو را مى کشتم .
پس او را آزاد کرد و جایزه و صله داد - رحمة الله علیها.
درباره مقایسه حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام با حضرت عیسى در جاى دیگر دیده ام که حره گفت : زایمان حضرت مریم در بیت المقدس ، بود که به او خطاب شد: اخرجى ! هذا بیت العبادة لابیت الولاده ، ولى هنگامى که فاطمه بنت اسد مى خواست امیرالمؤ منین را به دنیا آورد، دیوار کعبه شکافت و او داخل شد که جمع زیادى دیدند و بعد از سه روز از آن جا بیرون آمد، در حالیکه حضرت را در آغوش داشت.
در کعبه شد پدید و به محراب شد شهید
نازم به حسن مطلع و حسن ختام تو
پیام رسان