88/5/16
9:40 ص
کربلا دیده به راهت انبیاء مست نگاهت
جلوه گر از پس پرده کی شود آن رخ ماهت
میلاد یگانه منجی عالم بشریت
صاحب عصر و زمان حضرت بقیه الله الاعظم (عج)
را به رهبر فرزانه انقلاب و همه مسلمانان و آزادگان جهان تبریک می گویم.
انتظار به معناى این است که ما باید خود را براى سربازى امام زمان آماده کنیم.. سربازى منجى بزرگى که مىخواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بینالمللى مبارزه کند، احتیاج به خودسازى و آگاهى و روشنبینى دارد... ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفهاى نداریم؛ نه، بالعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا براى ظهور آن بزرگوار آماده شویم. اعتقاد به امام زمان به معناى گوشهگیرى نیست. ...امروز اگر ما مىبینیم در هر نقطهى دنیا ظلم و بىعدالتى و تبعیض و زورگویى وجود دارد، اینها همان چیزهایى است که امام زمان براى مبارزه با آنها مىآید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را براى مبارزه با اینها آماده کنیم.
از بیانات امام خامنه ای روحی فداه در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهى شعبان در مصلاى تهران 1381/7/30
88/5/13
9:0 ص
از جملهى کارهائى که باید انجام بگیرد، این است که در این حوادث اخیر عدهاى آسیب دیدند - آسیبهاى مالى، آسیبهاى جانى، احیاناً آسیبهاى آبروئى - مسئولین کشور باید به کمک آنها بشتابند. آسیبدیدگان باید مورد حمایت قرار بگیرند. آسیبزنندگان باید شناسائى بشوند، مورد مؤاخذه قرار بگیرند؛ هر کى باشند.
البته در کنار علاقهمندان به رئیس جمهور محترم - که ایشان علاقهمندان زیادى در داخل کشور، حتّى در خارج از کشور دارند - دو دستهى دیگر هم هستند که باید به اینها توجه کرد؛ یعنى حضور آنها را بایستى محاسبه کرد: یک دسته مخالفان عصبانى و زخمخورده هستند. مطمئناً اینها در این دورهى چهارساله، در مقام معارضهى با دولت برخواهند آمد. مخالفت کردند، باز هم مخالفت خواهند کرد. لیکن یک دستهى دیگر هم هستند که اینها جزو نظامند، با رئیس جمهور، با نظام هیچ دشمنىاى ندارند؛ ممکن است منتقد باشند. این منتقدان را بایستى به حساب آورد؛ نظرات آنها را باید شنید؛ آنچه که قابل فهم است، قابل قبول است، آن را پذیرفت.
عظمت این انقلاب و عظمت این نظام و ریشهدارى نظام جمهورى اسلامى در حوادث این یکى دو ماه اخیر، بیشتر براى دشمنان جمهورى اسلامى آشکار شد. این ملت، ملت با ایمانى است؛ ملت هوشیارى است؛ ملت بااستعدادى است. با مسجد ضرار نمیشود این ملت را شکست داد. ما در تاریخ خودمان نمونههائى را از این داریم: «و الّذین اتّخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب اللَّه و رسوله».(2) با تقلید از رهبر عزیز و عظیمالشأن انقلاب، امام بزرگوار ما، که از دل، از جان، با همهى وجود غرق در قرآن بود، نمیشود این مردم را فریب داد. این مردم دلشان به ایمان روشن است؛ این مردم آگاهند؛ جوانهاى ما آگاهند. این تجربهاى است براى دشمن.
88/5/12
5:7 ع
متن حکم تنفیذ ریاست جمهوری آقای دکتر احمدی نژاد
بسم الله الرحمن الرحیم 88/5/12
8:52 ص
وقتی مرحوم احسان طبری برجسته ترین تئوریسین مارکسیسم در آکادمی علوم شوروی سابق و عضو مرکزیت حزب توده به اسلام بازگشت و با نگاهی موشکافانه و مستند به نقد علمی مارکسیسم نشست، رسانه های هر دو اردوگاه شرق و غرب با حجم انبوهی از تبلیغات به مقابله و تخطئه او برخاستند و در این میان، نظر رادیو مسکو-شوروی سابق- که رادیوهای آمریکا و بی بی سی نیز با آب و تاب آن را پوشش می دادند، جالب ترین- و البته خنده دارترین- نمونه بود. مفسر رادیو مسکو می گفت: ایرانی ها موفق به ساخت آمپولی شده اند که اگر به زندانی تزریق شود، آنچه به وی دیکته شده است را بر زبان می آورد! وقتی این خبر را با مرحوم طبری در میان گذاشتم پوزخندی زد و گفت؛ باید از رفقای مارکسیست و دوستان امپریالیست! پرسید، اگر ایران اسلامی تا این اندازه پیشرفته است که موفق به ساخت چنین داروی سحرآمیزی شده است چرا اینهمه درباره عقب افتادگی علمی آن تبلیغ می کنید؟ و اما، بر فرض که متخصصان ایرانی موفق به ساختن چنین دارویی شده و به من هم تزریق کرده باشند! تزریق دارو که «سند» و «استدلال» نمی سازد. اظهارات من تحت هر شرایط و به هر علتی که باشد، برای اثبات آن سند و دلیل ارائه کرده ام، چرا به جای پاسخگویی، لطیفه می سرائید؟!
اعترافات تکان دهنده متهمان آشوب های اخیر در دادگاه علنی روز شنبه و کیفرخواست مستند دادستان در دادگاه همانگونه که انتظار می رفت اردوگاه فتنه انگیزان را با شوک شدیدی روبرو کرد، چرا که اعترافات و اسناد منتشر شده از چنان استحکامی برخوردار است که نفی و انکار آن برای سران فتنه امکان پذیر نیست و از سوی دیگر به وضوح نشان می دهد که سران فتنه در تماس مستقیم با سرویس های اطلاعاتی بیگانه دست به فتنه انگیزی زده و بسیاری از هواداران را با سوءاستفاده از صداقت و اعتماد آنان فریب داده و اعتماد آنها را پای منافع آمریکا قربانی کرده اند.
شوک شدید ناشی از اعترافات و اسناد ارائه شده در دادگاه روز شنبه به آسانی از واکنش های مضطربانه سران فتنه و صفحات روزنامه های زنجیره ای وابسته به آنها قابل درک است و دراین باره اشاره به چند نکته که فقط مشتی از خروارهاست ضروری به نظر می رسد.
1- ادعا می کنند متهمان تحت فشار مجبور به اعتراف شده اند که شواهد موجود از جمله، بازرسی های مکرر و مستمر، تاکید خانواده ها و تصریح متهمان، این ادعا را نفی می کند ولی صرفنظر از بی اساس بودن این ادعا، باید - به قول مرحوم طبری- از این آقایان پرسید که مگر فشار و آزار زندانی- بر فرض صحت- می تواند سند بسازد و استدلال ایجاد کند؟! به عنوان مثال اگر کسی بگوید که ملکول های آب از هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است و دستور العمل آزمایش برای اثبات آن را هم اعلام کند دیگر چه فرقی می کند که تحت فشار بوده یا نبوده؟! در کیفرخواست دادستان و اعتراف متهمان به اسناد و دلایل خالی از ابهام تکیه شده است چرا به جای پوزش از کسانی که فریبشان داده اید، لطیفه سرایی می کنید؟!
جالب آن که دیروز یکی از روزنامه های اجاره ای دقیقاً همان نظریه مضحک رسانه های بیگانه درباره اعترافات مرحوم احسان طبری را برای مخدوش کردن اعتراف متهمان آشوب به کار برده و با تیتر درشت در صفحه اول نوشته بود «قرص اعترافات»!
2-عوامل اصلی فتنه و آشوب از قبل می دانستند که اعتراف مستند بازداشت شدگان و اسناد کشف شده، پته آنها را روی آب خواهد انداخت و به همین علت پیشاپیش اعترافات آنها را «ساختگی و تحت فشار»! قلمداد می کردند و در مصاحبه ها و سخنرانی ها و نوشته های خود خواستار آزادی بی قید و شرط بازداشت شدگان بودند. چرا؟! اگر آقایان کاری نکرده و جرمی مرتکب نشده بودند که از افشای آن وحشت داشته باشند، چه دلیلی داشت که از قبل اعترافات را ساختگی بنامند؟! ممکن است بگویند که از اعتراف تحت فشار نگران بوده اند که اولا همانگونه که گفته شد، فشار و آزار- مورد ادعا- نمی تواند سند و دلیل بسازد و اعتراف غیرمستند در یک دادگاه علنی و پیش چشم دهها میلیون نفر از مردم چگونه می توانست باعث اضطراب شما شود؟!
می گویند شخصی به کلانتری مراجعه کرده و اعلام کرد که؛ طوطی سخنگوی من گم شده است، افسر نگهبان گفت یافتن طوطی گم شده که در حوزه مسئولیت ما نیست و صاحب طوطی جواب داد؛ بله قربان! می دانم، فقط خواستم از قبل گفته باشم که اگر پیدا شد و حرفهای آنچنانی زد، شما بدانید که نظر شخصی خودش است و به من ربطی ندارد! بنده از اول هم با او اختلاف نظر داشته ام!!
3- اکنون فرض می کنیم که متهمان تحت فشار وادار به اعتراف شده اند - فرض محال که محال نیست- خب! حالا باید از سران فتنه پرسید، وقتی «ژنرال» های شما تحمل چند روز زندانی کشیدن را ندارند و بلافاصله بعد از جدا شدن از زندگی مرفه خویش، به هر چه که از آنها خواسته شود تن می دهند؟! اولا؛ چرا بچه های مردم را فریب داده و آنان را با سوءاستفاده از اعتمادی که به شما کرده اند، با چماق و کوکتل مولوتوف به میدان می فرستید؟ و خودتان در حلقه های فشرده محافظان و فقط برای خالی نبودن عریضه به صحنه سرک می کشید و فرزندانتان را نیز در ناز و نعمت برای تحصیل به آمریکا و انگلیس می فرستید و یا در خانه های اشرافی نوازش می دهید؟!
ثانیاً؛ چرا وقتی ژنرال های شما با حرارت دیگران را به آشوب و بلوا دعوت می کردند، آنها را دروغگو! نمی دانستید و به عنوان قهرمان! از آنان یاد می کردید؟! اگر ادعای شما را بپذیریم که افراد یاد شده تحت فشار وادار به اعتراف شده اند؟! چگونه ادعای دیگرتان قابل پذیرش خواهد بود که از مقاومت تا پای جان! و... حرف می زدید؟!
ثالثاً؛ وقتی ژنرال های شما در مقابل چند روز زندانی کشیدن اینگونه-به قول خودتان- تسلیم می شوند؟ از کجا معلوم که در مقابل وعده های رفاه و زندگی اشرافی و آنچنانی که از آن سوی آب ها داده می شود، مقاومت کرده باشند؟! و یا بعدها مقاومت کنند؟!
البته، سران فتنه که خیانت آنها به وطن، فریب مردم و ارتباطشان با بیگانگان فاش شده است مجبورند!! اعتراف کنندگان را مورد حمله قرار دهند ولی از نگاه مردم مسلمان و ایران دوست، شجاعت و جسارت آنها قابل تقدیر است، چرا که به میل و رغبت خود از راهی که رفته بودند بازگشته و با اعتراف مستند و مستحکم خویش سعی در پیشگیری از فریب دیگران داشته اند.
4- سران فتنه و رسانه های وابسته به آنها و یا رسانه های بیگانه و ضدانقلاب که در حمایت از آنان یقه چاک می دهند، هیچکدام برای نفی آنچه در کیفر خواست و یا اعتراف متهمان آمده، دلیل و سندی ارائه نمی کنند و تنها به شانتاژ و ادعاهای خنده دار متوسل شده و برای فرار از رسوایی، جاده فرعی باز می کنند...
هدایت الله متین دفتری به روایت اسناد لانه جاسوسی خبرچین سازمان سیا، و شریک تجاری ارتشبد نصیری- رئیس ساواک- بود و بعد از انقلاب عضو منافقین شد. او فرزند احمدمتین دفتری، وزیر رضاخان و ضمناً نوه دختری مصدق بود. وقتی از هدایت الله متین دفتری درباره خانواده اش سوال می کردند، به جای آن که بگوید پدرم وزیر رضاخان بوده است، می گفت؛ من نوه مصدق هستم!!
حسین شریعتمداری
88/5/12
8:39 ص
در پاسخ به دست و پا زدن های افساد طلبان مطرح شد؛
ابطحی: ادعای خورانده شدن قرص به من بیشتر به یک طنز شبیه است
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس ،محمد علی ابطحی عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز و معاون خاتمی در زمان ریاستجمهوری وی و عطریانفر از اعضای ارشد حزب کارگزاران سازندگی و از عوامل موثر در اغتشاشات اخیر که روز شنبه در دادگاه به برخی از مسائل پشت پرده این اغتشاشات اعتراف کرده بودند، طی گفتگویی با خبرنگاران صداوسیما که در طی گزارشی از بازخورد دادگاه شنبه در رسانههای داخلی و خارجی پخش شد، به برخی از شبهات و ادعاهای وارده از سوی رسانههای بیگانه و همچنین برخی از رسانههای داخلی پاسخ دادند که از مهمترین آنها میتوان به پاسخ ابطحی به ادعای برخی جریانات مبنی بر اینکه به "ابطحی قرص روانگردان خورانده بودند " اشاره کرد.
ابطحی در این گفتوگو با بیان اینکه علاقه مند بودند در این دادگاه صحبت کنم، چون نمیخواستم در زندان صحبت کنم، اظهار داشت: دادگاه برای من فرصت خوبی بود و نکاتی که خواندم یادداشتهایی بود که خودم با دست خودم نوشته بودم.
این عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با تاکید بر اینکه خودم درخواست صحبت در این دادگاه را داده بودم، اظهار داشت: از این جهت درخواست صحبت در دادگاه را دادم که این دادگاه فرصت خوبی بود تا در آن بتوانم حرف بزنم، چرا که در این دادگاه رسانهها حضور داشتنتد و میتوانستم از این فرصت برای مطرح کردن دیدگاههای خودم استفاده کرده و در حقیقت شجاعت خودم را در منصه ظهور برسانم و بعد هم روی این سخنانم مقاومت میکنم.
ابطحی در پاسخ به این سوال که آیا فکر نمی کنید که عجله کردهاید و بهتر نبود بیشتر فکر کنید؟ با طرح این پرسش که چرا احساس میکنیم عجله است؟ تصریح کرد: من احساس میکنم فرصتی بود تا در این فرصت دیدگاهایمان را مطرح میکردیم و سخنانی که در این دادگاه مطرح کردم دیدگاههایی بود که شخصا بیش از یک ماه بود که باور درونیام شده بود و میخواستم جایی پیدا کرده و این دیدگاههایم را مطرح کنم.
وی در ادامه در خصوص ادعاهای رسانههای بیگانه و برخی از شخصیتها همچون شیرین عبادی مبنی بر اینکه وی و عطریانفر تحت شکنجه چنین سخنانی را در دادگاه مطرح کردهاند، با تأکید بر اینکه "زندان بد است ولی واقعا به ما در زندان بد نگذشته است "، اظهار داشت: انصافا در درون زندان خدمات و رفتار و گفتمان و گفتوگوها بسیار خوب بود، یعنی من با بازجویم دوست بودم؛ به دلیل اینکه او نیز فهم و شعور دارد و مینشستیم با یکدیگر حرف میزدیم و استدلال و گفتوگو میکردیم.
این عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز همچنین در خصوص ادعایی که در رسانههای بیگانه و برخی از سایتهای اپوزیسیون مطرح میشود مبنی بر اینکه "قرصهایی را به ابطحی میدهند که او را به هپروت میبرد و او در چنین حالتی حرفهایش را میزند " با اشاره به اینکه من امروز نزدیک ظهر شنیدم که چنین بحثهایی مطرح شده است، تأکید کرد: اما این بحث واقعا هم توهین به فهم مردم بود و هم توهین به ما بود؛ چرا که حداقل خود من جدیترین مباحث راجع به مسائل سیاسی کشور، وضعیت فعلی کشور و نوع نگاهم نسبت به مسئله تقلب و اتفاقاتی که بعد از انتخابات رخ داد و همچنین آسیبهای که که کشور دید، را مطرح کردم و اینها استدلالهای روشنی بود که از طرف من آنجا ارائه میشد و اتفاقا بخشهایی از این استدلال های روشن را قبل از زندان نیز مطرح کرده بودم. چون دیدگاهم راجع به به موسوی از قبل از زندان مقداری متفاوت بود و در انتخابات نیز طرفدار ایشان نبودم.
ابطحی ادامه داد: یادم هست که بخشی از این مباحثی را که در دادگاه مطرح کردم را به بازجویم نشان داده و گفتم که من حدود 20 الی 25 موضوع را خیلی دوست دارم که راجع به به آنها مطلب بنویسم و این موضوعات را در کاغذی نوشتهام، ولی چون در زندان است دوست ندارم از زندان چیزی بنویسم و هر کسی هم که از داخل زندان چیزی نوشته، نسبت به او انتقاد کردهام، لذا اگر روزی آزاد شوم این کاغذها را به من بدهید تا این مطالب از یادم نرود و من آنها را مطرح کنم؛ اما دیروز در صحنه دادگاه چون دیدم اینجا زندان نیست و جای متفاوتی از زندان است، خلاصهای از آن نظریاتی که چندین وقت و چندین هفته تیترهایش را آماده کرده بودم، به عنوان مطالبی که فکر پتشتش بود، مطرح کردم.
ابطحی در خصوص مباحث مربوط به خوراندن قرصهای روانگردان به وی برای ایراد برخی سخنان در دادگاه تاکید کرد: این مطلبی که مطرح شده بیشتر به یک طنز شبیه است؛ چرا که من در دادگاه مباحث جدی را مطرح کردم و امروز در این مصاحبه اعلام میکنم هر کسی نسبت به آن عناوینی که من مطرح کردم، پاسخی دارد پاسخش را ارائه کند و من انشاء الله اگر بیرون آمدم به آنها جواب میدهم.
ابطحی در بخش دیگری از این گپوگفت، در پاسخ به این سوال که اگر زندان بیرون بروید چه مطلبی در وبلاگتان مینویسید؟ گفت: 20 موضوع هست که من بنا به دلایلی خفیفترین آنها را در جلسه دادگاه دیروز مطرح کردم و امیدوارم کاملش را در وبلاگم بنویسم.
وی ادامه داد: جملهای که میخواهم بعد از آزادیام در وبلاگم بنویسم این است که من اگر چه در زندان هم بودهام، اما هیچ یک از خوانندگان وبلاگ من حق ندارد، مرا خارج از این نظام تلقی کند.
ابطحی در پخش پایانی این گفتگو با بیان اینکه باورم این نیست که صحبتهای دیروز ما عکس العمل منفی در جامعه داشته است، خاطرنشان کرد: ما استدلالهای کاملاً قابل قبولی را در دادگاه مطرح کردیم و این مطالب حتی علیه خودمان و تاریخ و گروه و جریان خودمان که بخواهیم اعتراف کنیم، نبود بلکه ما یک مجموعه استدلال ارائه کردیم که فکر میکنم این استدلالها در ذهن جامعه خواهد نشست.
پیام رسان