الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایته علی ابن ابیطالب
ولادت با سعادت، مولود کعبه ، امیرالمؤمنین ، اسدالله الغالب ، علی بن ابی طالب علیه السلام بر تمام ولایت مداران و شیعیان آنحضرت مبارک باد
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ........
اَللّهُمَّ خُصَ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ
اَوَّلاً، ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ، اَللَّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ
خامِساً، وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ،
وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً، وَآلَ اَبى سُفْیانَ وَآلَ زِیادٍ
وَآلَ مَرْوانَ، اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ.
امیرالمؤمنین در کلام رهبر فرزانه انقلاب، فرزند خلف و نایب فرزند صالحش:
● امیرالمؤمنین (ع) الگویی کامل برای بشریت |
امیرالمؤمنین(ع) آن مقام نورانی و قدسی یک دسته از خصوصیّات امیرالمؤمنین(ع)، خصوصیّات معنوى و ملکوتىِ آن بزرگوار است که ما حتّى به فهمیدن آنها هم دسترسى نداریم. آن مقام علمى، آن مقام نورانى و قدسیّتى که آن بزرگوار داشت؛ آن حقایقى که درون وجود او و در قلب نورانى او مىجوشید و به صورت حکمتهایى بر زبان مبارکش جارى مىشد؛ آن قرب به خدا و آن ذکراللّهى که بر همه کردار او و گفتار او و حالات او حاکم بود، چیزهایى است که مثل فطرت نورى او، براى ما به درستى قابل فهم نیست؛ اما به آنها اعتقاد داریم و افتخار مىکنیم؛ چون آنها را از صادق مُصدَّق شنیدیم. لکن یک دسته دیگر از خصوصیّات امیرالمؤمنین است که او را به عنوان یک الگو و یک نمونه در مدّ نظر همه انسانهاى تاریخ نگه مىدارد که اینها براى پیروى کردن است. الگو یک وسیله و معیار و میزانى است براى این که آن کارى که انسان مىخواهد انجام دهد، با آن الگو تطبیق داده شود. این الگو دیگر مخصوص جمعى خاص نیست؛ حتّى مخصوص مسلمانان هم نیست. این که مىبینید چهره امیرالمؤمنین، این قدر در تاریخ جذّاب است، به خاطر همین خصوصیّات است. لذا کسى که دین اسلام را هم قبول ندارد یا امامت آن بزرگوار را هم تصدیق نکرده است، او هم در مقابل عظمت این خصوصیّات، در وجود خود احساس تعظیم مىکند و خواه ناخواه زبان به ستایش او مىگشاید. بنابراین، این خصوصیّات براى همه الگوست و ما که امروز یک حکومت اسلامى داریم و یک حکومت علوى را ادّعا مىکنیم، این الگو براى ما از همه حتمىتر و فوریتر و غیرقابل اغماضتر است.... نمىشود فقط به زبان گفت «امیرالمؤمنین، على» و اظهار عشق و علاقه کرد؛ اما در عمل با رفتار او و با درسى که با زبان و در عملِ خود به ما داده است، مخالفت کرد. بنده و امثال بنده که کارگزاران حکومتیم وظیفهمان سنگینتر است؛ چون ما باید عمل کنیم و از آن راهى که او رفته است برویم. ممکن است بعضى بگویند: شما کجا، امیرالمؤمنین کجا؟ قدرت او، توانایى او، ایمان او، صبر او، آن استخوانبندى مستحکم روحى او؛ اینها کجا، شما کجا؟ این حرف البته درست است. ما هیچکداممان قابل مقایسه با او نیستیم. نمىشود گفت او بهتر است، او بالاتر است و ما پایین تریم؛ نه، اصلاً این مقایسه غلط است. او در اوج فلک است و ما در خاک تیره، دورْ خودمان مىچرخیم. فاصلهها خیلى زیاد است؛ اما جهتگیرى را مىشود انتخاب کرد؛ یعنى ما باید خودمان را به آن سمت و به آن هدفى که او نشان میداد، نزدیک کنیم .......
اگه بیشتر طالبید سری به این سایت بزنید. |