89/11/30
6:58 ع
هاشمی: ممکن است در آینده ولایتفقیه نداشته باشیم!!!
شبکه ایران - موضوع دانشگاه آزاد وقف اموال 250 هزار میلیاردی آن از حدود سه سال قبل به یکی از مهمترین سوژههای خبری کشور تبدیل شده بود.
این موضوع در کش و قوس حرکت اصلاحی شورای عالی انقلاب فرهنگی از یک سو و تلاش هیأت امنای دانشگاه آزاد برای حفظ وضعیت موجودش از سوی دیگر در حالی به یکی از مهمترین موضوعات کشور تبدیل شد که روز تصویب طرح جنجالی آن در مجلس، یکشنبه سیاه نام گرفت.
براساس مصوبه مجلس که هیأت رئیسه مجلس از طرف کمیسیون اصل 90 در تصویب آن مقصر شناخته شد اموال عمومی دانشگاه آزاد به بهانه وقف، تبدیل به اموال خصوصی میشد و رنگ قانونی میگرفت. این مصوبه البته با مقاومت اکثریت نمایندگان انقلابی پس از دو روز، خنثی و همین موضوع باعث شد تا هیأت امنای دانشگاه آزاد به یکباره اعلام کند اموال دانشگاه را وقف کرده و صیغه آن را هم جاری کرده است!
در برابر این اقدام، شورای عالی انقلاب فرهنگی بر مصوبه قانونی خود اصرار ورزید و تا یک قدمی تغییر رئیس دانشگاه آزاد پیش رفت. بحث ناتمام میان هیأت امنا و شورای عالی انقلاب فرهنگی کار را به آنجا رساند که رهبری انقلاب مجبور به مداخله و تعیین یک هیأت کارشناسی فقهی توسط قوه قضائیه برای بررسی موضوع شد.
هیأت کارشناسی مربوطه نیز پس از بررسی موضوع به این نتیجه رسید وقف دانشگاه آزاد غیرشرعی و غیرقانونی است و از طرف دیگر هم اعلام کرد اصلاحیه شورای عالی انقلاب فرهنگی در ماده 5 و 10 اشکالاتی دارد که باید تغییر کند.
هفته گذشته، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی موارد اصلاحی را اعلام کرد و اکنون هیأت مؤسس این دانشگاه دو هفته فرصت دارد تا افراد پیشنهادی خود را برای عضویت در هیأت امنا معرفی کند.
در این بین، هفته نامه 9 دی که پیگیر این موضوع بود و قصد داشت در مصاحبه با برخی از اعضای مؤثر در هیأت امنا، این موضوع را پیگیری کند به سندی دست یافت که مشروح مذاکرات یکی از جلسات هیأت امنای دانشگاه آزاد را نشان میدهد. اهمیت این سند از آن روست که با مرور آن میتوان به ریشه بسیاری از مواضع اتخاذ شده و یا سکوت برخی از خواص در حوادث اخیر رسید. در ادامه، ابتدا خلاصهای از این جلسه و سپس به دلیل اهمیت مطلب طرح شده، عین مذاکرات طرح شده آورده میشود:
جلسه هیأت امنای سابق دانشگاه آزاد در اسفند 87
هیأت امنای سابق دانشگاه آزاد در جلسه تاریخ 7 اسفند 87 درخصوص موضوع وقف اموال دانشگاه آزاد و تغییر اساسنامه آن تشکیل جلسه میدهد. در این جلسه، هاشمی رفسنجانی ابتدا در خصوص ارسال اساسنامه پیشنهادی در دست بررسی بودنشان به شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین ارسال کامل یا ناقص آن برای مقام معظم رهبری، از اعضا نظرخواهی میکند و هر یک از اعضا نظر خود را عنوان میکنند.
میرحسین موسوی در بین حاضران بیش از دیگران نگران موضوع وقف دانشگاه آزاد است. برای همین پیشنهاد میکند وقف اموال، در اساسنامه نیاید؛ بلکه اول وقف شود بعداً اساسنامه پیشنهادی برای رهبری ارسال شود تا وی در برابر عمل انجام شده قرار گیرد. برخی از اعضا در مذاکرات بود از این که سازمان اوقاف بتواند نسبت به این وقف، اشرافی پیدا کند احساس نگرانی میکنند و حتی یکی از اعضا خطاب به هاشمی میگوید: «شما باید با آقا صحبت کنید حتماً تولیت دانشگاه آزاد مثل خیلی چیزهای کوچکتر از این، زیر نظر ولی فقیه باشد و نفرات آن را هم مجمع تشخیص مصلحت و شورای نگهبان و... یعنی افراد هیأت مؤسس را هم ولی فقیه زمان مشخص کنند، در این صورت از شمول کار هم بیرون میاد.» به مذاکرات توجه فرمایید:
هاشمی «نه من با این موافق نیستم، اگر بدهیم به اختیار ولایت فقیه، خیلی آسان مثل بقیه جاها در مسیرهایی میفتد که نمیخواهیم. مثل بنیاد مستضعفان و تبصره82 میشود؛ آنها هم اموالشان کمتر از دانشگاه آزاد نیست. آن وقت آدم نمیداند چه اتفاقی ممکن است بیفتد.»
نظر موسوی
میرحسین موسوی: «بله میتوانیم با این قید بیاوریم که وقف با هیأت مؤسسان خواهد بود و هر کدام از ما هم هر زمان فوت کردیم، چه کسی جایگزین شود و حتی نفرات بعد از آن را هم میتوانیم مشخص کنیم.»
هاشمی: «بله من هم میگویم همین طور تغییر کند. چون وقتی برود زیر نظر رهبری، رهبری یک سری ملاحظاتی دارند که معلوم نیست در دانشگاه ها بتوانیم آن را اعمال کنیم. مثل اینکه چه کسی را نصب بکنیم و چه کسی را نصب نکنیم. اصلاً مسئولیت لوث میشود.»
جاسبی
جاسبی: «من هم موافق آقای هاشمی هستم... ما قبل از اینکه وقف کنیم، بدهیم آقای خامنهای نگاه کنند، نظر بدهند و آنجاهایی که ما نظر داریم، ایشان تأیید بکنند که مثلاً بعداً شورای عالی دبه در نیاورند و دستکاری نکنند. بعد اینجا بیاوریدش و صیغه را بخوانیم و صلوات بفرستیم تا دیگر آنها نتوانند آن قسمت را دست بزنند؛ چون با آن نیتی که واقف، وقف میکند، هیچکس نمیتواند دست کاری کند.»
هاشمی: «من هنوز نگران این هستم که حتی با این فرض، اینها در اساسنامهای که اصلاح میکنند، بندی را بگنجانند که به نحوی دست اوقاف را به یک جای آن بند کنند تا یک شری درست کنند.»
دانشگاه آزاد را موروثی کنیم
هاشمی سپس ادامه میدهد: «در اساسنامه و وقفنامه بیاوریم این اعضای هیأت مؤسس که موجودند تا زمانی که هستند، خوب است و کسی نمیتواند عزلشان کند و برای جایگزینی اینها هیأت مؤسس، خودش باید افرادی را انتخاب کند و بعد از ما هم همینطور باشد. چون ما افرادی را معرفی میکنیم که قبولشان داریم. یعنی همیشه، هیأت مؤسس برای جایگزینی افراد، خودش تصمیم میگیرد که بنابراین تولیت آن یک تولیت ممتد و براساس تفکر همین جمع خواهد بود... یعنی باید راه ورود را ببندیم.»
موسوی: «باید به جای اعضای هیأت مؤسس در اساسنامه، نام این 9 نفر را با عنوان بیاوریم که اینها وقفکنندگان هستند تا اگر مؤسس تغییر کرد، وقف برنگردد.»
سخنان عجیب هاشمی
در این بین هاشمی پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود (در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولی فقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود) رد کرده و میگوید: «ولی فقیه خوب است؛ ولی اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولیفقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولی فقیه؛ ممکن است نظام ما ولی فقیه نداشته باشد... تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
یکی از اعضا میگوید: «پس مرجعیت شیعه را جایگزین کنیم.»
هاشمی: «نخیر! همان که گفتم... برای اینکه دستمان بسته نباشد، عناوین کلی مثل آموزش، تحقیق، توسعه کشور، توسعه علم را در وقف نامه بیاورید که بعداً متولی وقف، مصادیق آن را تشخیص میدهد. عناوینی بگویید که همهچیز را شامل بشود.»
هاشمی در پایان در حالی که در ابتدای جلسه اعلام کرده بود در دیدار خصوصی با رهبر انقلاب، ایشان به هاشمی فرمودهاند شورای عالی انقلاب فرهنگی در جریان جلسه فوق قرار گیرد، بدون توجه به آن توصیه میگوید: «ما خبر این جلسه را نباید منتشر کنیم چون من به آقای خامنهای گفتهام ما در این جلسه میخواهیم تصمیماتی بگیریم و بعد آن را به شورای عالی انقلاب فرهنگی بدهیم. اگر خبر این جلسه را منتشر کنیم و مصوبات را به شورا ندهیم، خوب نیست، بنابراین خبر این جلسه را ندهید.»
چند سؤال جدی
اکنون چند سؤال جدی مطرح است که آقای هاشمی به عنوان رئیس مجلس خبرگان باید به آنها پاسخ دهد:
در قسمتی از این جلسه هاشمی میگوید برای اینکه دستمان در وقف اموال دانشگاه باز باشد، باید از عناوین کلی مثل آموزش، تحقیق و توسعه کشور در وقفنامه استفاده کنیم. دقت کنید این دقیقاً همان کاری است که در طرح برخی از نمایندگان وابسته به دانشگاه آزاد در مجلس صورت گرفت و مشهور شد به مصوبه یکشنبه سیاه. بنابراین برخلاف آنچه طراحان مصوبه یکشنبه سیاه ادعا میکردند، این طرح از ابتدا برای نجات دانشگاه آزاد بوده است.
اما مهمترین نکته در این مذاکرات این است که هاشمی رفسنجانی در حالی که در رأس مجلس خبرگان قرار دارد و باید مدافع اصلی اصل ولایت فقیه باشد، چگونه احتمال می دهد شاید روزی نظام ما ولی فقیه نداشته باشد؟ آیا اساساً نظام، بدون ولایت فقیه، اسلامی و مشروع خواهد بود؟ چگونه است هاشمی رفسنجانی دانشگاه آزاد را همیشگی میداند ولی ولایت فقیه را نه؟ کدام نظام مد نظر هاشمی است که ولی فقیه ندارد؟
شاید گفته شود این ادبیات هاشمی سهو لسان بوده و نه اعتقاد قلبی هاشمی؛ این احتمال، هر چند ممکن است اما با بررسی مواضع هاشمی قبل از فتنه سبز تا امروز به همگان ثابت میکند که این، سهو لسان نیست بلکه نشان از تغییر نگاه هاشمی به این مقوله دارد. با این حساب باید پرسید در این صورت آیا واقعاً هاشمی رفسنجانی باز هم باید بر صندلی ریاست خبرگان تکیه بزند؟ سستی در اعتقاد به ولایت فقیه چگونه با چنین جایگاهی تطابق دارد؟
در قسمتی از جلسه، هاشمی دلیل مخالفت خود را پررنگشدن نقش رهبری در سرنوشت دانشگاه آزاد را این گونه اعلام میکند که در این صورت، دانشگاه میافتد در مسیری که ما نمیخواهیم! وی باید توضیح دهد این چه مسیری است که رهبر انقلاب میخواهد و هاشمی نمیخواهد؟ هاشمی در بخش دیگری می گوید رهبری ملاحظاتی دارند که معلوم نیست ما بتوانیم اعمال کنیم، مانند عزل و نصب رؤسای دانشگاهها! مگر رؤسای دانشگاه آزاد قرار است چه کسانی باشند که تغییر آنها غیرممکن نشان داده میشود؟ به دنبال چه افرادی هستندکه مخالفت ولی فقیه را در پی خواهد داشت؟
چرا هاشمی رفسنجانی از اعضای جلسه می خواهد مشروح مذاکرات این جلسه منتشر نشود؟ خود او در ابتدا نظر رهبری را مبنی بر لزوم اطلاع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان می دارد و در پایان، برخلاف آن دستور میدهد. چرا طراحی مشترک وی با آقای جاسبی و موسوی منجر به تحت فشار قرار دادن رهبری می شود؟
89/11/30
12:22 ع
حجت بر نمایندگان خبرگان درباره هاشمی تمام است
دکتر غلامحسین الهام
و علی الثلاثه الذین خلفوا حتی اذا ضاقت علیهم الارض بما رحبت و ضاقت علیهم انفسهم
«بر آن سه تن بازمانده از رسول خدا و حکم ولی خدا، زمین با همه فراخیاش بسیار تنگ شد و به ستوه آمدند.»
خبرگزاریها در سوم بهمن ماه 89، 22 روز قبل از 25 بهمن از قول آقای هاشمی اعلام کردند: «مواضعم همان است که در نماز جمعه 26 تیر گفتم.» اگرچه در 22 خرداد 88، حماسه بیسابقهای از حضور و مشارکت مردم در انتخابات واقع شده بود.
تلاش گسترده دشمنان ملت و انقلاب بویژه مثلث امریکا، انگلیس و رژیم اشغالگر در محو انقلاب و عبور از نظام اسلامی با شکستی مفتضحانه مواجه شده بود و وحدت و اقتدار ملی به نحو بیسابقهای به نمایش گذاشته شده بود، ولی آقای هاشمی در خطبه 26 تیر، شرایط کشور را "بحرانی" توصیف کرد و خواستار آزادی متهمان بازداشت شده فتنه و... شد. متهمانی که در 25 و 30 خرداد با قتل و کشتار و تخریب اماکن عمومی و اموال مردم، زنان و مردان و جوانان بیگناهی را به قتل رسانده، مساجد را آتش زده و مردم بیگناه را آشکارا مضروب و مجروح نموده و بیرحمانه به همه حقوق و آزادیهای مردم هجوم آورده بودند، کودتاوار، حق آزادی و انتخاب مردم را نادیده گرفته و قانون اساسی را زیر پا گذاشته بودند و علیه اسلام و نظام دینی شعار داده بودند.
ممکن بود آن روز آقای هاشمی این وضعیت را نادیده گرفته باشد، ولی حوادث روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و بهویژه عاشورای 88 را هم ندید؟ آقای هاشمی چگونه هتک حرمت امام، هتک شعارهای ماندگار امام در دفاع از قدس شریف را "حق" فتنهگران میدانست؟ ایشان چگونه با حضور فرزندان خود که همیشه حامی آنان بوده و در آخرین مصاحبه خود بار دیگر از آنان دفاع کرده است، هتک حرمت عاشورا و جسارت بیسابقه به عزاداران را شاهد بود و تأیید کرد؟
بعد از عبور از همه وقایعی که فتنهگران در طول هشت ماه و بعد از آن آفریدند، در آستانه سی و دومین سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی، جسور و مغرور بار دیگر بر همه این رفتارهای شیطانی صحه گذاشت و چراغ سبزی را روشن کرد که "موسوی و کروبی" 25 بهمن را روز فتنه دیگری اعلام کنند. ملت منتظر این پاسخ است که بین این بیان و فساد 25 بهمن چه رابطه و نسبتی وجود داشته است؟ کما اینکه این پرسش نیز همچنان باقی است که بین بیانیه و نامه بیسلام نوزدهم خرداد 88 و فتنههای بعد از آن چه رابطهای بوده است؟
بعد از حماسه پرشکوه 22 بهمن، روز وحدت و اقتدار و حرکت بر آرمانهای عدالتخواهانه انقلاب اسلامی، آتشافروزی 25 بهمن و قتل اشخاص بیگناه و مضروب و مجروح نمودن تعدادی از مردم و نیروهای انتظامی و حافظ امنیت، از سوی چه کسانی تحریک، سازماندهی و حمایت شده است؟
آقای هاشمی در آستانه 22 بهمن و نیز اجلاس مجلس خبرگان رهبری که باید انتخاب ریاست مجلس نیز برگزار شود، در شرایطی که با موج گستردهای از اعتراضات ملی با خود مواجه است، با چه هدف و رویکردی اینگونه آشکار مواضع فتنه را تأیید و محرک حرکت ضد ملی 25 بهمن شده است؟ با چه پشتوانه و اندیشهای، در نقض این اصول بیمحاباست. و هیچ نگرانی ندارد!
گناه این ملت، جز پایداری، استقامت بر حق، صلابت در برابر دشمن، عدالتخواهی، آزادمنشی، ظلمستیزی و فسادسوزی چیست؟ و چرا پایداری بر این اصول از نظر ایشان "بحران" تعریف میگردد؟ حرکت خودجوش ملت بزرگ ایران در دو روز اخیر، که تجلی بصیرت، وفاداری به نظام اسلامی و اوج عشق و ارادت به ولایت و تبعیتپذیری آنان از رهبر معظم انقلاب اسلامی است، همچون حرکت مردم قهرمان ایلام در خرداد 1360 در مورد بنیصدر میماند که بلافاصله منجر به عزل او از فرماندهی کل قوا از سوی امام(ره) شد. در حقیقت نتوانست آنچه را از رهبر انقلاب کسب کرده، حفاظت کند!
اینک این رفتار حجت را بر همه قوا تمام میکند:
1- مجلس محترم خبرگان رهبری اینک در برابر اظهارنظر مردمی قرار دارد که شاید روزی به رئیس مجلس به عنوان نماینده رأی داده باشند، اینک در برابر نگرش او به رهبری و در برابر عدم صدق و وفاداری او، اعلام موضع کردهاند! و حجت بر نمایندگان محترم در اتخاذ تصمیم در این ارتباط تمام است.
2- برای قوه قضائیه، با بیش از یک سال مماشات با رجال فتنه علیرغم محکومیت قاطع سران فتنه به وسیله افکار عمومی، هنگام آن رسیده است که در وقت اضافی، تیغ عدالت را یکسان برای همه قانونشکنان تیز کند و عدالت را برقرار سازد. برای ملت دشوار است که در نظام عدل اسلامی، مجازات عاملان این فتنه بزرگ را شاهد باشند، لکن آمران و مسببان اصلی فتنه در حاشیه امن و مصون از پیگرد قضایی و قانونی باشند.
3- وزارت علوم در مورد عضویت برخی سران فتنه در نهادهای آموزشی تصمیم قاطع و قانونی اتخاذ کند. آیا موسوی همچنان عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس است؟
4- و بر کسانی که غرب قبله آمال آنان است، معنای دموکراسی امریکایی - اروپایی را در اقدامات اراذل مشاهده کنند و ماهیت تمدن امروز غرب را شاهد باشند، تمدنی که رأی آزاد مردم را هرگز برنمیتابد!
حجت بر همه مسئولان در برخورد با ساختارشکنان و قانونستیزان تمام است. اما بر فتنهگران آن روز که امام راحل(ره) در برابر باجگیری موسوی از نظام و استعفا و مخفی شدن به او هشدار داد که ملت از این مسائل فراوان دیده و اراده آنان را این تهدیدها تکان نمیدهد و آن روز که رهبر معظم انقلاب بزرگوارانه در 29 خردادماه 88، فرصت تمکین به قانون و عدل را برای فتنهگران فراهم کرد، حجت بر آنان تمام شده بود. اینک کسانی که صبر و تحمل و مماشات را شرط آرامش و وحدت میدانند، یک بار دیگر در سخنان امام(ره) در اوج اقدامات تروریستی منافقان در سال 1360 تأمل کنند که خطاب به لیبرالها فرمودند: شما همیشه به من توصیه میکنید که خشونت نکن، یک بار هم به منافقان بگویید که ترور نکنند، چرا همیشه امر به معروف و نهی از منکر اینان متوجه حاکم عدل و اجرای عدالت است؟
89/11/29
6:23 ع
متن کامل سخنرانی پناهیان در مراسم تشییع بسیجی شهید صانع ژاله؛
شعار "مرگبر ساکتین" برگرفته از زیارتعاشورا/ مردم نهتنها اعدامسرانفتنه بلکه حذف سیاسیون ساکت را میخواهند
حجت الاسلام علیرضا پناهیان در جمعِ انبوهِ تظاهرکنندگان و تشییع کنندگان پیکر شهید «صانع ژاله» که در روز 25 بهمن ماه و در جریان آشوبِ فتنهگران به شهادت رسید، طی سخنانی شهادت این عزیز را مُهرِ ابطالی بر فتنهی آشوبگران و سبب رسوایی منافقین دانست.
رجانیوز?، مشروح این سخنان را که در دانشگاه تهران و در جمع انبوه تشییع کنندگان ایراد شد، به جهت اهمیت آن منتشر میکند:
شهید ژاله چه افتخاری پیدا کرد/ فتنهگران و مسئولان مملکت بدانند...
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلاه الله سیدنا و حبیبنا ابالقاسم مصطفی محمد و اله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما الحجه بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه و لعن دائم علی اعدائهم اجمعین الا قیام یوم الدین.
شهید ژاله چه افتخاری پیدا کرد. باید به خانوادهی محترم او که از خطهی غیور مردان کردستان هستند، تبریک گفت که شهادت فرزند آنها مُهر پایانی بود بر جنایتهای بی حد و اندازهی فتنهگران و خون ارزشمند او باعث رسوایی نهایی منافقان مدرن شد. این شهید مظلوم که بسیجی بودن را در پروندهی خود دارد، بدون این که درگیر شده باشد، با موضوع تظاهرات فتنه در 25 بهمن، در حالی که عبور می کرد از کنار خیابان طرف گلوله قرا گرفت تا مظلومیتش پایانی باشد بر مظلومیت و غربت بیش از 30 شهیدی که در این جریان فتنه در این یک سال و اندی داده شده است.
فتنهگران و مسئولان مملکت بدانند ما از این به بعد برای شهدایی که خدای ناکرده در این راه بدهیم، بیشتر از این شور و غوغایی بهپا خواهیم کرد. اگر یک نفر از شهروندان و اعضای امت اسلامی ایران نازنین ما، نه شهید بشود، حتی مجروح بشود و از دست فتنهگران کتک بخورند، ما برای آن مجروح هم چنین همایش هایی را برقرار خواهیم کرد.
آفرین به غیرت دانشگاهیان و آفرین به غیرت دانشجویان هنر که نگذاشتند این شهید عزیز مانند دیگر شهدا در گوشهی غربت و عزلت تشییع بشود و این چنین تشیبع با شکوهی برای او برقرار کرده اند. همین مردم حاضرند و تمنا دارند به پای چوبهی دار سران فتنه بایستند و فریاد بزنند.
سیاستمداران کشور حق ندارند به فتنهگران فرصت بازگشت بدهند/ توبه گرگ، مرگ است
سیاستمداران کشور حق ندارند به فتنهگران فرصت بازگشت بدهند. این سخن سخن دیرهنگامی است که به فتنهگران فرصت داده شود که اگر شما در خط امریکا و اسرائیل نیستید، خط خود را جدا کنید. دست فتنهگران به خون جوانان این مرز و بوم آغشته است. آنها لکهی ننگی هستند که باعث بیآبرویی ملت ما هستند. ملت مصر به ما می گوید: «ما مبارک مستبد جنایتکار وابسته به امریکا را سرنگون کردیم، شما ملت بزرگ نمیتوانید چند فتنهگر منحوس را نابود کنید؟»
قیام این مردم چرا برای شهید 25 بهمن پرشورتر از تشییع پیکر شهدای پیشین است؟ چون این مردم ثمرهی انقلاب خود را در یمن، در تونس، در بحرین و در مصر دیدهاند. این مردم ثمرهی انقلاب خود را و ثمرهی خون شهدای خود را و برکت راه حضرت امام و رهنمودهای مقام معظم رهبری را در تحولات منطقه دیدهاند. چرا جامعهی خود را از لکهی ننگی که فتنهگران ایجاد کردهاند، پاک نکنند؟ همه این مردم و هزاران برابر بیشتر از این مردم از همهی شهرهای کشور آمادهاند برای اینکه لکهی ننگین نفاق مدرن که در سران فتنه متجلی شده، برای همیشه از این مرز و بوم پاک بشود.
تقاضای مردم طبق آیه قرآن، اعدام است
من طبق آیهی قرآن، تقاضای این مردم را به خدمت مسئولان نظام عرض کنم. این خشم مردم نیست این احساسات مردم نیست که تقاضامند اعدام سران فتنه هستند، این قرآن است که میفرماید: «إِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً» جزای کسانی که امنیت را از بین می برند و با تظاهرات خود زمینهی حضور منافقین در صفوف شورشگران زباله دانی را فراهم می آورند، خیابانها را ناامن میکنند، این است که «أَنْ یُقَتَّلُوا»یا کشته بشوند «أَوْ یُصَلَّبُوا» یا به دارآویخته بشوند «أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ» دست و پای آنها از دو سوی مخالف قطع بشود و بدن مثله شدهی آنها روی زمین انداخته شود.
مردم خواستار حذف سیاستمدارانی هستند که زمینه شعله گرفتن آتش فتنه شدند
این مردم نه تنها می خواهند سران فتنه اعدام شوند، بلکه می خواهند سیاستمدارانی که در در موقعیت و با هر سابقه ای هستند و به هر نحوه زمینه شعله گرفتن آتش فتنه را فراهم کردند آنها هم از صحنهی سیاست حذف شوند.
توجه کنید، حرفهایی که شاید تاکنون زده نشده باشد، خدمت شما عرض کنم. کدام یک از سیاستمداران در آغاز اولین تظاهرات غیر قانونی که برگزار شد نمیدانستند، پیش بینی نمیکردند که منافقین در این گونه تظاهرات شرکت خواهند کرد؟ و امریکا پشتیبان این گونه حرکتها خواهد بود و خونهای مظلوم به زمین ریخته خواهد شد؟
تمام سیاستمدارانی که پیش بینی نمیکردند این تظاهرات غیرقانونی که از روز اول راه افتاد منجر به ریخته شدن خون مظلومان می شود، آنانی که نمیدانستند و پیشبینی نمیکردند که این تظاهرات مورد حمایت اسرائیل و امریکا قرار خواهد گرفت، آن سیاستمدارانی که در کشور ما پیشبینی نمیکردند این حرکت مورد رضایت صهیونیزم و قاتلان فلسطینیان مظلوم خواهد بود، آنها احمق هایی هستند که در عرصهی سیاست جا خوش کردهاند.
چه کسی است که نداند این نظام و این انقلاب دشمن دارد؟ چه کسی است که نداند دشمنان ما از فرصت استفاده می کنند؟ چه کسی است که نداند کوچکترین فرصت دادن به دشمن به هر بهانهای خیانت بزرگ محسوب می شود؟
بگذارید سخن امام امت را که در اوج رحمت بود و در صحیفهی امام ثبت است، برای شما بیان کنم. فرمود: «هر کسی به حکم شورای نگهبان بی اعتنایی کند و با آن مخالفت کند و مخالفت خود را به میان مردم بکشد او مفسد فی الارض است» و مفسد فی الارض حکمش اعدام است.
چه کسانی مصلحتها را تولید میکنند؟/ مسیر انقلاب همواره به سمت شفافیت و کم شدن مصلحتها بوده و هست
مردم ما تجربهی تاریخی مظلومیت علیبنابیطالب را دارند. مردم ما می دانند که امیرمؤمنینِ مظلوم ما، که اول مظلوم عالم بود، با نصیحتهایی که اطرافیان او به او میکردند و تحمیلگریهایی که آغاز کردند، حکمیت را بر علی بن ابیطالب (ع) تحمیل کردند و نگذاشتند علیبنابیطالب(ع) مسیر خود را پیروزمندانه پیش ببرد. ما تقاضامندیم که تمام کسانی که می خواستند درجریان این فتنه حکمیت را به مقام معظم رهبری تحمیل کنند، از صفحهی سیاسی جامعه محو شوند.
اگر تا کنون مصلحت بوده است قوهی قضایه صبر و نجابت به خرج بدهد که میدانیم به اشارهی نورانی مقام عظمای ولایت بوده است، اما این مصلحت که توسط برخی تولید و تحمیل میشود، تا کی ادامه پیدا خواهد کرد؟ آیا کسانی که در این مملکت مدام میخواهند تولید و تحمیل مصلحت کنند، باید تا قیامت تحمل شوند؟
از روز اول انقلاب که انقلاب آغاز شد تا زمان ظهور آقا امام زمان(ع)، از یک زاویه که نگاه کنید، مسیر انقلاب ما این مسیر است که از روز اول حضرت امام فرمودهاند: تحمیل شدن جریان نهضت آزادی بنا بر مصلحت بود. این مصلحت برداشته شد. تحمل کردن بنیصدر مصلحت بود، این مصلحت برداشته شد. تحمل کردن منتظری علی رغم میل و فرمودهی حضرت امام، مصلحت بود، این مصلحت برداشته شد. ما از ابتدای انقلاب تا ظهور حضرت یک مسیر را طی می کنیم روز به روز به سمت شفافیت و کم شدن مصلحت و عیان شدن حقیقت پیش خواهیم رفت.
• اگر مصلحت ها به این دلیل است که مردم تحمل داشته باشند، مردم تحمل دارند،
• اگر مصلحت ها به این دلیل بوده است که مردم آگاه بشوند مردم آگاه هستند،
• اگر مصلحت ها بهخاطر این بوده است که خواص و نخبگان جامعه آگاه بشوند، آگاه شدهاند. دیگر اگر کسی خود را به خواب زده باشد، نمیشود او را بیدار کرد،
• و اگر مصلحت ها برای این بوده است که خواص پس از آگاهی اقدام کند، ما باید از اقدام مجلس شورای اسلامی تشکر کنیم که ظواهر فریبندهی پستها را کنار گذاشتن و مانند یک بسیجی انقلابی فریاد زدند و درخواست اعدام سران فتنه را مطرح کردند.
هر سیاستمداری تا کنون می خواسته بیدار بشود? بیدار شده است، هر که تاکنون بیدار نشده است، دیگر بیدار نخواهد شد.
شعار «مرگ بر ساکتین» برگرفته از زیارت عاشورا و متون دینی
من به طور مشخص شعاری را به شما پیشنهاد می کنم و شما اندیشهی این شعار را، هم در زیارت عاشورا و در دیگر زیارت نامههای ما بروید ببینید. آنجایی که ما لعن میکنیم، نه فقط قاتلین را، بلکه خاذلین را هم لعن میکنیم. خاذلین یعنی چه کسانی؟ آنانی که در مقابل مظلومیت حسین(ع) ساکت ماندند و از حق قیام و دفاع نکردند.
بر اساس متون و معارف دینی، این شعار را پیشنهاد میکنم، تا از امروز و فردا معلوم بشود، چه کسانی مورد نفرین شما بودهاند و هستند و خواهند بود. این مردم ما بر اساس معارف دینی اگر بخواهند شعار بدهند، همه خواهند گفت: «مرگ بر ساکتین».
چه کسانی سکوت کردهاند؟
چه کسانی سکوت کردهاند؟ کسانی که هنوز فتنه را فتنه نخواندهاند، چه کسانی ساکت هستند؟ کسانی که سران فتنه را به عنوان سرانی آشوبگر و خروج یافته از انقلاب ندانستهاند. چه کسانی بوده اند؟ کسانی که تقاضای اعدام برای سران فتنه نکردهاند. طبق فرمایش حضرت امام چه کسانی ساکتاند؟ علمایی که برای بیاحترامی به کوچکترین موضوعات دینی برمیآشوبند، ولی برای بیاحترامی به ولایت فقیه و شخص ولیفقیه که عصارهی پیامبران و راه پیامبران است سکوت کردهاند.
امروز شنیدیم همین الان که شما دانشگاهیان و مردم درسهای خود را تعطیل کردهاید علمای هوشمند و انقلابی و با بصیرت در حوزههای علمیه، در حوزهی علمیهی قم هم هماکنون مانند شما تجمع دارند درسهای خود را تعطیل کردهاند.
اما من می خواهم دردمندانه و سوگمندانه این بیشرفهایی که حرکت 25بهمن را که شورش چند علاقمند به سطلهای آشغالی را، قیام با شکوه می دانند برای شما بگویم. اینها عکس امام را و عکس مقام معظم رهبری را به روی زمین گذاشتند و ماشین ها را وادار می کردند و افراد را با کتک وادار می کردند که پا روی این عکسهای مقدس ما بگذارند.
تا کی باید تحمل بشود؟! تا کی باید مظلومیت تحمل کنیم!؟ 18 تیر وقتی اهانتی به مقام معظم رهبری شد، مردم بیست و سوم تیرماه به خیابانها ریختند. وقتی مقام معظم رهبری فرمود «عکس من را هم پاره کردند، کسی چیزی نگوید، صبر و سکوت بکند» مردم گریه کردند به خیابانها آمدند فریاد زدند. آن جمعیتی که آن روز 23 تیر ماه بعد از هیجده تیرماه به خیابانها آمد، امسال در همین مکان شما جمع شدند.
در آن زمان، کسی از شخصیتهای سیاسی دعوت شده بود برای سخنرانی نیامد، گفت می ترسم مردم نیایند و من ضایع بشوم نمیآیم از رهبری دفاع کنم. بعد از این که شما مردم را از تلویزیون در 23 تیرماه دیده بود، گفته بود: «عجب مردم اینقدر طرفدار رهبری هستند اگر میدانستم میآمدم.» تو نیامدی و نمیآیی و نخواهی آمد.
امیدواریم این شهید آخرین شهید قبل از ظهور آقا امام زمان باشد
امیدواریم این شهید آخرین شهید قبل از ظهور آقا امام زمان علیه السلام باشد. و این شهید آخرین شهید این فتنه باشد. و خدا سلامتی و شفای عاجل به مجروحین و گلوله خوردههایی که در روز 25 بهمن ماه بدون اسلحه به خیابان آمده بودند و یا عبور میکردند بدهد.
و خداوند متعال بصیرت کامل به خواص جامعهی ما بدهد. آن چنانی که عموم افراد جامعهی ما از این بصیرت برخوردارند.
مسئولان مملکتی! به خدا قسم ما جواب مردم جوانان پرشور، دانشگاهیان هوشمند را نه تنها نمیتوانیم بدهیم، بلکه از اقصی نقاط عالم تماس میگیرند، از ترکیه، از پاکستان، افغانستان، عراق، لبنان ، آفریقا کشورهای اروپایی از امریکا، تمام این تماس ها هست، می گویند: "شما در ایران چه کار دارید میکنید؟ چهار تا انسان فتنهگر از انسانیت خارج شدند، را چهجوری نمیتوایند جلویشان را بگیرید؟" آنها از ما تقاضا دارند. ما نمیتوانیم پاسخ آنها را بدهیم.
انشاء الله عزم را جزم کنند و سفرهی ننگین فتنه را در میان این مردم جمع آوری کنند و مردم آسوده خاطر، خود را هر چه سریعتر به مقدمه سازی ظهور آقا امام زمان (ع) برسانند.
والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته.
فایل صوتی سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین پناهیان
دانلود«سخنرانی حجه الاسلام پناهیان»در دانشگاه تهران با اندازه 4 مگابایت . (لینک غیر مستقیم)
دانلود«سخنرانی حجه الاسلام احمد خاتمی»در مدرسه فیضیه قم با اندازه 4 مگابایت . (لینک غیر مستقیم)
89/11/29
6:23 ع
متن کامل سخنرانی پناهیان در مراسم تشییع بسیجی شهید صانع ژاله؛
شعار "مرگبر ساکتین" برگرفته از زیارتعاشورا/ مردم نهتنها اعدامسرانفتنه بلکه حذف سیاسیون ساکت را میخواهند
حجت الاسلام علیرضا پناهیان در جمعِ انبوهِ تظاهرکنندگان و تشییع کنندگان پیکر شهید «صانع ژاله» که در روز 25 بهمن ماه و در جریان آشوبِ فتنهگران به شهادت رسید، طی سخنانی شهادت این عزیز را مُهرِ ابطالی بر فتنهی آشوبگران و سبب رسوایی منافقین دانست.
رجانیوز?، مشروح این سخنان را که در دانشگاه تهران و در جمع انبوه تشییع کنندگان ایراد شد، به جهت اهمیت آن منتشر میکند:
شهید ژاله چه افتخاری پیدا کرد/ فتنهگران و مسئولان مملکت بدانند...
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلاه الله سیدنا و حبیبنا ابالقاسم مصطفی محمد و اله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما الحجه بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه و لعن دائم علی اعدائهم اجمعین الا قیام یوم الدین.
شهید ژاله چه افتخاری پیدا کرد. باید به خانوادهی محترم او که از خطهی غیور مردان کردستان هستند، تبریک گفت که شهادت فرزند آنها مُهر پایانی بود بر جنایتهای بی حد و اندازهی فتنهگران و خون ارزشمند او باعث رسوایی نهایی منافقان مدرن شد. این شهید مظلوم که بسیجی بودن را در پروندهی خود دارد، بدون این که درگیر شده باشد، با موضوع تظاهرات فتنه در 25 بهمن، در حالی که عبور می کرد از کنار خیابان طرف گلوله قرا گرفت تا مظلومیتش پایانی باشد بر مظلومیت و غربت بیش از 30 شهیدی که در این جریان فتنه در این یک سال و اندی داده شده است.
فتنهگران و مسئولان مملکت بدانند ما از این به بعد برای شهدایی که خدای ناکرده در این راه بدهیم، بیشتر از این شور و غوغایی بهپا خواهیم کرد. اگر یک نفر از شهروندان و اعضای امت اسلامی ایران نازنین ما، نه شهید بشود، حتی مجروح بشود و از دست فتنهگران کتک بخورند، ما برای آن مجروح هم چنین همایش هایی را برقرار خواهیم کرد.
آفرین به غیرت دانشگاهیان و آفرین به غیرت دانشجویان هنر که نگذاشتند این شهید عزیز مانند دیگر شهدا در گوشهی غربت و عزلت تشییع بشود و این چنین تشیبع با شکوهی برای او برقرار کرده اند. همین مردم حاضرند و تمنا دارند به پای چوبهی دار سران فتنه بایستند و فریاد بزنند.
سیاستمداران کشور حق ندارند به فتنهگران فرصت بازگشت بدهند/ توبه گرگ، مرگ است
سیاستمداران کشور حق ندارند به فتنهگران فرصت بازگشت بدهند. این سخن سخن دیرهنگامی است که به فتنهگران فرصت داده شود که اگر شما در خط امریکا و اسرائیل نیستید، خط خود را جدا کنید. دست فتنهگران به خون جوانان این مرز و بوم آغشته است. آنها لکهی ننگی هستند که باعث بیآبرویی ملت ما هستند. ملت مصر به ما می گوید: «ما مبارک مستبد جنایتکار وابسته به امریکا را سرنگون کردیم، شما ملت بزرگ نمیتوانید چند فتنهگر منحوس را نابود کنید؟»
قیام این مردم چرا برای شهید 25 بهمن پرشورتر از تشییع پیکر شهدای پیشین است؟ چون این مردم ثمرهی انقلاب خود را در یمن، در تونس، در بحرین و در مصر دیدهاند. این مردم ثمرهی انقلاب خود را و ثمرهی خون شهدای خود را و برکت راه حضرت امام و رهنمودهای مقام معظم رهبری را در تحولات منطقه دیدهاند. چرا جامعهی خود را از لکهی ننگی که فتنهگران ایجاد کردهاند، پاک نکنند؟ همه این مردم و هزاران برابر بیشتر از این مردم از همهی شهرهای کشور آمادهاند برای اینکه لکهی ننگین نفاق مدرن که در سران فتنه متجلی شده، برای همیشه از این مرز و بوم پاک بشود.
تقاضای مردم طبق آیه قرآن، اعدام است
من طبق آیهی قرآن، تقاضای این مردم را به خدمت مسئولان نظام عرض کنم. این خشم مردم نیست این احساسات مردم نیست که تقاضامند اعدام سران فتنه هستند، این قرآن است که میفرماید: «إِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً» جزای کسانی که امنیت را از بین می برند و با تظاهرات خود زمینهی حضور منافقین در صفوف شورشگران زباله دانی را فراهم می آورند، خیابانها را ناامن میکنند، این است که «أَنْ یُقَتَّلُوا»یا کشته بشوند «أَوْ یُصَلَّبُوا» یا به دارآویخته بشوند «أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ» دست و پای آنها از دو سوی مخالف قطع بشود و بدن مثله شدهی آنها روی زمین انداخته شود.
مردم خواستار حذف سیاستمدارانی هستند که زمینه شعله گرفتن آتش فتنه شدند
این مردم نه تنها می خواهند سران فتنه اعدام شوند، بلکه می خواهند سیاستمدارانی که در در موقعیت و با هر سابقه ای هستند و به هر نحوه زمینه شعله گرفتن آتش فتنه را فراهم کردند آنها هم از صحنهی سیاست حذف شوند.
توجه کنید، حرفهایی که شاید تاکنون زده نشده باشد، خدمت شما عرض کنم. کدام یک از سیاستمداران در آغاز اولین تظاهرات غیر قانونی که برگزار شد نمیدانستند، پیش بینی نمیکردند که منافقین در این گونه تظاهرات شرکت خواهند کرد؟ و امریکا پشتیبان این گونه حرکتها خواهد بود و خونهای مظلوم به زمین ریخته خواهد شد؟
تمام سیاستمدارانی که پیش بینی نمیکردند این تظاهرات غیرقانونی که از روز اول راه افتاد منجر به ریخته شدن خون مظلومان می شود، آنانی که نمیدانستند و پیشبینی نمیکردند که این تظاهرات مورد حمایت اسرائیل و امریکا قرار خواهد گرفت، آن سیاستمدارانی که در کشور ما پیشبینی نمیکردند این حرکت مورد رضایت صهیونیزم و قاتلان فلسطینیان مظلوم خواهد بود، آنها احمق هایی هستند که در عرصهی سیاست جا خوش کردهاند.
چه کسی است که نداند این نظام و این انقلاب دشمن دارد؟ چه کسی است که نداند دشمنان ما از فرصت استفاده می کنند؟ چه کسی است که نداند کوچکترین فرصت دادن به دشمن به هر بهانهای خیانت بزرگ محسوب می شود؟
بگذارید سخن امام امت را که در اوج رحمت بود و در صحیفهی امام ثبت است، برای شما بیان کنم. فرمود: «هر کسی به حکم شورای نگهبان بی اعتنایی کند و با آن مخالفت کند و مخالفت خود را به میان مردم بکشد او مفسد فی الارض است» و مفسد فی الارض حکمش اعدام است.
چه کسانی مصلحتها را تولید میکنند؟/ مسیر انقلاب همواره به سمت شفافیت و کم شدن مصلحتها بوده و هست
مردم ما تجربهی تاریخی مظلومیت علیبنابیطالب را دارند. مردم ما می دانند که امیرمؤمنینِ مظلوم ما، که اول مظلوم عالم بود، با نصیحتهایی که اطرافیان او به او میکردند و تحمیلگریهایی که آغاز کردند، حکمیت را بر علی بن ابیطالب (ع) تحمیل کردند و نگذاشتند علیبنابیطالب(ع) مسیر خود را پیروزمندانه پیش ببرد. ما تقاضامندیم که تمام کسانی که می خواستند درجریان این فتنه حکمیت را به مقام معظم رهبری تحمیل کنند، از صفحهی سیاسی جامعه محو شوند.
اگر تا کنون مصلحت بوده است قوهی قضایه صبر و نجابت به خرج بدهد که میدانیم به اشارهی نورانی مقام عظمای ولایت بوده است، اما این مصلحت که توسط برخی تولید و تحمیل میشود، تا کی ادامه پیدا خواهد کرد؟ آیا کسانی که در این مملکت مدام میخواهند تولید و تحمیل مصلحت کنند، باید تا قیامت تحمل شوند؟
از روز اول انقلاب که انقلاب آغاز شد تا زمان ظهور آقا امام زمان(ع)، از یک زاویه که نگاه کنید، مسیر انقلاب ما این مسیر است که از روز اول حضرت امام فرمودهاند: تحمیل شدن جریان نهضت آزادی بنا بر مصلحت بود. این مصلحت برداشته شد. تحمل کردن بنیصدر مصلحت بود، این مصلحت برداشته شد. تحمل کردن منتظری علی رغم میل و فرمودهی حضرت امام، مصلحت بود، این مصلحت برداشته شد. ما از ابتدای انقلاب تا ظهور حضرت یک مسیر را طی می کنیم روز به روز به سمت شفافیت و کم شدن مصلحت و عیان شدن حقیقت پیش خواهیم رفت.
• اگر مصلحت ها به این دلیل است که مردم تحمل داشته باشند، مردم تحمل دارند،
• اگر مصلحت ها به این دلیل بوده است که مردم آگاه بشوند مردم آگاه هستند،
• اگر مصلحت ها بهخاطر این بوده است که خواص و نخبگان جامعه آگاه بشوند، آگاه شدهاند. دیگر اگر کسی خود را به خواب زده باشد، نمیشود او را بیدار کرد،
• و اگر مصلحت ها برای این بوده است که خواص پس از آگاهی اقدام کند، ما باید از اقدام مجلس شورای اسلامی تشکر کنیم که ظواهر فریبندهی پستها را کنار گذاشتن و مانند یک بسیجی انقلابی فریاد زدند و درخواست اعدام سران فتنه را مطرح کردند.
هر سیاستمداری تا کنون می خواسته بیدار بشود? بیدار شده است، هر که تاکنون بیدار نشده است، دیگر بیدار نخواهد شد.
شعار «مرگ بر ساکتین» برگرفته از زیارت عاشورا و متون دینی
من به طور مشخص شعاری را به شما پیشنهاد می کنم و شما اندیشهی این شعار را، هم در زیارت عاشورا و در دیگر زیارت نامههای ما بروید ببینید. آنجایی که ما لعن میکنیم، نه فقط قاتلین را، بلکه خاذلین را هم لعن میکنیم. خاذلین یعنی چه کسانی؟ آنانی که در مقابل مظلومیت حسین(ع) ساکت ماندند و از حق قیام و دفاع نکردند.
بر اساس متون و معارف دینی، این شعار را پیشنهاد میکنم، تا از امروز و فردا معلوم بشود، چه کسانی مورد نفرین شما بودهاند و هستند و خواهند بود. این مردم ما بر اساس معارف دینی اگر بخواهند شعار بدهند، همه خواهند گفت: «مرگ بر ساکتین».
چه کسانی سکوت کردهاند؟
چه کسانی سکوت کردهاند؟ کسانی که هنوز فتنه را فتنه نخواندهاند، چه کسانی ساکت هستند؟ کسانی که سران فتنه را به عنوان سرانی آشوبگر و خروج یافته از انقلاب ندانستهاند. چه کسانی بوده اند؟ کسانی که تقاضای اعدام برای سران فتنه نکردهاند. طبق فرمایش حضرت امام چه کسانی ساکتاند؟ علمایی که برای بیاحترامی به کوچکترین موضوعات دینی برمیآشوبند، ولی برای بیاحترامی به ولایت فقیه و شخص ولیفقیه که عصارهی پیامبران و راه پیامبران است سکوت کردهاند.
امروز شنیدیم همین الان که شما دانشگاهیان و مردم درسهای خود را تعطیل کردهاید علمای هوشمند و انقلابی و با بصیرت در حوزههای علمیه، در حوزهی علمیهی قم هم هماکنون مانند شما تجمع دارند درسهای خود را تعطیل کردهاند.
اما من می خواهم دردمندانه و سوگمندانه این بیشرفهایی که حرکت 25بهمن را که شورش چند علاقمند به سطلهای آشغالی را، قیام با شکوه می دانند برای شما بگویم. اینها عکس امام را و عکس مقام معظم رهبری را به روی زمین گذاشتند و ماشین ها را وادار می کردند و افراد را با کتک وادار می کردند که پا روی این عکسهای مقدس ما بگذارند.
تا کی باید تحمل بشود؟! تا کی باید مظلومیت تحمل کنیم!؟ 18 تیر وقتی اهانتی به مقام معظم رهبری شد، مردم بیست و سوم تیرماه به خیابانها ریختند. وقتی مقام معظم رهبری فرمود «عکس من را هم پاره کردند، کسی چیزی نگوید، صبر و سکوت بکند» مردم گریه کردند به خیابانها آمدند فریاد زدند. آن جمعیتی که آن روز 23 تیر ماه بعد از هیجده تیرماه به خیابانها آمد، امسال در همین مکان شما جمع شدند.
در آن زمان، کسی از شخصیتهای سیاسی دعوت شده بود برای سخنرانی نیامد، گفت می ترسم مردم نیایند و من ضایع بشوم نمیآیم از رهبری دفاع کنم. بعد از این که شما مردم را از تلویزیون در 23 تیرماه دیده بود، گفته بود: «عجب مردم اینقدر طرفدار رهبری هستند اگر میدانستم میآمدم.» تو نیامدی و نمیآیی و نخواهی آمد.
امیدواریم این شهید آخرین شهید قبل از ظهور آقا امام زمان باشد
امیدواریم این شهید آخرین شهید قبل از ظهور آقا امام زمان علیه السلام باشد. و این شهید آخرین شهید این فتنه باشد. و خدا سلامتی و شفای عاجل به مجروحین و گلوله خوردههایی که در روز 25 بهمن ماه بدون اسلحه به خیابان آمده بودند و یا عبور میکردند بدهد.
و خداوند متعال بصیرت کامل به خواص جامعهی ما بدهد. آن چنانی که عموم افراد جامعهی ما از این بصیرت برخوردارند.
مسئولان مملکتی! به خدا قسم ما جواب مردم جوانان پرشور، دانشگاهیان هوشمند را نه تنها نمیتوانیم بدهیم، بلکه از اقصی نقاط عالم تماس میگیرند، از ترکیه، از پاکستان، افغانستان، عراق، لبنان ، آفریقا کشورهای اروپایی از امریکا، تمام این تماس ها هست، می گویند: "شما در ایران چه کار دارید میکنید؟ چهار تا انسان فتنهگر از انسانیت خارج شدند، را چهجوری نمیتوایند جلویشان را بگیرید؟" آنها از ما تقاضا دارند. ما نمیتوانیم پاسخ آنها را بدهیم.
انشاء الله عزم را جزم کنند و سفرهی ننگین فتنه را در میان این مردم جمع آوری کنند و مردم آسوده خاطر، خود را هر چه سریعتر به مقدمه سازی ظهور آقا امام زمان (ع) برسانند.
والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته.
فایل صوتی سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین پناهیان
زحمت انتشار این فایل سخنرانی پناهیان را سایت فتیان کشیده و تفاوتش با فایل بالایی این است که در فایل صوتی بالا کیفیت سخنرانی خوب و واضح است اما شعارهای جمعیت حذف شده ولی در این فایل شعارها موجود است، اما گاهی به خاطر سردادن شعار صدای سخنران به خوبی شنیده نمی شود..... چه شود!
دانلود«سخنرانی حجه الاسلام پناهیان»در دانشگاه تهران با اندازه 4 مگابایت . (لینک غیر مستقیم)
دانلود«سخنرانی حجه الاسلام احمد خاتمی»در مدرسه فیضیه قم با اندازه 4 مگابایت . (لینک غیر مستقیم)
89/11/27
6:45 ع
بیانات امام خامنه ای در دیدار هزاران نفر از مردم آذربایجان شرقى
در آستانهى سالروز قیام 29 بهمن تبریز
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
خوشامد عرض میکنم و تشکر میکنم از یکایک شما برادران و خواهران عزیز که از راه دور تشریف آوردید و امروز حسینیهى ما را با صفاى خودتان، با بیانات خودتان، با شعار خودتان، با ایمان و صدقى که در شما هست، منور کردید.
در آستانهى روز تاریخىِ فراموشنشدنى بیست و نهم بهمن، مطلبى که ما میتوانیم به مردم آذربایجان و تبریز عرض کنیم، این است که ما همواره با نگاه به این خطهى دلاورپرور، خطهى ایمان، خطهى اخلاص، احساس سربلندى و افتخار کردهایم. هر وقت در هر نقطهاى از تاریخ، انسان به آذربایجان نگاه میکند و مردم آذربایجان را مىبیند، احساس افتخار میکند، احساس عزت میکند.
در حوادث پىدرپى صد و پنجاه سال اخیر ایران، آذربایجانىها پیشرو بودند؛ گاهى پیشرو بودند، گاهى تک بودند. در قضیهى تحریم تنباکو که میرزاى شیرازى از سامره دستور دادند، جزو اولین نقاطى که مردم پاسخ دادند، علماى بزرگ آذربایجان - مرحوم حاج میرزا جواد مجتهد و دیگران - پاسخ دادند و مردم آمدند توى میدان، تبریز بود؛ که کمر استعمار را در یک دورهاى، در یک برههاى شکست. در قضیهى مشروطیت همین جور، در قضایاى بعد از دورهى استبداد صغیر همین جور، در قضایاى بعدى تا دورهى انقلاب اسلامى همین جور؛ که این 29 بهمن شد یک پرچم، شد الگوساز؛ مهم این است. مهم این است که یک ملتى، یک جماعتى، یک مجموعهاى، یا یک فردى بتواند الگو درست کند، تا این الگو تولید مثل کند. کار تبریزىها در قضیهى 29 بهمن این بود؛ والّا قضیهى 19 دى قم ممکن بود فراموش شود. تبریزىها نگذاشتند آن حادثهى مهم و خونین قمىها به وسیلهى تبلیغات، به وسیلهى غفلتها یا غرضورزىها از یاد برود؛ یعنى کار حضرت زینب را کردند. اگر زینب نبود، کربلا نبود. اگر زینب نبود، حادثهى عاشورا معلوم نبود این گسترش را پیدا کند و این ماندگارى را در تاریخ داشته باشد. حرکت مردم اینجورى بود. آن وقت شد الگو. اربعینِ اول را تبریزىها راه انداختند، اربعینهاى بعدى پىدرپى راه افتاد و منتهى شد به این حرکت عظیم.
خب، اصل انقلاب هم همین جور است. با همت عمومى ملت ایران، این انقلاب الگوسازى کرده است. عزیزان من! فشارهائى که در طول این سى و سه سال بر ایران اسلامى، بر جمهورى اسلامى وارد شد، شاید بشود گفت علت اصلى همین بود که نگذارند یک الگو در مقابل چشم مردم مسلمان منطقه به وجود بیاید؛ چون بدون الگو، حرکتها دشوار است؛ با وجود الگو، حرکتها آسان است. وقتى یک ملتى الگو شد، یک حرکتى الگو شد، تشویق میکند، استعدادها را به حرکت درمىآورد. میخواستند این نشود.
تحریم میکنند، براى اینکه به خیال خودشان کشور را از لحاظ اقتصادى ضعیف کنند، تا دیگران نگاه کنند، بگویند اسلام ملت را از لحاظ اقتصادى به عقب میراند. دانشمند را ترور میکنند تا حرکت علمى را متوقف کنند، تا ملت ایران نتواند حرکت عظیم و پیشرفتهى علمىِ خودش را که به برکت اسلام و انقلاب است، روى دست بگیرد و به دنیا نشان بدهد، به امت اسلامى نشان بدهد. تهمت میزنند به اختناق، به ضدیت با حقوق بشر و از این قبیل چیزها متهم میکنند، براى اینکه افکار عمومى دنیا را برگردانند؛ لیکن با وجود همهى این تلاشها، این تبلیغات، این خباثتها، انقلاب درخشید و دارد میدرخشد.
هرچه بیشتر به جمهورى اسلامى حمله کردند، قوىتر شد. جنگ هشت ساله، ما را قوىتر کرد. اگر جنگ هشت ساله نبود، این سرداران شجاع، این مردان برجسته نشان داده نمیشدند، در بین ملت بروز نمیکردند؛ این حرکت عظیمِ مخلصانهى مردم مجال بروز و ظهور پیدا نمیکرد. اگر فشار اقتصادى نبود، تحریم اقتصادى نبود، تحریم علمى نبود، استعدادهاى جوانهاى ما مجال بروز پیدا نمیکردند؛ یعنى همه چیز حاضر بود، آماده بود، دنبالش نمیرفتند، به آن نمیرسیدند. تحریم کردند، استعداد درونى به جوش آمد، ملت بالا کشید، ملت رشد کرد، این پرچم هى برافراشتهتر شد. بعد از این هم همین است. «یریدون لیطفؤا نور اللَّه بأفواههم و اللَّه متمّ نوره و لو کره الکافرون»؛(1) میخواهند نور را خاموش کنند، اما خدا اراده کرده این نور کامل شود. و کامل خواهد شد.
آنچه که من در قضاوت نسبت به تبریز و آذربایجان و این مردم مؤمن در این فرایند عظیم احساس میکنم، این است که این مردم، شور و شعور، عزم راسخ همراه با بصیرت را همیشه داشتهاند؛ این را حفظ کنید. من این شور و هیجانى که در مردم تبریز و آذربایجان دیدم، باید بگویم بىنظیر بوده است. در طول سالها اینجور بوده است؛ در سفرهائى که به تبریز داشتم، در دیدارهائى که با تبریزىها و آذربایجانىها داشتم. و شور، تنها نبوده است؛ همراه با بصیرت، همراه با قدرت تحلیل، با فهم دقیق. این است که مردم راه را گم نمیکنند، این است که همه جا حضور دارند. آنجائى که باید حضور داشته باشند، حضور دارند؛ این را باید نگه دارید، این را باید حفظ کنید؛ نسل به نسل، دست به دست بگردد.
جوانهاى امروز ما - که در این جلسه، بسیارى جوانها هستند - جنگ را ندیدهاند؛ شماها شهید باکرى را ندیدهاید، باکرىها را ندیدهاید، آن دوران محنت عظیم را لمس نکردید، امام را هم ندیدید؛ اما روحیهى شما همان روحیه است، فکر شما همان فکر است؛ راه شما همان راه است، تشخیص شما همان تشخیص است؛ این خیلى مهم است. این جریانِ مستمر باید ادامه پیدا کند. این جریان مثل رودخانهاى است، مثل شطى است که منطقه را سیراب میکند؛ بصیرت این است. به قول شاعر تبریزى: «شط اگر اولماسا بغداد اولماز». وجود یک شهر آباد، به خاطر آن شریان حیاتى آبى است که در آن وجود دارد. این ایمان و بصیرت ایمانى، همان شریان حیاتى است؛ همان احیاءکنندهى فکرها و دلهاست. و این، اثر خودش را در دنیا گذاشته است.
امروز در دنیاى اسلام یک بیدارى حس میشود؛ این را دیگر ما نمیگوئیم. در این سالها ما میگفتیم که حرکت بیدارى اسلامى شروع شده است، جنبش اسلامى شروع شده است. خیلىها به ظاهر قضیه نگاه میکردند، میگفتند خبرى نیست، اینها چه میگویند؛ اما امروز چشمهاى سر دارد مىبیند، گوشها دارد فریادها را میشنود. صحنه، صحنهاى است که همه چیز در آن واضح و آشکار است. همین قضیهى مصر، قضیهى بسیار مهمى است. مصر را که یک ملت کهنِ داراى تمدنِ داراى فهم عمیق و جوانهاى خوب است، یک مشت مزدور خائن، وابسته کرده بودند به آمریکا، متصل کرده بودند به دشمن صهیونیستى. مردم خون دل میخوردند، کارى هم نمیتوانستند بکنند؛ چون فشار زیاد بود. این حرکت عظیمى که در آنجا اتفاق افتاد، یک حرکت دفعى نبود. حرکتهاى بزرگ اجتماعى، اتفاقات لحظهاى نیست؛ اینها بروز لحظهاى است. اتفاق در طول زمان، با پىدرپى آمدن عوامل گوناگون - معرفتها، بصیرتها، خوندلها، عقدهها - جمع میشود، ناگهان به یک مناسبتى، در یک وقت مناسبى بروز میکند. و در مصر بروز کرد.
روشنفکران مصرى، آگاهان مصرى مرتبط بودند؛ بعضى مىآمدند، میرفتند؛ ما اطلاع داشتیم، میدانستیم آنها در چه احساسى قرار دارند و چگونه مسائل را مىبینند. امروز هم من نگاه میکنم به اظهارات این جوانهاى مصرى و مردم مصر - تا آن حدى که منتشر میشود و در اختیار ما قرار میگیرد - میتوانم بفهمم که خصوصیات اینها چیست. عامل اصلى حرکت اینها، به ستوه آمدن از ذلتى است که فرمانروایان وابسته بر این ملت تحمیل میکردند. وقتى تسلیم آمریکا شدید، وقتى قدرت فائقهى ابرقدرت را قبول کردید، دنبالهاش این چیزها هست. یک ملت باید در مقابل زورگوئى و قلدرى قدرتهاى سلطهگر بایستد تا مجبور نباشد به دنبالهها و تبعات آن مبتلا شود. وقتى حکومتها ضعیف بودند، زبون بودند، یا ضعیفالنفس بودند، یا خائن بودند - ضعیفالنفس بودن هم به خیانت منتهى میشود؛ فرقى نمیکند - و در مقابل ابرقدرتها تسلیم شدند، دنبالهاش همینها هم هست. او میخواهد یک موجود جعلى به نام اسرائیل در اینجا قدرت پیدا کند، شما مجبورید دنبال او حرکت کنید. ملت مستقل خاصیتش این است که نگاه میکند ببیند چى درست است، کدام راه صحیح است، منطبق با تشخیص اوست، ایمان اوست، از آن راه حرکت میکند، آن اقدام را انجام میدهد. وقتى استقلال نبود، این نیست. این وابستگى براى یک کشور ذلت مىآورد؛ این همان چیزى است که جوانهاى مصرى را به ستوه آورد، ناگهان حرکت اینها بروز کرد.
امروز من نگاه میکنم، عزم راسخ آنها را مىبینم، ایمان آنها را مشاهده میکنم. انسان حضور مؤثر جوانها را در مصر مىبیند. شما جوانهاى عزیز قدر خودتان را خیلى بدانید. شما الگوى جوانهاى دنیا شدید. جوان تعیین کننده است، تحولآفرین است، موتور پیشرفت است، شکافندهى بنبستهاست. نیروى جوانى این است. در مصر هم جوانها هستند که دارند خیلى کارها را میکنند؛ همچنین کسانى که با جسم خودشان، با جان خودشان، با همهى وجود خودشان، رنج و محنت حاکمیت آن طواغیت را، آن طاغوت را لمس و حس کردند. حرکت، حرکت از مساجد است؛ حرکت نمازجمعهاى است؛ حرکت به نام خداست؛ اینها خیلى ارزش دارد. و حرکت، حرکت عمومى است.
آنچه که من میتوانم به طور قاطع بگویم، این است که وقتى مردم آمدند توى صحنه، دیگر همهى ابزارهاى خصمانهى قدرتها از کار مىافتد. آمریکا تا وقتى میتواند به یک کشور زور بگوید که مردم آن کشور مقابلش نباشند. به دولتها راحت میشود زور گفت. دولتهائى که متکى به مردمشان نیستند، مجبورند به حرف آمریکا بیایند، به حرف آمریکا بروند. یک روز آمریکا یک نفر را نصب میکند، یک روز حمایت میکند، یک روز هم حمایت را برمیدارد، مجبور است برود. وقتى هم که رفت، دیگر محل سگ هم بهش نمیگذارند؛ مىبینید دیگر. قبل از او هم محمدرضا بود، اندکى قبل از او هم بنعلىِ تونس بود. وقتى که دولتها متکى به مردم نباشند، این است. وقتى مردم آمدند توى صحنه، مردم فهمیدند، مردم احساس کردند، مردم تصمیم گرفتند، آن وقت دیگر قدرتها هیچ کار نمیتوانند بکنند. این اتفاق، امروز در مصر افتاده است. تا مردم در صحنه هستند، دیگر نمیتوانند هیچ حرکتى بکنند، کارى بکنند.
البته امروز آمریکائىها درصددند که بلکه بتوانند در مصر سر مردم را کلاه بگذارند، آنها را منصرف کنند، با یک دستاوردهاى جزئى و ابتدائى آنها را قانع کنند، آنها را برگردانند به خانههاى خودشان که دیگر در صحنه نباشند. بعید است چنین ترفندى به نتیجه برسد. وقتى مردم بیدار شدند، قدرت خود را احساس کردند، توانائى تأثیرگذارى را احساس کردند، دیگر فایدهاى ندارد؛ مردم مىآیند داخل میدان و اهداف عالى را اگر براى آنها ترسیم شود، دنبال میکنند و انشاءاللَّه به آن اهداف میرسند.
ما نتیجه و ثمرهى شیرین مقاومت ملت عظیممان را داریم مشاهده میکنیم و آن عبارت است از صلابت چهرهى ایران اسلامى، عزت ایران اسلامى، تأثیرگذارى ایران اسلامى در حوادث گوناگون، در منطقه و حتّى بیرون از این منطقه. احساس میکنیم که ایمان و اسلام به ما عزت داد، به ما پیشرفت داد، ما را به سمت آرمانهامان نزدیک کرد. هرچه ایمانمان را تقویت کنیم، هرچه تحقق اسلام را در جامعه و ارزشهاى اسلامى را در بین خودمان بیشتر کنیم، این عزت بیشتر خواهد شد، این پیشرفت بیشتر خواهد شد و زندگى مادى و معنوى اصلاح خواهد شد؛ و این به همت جوانان، به همت مردم، به ایمان مردم بستگى دارد. و خوشبختانه انسان این را مشاهده میکند. انسان مىبیند در زن و مرد ما، پیر و جوان ما، در بخشهاى مختلف این کشور، در اقوام گوناگون، این عزم و اراده هست و انشاءاللَّه خواهد بود و انشاءاللَّه شما جوانها خواهید دید آن دورانى را که ایران به برکت اسلام و به برکت قرآن بتواند در اوج و در قلهى عظمت بدرخشد.
امیدواریم خداوند متعال رحمت خود، فضل خود، لطف خود را بر شما مردم عزیز آذربایجان و مردم تبریز نازل فرماید و امیدواریم خداوند متعال به ملت ایران کمک کند که بتوانند این راه شرف و عزت را با سرعت، با استقامت کامل، همچنان بپیمایند و شهداى عزیز ما را مشمول رحمت و مغفرت خودش بفرماید.
و السّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
1) صف: 8
پیام رسان